کپی شد
مکه
فهرست
چکیده مقاله مکه
درباره نامگذاری مکّه و علّت و عوامل آن، وجوه متعددی ذکر شدهاست. برخی از نامهای مکه در قرآن و برخی هم در روایات و کتب تاریخی نقل شده است.
مکه از نظر جغرافیایی دارای عرض جغرافیایی ۲۱ درجه و ۲۵ دقیقه و طول ۳۹ درجه و ۵۰ دقیقه است. این شهر در ارتفاعات غربی منطقه حجاز قرار دارد و دارای آب و هوای گرم و خشک است. مکه تابستانی گرم و زمستانی پرباران دارد. سبب پیدایش شهر مکه را بنای خانه کعبه ذکر کردهاند. شهر مکه بیش از دو میلیون نفر جمعیت دارد. فاصله مکه با مدینه 435 کیلومتر و با ریاض پایتخت عربستان 788 کیلومتر و همچنین با بندر جده مهمترین بندر عربستان، 68 کیلومتر است.
در این سرزمین، تا قبل از حضور حضرت اسماعیل و هاجر (علیهماالسلام) چیزی بهنام شهر وجود نداشته و تنها سرزمینی خشک و سوزان و بدون سکنه بوده است. ولی بعد از حضور این دو بزرگوار آرامآرام منطقه مکه حالت مسکونی و شهر بهخود گرفت. با وجود حضرت اسماعیل، ساکنان مکه مردمی موحد بودند، ولی با گذشت مدتی دراز شرک و بتپرستی بر مردم مستولی شد. با ظهور اسلام و بعثت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) دوباره مردم از شرک و بتپرستی خارج شدند.
امروزه مکه از نظر عمرانی نسبت به سابق بسیار تغییر کرده و ساختوسازهای عظیمی در این شهر صورت گرفته است. علیرغم اینکه شهر مکه از نظر فرهنگی باید در رأس همه شهرهای دنیا قرار داشته باشد، اما با وجود رژیم وهابی آلسعود، وضعیت فرهنگی مناسبی ندارد. در این میان شیعیان بهشدت در فشار و سختی هستند.
شهر مکه از مکانهای مقدس و دارای فضیلت بسیاری است که هم در قرآن و هم در روایات معصومان (علیهمالسلام) بهآنها اشاره شدهاست. یکی از فضیلتهای این شهر، حضور انبیای بزرگ الهی و امامان معصوم (علیهمالسلام) در آنجا است.
مکه نیز مانند بسیاری از مناطق دنیا از حوادث مختلف؛ اعم از حوادث طبیعی؛ مثل سیل و غیر طبیعی؛ مانند حمله ابرهه، قرامطه، در امان نبوده است، البته یکی از مهمترین حوادثی که در آینده در مکه رخ خواهد داد، شروع ظهور و قیام امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از آن مکان مقدس است است.
یکی از مهمترین ویژگیهای این شهر داشتن آثار تاریخی و جغرافیایی متعددی؛ مانند خانه کعبه، مساجد تاریخی، مشاعر، کوهها میباشد.
شهر مکه مدفن پاک عده زیادی از پیامبران الهی (علیهمالسلام)، بزرگان، شخصیتهای دینی و مشاهیر است.
مفهوم شناسی مکه
فرهنگنویسان عرب از گذشتههای دور درخصوص ریشه و معنای کلمه «مکّه» فرضیههای گوناگونی را مطرح کردهاند. همچنین در باره وجه نامگذاری مکه و نامهای فراوان و متعددی که برای این مکان در قرآن، روایات و تاریخ وارد شده، نوشتههای زیادی موجود است.[1]
موقعیت جغرافیایی مکه
مکه مهمترین شهر کشور عربستان سعودی است که دارای موقعیت جغرافیایی با ویژگیهای ذیل میباشد:
عرض جفرافیایی مکه ۲۱ درجه و ۲۵ دقیقه است و طول آن از گرنویج ۳۹ درجه و ۵۰ دقیقه است.[2] این شهر در بستر وادى ابراهیم و در درهاى تنگ و هلالى شکل بهنام ابطح میان رشته کوههاى مرتفعى (از طرف مشرق و مغرب) محصور شده است. ارتفاع تقریبى آن از سطح دریا ۳۳۰ متر ذکر شده است. مکه در شرق دریاى سرخ و بهفاصله ۶۲ کیلومترى بندر جدّه قرار دارد و از شمال به مدینه، از غرب به جدّه، از شرق به ریاض و نجد و از جنوب به یمن و عسیر محدود میباشد.[3]
سرزمین مکه در گذر تاریخ
منطقه مکه از قدیم الایام در مسیر کاروانیان راه یمن و شام قرار داشت، ولى تبدیل آن بهشهر و آبادانىاش با اسکان حضرت هاجر و حضرت اسماعیل (علیهماالسلام) در آن شروع مىشود.
آن زمان که حضرت ابراهیم (علیهالسلام)؛ زن و فرزند خود را بهامر الهى در بیابان غیر ذىذرع و بىآب ساکن ساخت،[4] بهاراده الهى چشمه آبى زیر پاى کودکِ حضرت هاجر جوشید و با پیدایش آب زمزم، قوم جُرهُم (از قبایل یمنى) متوجه وجود آب در سرزمین مکه شده و در آن نقطه اقامت گزیدند و از آن بهبعد مکه بهسمت شهر شدن سوق یافت.
آنگاه که کعبه بهدست تواناى حضرت ابراهیم (علیهالسلام) و با کمک فرزندش حضرت اسماعیل (علیهالسلام) بنا گردید، مکه از جهت تشریفات مذهبى و از جهت امور بازرگانى نیز ارزش و اعتبار یافت.[5]
مکه قبل از حضور حضرت هاجر و حضرت اسماعیل (علیهماالسلام)
آنچه از گزارههای تاریخی برمیآید این است که منطقه مکه از قدیم الایام در مسیر کاروانیان راه یمن و شام بود، ولى تاریخ جغرافیایى و آبادانىاش با اسکان حضرت اسماعیل و حضرت هاجر (علیهما السلام) توسط حضرت ابراهیم (علیه السلام) در آن شروع مىشود؛ چراکه بهفرموده قرآن کریم،[6] قبل از حضور این دو بزرگوار به آن سرزمین، منطقه مکه سرزمینی خشک و سوزان و لمیزرع بوده است.
براساس تاریخ و روایات، پس از تولد اسماعیل (علیهالسلام)، ساره همسر اول حضرت ابراهیم (علیهالسلام) که خود فرزندی نداشت، بر هاجر و فرزند او رشک میورزید؛ بهگونهای که آتش غضبش برانگیختهشد و از حضور هاجر و فرزندش نزد ابراهیم (علیهالسلام) اظهار دلتنگی کرد و شوهر را واداشت تا آنان را از منطقه شام دور سازد. آنگاه از سوی پروردگار به ابراهیم (علیهالسلام) فرمان رسید تا هاجر و اسماعیل را بهمکه برد.[7] بر پایه روایات اسلامی، ابراهیم (علیهالسلام)، هاجر و اسماعیل را با خود برد و برای پیدا نمودن راه، خداوند جبرئیل (علیه السلام) را راهنمای آنان قرار داد، تا آنکه بهسرزمینی بیآب و علف رسیدند که همان مکه بود و سپس جبرئیل (علیهالسلام)، ابراهیم (علیهالسلام) را آگاه کرد که وعدهگاه خداوندی همانجا است.
از مطالب فوق استفاده میشود که در آن سرزمین، چیزی بهنام شهر و حتی آبادی وجود نداشته و تنها سرزمینی خشک و سوزان و بدون سکنه بوده است.
سبب پیدایش مکه
از آیات قرآن و روایات اسلامی استفاده میشود که خانه کعبه قبل از حضرت ابراهیم (علیهالسلام) نیز بر پا شده بود. بهعنوان مثال در سوره ابراهیم از قول آنحضرت آمدهاست: «پروردگارا! من برخی از فرزندانم را در درّهای بیکشت و زرع نزد خانه محترمت سکونت دادم …».[8] اینکه قرآن میفرماید نزد خانه محترمت، معلوم میشود که از قبل خانهای بوده و هنگامیکه ابراهیم (علیهالسلام) با فرزند شیرخوارش اسماعیل و همسرش هاجر بهسرزمین مکه آمدند از خانه کعبه اثری بافی ماندهبود. اما اینکه قبل از این، در آنجا اثری از شهر بودن و آبادی بوده یا نه؟ هیچ اطلاعات و گزارشی بهدست ما نرسیدهاست. همچنین در آیه دیگری آمدهاست: «یقیناً نخستین خانهای که برای [نیایش و عبادت] مردم (بنیان) نهاده شد، همان است که در مکه است، که پربرکت و وسیله هدایت برای جهانیان است».[9]
در مقابل آنچه از گزارشات بعد از حضور حضرت اسماعیل و هاجر (علیهماالسلام) و پیدا شدن چشمه (چاه) زمزم میتوان استفادهکرد، این است که قبایلی از اعراب بهمکه آمدند و در کنار خانه خدا ساکن شده و آرامآرام شهر مکه برپا شده و شکل گرفت. از اینرو واضح است که پرستش خداوند و ساختن مرکز عبادت، از زمان حضرت ابراهیم (علیهالسلام) بنا نگردیده، بلکه قبل از ایشان و شاید حتی از زمان حضرت آدم (علیه السلام) بودهاست.
