searchicon

توقیع

مفهوم شناسی توقیع
چکیده مقاله مفهوم شناسی توقیع «توقیع» از ماده «وقع» است که در کتاب‌های لغت بیش از سی معنا برای آن گزارش شده‌است؛ از جمله آن امضاء کردن نامه است، امروزه نیز در لغت عرب توقیع معادل امضاء و مهر استعمال می‌شود. توقیع نوشته‌ای بود بر… اطلاعات بیشتر
کتابنامه مقاله توقیع
قرآن کریم. ابن درید، محمد بن حسن؛ جمهرة اللغة؛ دار العلم للملايين‏، چاپ اول‏، بيروت، 1988 م. حسيني زبيدي، محمد مرتضى؛ تاج العروس من جواهر القاموس؛ محقق / مصحح: على، هلالى و سيرى، على‏؛ دار الفكر، ‌چاپ اول، بيروت‏، 1414 ق‏. حِمیری، عبدالله بن جعفر؛… اطلاعات بیشتر
ارتباط معنای اصطلاحی توقیع با معنای لغوی آن
اصطلاح توقیع از همان معنای لغوی[1] آن گرفته شده است؛ زیرا توقیع نوشته‌ای بود بر حاشیه و پشت شکایات به خط خلیفه یا سلطان یا برخی از فرمانروایان که بر رسیدگی به شکایات تأکید می‌کرد[2] و در اصطلاح شیعه، نامه هایى است که به امضاى امام (علیه السلام)… اطلاعات بیشتر
مفهوم اصطلاحی توقیع در روایات
واژه توقیع نخستین بار در روایتی از امام کاظم (علیه السلام) دیده شده، همراه با حرف جرّ «فی» که پس از آن لفظ کتاب آمده است، به معنای یادداشتی که امام در زیر یک نامه نوشته بوده‌اند. [1] با همین ترکیب و در همین معنا در چند… اطلاعات بیشتر
مفهوم اصطلاحی توقیع در قرآن
با عنایت به این‌که معانی توقیع در لغت و اصطلاح، از توقیع باب تفعیل گرفته شده، این لفظ در این باب در قرآن نیامده است، البته ریشه این واژه (وقع) حدود 24 بار در قرآن آمده است؛[1] بنابر این نه تنها معنای اصطلاحی توقیع در… اطلاعات بیشتر
تعریف اصطلاحی توقیع
اصطلاح توقیع از همان معنای لغوی[1] آن گرفته شده‌است؛ زیرا یکی از معانی توقیع نوشته‌ای بود بر حاشیه و پشت شکایات به خط خلیفه یا سلطان یا برخی از فرمانروایان که بر رسیدگی به شکایات تأکید می‌کرد.[2] توقیع، اصطلاحی در فرهنگ شیعی به معنای مکاتبات و منشورهای امامان… اطلاعات بیشتر
پیشینه معنای اصطلاحی توقیع
توقیع نوشته ای بود بر حاشیه و پشت شکایات به خط خلیفه یا سلطان یا برخی از فرمانروایان که بر رسیدگی به شکایات تأکید می کرد.[1] واژه توقیع[2] نخستین بار در روایتی از امام کاظم (علیه السلام)، همراه با حرف جرّ «فی» که پس از… اطلاعات بیشتر
لغت‌های مترادف توقیع
توقیع در فارسی با مهر کردن، امضا کردن حکم و نشان گذاشتن مترادف است؛ زیرا «توقیع» از ريشۀ «وقع» به معناى نشان، نامه را نشان کردن، مهر کردن و امضاء زدن است.[1] [1]. دهخدا، علی اکبر، لغت‌نامه دهخدا، واژه توقیع؛ سایت واژه یاب. اطلاعات بیشتر
تعریف لغوی توقیع
«توقیع» از ماده «و ـ ق ـ ع»، بیش از سی معنا برای آن در کتاب‌های لغت گزارش شده است؛ از جمله آن، نشان، نامه را نشان کردن و امضاء[1] و نبز به معنای نشان گذاشتن بر چیزی، نوشتن چیزی ذیل کتاب، امضا کردن نامه… اطلاعات بیشتر
چکیده مقاله مفهوم شناسی توقیع
«توقیع» از ماده «وقع» است که در کتاب‌های لغت بیش از سی معنا برای آن گزارش شده‌است؛ از جمله آن امضاء کردن نامه است، امروزه نیز در لغت عرب توقیع معادل امضاء و مهر استعمال می‌شود. توقیع نوشته‌ای بود بر حاشیه و پشت شکایات به… اطلاعات بیشتر