کپی شد
مقاله یمانی
فهرست
چکیده مقاله یمانی
یمانی، لقب فردی است که بنا بر روایات، پیش از ظهور امام زمان قیام میکند و مردم را به سوی امام مهدی (علیه السلام) دعوت میکند.
گفته شده او از نسل امام حسین (علیه السلام) و نیز گفته شده از نوادگان زید بن علی (علیه السلام) است. در مورد نام واقعی یمانی، در منابع حدیثی اهل سنّت، اشاره به نامهایی؛ مانند جهجاه، حسن و یا حسین شده است.
در باره والدین، زمان و مکان ولادت و همچنین تاریخ و مکان مرگ یا شهادت یمانی هیچگونه گزارشی در هیچیک از منابع حدیثی و تاریخی یافت نشده است.
وی را از نظر ویژگی های شخصیتی میتوان؛ مرد قیام و مبارزه، ولایتمدار، پیرو و محب امیرالمؤمنین (علیه السلام)، یاریشده و پیروز و پیشوا و رهبر مردم معرفی کرد. وی شخصیتی بزرگوار است که در همۀ جهات اخلاقى، عبادى و معرفتى، انسان برجستهای است.
او قبل از ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) قیام میکند. خروج وی، زمینهساز و نوید دهنده ظهور آنحضرت است.
روایات متعددی، مکان قیام یمانی و محل پیدایش جنبش او را منطقه یمن، دانستهاند. اما در مورد زمان قیام یمانی زمان دقیق و مشخصی را نمیتوان تعیین کرد؛ چرا که به دلیل پیوستگی این حادثه با ظهور امام مهدی (عليه السلام)، تعیین زمان برای خروج یمانی، به تعیین وقت برای ظهور امام مهدی (عليه السلام) خواهد انجامید.
البته طبق روایات برخی از جنبش های دیگر مانند جنبش خراسانی و خروج سفیانی با قیام یمانی همزمان است.
اقداماتی که یمانی همزمان با قیام و بعد آن انجام می دهد عبارت است از: 1. دعوت به حق. 2. درگیری با سفیانی.
- فتوحاتی که او بعد از قیام به آنها دست پیدا میکند.
زندگی نامه یمانی
یمانی، لقب فردی است که بنا بر روایات، پیش از ظهور امام زمان قیام میکند[1] و مردم را به سوی امام مهدی (علیه السلام) دعوت میکند.[2]
بسیاری از مهدی پژوهان این شخصیت یمنی را از نشانههای قطعی ظهور امام مهدی (علیه السلام) و جنبش اصلاحطلبانه آن حضرت میدانند. نام و داستان یمانی در روایات متعددی آمده است.[3]
در ضمن روایتی طولانی از امام باقر (علیه السلام) آمده است:
«خروج «سفیانی» و شخصیّت «یمنی» و «سیّد خراسانی» در یک سال، یک ماه و یک روز خواهد بود و درست به سان دانههای تسبیح، یکی پس از دیگری خواهد آمد …، در آستانه ظهور امام مهدی (علیه السلام) هیچ پرچمی هدایتیافتهتر از پرچم یمانی نخواهد بود».[4]
نسب و خاندان یمانی
در باره نسب و خاندان یمانی، گفته شده او از نسل امام حسین (علیه السلام)[5] و از نوادگان زید بن علی (علیه السلام)[6] است. برخی هم گفتهاند: اگر چه به نَسَب یمانی در روایات تصریح نشده، اما دلایل قطعی ثابت میکند که وی از اهل بیت و از نسل امام حسین (علیه السلام) است.[7]
والدین یمانی
پس از بررسی و جستوجو از منابع مختلف تاریخی و روایی هیچگونه مطلبی که در آن نامی از پدر و یا مادر یمانی ذکر شده باشد، یافت نشد.
ولادت یمانی
در خصوص موقعیت جغرافیایی قیام و خروج یمانی، در روایات به یمن اشاره شده است.[8] اما در باره مکان و زمان ولادت او، گرچه از همان روایات میتوان محل ولادت وی را یمن حدس زد، امّا در هیچیک از منابع حدیثی و تاریخی هیچگونه گزارشی در این رابطه یافت نشد.
اسم و لقب مشهور یمانی
در مورد نام واقعی یمانی، حدیثی از پیشوایان معصوم (علیهم السلام)، در منابع شیعه، یافت نشد. اما در کلمات غیر معصومان و در منابع حدیثی اهل سنّت، اشارههایی به نام یمانی، شده است. نامهایی؛ مانند جهجاه، حسن و یا حسین آمده است.[9] برخی هم گفتهاند که اگر چه به نَسَب یمانی در روایات تصریح نشده، اما دلایل قطعی ثابت میکند که وی از اهل بیت و از نسل امام حسین (علیه السلام) است.[10]
در روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، از یمانی با عنوان منصور یاد شده است.[11] همچنین منابع اهل سنت، او را قحطانی[12] نیز خواندهاند.
شاید بتوان گفت: عدم تصریح به نام این شخصیت میتواند علاوه بر جلوگیری از تطبیق و تعیین مصداق برای مدعیان دروغین یمانی، موجب حفاظت از جان و در امان ماندن او از سوء قصدهای احتمالی باشد تا این شخصیت بزرگ بتواند در زمان مقرر، رسالت مقدس خود را به انجام رساند.
معصومان (علیهم السلام) برای حفظ جان و دور ساختن خطرها از شخصیت های مثبت عصر ظهور؛ مانند یمانی، از ذكر نام اصلی و واقعی آنها غالبا خودداری نمودهاند. امّا در مقابل، شخصيتهايی؛ مانند سفیانی را كه نقش منفی در ظهور دارند، به عنوان خطری كه حقيقت را تهديد میكنند، دقيقاً معرفی کردهاند تا مردم آنها را به خوبی شناخته و در جرگه ياران آنها در نيايند.
