Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

مقاله قبرستان

باسمه تعالی

چکیده مقاله قبرستان

قبرستان مکانی است که در آن‌جا قبرها در کنار هم قرار گرفته و مرده آدمی را در آن دفن کنند.

در آموزه‌های دینی، قبرستان مکانی مورد احترام بوده و برای اهل قبور زیارتی وارده شده‌است.

در روایات برای زیارت قبور، آدابی ذکر شده‌است؛ بسیاری از این آداب، به جهت احترام گذاشتن به مرده و گاه برای به‌وجودآوردن ارتباط بین آن‌ها است.

در احادیث، تأکید بسیاری وجود دارد که مردگان را از یاد نبریم و برای آن‌ها از این دنیا خیراتی بفرستیم. یکی از بهترین خیرات و هدیه‌ای که می‌توان از این دنیا برای آن‌ها فرستاد، خواندن قرآن است که تأکید بسیاری نیز بر آن شده‌است.

خیرات برای مردگان و زیارت کردن قبورشان، سنت حسنه‌ای است که در میان مسلمانان رواج دارد. این عمل مطمئناً برای مرده نیز تأثیر به‌سزائی دارد و می‌تواند او را در حیات پس از مرگ کمک کند؛ بنابر روایات اسلامی، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نیز به زیارت قبور می‌رفتند.

صاحب قبر، از زیارت قبرش توسط دیگران اطلاع پیدا کرده و با کسی که به زیارتش آمده، انس می‌گیرد و نمی‌خواهد از او جدا شود به گونه‌ای که اگر آن شخص از قبرش فاصله بگیرد، دلتنگ می‌شود.

در متون حدیثى براى زیارت قبور مؤمنان، آداب ویژه‌اى تعیین شده است مانند:

  1. گفتن سلام‌های مخصوص
  2. رفتن به قبرستان در روزهای خاص
  3. خواندن دعا
  4. خواندن سوره قدر

مطابق برخی از روایات در زیارت اهل قبور، آثار و فوایدی مانند خشوع و یاد مرگ و آخرت و شاد نمودن اموات ذکر شده‌است.

مهم‌ترین قبرستان‌های جهان اسلام عبارتند از: قبرستان بقیع، قبرستان معلاة، قبرستان وادی‌السلام، قبرستان ابن‌بابویه، قبرستان باب الصغیر، قبرستان شیخان، قبرستان تخت فولاد، بهشت زهرا.

مفهوم‌شناسی قبرستان

قبرستان مکانی است که در آن‌جا قبرها در کنار هم قرار گرفته و مرده آدمی را در آن دفن می‌کنند.[1] قَبْر واژه‌ای عربی و اسم محل دفن میت است و محل اجتماع قبرها را مَقْبَرِة گویند.[2]

در آموزه‌های دینی، قبرستان مکانی مورد احترام است.[3] در میان قبرستان‌های مسلمانان برخی مانند بقیع و وادی‌السلام از جایگاه ویژه‌ای برخوردار هستند. شیعیان به دلیل ارادت به ائمه(علیهم السلام) و فرزندانشان، مردگانشان را در نزدیکی قبر آن‌ها دفن می‌کنند، این مکان‌ها اگرچه محل دفن اموات بوده و هست، اما عرفاً به آن قبرستان گفته نمی‌شود.[4]

رئیس سازمان شهرداری‌ها و دهیاری‌های ایران در سال ۱۳۸۴شمسی از رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی خواستار جایگزینی واژه آرامستان به جای گورستان شد، تا بدین‌وسیله از بار معناییِ منفی و حزن‌انگیز این واژه اجتناب شود.[5]

احکام قبرستان

در متون اسلامی، احکامی برای قبرستان ذکر شده‌است که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود.[6]

  1. حفظ نظافت و طهارت و احترام قبرستان: سید محمدکاظم طباطبایی یزدی در کتاب عروة الوثقی، نجس و کثیف کردن قبرها، خندیدن در قبرستان و راه رفتن روی قبرها را مکروه دانسته‌است.[7]
  2. عدم تجدید بنا قبرستان:

وی هم‌چنین تجدید بنای قبرستان بعد از بین رفتن آن را از مکروهات معرفی کرده‌اند؛ مگر در مواردی که قبر مربوط به پیامبران و امامان (علیهم السلام) و عالمان باشد.[8]

  1. عدم دفن کفار:

فقها دفن کفار در قبرستان مسلمانان را جایز نمی‌دانند و به دلایل مختلفی چون اجماع، اذیت شدن اموات مسلمانان و هتک حرمت استناد کرده‌اند.[9]

آداب زیارت اهل قبور

با توجه به آیات و روایات، یقین بر این است که مردگان زنده هستند و تا روز محشر بر اعمال و خیراتی که برای آن‌ها فرستاده می‌شود آگاه هستند؛ ازاین‌روی زیارت قبور باعث شادی روح آن‌ها می‌شود.

در روایات برای زیارت قبور، آدابی ذکر شده‌است؛ بسیاری از این آداب، به جهت احترام گذاشتن به مرده و گاه برای به‌وجود آوردن ارتباط بین آن‌ها است که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود.

  1. سلام دادن به مردگان:

اصبغ بن نُباته می‌گوید: همراه با على بن ابی‌طالب(علیه السلام) بودم که از کنار قبرستان گذشت و چنین گفت: «السَّلامُ عَلى أهلِ لا إلهَ إلّا اللهُ، مِن أهلِ لا إلَه إلّا اللهُ، یا أهلَ لا إلهَ إلّا اللهُ کَیفَ وَجدَتُم کَلِمَة لا إلهَ إلّا الله؟ یا لا إله إلّا الله بِحقّ لا إله إلّا الله اغفِر لِمَن قالَ لا إله إلّا اللهُ، وَ احشُرنا فی زُمَرِة مَن قال لا إله إلّا اللهُ». و آن‌حضرت (علیه السلام) فرمود: از پیامبر خدا شنیدم که می‌فرمود: «هر کس این دعا را هنگام گذر از کنار قبرها بخواند، گناهان پنجاه سالش آمرزیده می‌شود». گفتند: اى پیامبر خدا! اگر کسى به اندازه پنجاه سال گناه نداشته باشد، چه؟ فرمود: «گناهان پدر و مادر و برادرانش و عموم مسلمانان، آمرزیده می‌شود».[10]

امام صادق(علیه السلام) فرمود: در زیارت اهل قبور این سلام را بگو: «السَّلَامُ عَلَیْکُمْ مِنْ دِیَارِ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ وَ إِنَّا إِنْ شَاءَ اللهُ بِکُمْ لَاحِقُون‏»؛[11] یعنی «سلام بر شما مؤمنان باد. ما نیز اگر خدا بخواهد به شما ملحق می‌شویم».

