searchicon

کپی شد

مالکیه

کتاب‌نامه مقاله مالکیه

  1. قرآن کریم.
  2. ابن جوزی، عبدالرحمن بن على؛ المنتظم فى تاريخ الأمم و الملوك؛‏ محقق: عطا، محمد عبدالقادر/ عطا، مصطفی عبدالقادر؛ دارالکتب العلمیة، چاپ اول، بیروت، ۱۴۱۲ ق.
  3. ابن ‌‏جوزی، عبدالرحمن بن علی؛ صفة الصفوة؛ محقق: ابراهیم محمد رمضان/ سعید محمد لحام؛ دارالکتب‌العلمیة، منشورات محمد علی بیضون، بیروت‏، ۱۴۲۳ق.
  4. ابن حزم اندلسی، أبو محمد على‏؛ جمهرة أنساب العرب؛ تحقيق: لجنة من العلماء؛ دار الكتب العلمية، چاپ اول، بيروت، 1403ق/ 1983م.
  5. ابن خلدون، عبد الرحمن بن خلدون؛ مقدمه ابن خلدون (پاورقی)؛ ترجمه: پروين گنابادى، محمد؛ انتشارات علمى و فرهنگى، چاپ هشتم، تهران، 1375ش.
  6. ابوزهره، محمد؛ تاریخ المذاهب الاسلامیة، دارالفکرالعربی، بیروت، بی‌تا.
  7. بحرانی، سید هاشم؛ غاية المرام و حجة الخصام في تعيين الإمام من طريق الخاص و العام؛ تحقيق: عاشور، سيد على؛ مؤسسة التأريخ العربي‏، چاپ اول، بيروت‏، 1422ق‏.
  8. پاکتچی، احمد؛ «اسلام»، دایرة المعارف بزرگ اسلامی؛ مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، ۱۳۷۷ش.
  9. پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی).
  10. تميمي سمعانى، عبدالكريم بن محمد؛ الأنساب؛ تحقيق: معلمی یمانی، عبد الرحمن بن يحيى؛مطبعة مجلس دائرة المعارف العثمانية، چاپ اول، حيدر آباد هند، 1382ق/1962م.
  11. جزرى، محمد بن محمد؛ غایة النهایة فی طبقات القراء؛ دارالصحابة للتراث، مصر‏، ۱۴۲۹ق.
  12. حسنى رازى،‏ سيد مرتضى بن داعى؛ ‏تبصرة العوام في معرفة مقالات الأنام؛ تصحيح: اقبال آشتيانى‏، عباس؛ انتشارات اساطير، چاپ دوم، تهران‏، 1364ش‏.
  13. حسینی تهرانی، سید محمد حسین؛ امام شناسى؛ علامه طباطبايى‏، چاپ سوم‏، مشهد، 1426ش.
  14. حسينى، محمد؛ معجم المصطلحات الأصولية؛ مؤسسة العارف للمطبوعات‏، چاپ اول، بيروت‏، 1415ق‏.
  15. خاتمی، احمد؛ فرهنگ علم كلام؛ انتشارات صبا، چاپ اول‏، تهران‏، 1370ش.
  16. ذهبی، شمس الدين محمد بن احمد؛ تاريخ الإسلام و وفيات المشاهير و الأعلام؛ تحقيق: تدمرى، عمر عبد السلام؛ دار الكتاب العربى، چاپ دوم، بيروت، 1413ق/1993م.
  17. رضوانی، علی اصغر؛ شيعه شناسى و پاسخ به شبهات؛ نشر مشعر، چاپ دوم، تهران‏‏، 1384ش.
  18. زرکلی، خیر الدین؛ الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربين و المستشرقين؛ دار العلم  للملايين، چاپ هشتم، بيروت، 1989م.
  19. سایت المکتبة الشاملة، «مالک بن انس».
  20. سایت آثار برتر.
  21. سبحانی، جعفر؛ موسوعة طبقات الفقهاء؛ مؤسسه امام صادق (ع)، قم، ۱۴۱۸ق.
  22. عكري حنبلي دمشقي، ابن العماد شهاب الدين؛ شذرات الذهب في اخبار من ذهب؛ تحقيق: الأرناؤوط؛ دار ابن كثير، چاپ اول، بيروت/ دمشق، 1406ق/1986م.
  23. کحاله، عمر رضا؛ معجم المؤلفین؛ دار إحیاء التراث العربی‏، بیروت‏، ۱۳۷۶ق.
  24. گرجی، ابوالقاسم؛ تاریخ فقه و فقها؛ مؤسسه سمت،‌ چاپ سوم، تهران‌، 1421ق‌.
  25. مدکور، محمد سلام؛ مناهج الإجتهاد فی الإسلام؛ مطبوعات جامعة الکویت، کویت، 1977م.
  26. مغنيه، محمد جواد؛ الفقه على المذاهب الخمسة؛ دار التيار الجديد- دار الجواد‌، چاپ دهم، بيروت،1421ق.‌
  27. مقدسى، مطهر بن طاهر؛ آفرينش ‏و تاريخ؛ ترجمه: شفيعى كدكنى، محمد رضا؛ آگه، چاپ اول، تهران، 1374 ش.
  28. موسوى زنجانى، سيد ابراهيم؛ عقائد الإمامية الإثني عشرية؛ مؤسسة الأعلمي، چاپ سوم‏، بيروت‏، 1413ق.
  29. مير سيد حامد حسين؛ عبقات الأنوار في إثبات إمامة الأئمة الأطهار؛ كتابخانه اميرالمؤمنين‏، چاپ دوم، اصفهان‏، 1366ش‏.
  30. نووى، یحیى بن شرف‏؛ تهذیب الأسماء و اللغات؛ مصحح: عامر غضبان؛ دارالرسالة العالمیة، دمشق، ۱۴۳۰ق.