خانواده یمانی
همانگونه که در باره پدر و مادر یمانی ذکر شد، پس از بررسی و جستوجو از منابع مختلف تاریخی و روایی هیچگونه مطلبی که در آن اشارهای به نام اعضای خانواده؛ اعم از همسر یا همسران و یا فرزندان وی باشد، یافت نشد.
فرازهای زندگی یمانی
یمانی یکی از انسانهای برجسته تاریخ است. وی از زمان خروج تا عروجش، فراز و فرودهایی در زندگیش دارد که در جای خود به آنها پرداخته میشود.
مرگ یمانی
همانگونه که در بحث والدین و نیز زمان و مکان ولادت یمانی مطرح شد که هیچگونه گزارشی در هیچیک از منابع حدیثی و تاریخی یافت نشده است، در مورد تاریخ و مکان مرگ یا شهادت یمانی نیز گزارشی یافت نشده است.
ویژگی های شخصیتی یمانی
پس از بررسی منابع روایی و تاریخی، مطلبی که به صورت صریح و مستقیم به ویژگیهای شخصیتی یمانی پرداخته باشد، یافت نشد. اما با توجه به برخی از القاب وی که در بعضی از روایات وارد شده، می توان به پارهای از ویژگیهای شخصیتی او پی برد.
- مرد قیام و مبارزه.
در برخی از روایات امامان معصوم (علیهم السلام)، به قیام و خروج او برعلیه ظالمان اشاره شده است. از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است: «پیش از قیام قائم پنج نشانه حتمی است: یمانی، سفیانی، صحیه آسمانی، شهادت نفس زکیه و خسف بیداء».[13]
در روایتی از امام صادق (علیهالسلام) نیز نقل شده است: «(قبل از قیام قائم) ندای آسمانی، خروج سفیانی، خروج یمانی، شهادت نفس زکیه، آشکارشدن دستی در آسمان، حتمی است …».[14]
- ولایتمدار، پیرو و محب امیرالمؤمنین (علیه السلام).
در بعضی از احادیث به پیروی و تبعیت او از امیرالمؤمنین (علیه السلام) اشاره شده است. امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: «یمانی از محبّان و پیروان حضرت علی (علیه السلام) است …».[15]
- یاریشده و پیروز.
ویژگی دیگری که با توجه به روایات، میتوان برای یمانی ذکر نمود، ویژگی پیروز و یاری شده از جانب خداوند قادر است. این معنا را میتوان از برخی احادیث بهدست آورد.
از امام باقر (علیه السلام) چنین نقل شده است: «… سپس منصور یمانی همراه سپاهیانش از سوی صنعا به سوی آنها رهسپار میشود …».[16]
در روایتی از خروج مردی از یمن که یاریدهنده جانشین پیامبر (صلی الله علیه و آٔله) است، با عنوان منصور یاد شده است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در این روایت در وصف اهل یمن فرمودهاند: «مردم سرزمین یمن قلبهایی رقیق و ایمانهایی استوار دارند. «منصور» که با هفتاد هزار نفر قیام میکند و جانشین من و جانشین وصی مرا یاری میدهد، از آنها است».[17]
- پیشوایی و رهبری مردم.
در منابع اهل سنت، چنین نقل شده است: «در زمان آن پیشوای یمانی که قسطنطنیه (استانبول) و روم به دست او فتح میشود، دجال ظهور میکند و عیسی بن مریم (علیهما السلام) از آسمان نزول مینماید».[18]
فلسفه اسامی، القاب و شهرت یمانی
همانگونه که قبلا اشاره شد، در مورد نام واقعی یمانی، حدیثی از پیشوایان معصوم (علیهم السلام)، در منابع شیعه، موجود نیست. اما در کلمات غیر معصومان و در منابع حدیثی اهل سنّت، اشارههایی به نام یمانی، شده است. نامهایی؛ مانند جهجاه، حسن و یا حسین آمده است.[19]
اما در باره لفظ یمانی میتوان گفت: علت شهرت وی به یمانی این است که او اهل یمن، از سرزمین یمن و منسوب به یمن است؛ لذا به این نام مشهور شده است.
در مورد لقب «جهجاه» گفتنی است، در کتابهای لغت آمده که به معنای نعره و فریاد دلاوران و پهلوانان در جنگ و غیر جنگ میباشد.[20] ممکن است این نام یا صفت برای یمانی به جهت شجاعت و دلاوری او در جنگ با دشمنان باشد؛ لذا جهجاه نامیده شده است.
کسوت و پیشه یمانی
پس از تتبع و جستوجو در منابع روایی و تاریخی مطلبی که بیانگر کسوت، شغل و پیشینه یمانی باشد، یافت نشد.
اخلاق و صفات یمانی
همانگونه که در برخی از مباحث مربوط به یمانی؛ مانند ولادت، اسم و لقب، خانواده، فرزندان، مرگ یمانی و …، مطرح شده که گزارش خاصی در منابع حدیثی و تاریخی یافت نشده است، در باره اخلاق و صفات وی نیز همینگونه میباشد. اما با توجه به احادیثی، که از یمانی ستایش شده است. میتوان گفت: یمانی شخصیتی بزرگوار است که در همۀ جهات اخلاقى، عبادى و معرفتى، انسان برجستهای میباشد. به عنوان مثال؛ در روایت آمده است که در میان پرچم های عصر ظهور، پرچم یمانی، هدایتگرتر است.
امام باقر (علیه السلام) میفرماید: «… در میان پرچمها پرچمی هدایتگرتر از پرچم یمانی نیست. او پرچم هدایت است؛ زیرا به سوی صاحب شما (حضرت مهدی) دعوت میکند …».[21]
از این روایت می توان دریافت که او شخصیتی هدایتیافته و هدایتگر است، تا جایی که در برخی روایات، مخالفت با وی را حرام و دشمنان او را در غرق آتش دانستهاند.