  1. خواندن دعا

محمد بن مسلم گفت: از امام صادق(علیه السلام) پرسیدم: آیا خوب است مردگان را زیارت کنیم؟ آن‌حضرت فرمود: «آرى»، گفتم: وقتى نزد ایشان می‌رویم آنان متوجه ما می‌شوند؟ فرمود: «آرى به خدا قسم، ایشان متوجّه آمدن شما می‌شوند و از عمل شما خوشحال می‌گردند و به شما انس می‌گیرند و از تنهایى بیرون می‌آیند». گفتم: هنگامى‌که نزد آنان می‌رویم چه بگوئیم؟ فرمود: این دعا را بخوان: «اللَّهُمَّ جَافِ الْأَرْضَ عَنْ جُنُوبِهِمْ وَ صَاعِدْ إِلَیْکَ أَرْوَاحَهُمْ وَ لَقِّهِمْ مِنْکَ رِضْوَاناً وَ أَسْکِنْ إِلَیْهِمْ مِنْ رَحْمَتِکَ مَا تَصِلُ بِهِ وَحْدَتَهُمْ وَ تُؤْنِسُ بِهِ وَحْشَتَهُمْ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ»؛[12] یعنى: «خدایا! زمین را از پهلوهایشان دور ساز (کنایه از آن‌که فشار قبر را از ایشان بگردان و جایگاهشان را وسعت ده)، و ارواح آنان را به سوى خود بالا بر، و خشنودى مخصوص خود را به ایشان ارزانى دار، و از رحمت خویش چنان رحمتى به سوى آنان گسیل دار که با ارتباط برقرار کردن با آنان ایشان را از تنهایى نجات داده، و مونس وحشت و احساس تنهایی‌شان گردى، به‌راستى که تو بر هر چیز توانایى».

  1. خواندن سوره قدر

امام رضا(علیه السلام) فرمود: «هیچ بنده [مؤمنى‏] نیست که قبر مؤمنى را زیارت کند و در کنار قبر او هفت بار سوره «إنّا انزلناه فی لیلة القدر» را بخواند، مگر این‌که خداوند او را و صاحب آن قبر را می‌آمرزد».[13]

  1. مشخص کردن قبر هنگام وارد شدن به قبرستان:

وقتی به قبرستان می‌روید یک قبر را مشخص نموده و به زیارت آن روید: «شخصی از امام موسی کاظم (علیه السلام) سؤال کرد: مؤمنی که مرده باشد، آیا کسی که قبر او را زیارت می‌کند، بدان آگاه است. امام (علیه السلام) فرمود: بله و تا زمانی که بر سر قبر او است، مرده با او مأنوس گشته و آرامش می‌یابد و زمانی که بلند شده و از کنار قبر بلند می‌شود، وحشت به درون قبر می‌رود».[14]

  1. دست‌گذاشتن روی قبر:

هنگامی‌که بر سر قبر شخص خاصی قرار گرفتیم، شایسته است طبق روایات این‌گونه عمل کنیم:

امام رضا (علیه السلام) می‌فرماید: «هرکسی که قبر برادر مؤمنش را زیارت می‌کند و دستش را بر قبر او گذاشته و هفت مرتبه سوره قدر را بخواند؛ خداوند او و صاحب قبر را از ترس‌های هولناک قیامت محافظت می‌کند».[15]

برخی دیگر از آداب این زیارت عبارتند از:

۱. زائر شایسته است پاک باشد.

۲.  زائر از قسمت پاى میت وارد شود.

۳. هنگام زیارت رو به روى میت باشد.

۴. هرچه مى‌تواند قرآن بخواند و مستحب است سوره های یاسین و توحید بخواند.

۵. دعا کردن به میت رو به قبله.

۶. هنگام قرائت قرآن، رو به قبله بنشیند.

۷. آب پاک روى قبر بپاشد.

۹. براى اموات صدقه بدهد.

۱۰. زائر پابرهنه باشد و قبر‌ها را لگد نکند.[16]

فضیلت زیارت اهل قبور

در روایات، تأکید بسیاری وجود دارد که مردگان را از یاد نبریم و برای آن‌ها از این دنیا خیراتی بفرستیم. یکی از بهترین خیرات و هدیه‌ای که می‌توان از این دنیا برای آن‌ها فرستاد، خواندن قرآن است که تأکید بسیاری نیز بر آن شده‌است. امام رضا (علیه السلام) فرمودند: «هیچ بنده مؤمنی نیست که قبر مؤمنی را زیارت کند و در آن‌جا سوره قدر را هفت مرتبه بخواند، مگر این که خداوند گناهان او و صاحب قبر را می بخشاید».[17]، [18]

خیرات برای مردگان و زیارت کردن قبرشان، سنت حسنه‌ای است که در میان مسلمانان رواج دارد. این عمل مطمئناً برای مرده نیز تأثیر به‌سزائی دارد و می‌تواند او را در حیات پس از مرگ کمک کند؛ لذا در روایات آمده‌است: «مردگان را زیارت کنید که همانا آن‌ها از این عمل خوشحال می‌شوند». [19]در بعضی از روایات توصیه شده‌است که به یاد مردگان باشید که این کار ثواب دارد.[20]

بنابر روایات اسلامی، پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نه‌تنها یاران خود را به زیارت قبور فرامی‌خوانده، بلکه خود نیز به زیارت قبور می‌رفت. در صحیح مسلم از قول عایشه آمده‌است که پیامبر هرشبی که در منزل عایشه بود در آخرین بخشِ شب، خانه را به قصد زیارت بقیع ترک می‌کرد و با صاحبان قبور سخن می‌گفت.[21]