 

تعریف مالکیه

ابو عبدالله مالک بن انس بن ابى عامر اصبحي در فقه و حديث بعد از تابعين، امام مدينه[i] و دار الهجرة[ii] بود که جماعت بسیاری به مذهب او منسوب هستند و به هر کدام از آن‌ها مالكی گفته می‌شود؛[iii] از این رو مذهب مالکیه، پیروان فقهی وی به‌شمار می‌روند.[iv] فرقة مالكيّه یکی از چهار فرقه اهل سنت است.[v]

 

مؤسس مالکیه

مالک بن انس بن مالک بن ابوعامر[vi] در سال ۹۳[vii] یا ۹۵[viii] قمری در مدینه متولد شد.[ix] وی تمام دوران زندگی خود را در مدینه سپری کرد و تنها برای حج به مکه رفت.[x]

او فقیه مشهور مدینه در نیمه اخیر قرن دوم هجری قمری بود[xi] و در زمان هارون‌الرشید خلیفه عباسی از مهم‌ترین فقیهان جهان اسلام گردید و اعتبار مکتبش به اوج رسید.[xii]

مالک در سال ۱۷۹ قمری در زمان خلافت هارون عباسی[xiii] در مدینه از دنیا رفت.[xiv] حاکم مدینه بر او نماز خواند[xv] و در قبرستان بقیع دفن شد.[xvi]

 

فرقه‌های کلامی مالکیه

مذاهب کلامی اهل سنت هرکدام در فقه، پیرو یکی از چهار مذهب فقهی اهل سنت هستند که از میان آنان، «خوارج، معتزله، مشبّهه، سالمیه و اشعریه»، از اصحاب مالک بن انس و مذهب مالکیه به شمار می‌روند.[xvii]

 

ادوار تاریخی مالکیه

مالکیان؛ پیروان مذهب مالکیه، یکی از چهار فرقه اصحاب اهل سنت هستند. مذهب مالکی در سرزمین‌های مختلفی انتشار داشته است، از زمره این مناطق، سرزمین حجاز بود که این مذهب در آن‌جا نشو و نما گرفته و انتظام یافت، لکن بعدها و به مرور ایام و در دوره‌های مختلف این مذهب رونق خود را در حجاز از دست داد، چنان‌که می‌گویند: در یک دوره طولانی این مذهب در مدینه خاموش بود، تا این‌که در سال 793 قمری، که ابن فرحون[xviii] قضاوت این شهر را برعهده گرفت.

