کلام قدیم
عرش و کرسی
معنای لغوی عرش و کرسی “عرش” در لغت به معناى چيزى است كه داراى سقف است[1] و به “عروش” جمع بسته می شود، نشیمن گاه سلطان را هم عرش می نامند، این به اعتبار بلندی آن است.[2] از همين جهت به سايبان، چادر، خيمه، كپر،… اطلاعات بیشتر
عقل
معنا و حقیقت عقل در بارۀ معنای لغوی عقل گفته شده است که عقل از «عقال» گرفته شده است؛ و «عقال» به معنای طنابی است که به وسیلۀ آن زانوی شتر سرکش را می بندند و به این دلیل به عقل، عقل می گویند که… اطلاعات بیشتر
ارتداد
مفهوم ارتداد ارتداد از واژه “ردّ” در لغت به معنای بازگشت است و در فرهنگ دینی بازگشت به کفر، ارتداد و رده نامیده می شود.[1] برخی از محقّقان معتقدند، ارتداد گرچه به معنای رجوع و بازگشت است، اما در معنای اصطلاحی آن قید “جحود” اخذ… اطلاعات بیشتر
معراج
مفهوم معراج معنای لغوی “معراج” در زبان عرب، وسیله ای است که با کمک آن، انسان به بلندی، صعود می نماید و در همین راستا، در آن زبان، به نردبان نیز “معراج” گفته می شود.[1] قرآن کریم، در آیۀ اول سورۀ اسراء، اعلام نموده که… اطلاعات بیشتر
روح
چیستی روح یکی از مباحث مهم و اساسی در ادیان و در فلسفه و عرفان، شناخت و چیستی روح در بُعد انسانی و جهانی آن است. واژۀ «روح» در كتاب های فلسفی و عرفانی كاربرد متعددی دارد.[1] بعضی از کاربردهای روح بدین قرار است: 1.… اطلاعات بیشتر
تناسخ
تناسخ از دیدگاه اسلام اسلام، بازگشت ارواح به دنيا در قالب يك شخص ديگر يا يك موجود جاندار براي انجام كارهاي خوب و به دست آوردن شرايط همزيستي با ارواح را قبول نداشته و صريحا آن را رد مي كند. قرآن در این باره می… اطلاعات بیشتر
صراط مستقیم
معنا و حقیقت صراط مستقیم “صراط” در لغت به معناى بزرگراه وسيع و روشن است. برخى از علماى علم لغت ريشه و اصل واژه “صراط” را “سراط” مىدانند كه به معناى بلعيدن است و چون جاده باز و عمومى با فراخى و وضوحى كه دارد،… اطلاعات بیشتر
بداء
معناى لغوى و اصطلاحى “بداء” “بداء” از ريشۀ “بُدوّ” به معناى ظهور شديد است[1] و در اصطلاح، گفتهاند: بداء همچون نسخ داراى دو معنا است: 1. پديدار شدن رأى جديد براى خداوند – كه پيش از اين آگاهى نداشته و سپس به آن پى برده… اطلاعات بیشتر
توکل
مفهوم توکل توکل، در اصل از ماده «وکالت» به معنای انتخاب وکیل، و عبارت است از: اعتماد و اطمینان قلبی بنده در جمیع امور خود به خدا، و حواله کردن همۀ کارهای خود را به او و تکیه بر حول و قوۀ الاهی نمودن.[1] یکی… اطلاعات بیشتر
ولایت
مفهوم ولایت واژۀ “ولايت” و “مولى” از ماده “ولى” گرفته شده و اهل لغت معانى گوناگون را براى آن برشمردهاند: مالك، عبد، معتِق (آزاد كننده) معتَق (آزاد شده)، صاحب (همراه)، قريب (مانند پسر عمو)، جار (همسايه)، حليف (هم پيمان)، ابن (پسر)، عمّ (عمو)، ربّ، ناصر،… اطلاعات بیشتر