searchicon

کپی شد

تعریف لغوی توقیع

«توقیع» از ماده «و ـ ق ـ ع»، بیش از سی معنا برای آن در کتاب‌های لغت گزارش شده است؛ از جمله آن، نشان، نامه را نشان کردن و امضاء[1] و نبز به معنای نشان گذاشتن بر چیزی، نوشتن چیزی ذیل کتاب، امضا کردن نامه و فرمان و دست‌خط، آمده است.[2] همچنین به معنای پرتاب کردن تیر به هدفی نزدیک، چنانکه گویی بر هدف اصابت می کند (تُوَقِّعُه) و نیز به معنای اثر جهاز شتر بر پشت حیوان است.[3]

امروزه در لغت عرب توقیع معادل امضاء و مهر استعمال می‌شود.[4]

 

[1]. دهخدا، علی اکبر، لغت‌نامه دهخدا، واژه توقیع؛ سایت واژه یاب.

[2]. معین، محمد، فرهنگ فارسی معین، واژه توقیع؛ سایت واژه یاب.

[3] . سایت ویکی شیعه.

[4] سایت المعانی.