از امام باقر (علیه السلام) نقل شده است: «هنگامی که یمانی خروج کرد، به سوی او بشتاب؛ زیرا پرچم او پرچم هدایت است و بر هیچ مسلمانی جایز نیست که با او مقابله نماید. پس هر کس چنین کند، اهل آتش خواهد بود؛ زیرا وی به حق و راه مستقیم فرا میخواند».[22]
آنچه می توان از احادیث ذکر شده نتیجه گرفت، این است که وی مردی طالب اصلاح است که با قیام خود، برای قیام مصلِح کل عالم؛ (حضرت مهدی (علیه السلام))، زمینه سازی نموده و از معتمدین آن حضرت و عبد صالح خدا است.
قیام یمانی
با توجه به آموزههای شیعی و روایات امامان معصوم (علیهم السلام)، یکی از اتفاقات آخرالزمان، قیام یمانی است. این قیام قبل از ظهور امام عصر (علیه السلام) به وقوع می پیوندد. هدف از قیام یمانی، زمینهسازی و نوید برای ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) میباشد.
حتمی بودن قیام یمانی
با توجه به اینکه بر اساس برخی از روایات، قیام یمانی یکی از نشانههای قطعی ظهور امام زمان (علیه السلام) میباشد و ظهور آنحضرت نیز از وعدههای قطعی و تخلف ناپذیر خداوند است؛ از اینرو قیام یمانى حتمى و قطعی میباشد.
احادیث متعددی پیرامون قطعی بودن قیام یمانی وارد شده است که در این مقال مختصر به برخی از آنها اشاره میشود.
- از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است: «پیش از قیام قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پنج نشانه حتمی وجود خواهد داشت: [خروج] یمانی، سفیانی، صحیه آسمانی، شهادت نفس زکیه و خسف بیداء».[23]
- در حدیث دیگری از آن حضرت آمده است: «ندای آسمانی از نشانه های حتمی است و [خروج] سفیانی از نشانه های حتمی است و [قیام] یمانی از نشانه های حتمی است و کشته شدن نفس زکیه از نشانه های حتمی است و کف دستی که از افق آسمان نمایان می شود نیز از نشانه های حتمی هستند …».[24]
- امام رضا (علیه السلام) نیز در خصوص كسی كه ادّعا میكرد، امام زمان (علیه السلام) است، فرمودند: «قبل از ظهور، سفیانی، یمانی، مروانی و شعیب بن صالح خواهند آمد، پس او چگونه چنین ادّعایی میكند؟».[25]
با توجه به اینکه خروج سفیانی در احادیث متعددی از نشانههای قطعی و حتمی ظهور ذکر شده است، سخن امام مبنی بر ظهور یمانی در کنار ظهور سفیانی قبل از ظهور حضرت مهدی (علیه السلام)، دال بر حتمی بودن قیام یمانی است.
قیام یمانی نشانه قطعی ظهور حضرت مهدی (علیه السلام)
برای ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) دو نوع علامت وجود دارد.
الف. نشانههای عام و غیر حتمی.
ب. نشانههای خاص و حتمی.
بر اساس آموزههای شیعی، خروج یمانی یکی از چند علامت قطعی و خاص میباشد که پس از آن، ظهور آن حضرت تخلف ناپذیر است. امام صادق (علیه السلام) فرمود: «پیش از قیام قائم پنج نشانه حتمى است: یمانى، سفیانى، بانگ آسمانى، قتل نفس زکیّه و خسف بیداء».[26]
در اینکه قیام یمانی جزء علامات حتمیّه ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است، تردیدی نیست؛ زیرا روایات مربوط به وی لااقل به حدّ استفاضه[27] میرسد و اهل سنّت نیز آن را نقل کردهاند. روایاتی در کتاب «الفتن» سلیلی و «الفتن»[28] نعیم ابن حمّاد و . . . در باره یمانی آمده است.
مکان قیام یمانی
با نگاهی به احادیث وارده در باره یمانی میتوان گفت: روایات متعددی، مکان قیام یمانی و محل پیدایش جنبش او را منطقه یمن، دانستهاند. امام باقر (علیهالسلام) در پاسخ این سؤال که قائم، چه زمانی قیام میکنند، فرمودند: «… هنگام خروج سفیانی از شام و قیام یمانی از یمن و فرو رفتن [سپاه سفیانی] در سرزمین بیداء …».[29]
نظیر همین حدیث، از امام صادق (علیهالسلام) نیز روایت شده است: «… قیام یمانی از یمن همراه با پرچمهای سفید خواهد بود …».[30]
علاوه بر روایات فوق الذکر، حدیث دیگری نقل شده که میتواند تأیید قیام یمانی از یمن را در بر داشته و مؤید بسیار خوبی برای دیدگاه قیام یمانی، از منطقه یمن، باشد.
داستان اینگونه است که شخصی از خوارج، به نام «عبدالله بن یحیی الحضرمی»، در زمان امام صادق (علیه السلام) از یمن قیام کرد و به «طالب الحق»، شهرت یافت. برخی از شیعیان، تصور کردند که این شخص، همان یمانی، است. لذا به امام صادق (علیهالسلام) عرض کردند امید این میرود که این شخص همان یمانی معروف باشد، ولی آن حضرت فرمودند: «… خیر اینچنین نیست؛ یمانی از محبّان و پیروان حضرت علی (علیه السلام) است، ولی این شخص از امام علی برائت میجوید …».[31]
از این بیان امام (علیه السلام) به صورت ضمنی دریافت میشود که قیام یمانی، از یمن است، لکن عبدالله بن یحیی الحضرمی را یمانی واقعی نمیدانند. لذا این توهم و تصور اشتباه را رد کردند.
بنابراین، در نزد اصحاب امامان معصوم (علیهم السلام) و شیعیان، یمنی بودن یمانی، همچنین آغاز قیام و حرکت او از کشور یمن، امری مسلم و ثابت، بوده و تنها در تعیین مصداق و بقیه ویژگیها، شک و تردید داشتهاند.