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) پس از منع اولیه از زیارت قبور در صدر اسلام، دستور زیارت قبور را صادر کرد.[22] گزارش‌های متعددی از رفتن پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) به قبرستان بقیع، مزار مادرش آمنه و هم‌چنین مزار شهدا در کتاب‌های تاریخی و حدیثی ذکر شده‌است.[23]

در گفتارهای نقل شده از معصومان (علیهم السلام) هم به وفور توصیه به زیارت قبور آمده و گزارش‌های فراوانی از سیره عملی آنان در این زمینه در دست هست که موجب شده فقها درباره مشروعیت، جواز و استحباب زیارت قبور شبهه‌ای نداشته باشند.[24]

کتاب‌های فراوانی با عنوان المزار یا الزیارات تألیف شده که اقوال، اعمال و سنت معصومان (علیهم السلام) درباره زیارت قبور را جمع‌آوری کرده‌اند. ابن قولویه قمی، شیخ مفید، سید ابن طاووس و شهید اول، برخی از تألیف‌کنندگان این‌گونه آثار هستند[25].

۱ـ در «کامل الزیارات» از موسى بن جعفر (علیهما السلام) روایت شده‌است که فرمود: هر کس قادر بر زیارت ما نباشد صالحان از دوستان و موالیان ما را از زیارت کند تا ثواب زیارت ما براى او نوشته شود و کسى که قادر بر صله و نیکى به ما نباشد به صالحان از موالیان ما نیکى کند تا ثواب نیکى به ما برایش نوشته شود.

۲ـ از محمّد بن احمد بن یحیى اشعرى یکى از یاران امام رضا (علیه السلام) روایت شده که آن حضرت فرمود: هرکس نزد قبر برادر مؤمن خود برود و دست بر روى قبر بگذارد و هفت مرتبه سوره «انا انزلناه» بخواند در روز «فزع اکبر» (روز قیامت که روز ترس بزرگ است) ایمن خواهد بود.[26]

زیارت قبور مؤمنان به خصوص اگر قرابت و خویشاوندی هم با انسان داشته‌باشند در روایات بسیار سفارش شده‌است، در روایتی امام صادق(علیه السلام) به نقل از امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) می‌فرماید: «به زیارت قبور رفتگانتان بروید؛ زیرا آنان از زیارت شما خوشحال می‌شوند. انسان باید بعد از آن‌که بر سر قبر پدر و مادر خود برایشان دعا کرد حاجت خود را [از خدا] بخواهد».[27]

وقت زیارت اهل قبور

در برخی از روایات چنین وارد شده که روز شنبه،[28] دوشنبه، پنج‌شنبه و روز جمعه برای زیارت قبور مناسب و مستحب است.[29] در سخنی از پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) چنین روایت شده که ایشان شب‌های جمعه به زیارت مدفونین در بقیع تشریف می‌بردند.[30]

امام صادق(علیه السلام) فرمود: «جده‌ام فاطمه(سلام الله علیها) بعد از پدرش رسول خدا(صلی الله علیه و آله)، فقط هفتاد و پنج روز زندگى کرد. بعد از پدرش کسى او را شاد و خندان ندید. در روزهاى دوشنبه و پنجشنبه هر هفته به مقبره شهداى احد ‌رفته و با یادآورى صحنه‌هاى جنگ احد می‌فرمود: پدرم رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در این‌جا موضع گرفته‌بود و مشرکان در این‌جا صف کشیده بودند».[31]

اما درباره اوقاتی از شبانه‌روز که می‌توان به زیارت قبور رفت؛ باید گفت در برخی از روایات از زیارت قبور در شب نهی شده‌است، در سفارشات پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) به ابوذر چنین آمده‌است: «ای اباذر! به زیارت مردگان برو که تو را به یاد مرگ و آخرت می‌اندازد و در روز زیارتشان کن و در شب به زیارت آنان نرو!».[32] این روایت برای اولین بار در میان کتاب‌های حدیثی شیعه؛ مانند «الدعوات» قطب الدین راوندی و اهل سنت؛[33] بدون سند آمده‌است و روایت دیگری ظاهراً در این‌باره نرسیده؛ اما فتوا داده شده که زیارت اهل قبور در شب کراهت دارد.[34]

از طرفی روایاتی داریم که نشان‌دهنده این است که پیامبر(صلی الله علیه و آله) و برخی از ائمه(علیهم السلام) به هنگام شب به زیارت اهل قبور رفته‌اند؛ مانند این‌که از پیامبر(صلی الله علیه و آله) نقل شده‌است که شب‌های جمعه به بقیع رفته و می‌فرمود: «السّلام علیکم یا اهل الدّیار» (سلام و درود بر شما اى اهل قبور)، و سه مرتبه می‌فرمود: «رَحِمَکُم اللَّه» (خدا شما را رحمت کند).[35]

هم‌چنین از امام صادق (علیه السلام) چنین وارد شده‌است: وقتى که شبانگاه به قبرستان می‌رفت می‌فرمود: «اى اهل قبور! چه شده‌است که هرچه شما را صدا می‌زنم، جواب نمی‌دهید؟» آن‌گاه می‌فرمود: «به خدا سوگند، میان آن‌ها و پاسخ گفتن فاصله افتاده‌است! و گویا ما هم نظیر ایشان خواهیم شد»، سپس رو به قبله تا طلوع آفتاب می‌ایستاد.[36]

اگرچه روایت اول به سند متصل به ما رسیده‌است، ولی حدیث دوم برای اولین بار در مجموعه کتاب‌های حدیثی اوایل قرن هفتم[37](مجموعه ورام) وارد شده است.

جمع‌بندی روایات و نتیجه‌گیری:

روایاتی که دلالت بر کراهت زیارت اهل قبور در شب دارد حتی کمترین اطمینانی را هم نسبت به کراهت ایجاد نمی‌کند! و همان‌طور که گذشت این دو روایت نمی‌توانند چنین دلالتی داشته باشند.