در خطبه معروف قاصعه از امیرالمؤمنین (علیه السلام) نیز نقل شده که فرمود: «… آیا نمیبینید که خداوند، مردم جهان را از زمان آدم تا به امروز بهوسیله قطعات سنگی امتحان و آزمایش کرده و آنرا خانه محترم خود قرار داده، سپس بهآدم و فرزندانش دستور داد که بهگرد آن طواف کنند؟ …».[10]
اما آنچه را که برخی بهعنوان سبب و دلیل پیدایش و گسترش شهر مکه بهآن اشاره کردهاند، دو سبب اصلی است: نخست اینکه مرکزی عبادی برای عبادت خداوند و دیگر اینکه در منطقه حجاز و جزیرةالعرب مرکزی برای تجارت و داد و ستد و در مسیر یک راه تجاری بوده است.[11]
مکه از زمان حضرت اسماعیل (علیهالسلام) تا عصر جاهلیت
بعد از آن که حضرت ابراهیم، هاجر و اسماعیل (علیهمالسلام) را بهفرمان الهی بهمکه آورد و آنان را در آن بیابان خشک و خالی تنها گذاشت و رفت، خداوند چشمهای را در زیر پای اسماعیل (علیه السلام) جاری ساخت. در این هنگام گروهی از مردم قبیله جرهم که از سرزمین مکه گذر میکردند، پرندگانی را دیدند که در نقطهای در رفت و آمد هستند؛ لذا دریافتند که آن پرندگان در پی آب، بدانسو آمدهاند؛ از اینرو کسی فرستادند تا از آنجا خبری بجوید، پس هاجر و کودکش را در کنار آب دیدند. آنها از هاجر اجازه گرفتند که در آنجا اقامت کنند. هاجر بهآنان اجازه داد و با آنان شرط کرد که حقی در آب جز آنمقدار که نیازشان را برآوَرَد، نداشته باشند، آنها هم موافقت کرده و در همسایگیشان فرود آمدند.[12]
رفتهرفته اسماعیل (علیه السلام) در بین جرهمیان رشد کرد، از آنان زن گرفت و صاحب فرزندانی شد. اندکی بعد ایشان بههمراه پدر، خانه کعبه را بنا کردند.[13] پس از وفات اسماعیل (علیه السلام)، پسرش نابت، امر کعبه را بهعهده گرفت.[14] از این بهبعد بود که منطقه مکه به سوی شهر شدن سوق یافت.
مکه در عصر جاهلیت
مکه در نیمههای جاده بین یمن و شام در یکی از درههای جبل سراة، قرار داشت؛ شهری که در عصر جاهلی زمامدار قافلههای بازرگانی و نیز بزرگترین مرکز دینی مشرکان جاهلی بود. بعد از آنکه قبایل جرهم و بقایای اقوام، که در آن ساکن بودند، منقرض شدند، قبیله یمنی خزاعة به مکه وارد شدند؛ برای آنکه بر این مرکز تجاری مهم سیطره داشتهباشند. پیش از اواسط قرن پنجم میلادی قبیله قریش بهرهبری قُصَیّ پیدا شدند و خزاعة را از مکه بیرون رانده، بر آن مستولی شدند. بههرحال پس از استیلای حبشیان مسیحی بر یمن، موقعیت مکه تثبیت شد و عرب بتپرست دل بهمکه سپرد و اشرافیت عرب شمالی و جنوبی دور از دسترس دشمنان بدین مرکز، پناه جستند. هنگامیکه ابرهه؛ والی حبشه بر یمن، در سال 670 یا 671 میلادی خواست مکه را تصرف کند و بهعدم موفقیت سخت و سریعی دچار آمد، تقدس مکه در نظر اعراب بالا رفت و بر بزرگداشتش افزوده شد و آن شهر را سمبل استقلال و عزت و قدرت خود شمردند که بههیچ قدرتمند بیگانهای تسلیم نشده است.[15]
از طرفی اصطکاک مداوم روم و ایران زمینه شکوفایی تجاری مکه را آماده کرد، چراکه راه عراق و شام بسته بود؛ لذا بیشتر مالالتجاره شمال و جنوب وارد شهر مکه میشد. کاروانهای مکی بیابانهای عربستان را از جنوب تا یمن و حضرموت و از شرق تا حیره و از شمال تا بصری در شام و غزه در مصر درمینوردیدند و در عین حال (اهل) مکه پرستاران کعبه و مقدساتش بودند و برتری مکیان از اینجا بود و بیشتر اعراب بر سیادت ایشان اقرار داشتند. ابن فقیه گوید: «اهل مکه در جاهلیت هرگز باجی نپرداختند و قبایل خزاعة و ثقیف و عامربن صعصعة، تابع ایشان بودند. مکیان اعراب را موظف کردهبودند که وقتی به حدود شهر رسیدند، محرم شوند و توشههای خود را بیندازند. گذشته از اینها، [سران] مکیان مقتدرترین و محترمترین افراد عرب و بر همگان حکمروایی داشتند.[16] در مکه از اعرابی که وارد آنجا میشدند، ورودیهای بهعنوان «حریم» میگرفتند؛ همچنانکه از بازرگانان خارجی که در آن شهر گرد میآمدند، عوارضی دریافت میکردند.
آنچه گذشت تأکیدی بر منزلت، مقام و سیادت مکه است، چراکه هم مرکز تجارت بود و هم جایگاه عبادت و همچنین نشانگر این استکه مکه در جهان آنروز شهری پویا بوده و در انزوا بهسر نمیبرده است.
مکه پس از ظهور اسلام تا امروز
با نگاهی به تاریخنوشتههایی که در باره سرگذشت شهر مکه تدوین شده، متوجه خواهیمشد که این شهر شاهد حوادث تلخ و شیرین بسیاری در طول تاریخ خود؛ بهویژه تاریخ بعد از ظهور اسلام تا کنون بودهاست. از طرفی این نوشتار کوتاه گنجایش طرح همه آن وقایع و حوادث را ندارد، البته در برخی از زیرموضوعاتی که قبل از این نوشته شده و همچنین زیرموضوعات آتی، بهصورت جستهگریخته اشاراتی بهتعدادی از حوادث و وقایع این شهر شده است.
ساختارهای مختلف مکه
مکه از لحاظ ساختارهای عمرانی، سیاسی، فرهنگی و … متأسفانه بسیار مورد بیمهری قرار گرفته و بهعنوان مثال در باب عمرانی؛ کعبه مانند شمعی در حال خاموش شدن در میان قفسی بزرگ از آهن و بتون محصور شده است. یا در زمینه فرهنگی اوضاع شیعیان بسیار وضعیت سختی است و … ،البته هر کدان از اینها باید در جای خود مورد بررسی قرار گیرد.
ساخت و سازهای جدید در مکه
یکی از بناهای جدید و عظیم در شهر مکه «برج سلطنتی ساعت مکه» یا مجموعه «موقوفه ابراجالبیت»؛ یک مجموعه ساختمانی عظیم است که در مجاورت مسجدالحرام ساخته شده است.
البته تصور میشود ساخت این برج بدون توجه بهمیراث فرهنگی اسلامی و قواعد شهرسازی مدرن است و امید میرود ساخت و سازها در مکه بیش از این بههویت اصلی شهر؛ یعنی خانه خدا آسیب نرساند.[17]
ساختار فرهنگی مکه
با توجه بهاینکه مکه، محور و مرکز تبادل افکار در مسائل فرهنگی، سیاسی، اخلاقی و دینی است، عَلَم، نشانه و مرکز انتشار هدایت دینی به سراسر جهان، در این شهر قرار دارد؛ چنانچه قرآن کریم میفرماید: «إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ … وَ هُدیً لِلْعالَمِینَ»؛[18] « یقیناً نخستین خانه ای که برای [نیایش و عبادت] مردم نهاده شد، … که وسیله هدایت برای جهانیان است».
از طرفی رسالت هدایتگری پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) رسالتی جهانی است و قرآن نیز هدایتگر عموم مردم است؛ بنابراین، چنین دینی نیاز به مرکزی ثابت و غیر قابل تغییر دارد تا طرفداران و علاقمندان بهآن، در آن مرکز گرد هم آیند و روابط فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اخلاقی و دینی خود را بازگو نموده، مشکلات خویش را مرتفع سازند؛ لذا خداوند سبحان بهشکلی ارتباط مسلمانان را با این مرکز برقرار نموده که در هر شبانه روز، پنج نوبت بهسوی این خانه نماز میگزارند و حتّی هنگام مرگ نیز لازم است صورت آنان بهسوی کعبه قرار گیرد و رو بهآن دفن شوند.
مکّه از یکسو خود دارای شرافت و عظمت است و ویژگیهای مخصوص بهخود را دارد و از سوی دیگر بهدلیل برگزاری حج در آن، اهمّیت بیشتر و مهمتری پیدا کردهاست. حج، محور بودن این شهر مقدس و تأثیرگذاری فرهنگی و اخلاقی آن در جهان اسلام را تقویت نموده است.
یکی از اموری که مربوط به اوضاع فرهنگی شهر مکه میشود، موقعیت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و … مسلمانان از مذاهب مختلف و بهطور کلی وضعیت شیعیان و اهل سنت در آن شهر است که خود جای بحث دارد.
نتیجه اینکه شهر مکه از نظر فرهنگی در رأس همه شهرهای دنیا واقع شده و علیالقاعده ساختاری کاملا فرهنگی دارد.