در روایات اهل سنت، سعی در انکار یمنی بودن یمانی و قریشی جلوه دادن وی، مطرح بوده است. زیرا قریش، خوف و ترس این را داشته که سیادت و ریاست قریش (عدنانیها)، توسط یمانی و قحطانی (اعراب یمنی)، خدشهدار شود. از اینرو برخی از روایان اهل سنت و طرفدار قریش، سعی در انکار یمنی بودن یمانی، داشته اند.[32]
بنابر آنچه گذشت، بهنظر میرسد، خروج و قیام یمانی، از کشور یمن، صحیح باشد و ایفای نقش یمانی، در کشور عراق، که مورد ادعای برخی (احمد الحسن بصری)، که مدعیان یمانی بودن است، ادعایی دروغین می باشد.
بنابراین، برخی از نویسندگان بر این باور هستند که واژه «یمانی» به تنهایی علاوه بر انتساب این شخصیت به یمن، بر آغاز جنبش او از یمن نیز، دلالت میکند. لذا همچنانکه بر اساس متفاهم عرفی قیام خراسانی به معنای قیام شخصی از خراسان (ایران) است، قیام یمانی نیز به معنای قیام مردی یمنی از یمن است. به تعبیر دیگر، اطلاق واژه یمانی به شخصیت مورد نظر صرفاً بیان تابعیت او نیست بلکه محل قیام او نیز هست.[33]
در مقابل قول مشهور، که به قیام یمانی از یمن و صنعاء اعتقاد دارند، دیدگاه نادر و شاذ هم، به قیام یمانی از کشور عراق، اعتقاد دارد.[34]
زمان قیام یمانی
بدون تردید، برای قیام یمانی سال دقیق و مشخصی را نمیتوان تعیین کرد؛ چرا که به دلیل پیوستگی این حادثه با ظهور امام مهدی (عليه السلام)، تعیین زمان برای قیام یمانی، به تعیین وقت برای ظهور امام مهدی (عليه السلام) خواهد انجامید. اما زمان این خروج را از برخی جهات به صورت مجمل میتوان بیان کرد.
با توجه به همزمانی قیام یمانی با خروج سفیانی که در برخی از روایات تصریح شده سفیانی در سال ظهور امام عصر (علیه السلام)، از منطقه شام، خروج خواهد کرد، میتوان محدوده زمانی قیام یمانی را مشخص نمود. در روایتی از امام باقر (علیه السلام) نقل شده است: «… سفیانی و قائم هر دو در یک سال نمایان میشوند …».[35]
روایات متعددی نیز، ماه رجب سال ظهور را، زمان آغاز حرکت ضدّ ارزشی سفیانی نام بردهاند.
امام صادق (عليه السلام) در حدیث معتبری فرمودهاند: «… خروج سفیانی از نشانههای حتمی و قطعی است و در ماه رجب روی خواهد داد …».[36]
آن حضرت در روایت دیگری فرمودهاند: «… سفیانی به یقین قیام خواهد کرد و قیامش جز در ماه رجب نخواهد بود …».[37]
در روایات دیگری نیز آمده است که امام باقر (عليه السلام) فرمودهاند: «… قیام فیانی، خراسانی و یمانی، در یک سال، یک ماه و یک روز خواهد بود که هدایت یافته ترین پرچم، پرچم یمانی است زیرا که به حق دعوت می کند».[38]
امام صادق (علیه السلام) در روایتی به هم پیوستگی و مسابقه بین یمانی با سفیانی، همچون دو اسب مسابقه که در حال سبقت از یکدیگر هستند، اشاره فرمودهاند: «یمانی و سفیانی مانند دو اسب مسابقه هستند».[39]
حال سوالی که مطرح خواهد شد، این است که آیا معنای خروج همزمان، به معنای قیام یمانی و خراسانی در ماه رجب خواهد بود؟ به عبارت دیگر آیا یمانی و خراسانی، نیز مانند سفیانی در ماه رجب خروج خواهند کرد و یا همزمانی خروج، معنا و مفهوم دیگری دارد؟
در جواب به اجمال می توان گفت: خروج سفیانی به تصریح احادیث، در ماه رجب خواهد بود، لکن خروج همزمان یمانی، خراسانی با سفیانی، الزاما ماه رجب نیست و از روی تسامح و در اثر غفلت، از سوی برخی از محققین، به خروج هر سه جریان در ماه رجب، خروج همزمان، اطلاق شده است. درحالیکه بیان روایات به دو گونه است:
الف. در دستهای از احادیث مختص سفیانی، به خروج سفیانی و بدون اشاره به یمانی و خراسانی، اشاره شده است که قطعا در ماه رجب خواهد بود.
ب. اما در دستهای دیگر از احادیث به خروج همزمان یمانی و خراسانی با سفیانی ذکر شده است و بدون اشاره به ماه رجب، فقط تصریح شده است، این سه نفر، در یک سال و یک ماه و یک روز، همزمان خروج خواهند کرد. به عبارت دیگر، سفیانی در ماه رجب سال ظهور، از «درعا» مرز بین سوریه و اردن، از وادی یابس، خروج خواهد کرد و سلسله حوادثی نیز رخ خواهد داد. اما هنگام خروج و حمله سفیانی به عراق، یمانی و خراسانی نیز همزمان، بر علیه سفیانی، خروج خواهند کرد. بنابراین، معنای همزمانی خروج بدین سان تفسیر میشود.
در مجموعه روایاتِ نشانههای ظهور، سه روایت وجود دارد که به خروج همزمان یمانی و خراسانی با سفیانی، در یک سال و یک ماه و یک روز، تصریح شده است.