اما درباره روایاتی که در جواز زیارت اهل قبور در شب وارد شده است -مانند آنچه در کتاب «کامل الزیارات» نقل شده- دارای سند متصل است، پس با توجه به این دو طرف از روایات می‌توان به طور قطع؛ کراهت زیارت اهل قبور در شب را رد کرد و حتی با توجه به فعل پیامبر(صلی الله علیه و آله) قائل به استحباب یا دست کم قائل به اباحه این عمل شد. بله! اگر برخی از روایات مرتبط را وارد بحث کنیم شاید، به گونه‌ای دیگر بتوان نتیجه گرفت:

در روایتی طولانی که در کتاب «الکافی» و به سند متصل و صحیح نقل شده‌است؛ از امام باقر(علیه السلام) درباره اعتقاد مردم به نشأت گرفتن آب فرات از بهشت دنیوی سؤال شد، امام(علیه السلام) ضمن تأیید این مطلب می‌فرماید: «برای خداوند در مغرب بهشتی است[38] که آب فرات از آن نشأت می‌گیرید و ارواح مؤمنان عصرگاه و در ابتدای شب[39] از قبرهایشان خارج و به آن منطقه وارد شده و از میوه‌ها و نعمت‌های آن متنعم می‌شوند، و با طلوع فجر صادق، از بهشت(زمینی) خارج و بین آسمان و زمین قرار گرفته و در رفت و آمدند و با طلوع آفتاب به قبرهای خود باز می‌گردند…».[40]

در این روایت، به خوبی بیان شده‌است که ارواح مؤمنان در ابتدای شب از قبورشان خارج شده و در منطقه‌ای دیگر متنعم می‌شوند و گویا در تمام روز به این وعده که میهمان نعمت‌های الهی هستند، چشم دوخته‌اند؛ زیرا در تمام روز از این نعمت‌ها محروم ولی در قبور شاد و خوشحال هستند و شب است که ارواحشان از قبرها خارج و به آن نعمت‌ها؛ متنعم می‌شوند.

از طرفی همان‌طور که در روایات نقل شده است؛ صاحب قبر، از زیارت قبرش توسط دیگران اطلاع پیدا کرده و با کسی که به زیارتش آمده، انس می‌گیرد و نمی‌خواهد از او جدا شود به گونه‌ای که اگر آن شخص از قبرش فاصله گیرد، دلتنگ می‌شود.[41] پس می‌توان این‌گونه فهمید که انس گرفتن با زائرِ قبر؛ در زمانی است که روح مؤمن در قبرش بوده‌باشد (روز هنگام).

حال با توجه به این دو روایت؛ شاید بتوان چنین نتیجه گرفت: چون هرشب مؤمنان به ضیافت الهی می‌روند؛ نمی‌خواهند این ضیافت را از دست دهند و از طرفی وقتی شخصی شب‌هنگام، به زیارت اهل قبور می‌رود با او انس گرفته و گویا او را بر سر مزار پذیرایی می‌کند و بودنِ با آن زائرِ قبر؛ به معنای عدم تنعم از لذت‌های ضیافت شبانه برای میت است؛ لذا گفته شده که شب هنگام به زیارت مردگان نروید تا آنان بتوانند از نعمت‌های در شب استفاده کنند.

البته این در صورتی است که قبول کنیم پذیرایی از زائرِ قبر و انس گرفتن با او؛ مزاحمت دارد با استفاده از نعمت‌هایی که شب هنگام برای ارواح مؤمنان آماده می‌شود -که ظاهراً هم این‌گونه باشد- زیرا در روایتی که سخن از نعمت‌های شب داشت، تصریح می‌کند که ارواح از قبرهایشان خارج شده و به آن منطقه برده می‌شوند، نه این‌که همان‌گونه که در قبرها باشند، متنعم شوند. پس ظاهراً انس با زائر بر سر مزار با متنعم شدن از این نعمت‌ها تنافی داشته باشد که در نتیجه می‌توان به کراهت زیارت قبور رسید.

شاید گفته شود زیارت پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امام صادق(علیه السلام) در شب چگونه توجیه می‌شود؟

همان‌طور که در دو روایت مربوط؛ ذکر شد، زیارت پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امام صادق(علیه السلام) بر سر مزار شخص خاصی نبود و جنبه عمومی داشته و برای همه اهل قبور بوده‌است نه آن‌که بر سر مزار شخص خاصی بروند، در روایت پیامبر(صلی الله علیه و آله) آمده که فرمود: «سلام بر شما ای اهل این سرزمین…» و در روایت امام صادق(علیه السلام) آمده که چنین فرمود: «اى اهل قبور! چه شده‌است که هر چه شما را صدا می‌زنم، جواب نمی‌دهید؟…».

پس بین این دو دسته از روایات هم می‌توان این‌گونه جمع کرد که وارد قبرستان شدن جهت تنبّه و درس گرفتن از عاقبت دیگران و یا زیارت عمومی اهل قبور در شب اشکالی ندارد و آن‌چه کراهت دارد زیارت قبر افراد مشخص است؛ زیرا در این صورت است که آنان از ضیافت شب هنگام خود باز می‌مانند.

زیارت اهل قبور

زیارت قبور از سنت‌های اسلامی است که در میان مسلمانان از همه فرق و مذاهب رواج دارد. توجه به آیات قرآن کریم، روایات اهل بیت (علیهم السلام)، فتاوای علمای شیعه و اهل سنت درباره زیارت، و هم‌چنین اتکا به سیره عملی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت (علیهم السلام) نشان می‌دهد که زیارت قبور، به‌ویژه زیارت قبور انبیا، ائمه (علیهم السلام) و صالحان فضیلت بسیار دارد.[42]

کیفیت زیارت اهل قبور

زیارت اهل قبور به هر صورت که باشد ارزشمند است، اما در برخی از موارد دارای ارزش بیشتری می‌باشد که در متون حدیثى به آن اشاره شده است و در زیرموضوع های بعدی به آن اشاره می‌شود.