وضعیت شیعیان در مکه
حضور تشیع در مکه، بهصورت فردی یا گروهی بهنخستین روزهای حضور اسلام در آن شهر باز میگردد. ظهور سلسله خودمختارِ محلی خاندانِ شیعی بنیالحسن، بهروشنی نشاندهنده موقعیت شیعه در این شهر است. مکه در قرن دهم، از مراکز اصلی شیعه بوده؛ بهگونهای که ابن حجر هیتمی، هدف خود از نگارش کتاب «الصواعق المحرقه فی الردّ علی اهل البدع و الزندقة» را گسترش و فزونی شیعیان در این شهر معرفی کرده است. ابن جبیر (۵۴۰ – ۶۱۴ ق / ۱۱۴۵ – ۱۲۱۷ م)؛ جهانگرد مشهور مسلمان، در سفرنامه خود بیان کرده که در سال سفر او به مکه، امیر مکه حلول ماه رمضان را بر اساس مذهب شیعی علوی اعلام کرده است.[19] او خبر دادهاست که در مسجدالحرام، مقامی خاص برای اقامه جماعت شیعیان زیدی اختصاص دادهبودند و اشراف مکه را زیدی خوانده و گفتهاست که آنان در اذان، عبارت «حی علی خیر العمل» را میافزایند.[20] برخی سفرنامهها از حضور کمرنگ شیعیان در قرون بعدی در مکه سخن گفتهاند. محمد حسین فراهانی که در سال ۱۳۰۲ ق / ۱۲۶۴ ش به حج رفته، جمعیت شیعیان مکه را ناچیز دانسته و گفته است که غالب آنان کار راهنمایی حجاج شیعه را برعهده دارند.[21] حاج ایازخان قشقایی که در سال ۱۳۴۱ ق / ۱۳۰۱ ش به مکه رفته، گزارش کردهاست که شیعیان برای ادای فرایض خود در جده، مکه و مدینه به تقیه نیاز ندارند و در اظهار تشیع آزاد هستند.[22]
شریفان مکه بهطور رسمی، از تشیعِ زیدیه، دست کم تا اوایل قرن پانزدهم میلادی حمایت میکردهاند. برخی سفرنامهنویسان مدعی شدهاند که شریفان مکه شیعه بوده، اما اعتقاد خود را پنهان میکردهاند.[23] در قرن پانزدهم، تا اندازهای بهدلیل فشار ممالیک، شریفان مکه بهتدریج با روی آوردن به مذهب شافعی، اقدام بهقطع پیوند خود با زیدیه نمودند. با این حال، بنابر نقل برخی منابع، آنها تا پایان حکومت خود، همواره خواهان مدارا و نرمش با شیعیان بودهاند.[24]
اما اکنون با روی کار آمدن حکومت آل سعود، شیعیان که بهصورت پراکنده و محدود در مکه حضور دارند، در محدودیتهای مذهبی زیادی قرار گرفته و بهواسطه فتواهای مفتیان وهابی، گاه جان و مالشان نیز مورد اذیت و آزار قرار میگیرد. این آزار و اذیتها، باعث شده شیعیان این کشور تا آنجا که ممکن است، راه تقیه را در پیش گیرند، بهویژه در شهر مکه، شیعیان مجبور بودهاند مراسم مذهبی خود را در خانهها، دور از انظار و پشت درهای بسته انجام دهند و در محافل عمومی، خود را سنی نشان دهند.[25]
البته برخی از شیعیان شهرهای مکه و جده از اشراف هستند که در واقع از نسل سادات بنیهاشم میباشند و آنها از صدر اسلام تاکنون اعتقاد خودشان بهمذهب تشیع را حفظ کردهاند. شهر مکه همچنین یکی از مناطق زندگی صوفیان عربستان است و صوفیان شهر مکه با وجود حضور پررنگ جریان وهابیت در این شهر، جشنهای میلاد رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) را در شهر مکه برگزار میکنند.[26]
فضایل مکه
فضیلت بعضی از مکانها و زمانها، از موضوعاتی است که در فرهنگها و آیینهای مختلف وجود دارد. در فرهنگ اسلامی نیز بعضی از مکانها و زمانها دارای ارزش والایی هستند. سوره قدر در بیان فضیلت و برتری شب قدر نازل شده، چنانکه مکّه، مبارک توصیف گردیده است؛[27] از همینرو، مفسّران، از فضیلت و برتری مکه سخن گفتهاند.
برهمین اساس شهر مکه از مکانهای مقدس و دارای فضیلت است و برای همین، دانشمندان اسلامی در فضیلت مکّه بحث کردهاند.
اما برخی از فضیلتهای مکه عبارتند از:
- مکه زادگاه و محل نشو و نمای پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است.
- حرم امن خدا است.
- حجّ بیتالله الحرام در شهر مکه قرار داده شده است.
- ثواب نماز در مسجدالحرام از همه جا بیشتر و چندین برابر جاهای دیگر است.
- خدا این شهر را محلّ قیام برای ذکر و عبادت قرار داده است.
- مسجد الحرام و قبلهگاه مسلمانان در این شهر قرار دارد.
- کار نیک و عمل صالح در مکه ثواب مضاعف دارد.
- آب زمزم مکه شفا است.
- کسی که مردم مکه را بترساند، کیفر ویژه و افزون خواهد یافت.[28]
فضیلتهای مکه در قرآن
در این گفتار مختصر بهبرخی از فضایل مکه از دیدگاه قرآن اشاره میشود:
- «نخستين خانهاى كه براى مردم (و نيايش خداوند) قرار دادهشد، همان است كه در سرزمين مكّه است، كه پر بركت و مايه هدايت جهانيان است».[29]
- «و (بهخاطر بياوريد) هنگامىكه خانه كعبه را محل بازگشت و مركز امن و امان براى مردم قرار داديم! و شما از مقام ابراهيم، عبادتگاهى براى خود انتخاب كنيد! و ما به ابراهيم و اسماعيل امر كرديم كه خانه مرا براى طوافكنندگان و مجاوران و ركوعكنندگان و سجدهكنندگان، پاک و پاكيزه كنيد!».[30]
- «و (بهياد آوريد) هنگامىرا كه ابراهيم عرض كرد: پروردگارا! اين سرزمين را شهر امنى قرار ده! و اهل آنرا (آنها كه بهخدا و روز بازپسين، ايمان آوردهاند) از ثمرات (گوناگون)، روزى ده! (گفت:) ما دعاى تو را اجابت كرديم و مؤمنان را از انواع بركات، بهرهمند ساختيم، اما بهآنها كه كافر شدند، بهره كمى خواهيم داد، سپس آنها را بهعذاب آتش مىكشانيم و چه بد سرانجامى دارند».[31]
- «پروردگارا! من از ذريّه و فرزندانم در بيابانى خشک، كنار خانه تو ساكن ساختم، پروردگارا تا نماز بر پا دارند. پس دلهاى مردم را علاقهمند آنان كن و از ثمرات، بهآنان روزى بخش، باشد كه سپاس گويند».[32]
در اين آيات شريفه از مكه مكرمه با صفت مبارک و مايه هدايتبودن، مكان شريف و نیز با امنيت بودن یاد شده است. همچنین مورد دعای حضرت ابراهيم (علیهالسلام) قرار گرفته و بهعنوان بیت الحرام معرفی شده است. از مجموع این آیات میتوان دریافت كه اين این شهر، دارای حرمت، فضیلت و احترام فوقالعادهای است.
فضیلتهای مکه در روایات
در روايات اسلامي فضيلتهای زیادی از مكه معظمه بيان شده که در این گفتار کوتاه بهبرخی از آنها اشاره میشود:
- عظمت حرمت مكه؛ پيامبر اکرم (صلّي الله عليه و آله) فرمودند: «همانا مکه شهری است که خداوند آنرا بزرگ داشته و احترامی والا برایش قائل شدهاست. خداوند، هزار سال پیش از آنکه چیزی از زمین را بیافریند، مکّه را آفرید و آنرا با فرشتگان محاصره و در میان گرفت …».[33]
- برگزيده خدا؛ رسول خدا (صلّي الله عليه و آله) فرمودند: «خداوند از هرچه (خلق فرمود) برایِ خود چيزی برگزيد و برگزيدن خدا، دليل بر تقرب و فضيلت آن چیز است، اما از زمين چند نقطه برگزيده خدا است كه بهترین آنها مكه است …».[34]
- محبوب خدا؛ امام صادق (عليه السلام) فرمودند: «مكه شهری است كه محبوب خدا است. هیچ خاکی نزد خداوند عزّ و جلّ محبوبتر از خاک مكّه نیست و هيچ سنگى نزد خداوند عزّ و جلّ از سنگ مكّه و هيچ درختى نزد خداى عزّ و جلّ از درخت آن و هيچ كوهستانى نزد خداى عزّ و جلّ از كوهستان آن و هيچ آبى نزد خداى عزّ و جلّ از آب آن محبوبتر و خوشايندتر نيست».[35]
- شهر انبياء (علیهم السلام)؛ امام صادق (عليه السلام) فرمودند: «در شهر مکه نهصد پیامبر نماز گزاردهاست».[36] يكی از امتيازات مكه اين است كه پيامبران بسياری در آن بهعبادت و نماز پرداختهاند.