در روایتی امام باقر (علیه السلام) فرمودهاند: «… خروج سفیانی و یمانی و خراسانی در یک سال و یک ماه و یک روز است …».[40]
همچنین از امام صادق (علیه السلام) چنین روایت شده است: «… خروج «سفیانی» و قیام یمانی با پرچمهای سفید از یمن در یک روز و یک ماه و یک سال خواهد بود …».[41]
آن حضرت در روایت دیگری فرمودهاند: «… خروج سه نفر؛ خراسانی، سفیانی و یمانی در یک سال و یک ماه و یک روز است …».[42]
نتیجه اینکه از مجموعه روایات یاد شده، همزمانی قیام یمانی و خراسانی با سفیانی ثابت میشود.[43]
مدت زمان حکومت یمانی
با توجه به اینکه قیام یمانی مدت کوتاهی قبل از قیام جهانی حضرت ولیعصر (علیه السلام) صورت میگیرد و بعد از آن، امام (علیه السلام) ظهور فرموده و مقدمات قیام آن حضرت و تشکیل حکومت جهانی ایشان شکل میگیرد، دیگر فرصتی برای تشکیل حکومت از طرف یمانی نخواهد بود. چرا که با وجود حضرت مهدی (علیه السلام)، هیچیک از دوستان و یاران امام به خود اجازه تشکیل حکومتی حتی به صورت محلی هم نداده و همگی تحت فرمان امام زمان (علیه السلام) قرار میگیرند.
لذا یمانی، چند ماه پس از قیام و نهضت خود، سرانجام به سرزمین حجاز رفته و پس از آشکار شدن امام مهدی (عجلالله تعالی فرجه الشریف) در میان گروه اندک یاران خویش در مدینه، در کنار آن بزرگوار قرار میگیرد.
همزمانی قیام یمانی و خراسانی با خروج سفیانی
در باره پیوسته بودن جنبش یمانی و خراسانی با خروج سفیانی روایات متعددی وجود دارد. این همزمانی بقدری مسلم است که امام صادق (علیه السلام) برای نفی قیام سفیانی، بر عدم قیام یمانی استدلال فرمودهاست. هنگامیکه در محضر آن حضرت از خروج سفیانی سخن به میان آمد، فرمود: «… کی و چگونه سفیانی خروج میکند، در حالیکه کسی [یمانی] که چشم او را از کاسه درمیآورد، هنوز از صنعاء، خروج نکرده است؟!».[44]
همچنین از امام باقر (علیهالسلام) چنین روایت شده است: «هنگامی که سفیانی بر ابقع و منصور یمانی پیروز شود،[45] ترک و روم خروج میکنند و سفیانی بر آنها نیز غلبه مییابد».[46]
امام باقر (علیهالسلام) در روایت دیگری فرمود: «ثم یسیرُ الیهم … سپس منصور یمانی همراه با سپاهیانش از صنعا به سمت آنها (لشکر سفیانی) رهسپار میشود …، او با اخوص (سفیانی) روبهرو میشود… ، میان آن دو جنگی سخت درمیگیرد».[47]
امام صادق (علیهالسلام) نیز در این خصوص فرمودهاست: «خروج سفیانی و یمانی و خراسانی در یک سال و یک ماه و یک روز است». [48]
از مجموعه روایاتی که در این زمینه وارد شده است، می توان همزمانی قیام یمانی و خروج سفیانی و همچنین همزمانی حرکت خراسانی با آنها را اثبات نمود.
معنای همزمانی قیام یمانی و خراسانی با سفیانی
معنای همزمانی خروج سفیانی، یمانی و خراسانی چیست؟ آیا در یک روز، اعلام خروج خواهند کرد و یا این مطلب کنایه از پیوستگی بین این سه خروج دارد و لو اینکه بین آنها، فاصلهای اندک باشد؟ دراینباره، دو دیدگاه و احتمال، وجود دارد.
برای توضیح مطلب مراجعه کنید به: سایت اسلام پدیا.
وظیفه ما در قبال قیام یمانی
یمانی از جمله افرادی است که در احادیث از وی ستایش و تصریح شده در میان پرچمهای عصر ظهور، پرچم یمانی، هدایتگرتر است.[49]
حتی در برخی روایات، مخالفت با وی حرام شمرده شده و گفته شده دشمنان یمانی، در آتش خواهند بود.[50]
از مجموع آنچه در روایات آمده که بر شخصیت مثبت و اصلاحطلبانه جنبش او دلالت دارند، لزوم همکاری و مساعدت یمانی، بر اساس موازین دینی، ثابت میشود.
البته توصیف پرچم یمانی، به عنوان پرچمی که دارای هدایت بیشتر (اهدی الرایات) است، به این معنا نیست که یمانی، معصوم و دارای مقام عصمت میباشد.[51]
البته حضور اصحاب امام مهدی (علیهالسلام) در میان سپاه خراسانی و ایرانیان زمینه ساز ظهور، خود بهترین دلیل بر فضیلت محور بودن و حقانیت و هدایت یافتگی، قیام خراسانی در کنار پرچم یمانی است.
بنابراین، توصیف پرچم یمانی به هدایتگرتر در مقابل پرچم سفیانی است تا مسلمانان و شیعیان، دچار اشتباه نشوند و وظیفه خویش را تشخیص دهند. نتیجه اینکه وظیفه ما در قبال جنبش یمانی همکاری و یاری رساندن به او است.
