Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

چکیده مقاله اهل حدیث

اهل حدیث به گروهى از عالمان دينى مسلمان اطلاق می‌شود که در اصول اعتقادى و در فروع و احكام عملى، نسبت به نصوص كتاب و سنت، تعبد ظاهری داشتند. اين گروه را در ابتدا بيشتر «اهل اثر» می‌ناميدند.

عمده‌ترین احياكنندگان سلفی‌گرى؛ احمد بن حنبل شيبانى است. ظهور احمد بن حنبل، يكى از نقاط عطف جريان فكرى و تاريخ پيدايش سلفیه است، كه به ظهور اهل حديث منجر شد. غیر از احمد بن حنبل، از بارزترین شخصیت‌های اهل حدیث می‌توان به  مالک بن انس، محمد بن ادريس شافعى، سفيان ثورى، ابن داود ظاهرى و ابن تیمیه اشاره نمود.  از میان اینان، ابن تیمیه، مبانی فکری سلفی را مدوّن و تئوریزه کرد، و منشأ بسیاری از دیدگاه‌های جریان‌های سلفی؛ از جمله وهابیت و اندیشه‌های آن بوده است.

دوره‏هاى حياتى اهل حديث و ظهور اثرگرايان در فقه و اعتقادات تا دوره معاصر به هفت دوره تقسیم می‌شود.

در باب اعتقادات، اهل حدیث می‌گویند: خداوند سبحان تنها معبود بی‌نیازی است که معبودی غیر او نیست، بهشت و جهنم حق هستند و قيامت خواهد آمد و شكّى در آن نخواهد بود. آنان معتقدند: باور به مضمون حديثى در باب عقايد گرچه با عقل قطعى مخالفت داشته باشد، پذیرفته است، خالق تمام اعمال بندگان و هم‌چنین گناهانشان نیز خدا است و خداوند در قیامت با همین چشم‌ها دیده می‌شود.

اهل حدیث قائل به تأویل در قرآن نیستند و لو این‌که با عقل بدیهی ناسازگار باشد. آنان درباره احادیث نبوی دیدگاهی افراطی داشته‌اند؛ یعنی هم در نقل احادیث از روش تساهل و تسامح پیروی می‌کردند و در ناقلان و راویان احادیث موشکافی‌های لازم را اعمال نمی‌کردند، و هم در استناد به مدلول احادیث، از به‌کارگیری روش تأویل و دقت‌های عقلی پرهیز می‌نمودند.

آنها پیرامون قضا و قدر می‌گویند: خیر و شر به قضاء و قدر الهی است. همچنین آنان در باب افضلیت خلفا، ابوبكر را بر عمر و عمر را بر عثمان و عثمان را بر علي (علیه السلام) مقدم می‌دارند و اقرار دارند که خلفای راشدین، بعد از پیامبر اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلم)، افضل بر تمام مردم هستند.

پیروان این مکتب معتقدند که علاوه بر فقه، تنها مصدر و منبعِ عقاید دینی نیز، کتاب و سنّت می‌باشند و به شدت منکر حجیّت ادراک عقل در این زمینه هستند.