دست گذاشتن روی قبر

از جمله عواملی که سبب به وجود آمدن ارتباط بین کسی که بالای قبر بوده و کسی که در درون قبر است، می‌شود، دست گذاشتن بر روی قبر مرده است. راوی می‌گوید: از امام صادق (علیه السلام) در مورد قرار دادن دست بر روی قبر میت سؤال کردم که این کار به چه معنا است؟ امام (علیه السلام) فرمودند: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) این را برای پسرشان بعد از دفن انجام دادند. سپس از امام در مورد این‌که چگونه دست را بر روی قبر قرار دهیم سؤال کردم؟ امام در پاسخ انگشت خود را به سمت زمین گرفتند و آن را بر روی زمین قرار داده و سپس بلند کردند».[43]

زدن سنگ به قبر، حین خواندن فاتحه

در میان عرف سنت‌هایی وجود دارد که برخی از آن‌ها صحیح و ریشه دینی دارند، و برخی نیز از خرافان می‌باشند. یکی از این سنت‌ها زدن سنگ به قبر است که گاه با این دلیل همراه است که مرده صدایمان را بشنود. در کتاب‌های حدیثی، روایتی در تأیید این کار نیافتیم.

آثار زیارت اهل قبور

مطابق برخی از روایات زیارت اهل قبور، آثار و فوایدی دارد که در ذیل به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:

  1. خشوع و یاد مرگ و آخرت:

شکی نیست که یکی از اهداف مهمّ زیارت قبور اموات، یادآوری قیامت است.

مسلم، احمد، ابن ماجه و دیگران به سندهای خود از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل کرده‌اند که فرمود: «به زیارت قبور بروید؛ زیرا شما را به یاد مرگ می‌اندازد».[44]

  1. دعا برای اموات:

این سلوک یکی از روش‌های بلند اخلاقی است که بر حفظ کرامت مسلمان در اجتماع؛ حتی بعد از وفاتش دلالت دارد. علاوه بر آن روحیه برادری، محبت و دوستی و ادای حقوق دیگران را زنده می‌کند.

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) فرمود: «شما را از زیارت قبور نهی کردم، ولی از این به‌بعد قبرها را زیارت کنید و برای انها دعا و استغفار نمایید».[45]

  1. شاد نمودن اموات:

از نظر اسلام، انسان -و یا بسیاری از انسان‌ها- پس از مرگ نیز داراى حیات برزخى می‌باشند؛ از این‌رو زیارت اموات، دیدار با بدن‌هاى پوسیده و بی‌جان نیست، بلکه زیارت ارواحى است که در عالم برزخ، زندگى می‌کنند و از دیدار با آنها، شاد می‌گردند و ارتباط با آنان، عبرت‌آموز، و در زندگى مادّى و معنوى انسان، مؤثّر است؛ لذا هدیه دادن اعمال نیک، به اموات، به ویژه اؤلیای الهی و پدر و مادر، در برآورده شدن حاجات مؤثر است؛ چنان‌که در روایات آمده، امام علی(علیه السلام) می‌فرماید: «بر سر قبر حق‌داران بروید و آنها را زیارت کنید و کنار آن قبرها از خدا روزى بطلبید، مردگان به دیدار شما خرسند می‌شوند».[46]

«به زیارت مردگانتان بروید، که آنها با زیارت شما خوشحال می‌شوند. انسان، در نزد قبر پدر و مادرش، پس از آن‌که برایشان دعا کرد، حاجتش را بخواهد».[47]

خیرات برای درگذشتگان از نگاه قرآن

اگر چه قرآن کریم به طور صریح دستور به فرستادن خیرات و صدقات برای اموات و گذشتگان نمی‌دهد، اما این مسلّم است که دعا برای اموات و نیاکان و نیز فرهنگ تجلیل و به نیکی یاد کردن از مؤمنان خفته در خاک، مورد تأیید قرآن است. برخی از آیات در این زمینه چنین است.

  1. «یُنَبَّؤُا الْإِنْسانُ یَوْمَئِذٍ بِما قَدَّمَ وَ أَخَّرَ»؛[48] و در آن روز انسان را از تمام کارهایى که از پیش یا پس فرستاده آگاه مى‏کنند.

واژه «أَخَّرَ» براساس برخی از تفسیرها، کارهای خوب یا بدی است که پس از مرگ انسان از طریق بازماندگان عاید انسان می‌شود، یا سنت‌های خوب و بدی است که انسان به یادگار گذاشته و مردم با عمل کردن به آن‌ها هر ثواب و یا عقابی را که کسب می‌کنند، برای بنیان‌گذارش نیز ثبت خواهد شد.

  1. «رَبَّنَا اغْفِرْ لی‏ وَ لِوالِدَیَّ وَ لِلْمُؤْمِنینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِساب»؛[49] پروردگارا! من و پدر و مادرم و همه مؤمنان را، در آن روز که حساب برپا مى‏شود، بیامرز.

حضرت ابراهیم(علیه السلام) در این آیه از خداوند براى سه گروه طلب مغفرت کرده‌است. یک: برای خودش. دو: براى پدر و مادرش.[50] و سومین دسته‌‏اى که حضرت ابراهیم براى آنان دعا می‌کند، مؤمنان هستند.

  1. «وَ الَّذینَ جاؤُا مِنْ بَعْدِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذینَ سَبَقُونا بِالْإیمانِ»؛[51] کسانى‌که از پس ایشان آمده‏‌اند، می‌گویند: اى پروردگار ما، ما و برادران ما را که پیش از ما ایمان آورده‌‏اند بیامرز.

آیندگان از درگاه خداوند براى گذشتگان آمرزش می‌طلبند، و خداى سبحان دعاى برادر را در حق برادر مؤمنش می‌پذیرد.