فرجام قیام یمانی
یکی از مطالبی که در مورد قیام یمانی مطرح است، این است که کار او به کجا کشیده می شود؟ آیا قیام یمانی پیش از ظهور امام مهدی (علیه السلام) به شکست منتهی میشود؟ یا تا زمان ظهور ادامه می یابد و آیا یمانی محضر امام مهدی (علیه السلام) را درک میکند یا خیر؟
بسیاری از این سؤالها به دلیل فقدان روایات معتبر، بیپاسخ بوده و دربارۀ برخی نیز نمیتوان قاطعانه قضاوت کرد. در برخی روایات، اشارههایی به اتصال نهضت یمانی به زمان ظهور، رسیدن یمانی به محضر امام مهدی (علیه السلام) و درک حضور آنحضرت، وجود دارد؛ از جمله از امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) روایت شده است: «… پرچمهائى بدون علامت که نه از پنبه، نه کتان و نه حریر است، از مشرق زمین میآیند و در سر نیزههاى آنها مُهر سید اکبر (پیامبر (صلی الله علیه و آله)) زده شده است. رهبر آنها مردى از خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) است. آن پرچمها در شرق پدید آمده و بوى آن مانند مشک معطر به غرب میرسد. ترس و رعب آنها یک ماه پیش از آمدنشان همه جا در دل مردم قرار میگیرد. آنگاه در کوفه فرود میآیند و اولاد ابو طالب به خونخواهى پدران خود قیام میکنند. در آن گیر و دار ناگهان لشکر یمنى و خراسانى مانند دو اسبى که مسابقه میدهند از راه میرسند.[52]
این پرچم، به قرینۀ اوصاف فوق، پرچم امام مهدی (علیه السلام) است و یمانی در این زمان حضور دارد.
جابر بن عبد اللَّه انصارىّ میگوید: «هيئتى از يمن خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمدند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: يمنىها شتابان آمدند، آنها گروهى هستند كه دلهايشان نرم، ايمانشان محكم و منصور از ميان آنان با هفتاد هزار سپاه برخيزد. او جانشين من و جانشين وصىّ مرا يارى مىكند. بند شمشيرهای ایشان از چرم مىباشد».[53]
از عبارت «ینصر خلفی و خلف وصیی؛ (او جانشين من و جانشين وصىّ مرا يارى مىكند)» استفاده میشود که یمانی، امام مهدی(علیه السلام) را درک نموده و در زمان او حضور دارد.
اقدامات یمانی پس از قیام
با نگاهی به روایات معصومان (علیهم السلام) درمی یابیم که به همه جزئیات قیام یمانی اشاره نشده، ولی برخی از اقدامهای وی در احادیث منعکس شده است. در اینجا به بعضی از اقدامات او نظیر؛ دعوت به حق، درگیری با سفیانی و فتح روم و قسطنطنیه اشاره میشود:
- دعوت به حق: بر اساس روایتی از امام باقر (علیه السلام)، قیام یمانی بر حق دانسته شده و بر ضرورت پیوستن به قیام او تأکید شده است.[54] برخی از نویسندگان مقصود از قیام به حق را دعوت به امامت تفسیر کردهاند.[55]
در روایت دیگری از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است: «هنگامی که یمانی قیام کرد، به سوی او برخیز و بر هیچ مسلمانی جایز نیست که با او به مقابله برخیزد؛ زیرا هر کس چنان کند، از اهل دوزخ باشد؛ چرا که او به حق و راه مستقیم فرا می خواند».[56]
- درگیری با سفیانی: در برخی از روایات سخن از درگیری یمانی با سفیانی بهمیان آمده است. به عنوان مثال در روایات ذیل چنین آمده است: عبید بن زراره میگوید: هنگامی که در محضر امام صادق (علیه السلام) سخن از خروج سفیانی به میان آمد، فرمودند: کی و چگونه سفیانی قیام میکند، و حال اینکه کسی که چشم او را از کاسه درمی آورد، هنوز از صنعا خروج نکرده است».[57]
البته روایات درباره نتیجه جنگ یمانی با سفیانی اختلاف دارند؛ برخی از پیروزی و برخی دیگر از شکست یمانی خبر میدهند.[58]
- فتوحات: در برخی منابع اهل سنت، آمده است که یمانی قسطنطنیه و روم را فتح میکند.[59] در منابع شیعی، فتح این مناطق به امام زمان نسبت داده شده است.[60]
موافقان و مخالفان یمانی
با توجه به اینکه یمانی از اهل بیت و از نسل امام حسین (علیه السلام) و از یاران امام مهدی (علیه السلام) و از زمینهسازان قیام آنحضرت است؛ از این رو موافقان و مخالفان وی نیز در همین راستا شناخته میشوند.
پر واضح است که انسانهایی که در صراط حق قرار دارند و به دنبال وعده الهی، منتظر ظهور منجی میباشند، جزو موافقان وی محسوب میشوند. همچنین همه یاران وی که در رکابش او را یاری میدهند، موافق با او هستند.
در مقابل، انسانهای منحرف و اهل باطل، جزو مخالفان وی به شمار میروند، به دیگر سخن، مخالفان او کسانی هستند که دارای افکار شیطانی هستند، امّا انسانهایی که در راه راست و با صداقت هستند جزو موافقان وی محسوب میشوند.
به همین جهت، در برخی روایات، مخالفت با وی را حرام و دشمنان او را اهل آتش دانستهاند. از امام باقر (علیه السلام) نقل شده است: «هنگامی که یمانی خروج کرد، به سوی او بشتاب؛ زیرا پرچم او پرچم هدایت است و بر هیچ مسلمانی جایز نیست که با او مقابله نماید. پس هر کس چنین کند، اهل آتش خواهد بود؛ زیرا وی به حق و راه مستقیم فرا میخواند».[61]
کتابنامه مقاله یمانی
- ابن حجر عسقلاني، أحمد بن علي؛ فتح الباري شرح صحيح البخاري؛ تحقیق: الخطيب، محب الدين؛ تعلیق: بن باز، عبد العزيز بن عبد الله؛ دار المعرفة، بيروت، 1379 ق
- ابن حماد، نعیم بن حماد؛ کتاب الفتن؛ تحقیق: الزهيري، سمير أمين؛ التوحيد، چاپ اول، قاهرة، 1412 ق.
- ابن عقده كوفى، احمد بن محمد؛ فضائل أمير المؤمنين (عليه السلام)؛ محقق / مصحح: حرز الدين، محمد حسين؛ دليل ما، چاپ اول، ايران، قم، 1424 ق.
- ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر؛ البدایه و النهایه؛ دار الفکر، بیروت، ۱۴۰۷ ق / ۱۹۸۶ م.