- شهر فرشتگان؛ امام صادق (عليه السلام) فرمودند: «وقتى قريش كعبه را خراب كردند، در بناى آن سنگى را يافتند كه رويش نوشتهای بود که خط آن خیلی خوانا نبود و نتوانستند آنرا بخوانند؛ لذا مردى را آوردند که آنرا بخواند. آن مرد آن نوشته را چنين خواند: من خداوند صاحب بكه (نام مکه است) مىباشم كه آنرا محترم قرار دادم و از ابتداى خلقت آسمان و زمين آنرا در ميان اين دو كوه نهادم و بهوسيله هفت ملک برحق (برگزیده) آنرا محفوظ داشتم».[37]
حضور پیامبران (علیهمالسلام) و اولیاء الله در سرزمین مکه
با توجه به اینکه مکه شهرى است که پایگاه توحید بوده، در نظر انبیای الهی دارای اهمیت زیادی بودهاست؛ چراکه تعداد کثیری از پیامبران خدا (علیهمالسلام) به مکه رفته و حج بهجا آوردهاند که روایات متعددی که در این رابطه وارد شده است.[38] با نگاهی به برخی بهعنوان مثال بهبرخی از روایاتی که مؤید این مطلب هستند، اشاره میشود:
- امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: «اسماعيل مادرش (هاجر) را در حجر دفن کرد و دور آن را ديوار كشيد تا قبر مادر اسماعيل پایمال (طوافكنندگان) نشود».[39]
- از امام صادق (علیهالسلام) روايت شده که فرمود: «در حجر اسماعيل (علیهالسلام) آنجا که تا ركن سوّم مىرسد، دختران اسماعيل (علیهالسلام) بهخاک سپرده شدهاند».[40]
- معاویه بن عمار مىگوید: از امام صادق (علیهالسلام) سؤال کردم آیا حجر اسماعیل (علیهالسلام) جزء خانه کعبه است یا بخشى از آن جزء کعبه است؟ فرمود: «خیر، حتى بهاندازه ناخنى که مىگیرند، جزء کعبه نیست. و لکن حضرت اسماعیل (علیهالسلام) مادرش را در حجر دفن کرد؛ لذا کراهت داشت بر آن پا بگذارد و داخل آن شود. پس سنگى بر روى حجر کشید و در آن حجر قبور پیامبران است».[41]
- از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده که فرمود: «ميان ركن يمانى و حجر الاسود هفتاد پيامبر مدفون گشتهاند، که همگى آنها را خداوند یا بر اثر گرسنگى میراند و يا با آسيب انسانها آنها را بهشهادت رساند».[42]
اما برخی از پیامبرانی که حضور آنها در مکه و مسجدالحرام گزارش شده است؛ عبارتند از:
- حضرت آدم (علیهالسلام): برخی از احادیث، گویای این مطلب هستند که حضرت آدم (علیه السلام) بناکننده و بنیانگذار کعبه میباشد.[43]
- حضرت ابراهیم (علیهالسلام):با توجه به صراحت قرآن در مورد حضور حضرت ابراهیم (علیهالسلام) در مکه، هیچ نیازی به استناد بهروایات در این مورد نیست.
- حضرت اسماعیل (علیه السلام): همانگونه که آیات قرآن کریم حضور حضرت ابراهیم (علیهالسلام) در سرزمین مکه را بهصراحت بیان میکنند، بیانگر حضور حضرت اسماعیل (علیه السلام) در آن سرزمین نیز میباشند، بهعلاوه مکه محل زندگی و مرگ آنحضرت نیز بوده است.
- حضرت محمد (صلی الله علیه و آله): پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) در شهر مکه، در شعب ابیطالب (علیهالسلام) و در خانهای که بعدها به عقیل بن ابیطالب تعلق یافت، بهدنیا آمدند. آنحضرت تا سن 53 سالگی در مکه تشریف داشتند.[44].
حضور سایر معصومان (علیهمالسلام) در مکه
در مورد حضور سایر معصومان در مکه باید گفت: اکثر ایشان در مکه حضور داشتهاند، البته برخی از ایشان حضرشان برای انجام مناسک حج بوده است.
در این گفتار کوتاه به حضور برخی از آن بزرگواران اشاره میشود:
- حضرت علی (ع): برای حضور آنحضرت در شهر مکه، تنها کافی است اشاره بهمکان ولادت آنحضرت شود. امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در روز جمعه ۱۳ رجب سال ۳۰ عام الفیل (۲۳ سال قبل از هجرت) در شهر مکه و در داخل کعبه متولد شد.[45]
- حضرت فاطمه (سلام الله علیها): در باره حضور آنحضرت در شهر مکه گفتنی است که مشهور بین علمای شیعه و برخی از علمای اهل سنت این است که آنحضرت در سال پنجم بعد از مبعثِ پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله)، مشهور به سَنَه أحقافیه (سال نزول سوره احقاف) در شهر مکه بهدنیا آمد.[46]
اما در مورد امامانِ بعد از حضرت علی (علیهالسلام) در شهر مکه، باید گفت: غیر از امام حسین (علیهالسلام) که چند ماهی بهعنوان مقدمه قیامشان در مکه حضور داشتند،[47] حضور بقیه امامان (علیهمالسلام) در شهر مکه بهمنظور انجام مناسک حج؛ اعم از واجب و مستحب و یا عمره مستحبی بودهاست. البته ممکن است که گاهی از مواقع در حین حضور در مکه، مواردی از امور سیاسی نیز پیش میآمدهاست.
ناگفته نماند که امام حسن عسکری (علیهالسلام) بهدلیل موقعیت خاصی که در شهر سامراء داشت، هیچوقت موفق به حضور در شهر مکه، حتی برای فریضه حج هم نشد.
حوادث و وقایع برجسته مکه
در طى قرنهاى گذشته، در مکه اتفاقات فراوانی؛ اعم از طبیعی و انسانی اتفاق افتاده است. شهر مکه که در آن بیت الله الحرام قرار ارد و خداوند آنرا حرم امن، مقدّس و هدایت کننده جهانیان قرار داده، شاهد حوادث ناگوارى بوده که هر یک در پى دیگرى بهویرانى و خرابى آن انجامیدهاست. حوادثی مانند؛ سیلها و تندبادهاى ویرانگرى که به کشتهشدن هزاران نفر از زائران و از بین رفتن کالاها و دارایىهاى آنان و ویران شدن خانههاى مجاور کعبه و متوقّف شدن رفت و آمد بازرگانى منجر گردیده و خسارتهاى فراوان و مصیبتهاى بزرگی را در پى داشته است.
البته مکه در کنار حوادث طبیعی، شاهد حوادث غیر طبیعی متعددی نیز مانند؛ ساخت کعبه، حمله ابرهه، تولد و بعثت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و … نیز بودهاست که در جای خود بهآنها پرداخته میشود.
حمله ابرهه (اصحاب فیل) به مکه
داستان «اصحاب فیل» یا حمله ابرهه به مکه، از حوادث مهمی است که مقارن تولّد پیامبر گرامی اسلام (صلى الله علیه و آله) در شهر مکه اتفاق افتاده است.رخ داده است.[48]
حمله سپاه یزید به مکه
در سوم ربیعالاول سال 64 قمری، لشکریان شام بهدستور یزید، کعبه را با منجنیق مورد حمله قرار دادند که موجب آسیب رسیدن بهاین مکان مقدس شد، البته پس از این اقدام، خداوند مهلت زیادی برای زندگی به یزید نداد و بههلاکت رسید.
ماجرا از اینقرار بود که پس از آنکه «عمرو بن سعید أشدق» و «عبید الله بن زیاد»، دستور یزید بن معاویه مبنی بر حمله بهمکه را نپذیرفتند، یزید به «مسلم بن عقبه»، دستور حمله را صادر کرد. مسلم بن عقبه با لشكر شام بهقصد قتلعام اهل مدينه و سرکوب قیام آنان حرکت کرد و 28 ذیحجه با حمله بهمدینه، ظلمهای بسیار و قتلعامهای فجیعی انجام داد و پس از آن، بهدستور یزید برای دفعِ قیام عبدالله بن زبير بهسوی مكه حرکت کرد.
ابن اثیر، ماجرا را اینگونه تشریح میکند: «پس از آنکه کار مسلم از کشتار مردم مدینه و غارتشان بهاتمام رسید، با همراهانش برای نابودی ابن زبیر بهسوی مکه حرکت کرد. پس از آنکه بهمنطقه «مشلل» رسیدند، مرگ او را امان نداد و جانش را گرفت. بعد از مرگ او، حصین بن نمیر لشکریان را حرکت داد تا بهمکه رسیدند».[49]
ابن قتیبه نیز در کتاب امامت و سیاست میگوید: «حصین بن نمیر» حرکت کرد تا بهمکه رسید و گروهی را فرستاد تا بخش مسفله (محله پایین) مکه را تصرّف کرده و منجنیقهایشان را در آنجا نصب کنند و بهلشکریانش دستور داد که هر روز تعداد ده هزار سنگ بزرگ و صخره، بهسمت مسجد الحرام پرت کنند».[50]
در منابع تاریخی، آمدهاست: ابن زبیر و یارانش از ۱۳ صفر سال ۶۴ قمری تا ۴۰ روز پس از مرگ یزید در سال ۶۴ ق در محاصره سپاه شام بودند. ابن زبیر در مسجدالحرام مستقر شد و شامیان بر بلندیها و کوههای مشرف بر مسجدالحرام منجنیق نصب کردند[51] و با پرتاب سنگ و گلولههای قیراندود و آتشین، زبیر و افرادش را زیر آتش گرفتند. سرانجام، سنگهای منجنیق به کعبه برخورد کردند و پردههای میان رکن یمانی و حجرالاسود و چوبهای ساج بنای کعبه آتش گرفت.[52] یعقوبی در تاريخ خود نقل کردهاست که ابن زبیر، آتش را خاموش نکرد تا مردم مکه را علیه سپاه شام مصمم کند.[53] گروهها و دستههای گوناگونی از جمله ۲۰۰ حبشی که پادشاه حبشه برای دفاع از کعبه اعزام کردهبود، در کنار ابن زبیر با انگیزه دفاع از مسجدالحرام علیه سپاه شام جنگیدند.[54]
حمله قرامطه به مکه
یکی از حوادث برجسته تاریخ مکه حمله فرقه «قرامطه» به این شهر و غارت اموال و پرده خانه کعبه و همچنین سرقت حجرالاسود است.[55]
حمله وهابیان به مکه
وهّابیون آل سعود در سال 1218 قمری پس از حمله به شهر مکه و مسلط شدن بر آنجا، تمام آثار بزرگان دین را تخریب نمودند. در «مُعَلّی»، قبّه زادگاه پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله)و همچنین قبّه زادگاه علی بن ابی طالب (علیهماالسلام) و حضرت خدیجه (سلام الله علیها) و حتی ابوبکر را ویران و با خاک یکسان کردند. آثار باستانی در اطراف خانه خدا و روی چاه زمزم را تخریب کرده و در تمام مناطقی که مسلط میشدند، آثار صالحین را نابود میکردند و هنگام تخریب، طبل میزدند و به رقص و آوازخوانی میپرداختند.[56]
رفاعی، یکی از علمای بزرگ اهل سنّت کویت، خطاب به علمای وهّابی مینویسد: «شما به تخریب خانه ام المؤمنین، خدیجه کبری (سلام الله علیها)، اوّلین حبیبة پیامبر (صلی الله علیه و آله) رضایت دادید و هیچ عکسالعملی نشان ندادید، با اینکه آن مکان محل نزول وحی و قرآن بود. شما در برابر این جنایت سکوت کردید و رضایت دادید که آن مکان مقدس به توالت و دستشویی مبدل شود. چرا از خدا نمیترسید و از پیامبر کریم (صلی الله علیه و آله) حیا نمیکنید؟[57]
رفاعی در ادامه مینویسد: زادگاه رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) ویران و به محل خرید و فروش حیوانات تبدیل شد که با تلاش افراد صالح و خیر، از چنگال وهّابیها درآمد و به کتابخانه مبدّل گردید … . این چه کار بیادبانهای است که از شما سر میزند؟! این چه بیوفایی است که در حق رسول گرامی (صلی الله علیه و آله) روا میدارید؛ در حالیکه خداوند بهوسیله آنحضرت، ما و شما و اجداد ما را از تاریکیهای شرک بهسوی نور اسلام هدایت فرمود؟! بدانید که هنگام مشاهده رسول گرامی (صلی الله علیه و آله) در کنار حوض، جز بیحیایی نصیب شما نخواهد شد و یقین بدانید که نتیجه شقاوت خود را در نابودی آثار پاک آن نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) که موجب رنجش گردیده است، خواهد دید.