در راستای آیات فوق، این موضوع نیز گفتنی است که طلب مغفرتی که در قرآن بدان توصیه شده -چه برای خود و چه برای دیگران- از کسانی که اعمال نیکشان بیشتر باشد، بیشتر در معرض اجابت است؛ بر این اساس، اگر فردی بدون هیچ عمل خیری؛ مانند خواندن قرآن، دادن صدقه برای مرده‌ای دعا کند، به یقین با فردی که دعاهایش با عمل خیر همراه است، تفاوت خواهد داشت؛ لذا با این استدلال، می‌توان انجام کارهای خیر را به عنوان مقدمه‌ای برای طلب غفران برای اموات از قرآن اثبات کرد. و از این‌جا است که طلب رضایت برای والدین باید به همراه کار خیر باشد، به فرموده قرآن حضرت سلیمان از سخن او (مور) تبسّمى کرد و خندید و گفت: «رَبِّ أَوْزِعْنی‏ أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتی‏ أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَ عَلى‏ والِدَیَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَدْخِلْنی‏ بِرَحْمَتِکَ فی‏ عِبادِکَ الصَّالِحین‏»؛[52] پروردگارا شکر نعمت‌هایى را که بر من و پدر و مادرم ارزانى داشتى به من الهام کن، و توفیق ده تا عمل صالحى که موجب رضاى تو است انجام دهم، و مرا به رحمت خود در زمره بندگان صالح خویش قرار ده.

قبرستان‌های معروف مسلمانان

برخی از قبرستان‌های معروف هستند که در بین مردم جایگاه ویژه‌ای دارند، حتی برخی از آن‌ها در روایات نیز جایگاه ویژه‌ای را کسب کردند که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود.

  1. قبرستان بقیع:

کهن‌ترین قبرستان مسلمانان است که در مدینه و نزدیکی مسجدالنبی قرار دارد.[53] چهار امام شیعیان یعنی امام حسن مجتبی، امام سجاد، امام باقر و امام صادق (علیهم السلام) در این قبرستان مدفون هستند.[54]

  1. قبرستان وادی‌السلام:

قبرستانی بزرگ و تاریخی در شهر نجف است که به سبب وجود احادیثی درباره فضیلت آن، برای شیعیان اهمیت دارد. دو مقبره منسوب حضرت هود و حضرت صالح پیامبر (علیهما السلام) نیز در این قبرستان واقع است.[55]

  1. قبرستان تخت فولاد:

قبرستانی قدیمی در اصفهان که به دلیل مشاهیر مدفون در آن و وجود بناهای تاریخی، از مکان‌های تاریخی و فرهنگی ایران محسوب می‌شود.[56]

  1. قبرستان معلاة:

قبرستانی قدیمی که شمال شرقی مکه واقع است.[57]

اجداد پیامبراسلام (صلی الله علیه و آله)، عبدمناف، هاشم و عبدالمطلب، در آن‌جا مدفون هستند.[58]

  1. قبرستان ابن‌بابویه:

قبرستانی بزرگ و تاریخی در شهرری است که شکل‌گیری آن به دوره فتحعلی‌شاه قاجار می‌رسد.[59]

  1. قبرستان باب الصغیر:

قبرستانی مهم و قدیمی در دمشق و مدفن برخی فرزندان  امامان شیعه، صحابه و تابعین است.[60] قدمت باب الصغیر به نخستین سال‌های ورود اسلام به سرزمین شام می‌رسد. مقام رؤوس الشهداء (مدفن سرهای شهدای کربلا) در نزدیکی باب الصغیر واقع شده و بر اهمیت آن افزوده است.[61]

  1. قبرستان شیخان:

قبرستانی در قم که مرقد فقهاء و بزرگان بسیاری است و دو مُحَدّث مشهور، زکریا بن ادریس و زکریا بن آدم در آن قرار دارند و از همین جهت نام شیخان به خود گرفته است.[62]

  1. بهشت زهرا:

قبرستانی بزرگ در جنوب تهران است که در پی سازمان‌دهی گورستان‌های پایتخت در سال 1349 شمسی ساخته شد. این قبرستان به مروز زمان گسترش یافت و به «بهشت زهرا (سلام الله علیها)» تغییر نام داد.[63]