- ابن منظور، محمد بن مکرم؛ لسان العرب؛ تصحیح: فارس، احمد؛ دار الفکر، بیروت، ۱۴۱۴ ق.
- حافظ برسى، رجب بن محمد؛ مشارق أنوار اليقين في أسرار أمير المؤمنين (عليه السلام)؛ محقق / مصحح: عاشور، على؛ أعلمي، چاپ اول، بيروت، 1422 ق.
- سایت اسلام پدیا.
- سایت اسلام کوئست.سایت راسخون.
- سایت رجا نیوز.
- سایت فرهنگ نیوز.
- سایت ویکی فقه.
- سید بن طاوس، على بن موسى؛ فلاح السائل و نجاح المسائل؛ بوستان كتاب، چاپ اول، قم، 1406 ق.
- صدوق، محمد بن علی؛ کمال الدین و تمام النعمه؛ تحقیق: غفاری، علی اکبر؛ مؤسسة النشر الإسلامی، چاپ دوم، قم، ۱۴۲۹ ق.
- طوسى، محمد بن حسن؛ الأمالی؛ دار الثقافة، چاپ اول، قم، 1414 ق.
- طوسى، محمد بن حسن؛ الغيبة؛ دارالثقافه، چاپ اول، قم، 1414 ق.
- فتلاوی، مهدی؛ رایات الهدی و الضّلال فی عصر الظّهور؛ دار المحجه البیضاء، بیروت، ۱۴۲۰ ق / ۱۹۹۹ م.
- قزوینی، سید محمد کاظم؛ زندگانی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از ولادت تا ظهور؛ ترجمه: حسینی، داوود؛ یاس بهشت، چاپ چهارم، تهران، 1396 ش.
- کورانی، علی؛ الیمانیون قادمون؛ معروف، چاپ اول، قم، ۱۳۹۴ ش.
- كوراني، علي و مؤسسه المعارف الاسلاميه؛ معجم احاديث الامام المهدي (علیه السلام)؛ مؤسسه تحقيقات و نشر معارف اهل البيت (علیهم السلام)، قم، 1387 ش.
- مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار؛ تحقیق: جمعى از محققان؛ دار إحياء التراث العربي، چاپ دوم، بيروت، 1403 ق.
- مفيد، محمد بن محمد؛ الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد؛ محقق / مصحح: مؤسسة آل البيت (عليهم السلام)؛ كنگره شيخ مفيد، چاپ اول، قم، 1413 ق.
- مقدسی، مطهر بن طاهر؛ البدء و التاریخ؛ تحقیق: بور سعید؛ مکتبة الثقافة الدینیة، بیجا، بیتا.
- مهدویراد، محمدعلی و دیگران؛ بررسی تطبیقی روایات یمانی از منظر فریقین؛ دو فصلنامه مجله حدیثپژوهی، سال ششم، شماره دوازدهم، ص 52، پاییز و زمستان 1393 ش.
- میرلوحی موسوی؛ سید محمد؛ كفاية المهتدي في معرفة المهدي (علیه السلام)؛ دار التفسير، قم، 1426 ق.
- نعمانی، محمد بن ابراهیم؛ الغیبة؛ محقق / مصحح: غفارى، على اكبر؛ نشر صدوق، چاپ اول، تهران، 1397 ق.
- نيلى نجفى، على بن عبد الكريم؛ سرور أهل الإيمان في علامات ظهور صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)؛ محقق / مصحح: عطار، قيس؛ دليل ما، چاپ اول، ايران، قم، 1426 ق.
[1]. نعمانی، محمد بن ابراهيم، الغيبة، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ص 252 و 253.
[2]. همان، ص ۲۵۵ و ۲۵۶؛ فتلاوی، رایات الهدی و الضّلال فی عصر الظّهور، ص ۱۰۱؛ به نقل از سایت ویکی فقه.
[3]. قزوینی، سید محمد کاظم، زندگانی امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف) از ولادت تا ظهور، ترجمه: حسینی، داوود، ص ۵۵۷.
[4]. الغيبة (نعمانی)، ص 255.
[5]. صدوق، محمد بن علی، کمال دین، تحقیق: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 251.
[6]. سید بن طاووس، على بن موسى، فلاح السائل و نجاح المسائل، ص 171.
[7]. فتلاوی، مهدی، رایات الهدی و الضّلال فی عصر الظّهور، ص 100؛ با استفاده از سایت ویکی فقه.
[8] . صدوق، محمد بن على، كمال الدين و تمام النعمة، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ج 1، ص 331.
[9]. ابن حجر عسقلاني، أحمد بن علي، فتح الباري شرح صحيح البخاري، تحقیق: الخطيب، محب الدين، تعلیق، بن باز، عبد العزيز بن عبد الله، ج 6، ص 545؛ حافظ برسى، رجب بن محمد، مشارق أنوار اليقين في أسرار أمير المؤمنين (عليه السلام)، محقق / مصحح: عاشور، على، ص 200.
[10]. فتلاوی، مهدی، رایات الهدی و الضّلال فی عصر الظّهور، ص 100، دار المحجه البیضاء، بیروت، ۱۴۲۰ ق / ۱۹۹۹ م.
[11]. نعمانی، محمد بن ابراهيم، الغيبة، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ص 39 و 40.
[12]. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، تحقیق: بور سعید، ج ۲، ص ۱۸۳؛ ابن حماد، نعیم بن حماد، الفتن، تحقیق: الزهيري، سمير أمين، ج 1، 223؛ قحطانی منسوب به شخصی به نام قحطان است که عربهای یمن نسبشان به او میرسد؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، تصحیح: فارس، احمد، ج ۷، ص ۳۷۴؛ ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج ۲، ص ۱۵۶.
[13]. صدوق، محمد بن على، كمال الدين و تمام النعمة، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ج 1، ص 650.
[14]. نعمانی، محمد بن ابراهيم، الغيبة، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ص 252.