رفاعی در جای دیگر مینویسد: آثار قبور صحابه و امّهات المؤمنین و آل البیت را نابود کرده و قبر آمنه بنت وهب (سلام الله علیها)، مادر گرامی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) را با بنزین به آتش کشیدید و اثری از آنها باقی نگذاشتید.[58]
دردناکترین کاری که وهّابیت مرتکب شد و آثار قبیح آن برای همیشه باقی است، آتش زدن کتابخانه بزرگ «المکتبه العربیه» بود که بیش از شصت هزار عنوان کتاب گرانقدر و کمنظیر و بیش از چهل هزار نسخه خطّی منحصر بهفرد داشت که در میان آنها برخی از آثار خطّی دوران جاهلیت، یهودیان، کفّار قریش و همچنین آثار خطّی علی (علیهالسلام)، ابوبکر، عمر، خالدبن ولید، طارق بن زیاد و برخی از صحابه پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) و قرآن مجید بهخطّ «عبداللّه بن مسعود» وجود داشت. در همین کتابخانه انواع سلاحهای رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) و بتهایی که هنگام ظهور اسلام مورد پرستش بود، مانند «لات»، «عُزّی»، «مَناه» و «هُبَل» موجود بود. «ناصر السعید» از قول یکی از مورّخان نقل میکند که هنگام تسلط وهّابیان، این کتابخانه را بهبهانه وجود کفریات در آن به آتش کشیده و به خاکستر تبدیل کردند.[59]
حج خونین مکه در سال 1366 شمسی
نهم مرداد ۱۳۶۶ شمسی، مصادف با ششم ذیالحجه ۱۴۰۷ قمری و برابر با ۳۱ ژوئیه ۱۹۸۷ میلادی در جریان برگزاری مراسم برائت از مشرکان در ایام حج و در شهر مکه، پلیس عربستان به تظاهرکنندگان حمله کرد و بنابر گزارش رسانههای جمهوری اسلامی ایران، در مسیر حرکت راهپیمایان، از پشتبامها سنگ و آجر بهسمت حجاج پرتاب کردند] و پس از آن، پلیس سعودی با گازهای سمی و اسلحه، حاجیان را مورد هدف قرار داد.
این رخداد، بزرگترین کشتار حجاج در مراسم حج در تاریخ معاصر دانسته شده و به «جمعه خونین» نیز معروف شدهاست.
بر اساس بیانیه رسمی وزارت کشور سعودی، در این واقعه ۲۷۵ تن از حجاج ایرانی، ۸۵ عربستانی از جمله نیروی پلیس و ۴۵ تن از حجاج دیگر کشورها کشته و تعداد بسیاری نیز زخمی شدهاند. این آمار، از سوی جمهوری اسلامی ایران تشکیک شده و منابع ایرانی، از کشته شدن ۳۲۵ ایرانی (۲۰۳ زن و ۱۲۲ مرد) در واقعه مذکور خبر دادهاند.[60]
حوادث مکه در هنگام ظهور امام زمان (علیه السلام)
از روایات متعددی که در منابع گوناگون وجود دارد، استفاده میشود که امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در مکه ظهور و قیام میکند. امام باقر (علیهالسلام) در این زمینه میفرماید: «… هنگامیکه قائم ما ظاهر میشود، تکیه به کعبه میدهد و 313 مرد گرد او جمع میشوند، آنگاه اول سخن او این آیه است: «بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ»؛[61] «آنچه خداوند برای شما باقی گذارده، برایتان بهتر است، اگر ایمان داشته باشید». سپس میگوید: من بقیة اللَّه و حجت خدا و خلیفه او بر شما هستم و هیچ مؤمنی نباشد، مگر آنکه به این لفظ او را سلام دهد؛ «السلام علیک یا بقیة اللَّه فی ارضه» و زمانیکه ده هزار مرد برای او فراهم شود، خروج کند و در زمین، معبودی جز خدای عزوجل نماند …».[62]
مفضل میگوید به امام صادق (علیهالسلام) عرض کردم: ای آقای من! (امام مهدی (علیهالسلام)) از کجا و چگونه ظاهر میشود؟ فرمود: ای مفضل! او بهتنهایی آشکار میشود و تنها بهطرف خانه خدا میآید و تنها داخل کعبه میشود. آنگاه بین رکن و مقام میایستد و با صدای رسا میگوید: ای نقبا و مردمی که بهمن نزدیک هستید و ای کسانیکه خداوند شما را پیش از ظهور من روی زمین برای یاری من ذخیره کرده است، برای اطاعت از من بهسوی من بیایید. صدای او به این افراد میرسد و آنها در شرق و غرب عالم، درحالیکه بعضی در محراب عبادت و گروهی خوابیدهاند، بهیک چشم بههم زدن، بین رکن و مقام نزد او خواهند بود.[63]
امام باقر (علیهالسلام) در زمینه مکان ظهور امام مهدی (علیهالسلام) میفرماید: «… زمانیکه حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در مکه بین حجرالأسود و دربِ کعبه ظهور میکند، جبرئیل (علیهالسلام) ندا میدهد و یاران و اصحاب حضرت از نقاط دور، نزد او جمع میشوند …».[64]
آن حضرت در جای دیگری میفرماید: «… پرچمهای سیاهی که در خراسان برافراشته میشوند، در کوفه فرود میآیند. پس هنگامیکه مهدی (علیهالسلام) در مکه ظهور کند، برای بیعت نزد او فرستاده میشوند …».[65]
مرحوم کلینی در کافی از بکیر بن اعین نقل میکند که از حضرت صادق (علیهالسلام) پرسیدم: «چرا خداوند حجرالأسود را در این رکن قرار داد و در رکن دیگری قرار نداد؟ … حضرت فرمود: خداوند، حجرالأسود را که گوهری بهشتی بود برای آدم آورد و در آن رکن، قرار داد؛ بهعلت آنکه از مردم پیمان گرفته بود؛ زیرا خداوند در آن مکان از فرزندان آدم که در پشتهای پدرانشان بودند، پیمان بندگی گرفت و در آنجا بود که تمام بنیآدم، یکدیگر را دیدند. همچنین در آنجا پرندهای بر قائم (علیهالسلام) فرود میآید که نخستین کسی است که با وی بیعت میکند و بهخدا قسم، آن پرنده جبرئیل است. در همینجا نیز، قائم پشت خود را بهآن تکیه میدهد. آن رکن حجت و دلیل بر وجود قائم است …».[66]
از مجموع آنچه گفته شد و آنچه از روایات در منابع مختلف موجود است، دریافت میشود که ظهور امام زمان (علیهالسلام) در شهر مکه صورت میگیرد.
آثار تاریخی مکه
یکی از شهرهایی که بیشترین تعداد آثار تاریخی را در خود جای داده و مورد استقبال و احترام مسلمانان جهان قرار دارد، شهر مکه است، اما امروزه با کمال تأسف رژیم آل سعود بهبهانه توسعه حرم و مسجد الحرام، اقدام به تخریب بسیاری از آثار تاریخی، مزار بزرگان و گنبد و بارگاهها و آثار اسلامی کرده و اکثر قریب به اتفاق آن آثار را تخریب و از بین برده است، البته این اعمال با اعتراضهای بسیاری از افراد و گروهها در جهان اسلام مواجه شده که کاری از پیش نبردهاست.