کتاب‌نامه مقاله قبرستان

  1. قرآن کریم
  2. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی؛ تحف العقول عن آل الرسول(ص)؛ دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، قم، 1404ق.
  3. ابن قولویه، جعفر بن محمد؛ کامل الزیارات؛ دار المرتضویه، نجف اشرف، 1356ش.
  4. أبو شجاع دیلمی همدانی، شیرویه بن شهردار؛ الفردوس بمأثور الخطاب؛ دار الکتب العلمیة، چاپ اول، بیروت، 1406ق.
  5. احمدیان، مینا؛ شیخان قم: زندگینامۀ بززگان مدفون در شیخان کبیر (گلزار شیخان)؛ انتشارات دلیل ما، قم، ۱۳۸۳ش.
  6. ازرقی، محمد بن عبدالله؛ کتاب اخبار مکة شرفها الله تعالی و ما جاء فیها من الآثار؛ روایة اسحاق بن احمد خزاعی، در اخبار مکة المشرفة، ۱۲۷۵ق.
  7. اسلام کوئست.
  8. آقابابائی، بنی؛ «تأملی بر تفکیک قبور مسلمانان از غیر مسلمانان».
  9. امام خمینی؛ توضیح المسائل (محشّی)؛ گردآورنده: بنی‌هاشمی خمینی، سید محمدحسین؛ دفتر انتشارات اسلامی، چاپ هشتم، قم، 1424ق.
  10. بحرالعلوم؛ «تاریخچه انتقال جنائز به عتبات عالیات (شهر کربلا)».
  11. ترکی، زهرا؛ «نقش آرامستانها در برنامه‌ریزی توسعه و رشد گردشگری مذهبی به عنوان الگوی برتر اقتصادی نمونه موردی تخت فولاد اصفهان»؛ در همایش الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، دوره ۸، خردارد ۱۳۹۸ش.
  12. جعفریان، رسول؛ آثار اسلامی مکه و مدینه؛ نشر مشعر، قم، ۱۳۹۰ش.
  13. حموی بغدادی، یاقوت؛ معجم البلدان؛ ‌دار صادر، بیروت، ۱۹۹۵م.
  14. خاوری، حاجیه خان؛ «بهشت زهرا(س)»؛ در دانشنامه جهان اسلام؛ بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، تهران، ۱۳۷۷ش.
  15. خبرگزاری شبستان.
  16. دهخدا، علی اکبر؛ لغت‌نامه دهخدا.
  17. راوندی، قطب الدین؛ الدعوات؛ انتشارات مدرسه امام مهدى(عج)، قم، 1407ق.
  18. رفعت، پاشا ابراهیم؛ مرآت الحرمین؛ مترجم؛ انصاری هادی، انتشارات مشعر، تهران، ۱۳۷۷ش.
  19. سایت آفتاب نیوز.
  20. سایت راجیون.
  21. سنن ابن ماجه.
  22. شعیری، محمد بن محمد؛ جامع الأخبار؛ مطبعة حیدریة، چاپ اول، نجف‏، بی‌تا.
  23. صحیح مسلم.
  24. صدوق، محمد بن علی؛ من لا یحضره الفقیه؛ جامعه مدرسین، قم، 1413 ق.
  25. صدوق، محمد بن علی؛ من لا یحضره الفقیه؛ محقق: غفاری، علی اکبر؛ دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، قم، 1413ق.
  26. طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم؛ العروة الوثقی؛ ۱۴۱۷ق.
  27. طباطبائی، سید محمد حسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، قم، 1417ق.
  28. طبرانی، سلیمان بن احمد؛ المعجم‌الکبیر.
  29. عبدالصاحب مظفر، محسن؛ «بررسی تاریخ خاکسپاری در نجف و وادی السلام»؛ مترجم: خوشنویس، محمدحسین؛ در فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۳۹، تابستان ۱۳۹۸ش.
  30. فهری، سید احمد؛ مراقد اهل البیت فی الشام؛ مکتب الامام الخامنئی، سوریه، ۱۴۲۸ق.
  31. قائدان، اصغر؛ تاریخ و آثار اسلامی مکه مکرّمه و مدینه منوّره؛ تهران، ۱۳۸۴ش.
  32. کلینى، محمد بن یعقوب؛ کافی؛ دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365 ش.
  33. کلینى، محمد بن یعقوب‏؛ کافی؛ محقق: غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد؛ دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، تهران‏، 1407ق.
  34. کلینی، محمد بن یعقوب؛ کافی؛ دار الحدیث، چاپ اول، قم، ‏1429ق.
  35. لطیفی؛ «احترام به قبور بزرگان دین سیره ائمه چهارگانه اهل سنت است».
  36. مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار؛ ۱۴۰۳ق.
  37. محمدی‌نژاد؛ «زیارت قبور و سفرهای زیارتی از نگاه اهل سنت»؛ ۱۳۹۳ ش.
  38. مسند احمد.
  39. مصطفوی، حسن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم؛ ذیل واژه «قبر».
  40. منصوری، کاوه و محمد مسعود و محمدسعید، ایزدی؛ «شناخت عوامل مؤثر در شکل‌گیری گورستان‌های تاریخی»؛ باغ نظر، سال ۱۶، شهریور ۱۳۹۸ش، شماره ۷۵.
  41. هیثمی، احمد بن حجر؛ مجمع‌الزواید.
  42. ورام بن ابی فراس؛ مجموعه ورام (تنبیه الخواطر)؛ مکتبه فقهیه، قم، بی‌تا.
  43. ویکی شیعه.

 

[1] . دهخدا، لغت‌نامه دهخدا، ذیل واژه «قبر»؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ذیل واژه «قبر».

[2] . مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ذیل واژه «قبر».

[3]. لطیفی، «احترام به قبور بزرگان دین سیره ائمه چهارگانه اهل سنت است»، خبرگزاری شبستان.

[4]. فقیه بحرالعلوم، «تاریخچه انتقال جنائز به عتبات عالیات (شهر کربلا)»، ص۱.

[5] . سایت آفتاب نیوز.

[6] . طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ج ۲، ص ۱۲۸؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۹۹، ص ۳۰۱.

[7] . العروة الوثقی، ج ۲، ص ۱۲۸.

[8] . همان، ج ۲، ص ۱۲۸.

[9]. آقابابائی بنی، «تأملی بر تفکیک قبور مسلمانان از غیر مسلمانان»، ص ۱.

[10]. شعیری، محمد بن محمد، جامع الأخبار، ص 50.

[11]. کلینى، محمد بن یعقوب‏، کافی، محقق، غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، ج ‏3، ص 229.

[12]. صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، محقق، غفاری، علی اکبر، ج ‏3، ص 228.

[13]. همان، ج ‏1، ص 181.

[14]. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ج 3، ص 228.

[15]. الکافی، ج 3، ص 229.

[16]. سایت راجیون.

[17]. صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 181.

[18]. اقتباس از پاسخ 3792 اسلام کوئست.

[19]. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ج 3، ص 229.

[20]. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 159.

[21]. محمدی‌نژاد، زیارت قبور و سفرهای زیارتی از نگاه اهل سنت، ص ۱۴۷-۱۴۸.

[22]. فرمانیان و صداقت، زیارت قبور و دلایل عالمان شیعه بر مشروعیت آن، ص۱۵۱.

[23]. همان.

[24]. همان.

[25]. ص۱۵۲.

[26]. سایت راجیون

[27]. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع) زُورُوا مَوْتَاکُمْ فَإِنَّهُمْ یَفْرَحُونَ بِزِیَارَتِکُمْ وَ لْیَطْلُبْ أَحَدُکُمْ حَاجَتَهُ عِنْدَ قَبْرِ أَبِیهِ وَ عِنْدَ قَبْرِ أُمِّهِ بِمَا یَدْعُو لَهُمَا»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 3، ص 230.

[28]. صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: غفارى، على اکبر، ج 1، ص 180.

[29]. «عَاشَتْ فَاطِمَةُ بَعْدَ أَبِیهَا خَمْسَةً وَ سَبْعِینَ یَوْماً لَمْ تُرَ کَاشِرَةً وَ لَا ضَاحِکَةً تَأْتِی قُبُورَ الشُّهَدَاءِ فِی کُلِّ جُمْعَةٍ مَرَّتَیْنِ- الْإِثْنَیْنَ وَ الْخَمِیس‏»؛ الکافی، ج 3، ص 228.