[15]. طوسى، محمد بن حسن، الغيبة، ص 661.
[16]. مؤسسه المعارف الاسلاميه، معجم احاديث الامام المهدي تحت اشراف: كوراني، علي ، ج 3، ص 275.
[17]. الغيبة (نعمانی)، ص 39.
[18]. ابن حماد، نعیم بن حماد، الفتن، تحقیق: زهيري، سمير أمين، ج 1، ص 410؛ ر. ک. همین کتاب ج 2، ص 449 و 458.
[19]. ابن حجر عسقلاني، أحمد بن علي، فتح الباري شرح صحيح البخاري، تحقیق: الخطيب، محب الدين، تعلیق، بن باز، عبد العزيز بن عبد الله، ج 6، ص 545؛ حافظ برسى، رجب بن محمد، مشارق أنوار اليقين في أسرار أمير المؤمنين (عليه السلام)، محقق / مصحح: عاشور، على، ص 200.
[20]. مصطفی، ابراهیم، المعجم الوسیط، نویسندگان: نجار، محمد علی و زیات، احمد حسین و عبدالقادر، حامد، ص 141، دار الدعوه، استانبول، ترکیه، 1989 م؛ کتابخانه دیجیتال نور.
[21]. نعمانی، محمد بن ابراهيم، الغيبة، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ص 256.
[22]. همان.
[23]. صدوق، محمد بن على، كمال الدين و تمام النعمة، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ج 1، ص 650.
[24]. نعمانی، محمد بن ابراهيم، الغيبة، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ص 252.
[25]. همان، ص 253.
[26] . صدوق، محمد بن علی، کمال الدین، ج ۲، ص ۶۵۰.
[27]. مستفیض به حدیثی گفته میشود که راویان آن در هر طبقه، بیش از دو تن یا به قولی زیادتر از سه نفر باشد، ولی به اندازه حدیث متواتر نرسیده باشد؛ (یعنی بیش از یک نفر و کمتر از حد تواتر)؛ فرهنگ اصطلاحات حدیث، ص 123؛ با استفاده از سؤال 21737 سایت اسلام کوئست.
[28]. ابن حماد، نعیم بن حماد، الفتن، تحقیق: الزهيري، سمير أمين، ج 1، 223 و 290 و 302 و 382 و 410 و ج 2، ص 448 و 449.
[29]. صدوق؛ محمد بن علی، کمالالدین، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ج 1، ص331؛ برگرفته از زیرموضوع « 2 – 1 – 1 – 8 – 467» از مقاله احمد الحسن در سایت اسلام پدیا.
[30]. میرلوحی موسوی، سید محمد، كفاية المهتدي في معرفة المهدي (علیه السلام)، ص 647.
[31]. طوسى، محمد بن حسن، الأمالی، ص 661.
[32]. کورانی، علی، الیمانیون قادمون، ص 108 – 110.
[33]. السند، محمد، فقه علائم الظهور، مقدمه و تحقیق: مرکز الدراسات التخصصیه فی الامام المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، ص 28، بینا، چاپ اول، نجف، 1425 ق.
[34]. صدوق، محمد بن على، كمال الدین و تمام النعمة، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ج 2، ص 649 و ج 1، ص 331؛ ابن عقده كوفى، احمد بن محمد، فضائل أمير المؤمنين (عليه السلام)، محقق / مصحح: حرز الدين، محمد حسين، ص 206؛ نعمانی، محمد بن ابراهيم، الغيبة، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ص 258؛ [34]. نيلى نجفى، على بن عبد الكريم، سرور أهل الإيمان في علامات ظهور صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، محقق / مصحح: عطار، قيس، ص 53؛ با بهره گیری از سایت فرهنگ نیوز.
[35]. نعمانى، ابو عبدالله محمد بن ابراهیم، الغیبة، ترجمه: غفارى، عی اکبر، ص 267.
[36]. صدوق، محمد بن على، كمال الدين و تمام النعمة، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ج 2، ص 650.
[37]. الغیبة، ص 302.
[38]. مفيد، محمد بن محمد، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 375.
[39]. الغیبة، ص 305.
[40]. همان، ص 255.
[41]. میرلوحی موسوی، سید محمد، كفاية المهتدي في معرفة المهدي (علیه السلام)، ص 647.
[42]. مفيد، محمد بن محمد، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، محقق / مصحح: مؤسسة آل البيت (عليهم السلام)، ج 2، ص 375.
[43]. با بهره گیری از سایت رجا نیوز.
[44]. نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ص 277.
[45] . این روایت منافاتی با روایت بالا ندارد؛ زیرا این که یمانی چشم سفیانی را در میآورد به معنای غلبه بر وی نمی باشد.
[46]. کورانی، علی، معجم احادیث الامام المهدی، ج 3، ص 275.
[47]. همان، ص 276.
[48]. مفيد، محمد بن محمد، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 375.
[49]. نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ص 256.
[50]. همان.
[51]. همان، ص 280.
[52]. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، تحقیق: جمعى از محققان، ج 52، ص 274.
[53]. نعمانى، ابو عبدالله محمد بن ابراهیم، الغیبة، ترجمه: غفارى، عی اکبر، ص 39.
[54]. مفيد، محمد بن محمد، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 375؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ص 256.
[55]. مهدویراد، محمدعلی و دیگران، بررسی تطبیقی روایات یمانی از منظر فریقین، دو فصلنامه مجله حدیثپژوهی، سال ششم، شماره دوازدهم، ص 52، پاییز و زمستان 1393 ش.
[56]. الغیبة، ص 256.
[57]. همان، ص 277.
[58]. دو فصلنامه حدیث پژوهی، ص 52 – 54.
[59]. ابن حماد، نعيم بن حماد، كتاب الفتن، تحقیق: الزهيري، سمير أمين، ص 410.
[60]. الغیبه، ص۳۱۹.
[61]. نعمانی، محمد بن ابراهيم، الغيبة، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ص 252.