البته تخریب مزار بزرگان و گنبد و بارگاه ساختهشده بر روی آن، تنها هدف تخریبیِ وهابیت در عربستان نبوده و نیست، بلکه آنان بسیاری از اماکنِ تاریخیِ مرتبط با صدر اسلام و نیز مظاهر تمدنیِ امت را نیز دستخوش تخریب و نابودیِ کامل نمودهاند. بهعنوان نمونه، مسجد بلال ـ که منسوب به بلال حبشی بوده و بر فراز کوه ابوقبیس قرار داشته است ـ در طرحهای جدید توسعه و بنای کاخهایی که برای مهمانان دولت سعودی بر فراز کوه ابوقبیس ساخته شده، تخریب گردید و اکنون اثری از آن برجای نمانده است.[67]
نمونههایی از این دست ـ که متأسفانه کماکان در دولت سعودی ادامه دارد ـ فراوان است. طبق گزارش 4 سال پیشِ وبگاه مجله «تایم» بهنقل از بنیاد پژوهشی میراث اسلامیِ لندن، از سال 1985 م تاکنون، بیش از 98 درصدِ اماکن مذهبی و تاریخی عربستان (بالاخص شهر مکه)، تخریب شده است.[68] این حجم عظیم و باورنکردنی از تخریبات گسترده در آثار اسلامیِ سرزمین وحی، نشان از این دارد که اساساً در قاموس رژیم حاکم بر عربستان سعودی و بهویژه فرهنگ وهابیت، حفظ آثار تاریخی جایگاهی ندارد!.[69]
خانه کعبه در مکه
مهمترین اثر تاریخی شهر مکه، خانه کعبه است. در مورد زمان بنای کعبه باید گفت: زمان بنای كعبه بهدرستی روشن نیست. احادیث و اقوال مورّخان به دو دسته كلی قسمت میشود. دسته نخست میگویند: حضرت ابراهیم (علیهالسلام) كعبه را ساخته و پیش از ایشان خانهای با نام كعبه نداشتهایم. دسته دیگر معتقدند كه كعبه پیش از حضرت ابراهیم (علیه السّلام) ساخته شده و ایشان آنرا تجدید بنا كردهاند. بسیاری از این دسته، بانی بیت را حضرت آدم (علیه السّلام) میدانند.[70]
مساجد مکه
در شهر مکه مساجد متعددی وجود دارد که بسیاری از آنها دارای قدمت زیادی هستند و مربوط به دوران پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و صدر اسلام هستند. از جمله مساجد معروف و تاریخی مکه میتوان به مساجد ذیل اشاره کرد:
- مسجد الحرام که مهمترین و معروفترین مسجد شهر مکه و دربر گیرنده خانه کعبه میباشد.
- مسجد تنعیم.
- مسجد نمره یا مسجد حضرت ابراهیم (علیهالسلام).
- مسجد الجن.
- مسجد الاجابة.
- مسجد انشقاق القمر.
- مسجد الرایة یا ردم الاعلی.
- مسجد الصفائح.
8.مسجد ام هانی.
- مسحد ابو بکر.
- مسجد مختفی.
- مسجد خیف در منطقه منی.[71]
البته شهر مکه مساجد تاریخی دیگری نیز دارد، که در این نوشتار مختصر تنها بهچند مورد اشاره شد.
مسجد الحرام
از جمله آثار تاریخی مکه مسجد الحرام است. با گسترش اسلام و افزوده شدن به شمار مسلمانان، احساس شد که باید محدوده طواف خانه کعبه وسیعتر شود. از این رو، خلیفه دوم دستور داد تا خانههای اطراف را بخرند، خراب کنند و به محدوده مسجد بیفزایند. همچنین او گفت تا دیواری کمتر از قامت یک انسان در اطراف مسجد بکشند و درهایی نیز در آن بگشایند و مشعلهایی بر فراز دیوارها نصب کنند تا مسجد در شب روشن بماند. پس از اقدامات خلیفه دوم در سال هفدهم هجریقمری، خلیفه سوم در سال بیست و شش قمری، بار دیگر بر محدوده مسجد افزود. او دستور داد تا خانههای دیگری را خریده و ضمیمه مسجد سازند. میان او و برخی از صاحبان خانهها درگیری پیش آمد که سرانجام برخی از آنها راضی شدند و برخی نیز ناراضی باقی ماندند. خلیفه سوم، همزمان با توسعه مساحت مسجد، دستور داد، رواقهایی برای مسجد ساخته شود. تا آن زمان، محیط اطراف کعبه، بهطور کامل بدون سقف بود و این نخستین باری بود که بخشهایی از آن مسقف میشد.[72]
البته در طول تاریخ توسعه و تغییراتی در مسجدالحرام ایجاد شده است که به برخی از آنها اشاره میشود:
- توسعه مسجدالحرام در زمان ولید.
- ساختمان مسجدالحرام در عهد عباسیان.[73]
- مسجدالحرام در زمان مقتدر و منتصر.
- مسجدالحرام در دوره سعودی.[74]
مشاعر مکه
مَشْعَر؛ مَشْعَر؛ اسم مکان از ریشه «شعور» و جمع آن مشاعر است؛ چراکه در این مکانها باید به شناخت، شعور و آگاهی رسید. مکانهایی که از مشاعر محسوب میشوند، عبارتنداز: 1. مشعر الحرام؛ 2. صَفا؛ 3. مَرْوه؛ 4. عرفات؛ 5. مِنی (مِنا).[75]
سرزمین مکه مدفن پاک انبیاء (علیهمالسلام)
یکی از نکاتی که در مورد سرزمین مکه مطرح میشود این است که آیا از انبیاء الهی کسی در مکه و بهویژه در مسجد الحرام و اطراف کعبه مدفون هستند؟ و اگر هستند، چند پیامبر الهی دراین مکان بهخاک سپرده شدهاند؟
براساس اخبار و روایات دور تا دور کعبه معظمه پیامبران الهی مدفون هستند، اما تعداد ایشان بهطور دقیق مشخص نیست و در این مورد روایات مختلفی وجود دارد. یکی از نقاطی که در اطراف خانه خدا از فضیلت بیشتری برخوردار است، محدودهای بهنام حجر اسماعیل، فضایی بین رکن عراقی و رکن غربی میان کعبه است که زیر آن، محل دفن حضرت هاجر (سلام الله علیها) بود و امروزه به حالت نیمدایره مشخص است و زائران در زمان طواف آن را نیز طواف میکنند و نمیتوانند وارد این نیمدایره و محدوده شوند.
حجر اسماعیل (علیهالسلام) بهعقیده مسلمانان، یادگار زمان حضرت ابراهیم، هاجر و اسماعیل (علیهمالسلام) و محل دفن آن بانوی بزرگوار است. بعد از وفات حضرت هاجر (سلام الله علیها) و دفن ایشان در این مکان؛ برای اینکه مردم روی قبر او پا میگذاشتند، حضرت اسماعیل (علیهالسلام) بهاحترام قبر مادر دیوارهای را برروی قبر بنا کرد تا مردم از فاصله دورتری نسبت بهخانه خدا طواف کنند و روی قبر مادرش پا نگذارند.
نقلهای تاریخی تاریخنگاران مسلمان، حکایت از آن دارد که اسماعیل و مادرش هاجر در همین بخش زندگی میکردند. از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است که «حجر، خانه اسماعیل و محل دفن هاجر و اسماعیل (علیهماالسلام) است».[76]
در باره تعداد انبیاء الهی مدفون در کنا خانه کعبه، بنابر روایتی که از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل شده از رکن یمانی تا صفا ۷۰ پیامبر و نبی دفن هستند.[77] همچنین براساس روایتی دیگر، داخل حجر اسماعیل (علیهالسلام) همان مکانی که بهصورت نیم دایره در حال حاضر موجود است و زیر ناودان طلای بیت خدا محسوب میشود، دختران آنحضرت مدفون هستند».[78]
سرزمین مکه مدفن بسیاری از بزرگان و مشاهیر
شهر مکه بسیاری از بزرگان، از چهرههای برجسته و ممتاز از اجداد و اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، علما و تابعین را در برگرفته و در خود مدفون ساختهاست، اما در میان یکی از مکانهایی که در شهر مکه بیشترین تعداد از شخصیتهای برجسته را در خود جای داده، قبرستان مَعْلاة است.
این گورستان که به نامهای مَعْلاة، مقبرةالمَعْلاة و جَنّةالمَعْلاة و مقبره قریش یا مقبره بنی هاشم نیز شهرت دارد، در دامنه کوهی به نام حَجون قرار داشته و امروزه در شمال شرقی مکه و بر سر دو راهی منتهی به مسجدالحرام و کوه حجون واقع است. این قبرستان که در میان ایرانیان به قبرستان ابوطالب شهرت یافته، قبرستانی کهن است که بهدلیل در آغوش گرفتن بسیاری از شخصیتهای برجسته و ممتاز از اجداد و اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و همچنین دانشمندان و …، پس از قبرستان بقیع، قبرستانی مورد توجه و اعتنای مسلمانان بوده و از زیارتگاههای عمومی زائرانِ خانه خدا بهشمار میآید. البته شخصیتهای منفی مشهوری نیز در این مکان دفن هستند.
در این نوشتار کوتاه به اسامی برخی از بزرگان و مشاهیر دفن شده در این قبرستان اشاره میشود:
- قُصَی بن کلاب، جد چهارم پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): او نخستین کسی بود که در دامنه کوه حجون بهخاک سپرده شد.
- عبدمناف: جد سوم پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله).
- هاشم جد دوم پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله).
- حضرت عبدالمطّلب (علیهالسلام) که یکی از چهرههای مهم بنیهاشم و جدّ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است. او از افراد بسیار با شخصیت شهر مکه بود که میان عربها نفوذی فراوان داشت.
- حضرت ابوطالب (علیهالسلام) فرزند عبدالمطّلب، عموی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و پدر بزرگوار امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) است.