[30]. «عن صفوان الجمال قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) یَقُولُ‏ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ یَخْرُجُ فِی مَلَإٍ مِنَ النَّاسِ مِنْ أَصْحَابِهِ کُلَّ عَشِیَّةِ خَمِیسٍ إِلَى بَقِیعِ الْمَدَنِیِّینَ»؛ ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص 320.

[31]. همان، ص 228.

[32]. «قَالَ أَبُو ذَرٍّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ‏ قَالَ لِی رَسُولُ اللَّهِ(ص) یَا أَبَا ذَرٍّ أُوصِیکَ‏ فَاحْفَظْ لَعَلَ‏ اللَّهَ‏ أَنْ یَنْفَعَکَ بِهِ جَاوِرِ الْقُبُورَ تَذْکُرْ بِهَا الْآخِرَةَ وَ زُرْهَا أَحْیَاناً بِالنَّهَارِ وَ لَا تَزُرْهَا بِاللَّیْل»؛ راوندی، قطب الدین، الدعوات، ص 277.

[33]. أبو شجاع دیلمی همدانی (متوفّى: 509 هـ.ق)، شیرویه بن شهردار، الفردوس بمأثور الخطاب، ج 5، ص 340.

[34]. امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، گردآورنده: بنی‌هاشمی خمینی، سید محمدحسین، ج‌1، ص 355.

[35]. کامل الزیارات، ص 320.

[36]. ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام (تنبیه الخواطر)، ج1، ص 284.

[37]. وفات ورام بن ابی فراس در سال 605 قمری است.

[38]. با توجه به دیگر روایات، منظور امام(ع) از بهشت دنیوی ارواح، همان وادی السلام است.

[39]. در روایت مساء وارد شده که به معنای عصر، آخر روز و سر شب است.

[40]. الکافی، ج 3، ص 246.

[41]. «عَنْ أَبِی الْحَسَنِ (ع) قَالَ: قُلْتُ لَهُ الْمُؤْمِنُ یَعْلَمُ بِمَنْ یَزُورُ قَبْرَهُ قَالَ نَعَمْ وَ لَا یَزَالُ مُسْتَأْنِساً بِهِ مَا دَامَ عِنْدَ قَبْرِهِ فَإِذَا قَامَ وَ انْصَرَفَ مِنْ قَبْرِهِ دَخَلَهُ مِنِ انْصِرَافِهِ عَنْ قَبْرِهِ وَحْشَةٌ»؛ الکافی، ج 3، ص 228؛ از اسلام کوئست.

[42]. محمدی‌نژاد، «زیارت قبور و سفرهای زیارتی از نگاه اهل سنت»، ص ۱۴۷–۱۴۸.

[43]. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ج 3، ص 200.

[44]. صحیح مسلم، ج 2، ص 365، ح 106؛ مسند احمد، ج 3، ص 186، ح 9395؛ سنن ابن ماجه، ج 1، ص 501، ح 1572.

[45]. طبرانی، المعجم‌الکبیر، ج 2، ص 94، ح 1419؛ مجمع‌الزواید، ج 3، ص 58.

[46]. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول(ص)، ص 106.

[47]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ‏5، ص 569.

[48]. قیامت، 13.

[49]. ابراهیم، 41.

[50]. منظور حضرت ابراهیم(علیه السلام) از این دعا، پدر حقیقى خودش یعنى (تارخ) بود که مؤمن از دنیا رفت؛ به دلیل آن‌که کلمه «والد و والده» براى پدر و مادر واقعى انسان به کار می‌رود، چنان‌که در این آیه است؛ چون حضرت ابراهیم این دعا را در اواخر عمر خود کرده، و در اوایل عمر خود از عمویش آزر که بت‌‏پرست بود بیزارى جست، طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏12، ص 78.

[51]. حشر، 10.

[52]. نمل، 19.

[53].. رفعت، پاشا ابراهیم، مرآت الحرمین، مترجم: انصاری، هادی، ص ۴۴۷.

[54]. جعفریان، رسول، آثار اسلامی مکه و مدینه، ص ۳۵۳-۳۵۶.

[55].  عبدالصاحب مظفر، محسن، «بررسی تاریخ خاکسپاری در نجف و وادی السلام»، مترجم: خوشنویس، محمدحسین، در فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۳۹، ص۱.

[56].ترکی، زهرا، «نقش آرامستانها در برنامه‌ریزی توسعه و رشد گردشگری مذهبی به عنوان الگوی برتر اقتصادی نمونه موردی تخت فولاد اصفهان». ص۵۶.

[57].  قائدان، اصغر، تاریخ و آثار اسلامی مکه مکرّمه و مدینه منوّره، ص۱۲۹.

[58].  ازرقی، محمدبن عبدالله، کتاب اخبار مکة شرفها الله تعالی و ما جاء فیها من الآثار، روایة اسحاق بن احمد خزاعی، در اخبار مکة المشرفة، ج۱، ص ۴۳۳.

[59]. منصوری، کاوه و محمد مسعود و محمدسعید ایزدی، «شناخت عوامل مؤثر در شکل‌گیری گورستان‌های تاریخی»، باغ نظر، سال ۱۶، شماره ۷۵، ص۲۲.

[60]. حموی بغدادی، یاقوت، معجم البلدان، ج۲، ص۴۶۸، ‌دار صادر، بیروت، ۱۹۹۵م.

[61]. فهری، سید احمد، مراقد اهل البیت فی الشام، مکتب الامام الخامنئی، ص۳۹-۴۰، سوریه، ۱۴۲۸ق.

[62]. احمدیان، مینا، شیخان قم: زندگینامۀ بززگان مدفون در شیخان کبیر (گلزار شیخان) ، ص۳۲-۳۵. قم، انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۳ش.

[63]. خاوری، حاجیه خان، «بهشت زهرا(س)»، در دانشنامه جهان اسلام، ص۸۲۲، تهران، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، ۱۳۷۷ش؛ ویکی شیعه.