- حضرت خدیجه (سلام الله علیها) دیگر چهره درخشان مدفون در قبرستان ابوطالب است. او والاترین همسر پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و بانویی فداکار و ایثارگر بود. وی نخستین زنی است که بهرسول خدا (صلی الله علیه و آله) ایمان آورد.
از دیگر مشاهیر و مدفونان در این قبرستان میتوان افراد به ذیل اشاره کرد:
- سید زین العابدین کاشانی؛ او از بانیان تجدید بنای کعبه در سال 1039 هجری قمری است.
- شیخ علی کرمانی.
- خواجه فُضَیل بن عیاض عارف قرن دوم.
- شیخ اسماعیل شیروانی.
- عبدالله بن عمر بن خطاب.
- منصور؛ دومین خلیفه خونخوار عباسی.
همچنین گروهی از سادات، بهویژه سادات حسنی در این قبرستان دفن هستند.[79]
کتابنامه مقاله مکه
- قرآن
- Carla Power, “Saudi Arabia Bulldozes Over Its Heritage”, Time, 14 November 2014, at: http://time.com/3584585
- ابن اثير جزری، على بن محمد؛ أسد الغابة فى معرفة الصحابة؛ دار الفكر، بيروت، 1409 ق / 1989 م.
- ابن اثیر جزری، علی بن محمد؛ الكامل في التاريخ؛ دار صادر – دار بيروت، 1385 ش / 1965 م.
- ابن الفقيه، احمد بن محمد؛ كتاب البلدان؛ تحقيق: الهادى، يوسف؛ عالم الكتب، چاپ اول، بیروت، 1416 ق / 1996 م.
- ابن جبیر، محمد بن احمد؛ تذکیر بالاخبار عن اتفاقات الاسفار؛ تحقیق و مقدمه: علی، کنعان؛ المؤسسه العربیه للدراسات و النشر، بیروت، لبنان، 2008 م.
- ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی؛ ، المنتظم؛ تحقيق: عطا، محمد عبد القادر، و عطا، مصطفى عبد القادر؛ دار الكتب العلمية، چاپ اول، بیروت، 1412 ق / 1992 م.
- ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على؛ مناقب آل أبي طالب عليهم السلام؛ نشر علامه، چاپ اول، قم، 1379 ق.
- ابن فهد، عمر بن محمد؛ اتحاف الوری باخبار ام القری؛ محقق / مصحح: شلتوت، فهیم محمد؛ جامعه ام القری، معهدالبحوث العلمیه و احیاءالتراث الاسلامی، مکه مکرمه، 1403 ق.
- ابن كثیر دمشقى، اسماعیل بن عمر؛ البدایة و النهایة؛ دارالفکر، بیروت، 1407 ق / 1986 م.
- ازرقي، محمد بن عبد الله؛ أخبار مكة و ما جاء فيها من الأثار؛ محقق: الصالح ملحس، رشدي؛ دار الأندلس للنشر، بيروت، بي تاز
- ازرقی، محمد؛ اخبار مکه؛ تحقیق: بن ملحس، رشدی صالح؛، بینا، بیروت، ۱۴۰۳ ق / ۱۹۸۳ م.
- امام عسکری، حسن بن على (عليه السلام)؛ التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري (عليه السلام)؛ محقق / مصحح: مدرسه امام مهدى (عليه السلام)؛ مدرسة الإمام المهدي (عجل الله تعالى فرجه الشريف)، چاپ اول، ايران، قم، 1409 ق.
- امین، سیدمحسن؛ کشف الارتیاب فی اتباع محمد بن عبدالوهاب؛ دارالکتاب الاسلامی، چاپ دوم، قم، 1386 ش.
- امینی، عبدالحسین؛ الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب؛ دار الکتب العربی، بیروت، ۱۳۹۷ ق / ۱۹۷۷ م.
- بحرانى، سيد هاشم؛ البرهان فى تفسير القرآن؛ تحقيق: قسم الدراسات الاسلامية؛ موسسة البعثة- قم، بنياد بعثت، چاپ اول، تهران، 1416 ق.
- بلاذرى، أحمد بن يحيى؛ كتاب جمل من انساب الأشراف؛ تحقيق: زكار، سهيل و زركلى؛ دار الفكر، چاپ اول، رياض – بيروت، 1417 ق / 1996 ق.
- بيهقى، احمد بن الحسين؛ دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشريعة؛ تحقيق: قلعجى، عبد المعطى؛ دار الكتب العلمية، بيروت، دار الكتب العلمية، چاپ اول، 1405 ق / 1985 م.
- پایگاه اطلاعرسانی دفتر حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی.
- ﺟﺎﺣﻆ، ﻋﻤﺮوﺑﻦ ﺑﺤﺮ؛ کتاب الحيوان؛ مُحَشِّی: عيون سود، محمد باسل؛ دار الکتب العلمية منشورات محمد علی بیضون، لبنان، بيروت، 2003 م / 1424 ق.
- جعفریان، رسول؛ آثار اسلامی مکه و مدینه؛ مشعر، چاپ سوم، قم، ۱۳۸۴ ش.
- جعفریان، رسول؛ پنجاه سفرنامه حج قاجار «سفرنامههای حج قاجاری»؛ نشر علم، چاپ اول، تهران، 1389 ش.
- جمعی از محققین؛ فرهنگنامه علوم قرآن؛ پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، قم، ۱۳۹۴ش.
- حريرى، محمديوسف؛ فرهنگ اصطلاحات حج؛ هجرت، چاپ اول، قم، 1382 ش.
- حلبى شافعى، ابوالفرج؛ السيرة الحلبية؛ دار الكتب العلمية، بيروت، 1427 ق.
- خصيبى، حسين بن حمدان؛ الهداية الكبرى؛ البلاغ، بيروت، 1419 ق.
- دهخدا، علی اکبر؛ لغت نامه دهخدا؛ چاپ دوم، دانشگاه تهران، 1377 ش.
- دينورى، احمد بن داود؛ الأخبار الطوال؛ تحقيق: عامر، عبد المنعم؛ مراجعه: شيال، جمال الدين؛ منشورات الرضى، قم، 1368 ش.
- دينوري، ابن قتيبة عبدالله بن مسلم؛ الإمامة و السياسة المعروف بتاريخ الخلفاء؛ تحقيق: شيري، علی؛ دارالأضواء، چاپ اول، بيروت، 1410 ق / 1990 م.
- راوندى، قطب الدين سعيد بن هبة الله؛، قصص الأنبياء (عليهم السلام)؛ محقق / مصحح: عرفانيان يزدى، غلامرضا؛ مركز پژوهش هاى اسلامى، چاپ اول، مشهد، 1409 ق.
- رفاعی، یوسف بن السید هاشم؛ نصیحة لإخواننا علماء نجد؛ مقدمه: البوطی، محمّدسعید رمضان؛ داراقراء، دمشق، 1999 م.
- سایت اسلام تایمز.
- سایت حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت.
- سایت رکنا.
- سایت مشرق.
- سایت ویکی شیعه
- سباعی، احمد؛ تاریخ مکه؛ دار مکه، مکه، 1358 ق.
- سيوطى، جلال الدين؛ الدر المنثور فى تفسير المأثور؛ كتابخانه آية الله مرعشى نجفى، قم، 1404 ق.
- شريف الرضى، محمد بن حسين؛ نهج البلاغة (صبحي صالح)؛ محقق / مصحح: فيضالإسلام، سید علینقی؛ هجرت، چاپ اول، قم، 1414 ق.
- صالحى شامى، محمد بن يوسف؛ سبل الهدى و الرشاد فى سيرة خير العباد؛ تحقيق: عبد الموجود، عادل احمد و معوض، على محمد؛ دار الكتب العلمية، چاپ اول، بيروت، 1414 ق /1993 م.
- صدوق، محمد بن على؛ عيون أخبار الرضا (عليه السلام)؛ محقق / مصحح: لاجوردى، مهدى؛ نشر جهان، چاپ اول، تهران، 1378 ق.
- صدوق، محمد بن على؛ من لا يحضره الفقيه؛ محقق / مصحح: غفارى، على اكبر؛ دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، چاپ دوم، قم، 1413 ق.
- صدوق، محمد بن على؛، كمال الدين و تمام النعمة؛ محقق / مصحح: غفارى، على اكبر؛ اسلاميه، چاپ دوم، تهران، 1395 ق.
- طبرى آملى، محمد بن جرير بن رستم؛، دلائل الإمامة؛ محقق / مصحح: قسم الدراسات الإسلامية مؤسسة البعثة؛ بعثت، چاپ اول، ايران، قم، 1413 ق.
- طبری، محمد بن جریر؛ تاریخ الامم و الملوک؛ تحقيق: ابراهيم، محمد أبو الفضل؛ دار التراث، چاپ دوم، بيروت، 1387 ش / 1967 ق.
- طبری، محمد بن جرير؛ تاريخ الطبري تاريخ الرسل والملوك و قرطبي، عريب بن سعد، صلة تاريخ الطبري؛ دار التراث، بيروت، چاپ دوم، 1387 ق.
- طوسی، محمد بن حسن؛ مصباح المتهجد؛ مؤسسه فقه شيعه، چاپ اول، بيروت، 1411 ق.
- عياشى، محمد بن مسعود؛ كتاب التفسير؛ تحقيق: رسولى محلاتى، سيد هاشم؛ ناشر: چاپخانه علميه، تهران، 1380 ق.
- فاسی مکی، محمد بن أحمد؛ شفاء الغرام بأخبار البلد الحرام؛ دار الكتب العلمية، چاپ اول، بیروت، 1421 ق / 2000 م.
- فتال نیشابوری، محمد بن حسن؛ روضة الواعظین و بصیرة المتعظین؛ شریف رضى، چاپ اول، قم، بی تا.
- قطب الدين راوندى، سعيد بن هبة الله؛ الخرائج و الجرائح؛ محقق / مصحح: مؤسسة الإمام المهدى (عليه السلام)؛ مؤسسه امام مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشريف)، چاپ اول، قم، 1409 ق.
- كلينى، محمد بن يعقوب؛ كافي؛ محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد؛ دار الكتب الإسلامية، چاپ چهارم، تهران، 1407 ق.
- مجلسى، محمد باقر؛، بحار الأنوار؛ دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، بیروت، 1403ق.
- مسعودی، على بن الحسین؛ إثبات الوصیة للإمام على بن أبىطالب (علیهما السلام)؛ انصاریان، چاپ سوم، قم، 1426 ق.
- مفید، محمد بن محمد؛ الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد؛ كنگره شیخ مفید، چاپ اوّل، قم، 1413 ق.
- مکارم شیرازى، ناصر؛ داستان یاران؛ تهیه و تنظیم: علیان نژادى، ابوالقاسم؛ مدرسه امام على بن ابى طالب (علیهما السلام)، چاپ اول، قم، 1390 ش.
- وبگاه شفقنا.
- یعقوبى، احمد بن أبى يعقوب؛ تاريخ اليعقوبى؛، دار صادر، بيروت، بىتا.
[1]. چهرقانی، رضا، نشریه لسان مبين، مقاله: تأملی ریشه شناختی در خاستگاه و معنای کلمه «مکه»، دوره 11، شماره 38، ص 23، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه بین المللی امام خمینی، زمستان 1398 ش،
[2]. حسن زاده آملی، حسن، تعیین سمت قبله و تشخیص ظهر حقیقى مدینه منوره به اعجاز رسول الله (صلی الله علیه و آله)، ص ۷، نشر قیام، قم، ۱۳۷۹ ش.
[3]. حريرى؛ محمديوسف، فرهنگ اصطلاحات حج، ص ۱۸۸، هجرت، چاپ اول، قم، 1382 ش؛ برگرفته از سایت دانشنامه اسلامی.
[4]. ابراهیم، 37.
[5]. حريرى، محمديوسف، فرهنگ اصطلاحات حج، ص 188.
[6]. ابراهیم، 37.
[7]. ازرقی، محمد، اخبار مکه، تحقیق: بن ملحس، رشدی صالح، ج 2، ص 39.
[8]. ابراهیم، 37.
[9]. آلعمران، 96.
[10]. شريف الرضى، محمد بن حسين، نهج البلاغة (صبحي صالح)، محقق / مصحح: فيضالإسلام، سید علینقی، ص 292.
[11]. جعفریان، رسول، آثار اسلامی مکه و مدینه، ص 33.
[12][12]. بيهقى، احمد بن الحسين، دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشريعة، تحقيق: قلعجى، عبد المعطى، ج 2، ص 49؛ ابن كثیر دمشقى، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج 2، ص 184؛ طبری، محمد بن جرير، تاریخ طبری تاريخ الأمم و الملوك، تحقیق: ابراهیم، محمد ابوالفضل، ج 1، ص 256.
[13]. ابن الأثير، على بن ابى الكرم، الكامل في التاريخ، ج 1، ص 103.
[14]. دينورى، احمد بن داود، الأخبار الطوال، تحقيق: عامر، عبد المنعم، مراجعه: شيال، جمال الدين، ج 1، ص 187.
[15]. ﺟﺎﺣﻆ، ﻋﻤﺮوﺑﻦ ﺑﺤﺮ، کتاب الحيوان، مُحَشِّی: عيون سود، محمد باسل، ص 128.
[16]. ابن الفقيه، احمد بن محمد، كتاب البلدان، تحقيق: الهادى، يوسف، ص 75.
[18]. آل عمران، 96.
[19]. ابن جبیر، محمد بن احمد، تذکیر بالاخبار عن اتفاقات الاسفار، تحقیق و مقدمه: علی، کنعان، ص 111.
[20]. همان، ص 76.
[21]. جعفریان، رسول، پنجاه سفرنامه حج قاجار «سفرنامههای حج قاجاری»، ج ۵، ص ۲۰۳.
[22]. همان، ج ۵، ص ۳۹۵ – ۴۰۹.
[23]. همان، ج ۴، ص ۷۷۶.
[24]. همان، ج ۵، ص ۴۴۱.
[25]. برگرفته از سایت ویکی شیعه.
[27]. آل عمران، 96.
[28]. برگرفته از سایت حوزه نت.
[29]. آل عمران، 96.
[30]. بقره، 125.
[31]. بقره، 126.
[32]. ابراهيم، 37.
[33]. سيوطى، جلال الدين، الدر المنثور فى تفسير المأثور، ج 1، ص 124.
[34]. امام عسکری، حسن بن على (عليه السلام)، التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري (عليه السلام)، محقق / مصحح: مدرسه امام مهدى (عليه السلام)، ص 661.
[35]. صدوق، محمد بن على، من لا يحضره الفقيه، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ج 2، ص 243.
[36]. قطب الدين راوندى، سعيد بن هبة الله، قصص الأنبياء (عليهم السلام)، محقق / مصحح: عرفانيان يزدى، غلامرضا، 279.
[37]. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر و آخوندى، محمد، ج 4، ص 225.
[38]. صدوق، محمد بن على، من لا يحضره الفقيه، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ج 2، ص 234 و235 ؛ صدوق، محمد بن على، عيون أخبار الرضا (عليه السلام)، محقق / مصحح: لاجوردى، مهدى، ج 2، ص 120.
[39]. همان، ص 193.
[40]. كلينى، محمد بن يعقوب، کافی، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ج 4، ص 210.
[41]. همان.
[42]. همان، ص 214.
[43]. من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 235.
[44]. برگرفته از سایت ویکی شیعه.
[45]. مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 1، ص 5.
[46]. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، محقق و مصحح: غفارى، علىاكبر و آخوندى، محمد، ج ۱، ص ۴۵۸؛ طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد، ج 2، 3 793؛ فتال نیشابوری، محمد بن حسن، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ص 143.
[47]. مفید، محمد بن محمد، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 36.
[48]. ر. ک: سایت اسلام پدیا.
[49]. ابن اثير جزری، على بن محمد، أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 139.
[50]. دينوري، ابن قتيبة عبدالله بن مسلم، الإمامة و السياسة المعروف بتاريخ الخلفاء، تحقيق: شيري، علی، ج 1، ص 232.
[51]. البلاذرى، أحمد بن يحيى، كتاب جمل من انساب الأشراف، تحقيق: زكار، سهيل و زركلى، ج 5، ص 343.
[52]. الأزرقي، محمد بن عبد الله، أخبار مكة وما جاء فيها من الأثار، محقق: الصالح ملحس، رشدي، ج 1، ص 191.
[53]. يعقوبى، احمد بن أبى يعقوب، تاريخ اليعقوبى، ج 2، ص 252.
[54]. كتاب جمل من انساب الأشراف، ج 5، ص 343.
[55]. ر. ک: سایت اسلام پدیا.
[56]. امین، سیدمحسن، کشف الارتیاب فی اتباع محمد بن عبدالوهاب، ص 27؛ به نقل از تاریخ «الجبرتی».
[57]. رفاعی، یوسف بن السید هاشم، نصیحة لإخواننا علماء نجد، مقدمه: البوطی، محمّدسعید رمضان، ص 59.
[58].همان، ص 38.
[59]. کشف الارتیاب، ص 55 و 187 و 324.
[60]. برگرفته از سایت ویکی شیعه.
[61]. هود، 86.
[62]. صدوق، محمد بن على، كمال الدين و تمام النعمة، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ج 1، ص 331.
[63]. خصيبى، حسين بن حمدان، الهداية الكبرى، ص 396.
[64]. قطب الدين راوندى، سعيد بن هبة الله، الخرائج و الجرائح، محقق / مصحح: مؤسسة الإمام المهدى (عليه السلام)، ج 2، ص 924.
[65]. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 52، ص 217.
[66]. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ج 4، ص 184.
[67]. جعفریان، رسول، آثار اسلامی مکه و مدینه، ص 154.
[68]. Carla Power, “Saudi Arabia Bulldozes Over Its Heritage”, Time, 14 November 2014, at: http://time.com/3584585
[69]. گفتوگوی شفقنا با فاضل میبدی، استاد حوزه و دانشگاه، «همه کشورهای اسلامی به عربستان فشار بیاورند و مانع تخریب آثار شوند»، وبگاه شفقنا؛ سایت اسلام تایمز.
[70]. حلبى شافعى، ابوالفرج،السيرة الحلبية، ج 1، ص 221؛ صالحى شامى، محمد بن يوسف، سبل الهدى و الرشاد فى سيرة خير العباد، تحقيق: عبد الموجود، عادل احمد و معوض، على محمد، ج 1، ص 144؛ ر ک. سایت اسلام پدیا.
[72]. جعفریان، رسول، آثار اسلامی مکه و مدینه، ج ۱، ص ۷۲.
[73]. عياشى، محمد بن مسعود، كتاب التفسير، تحقيق: سيد هاشم رسولى محلاتى، ج 1، 185.
[74]. آثار اسلامی مکه و مدینه، ج ۱، ص 78.
[76]. كلينى، محمد بن يعقوب، كافي، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ج 4، ص 210.
[77]. ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على، مناقب آل أبي طالب عليهم السلام( لابن شهرآشوب)، ج 1، ص 219.
[78]. کافی، ج 4، ص 210.
[79]. برگرفته از سایت ویکی شیعه.