مالکیه در مصر، مذهب غالب بود تا آن‌که مذهب شافعی در این کشور رونق یافت و تا امروز نیز این دو مذهب در عِداد هم در مصر رواج دارند. هم‌چنین تونس، امروزه بر مذهب مالکی است، هرچند در گذشته ایام، گاه بر فقه حنفی بوده است. در اندلس هم مردم بر مذهب مالکی بوده‌اند و فقه مالک در آن سرزمین بر فقه اوزاعی[xix] چیره شده است.

چنان‌که پیداست، مذهب مالک به واسطه آن‌که وی شاگردان خود را به سمت مغرب می‌فرستاده، همواره در غرب سرزمین‌های اسلامی منتشر بوده و در عراق و محدوده شرقی آن نفوذ نداشته است.[xx]

 

ویژگی‌های مذهب مالکیه

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های مالکیه، ظاهرگرایی و عدم اعتناء به تأویل است که این تفکر موجب شد تا آنان به تجسیم گراییده شوند که در ادامه مقاله به آن پرداخته می‌شود.

 

آرای کلامی و فقهی مالکیه

مالکیه در مباحث کلامی و فقهی دیدگاه‌های خاصی دارند که به برخی از آنها اشاره می‌شود:

الف) دیدگاه مالکیه در برخی از مباحث کلامی

  1. مالکیه معتقدند: بهترين مردم پس از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ابوبكر است، سپس عمر، بعد عثمان و آن‌گاه على (عليه السلام).[xxi]
  2. در باره ایمان می‌گویند: ايمان عبارت است از: قول و عمل و معرفت، كه با طاعت افزونى مى‏يابد و بر اثر معصيت کاهش مى‏یابد. [xxii]
  3. از جمله مسائلى كه از روزگاران كهن نزد متكلمان مورد بحث بوده و اختلاف شديدى در آن واقع شده، رؤيت خداوند متعال است. آيا خداوند را در دنيا يا در آخرت، به چشم سر يا با چشم بصيرت مى‏توان ديد؟ در اين زمينه مالكيّه معتقدند كه خداوند متعال در دنيا يا در آخرت (با چشم سر) ديده مى‏شود.[xxiii]

ب) دیدگاه مالکیه در برخی از مباحث فقهی

  1. فرقه مالكيّه بر خلاف سه مذهب دیگر فقهی اهل سنت (حنفیه، شافعیه و حنبلیه) مى‌گويند: آويختنِ دست‌ها در نمازهاى واجب، مستحب است.[xxiv]
  2. طائفه مالكيّه، وطى غلام را مباح مى‏شمارند.

هم اكنون هم مالكيّه اين عمل را انكار ندارند، و در مقام بحث از رئيسشان؛ مالِك بن أنَس از فتواى او دفاع مى‏كنند، و حِلّيّت آن را مطابق مطلقات مى‏شمارند.

آية الله حاج سيد موسى شُبَيْرى زنجانى مى‏فرمودند: من وقتى در مدينه طيّبه با بعضى از مشايخ مالكيّه در اين موضوع؛ يعنى در باره جواز وطى غلام گفت‌وگو كردم. می‌گفتند: آيه قرآن: وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ، إِلَّا عَلى‏ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ،[xxv] بر جواز دلالت دارد؛ زيرا لفظ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ عامّ است و شامل غلام و كنيز هر دو مى‏گردد. من گفتم: غلام از مدلول اين آيه به اجماع خارج است. گفتند: اجماع براى شماست، ولى براى ما اجماعى نیست.[xxvi]

 

منابع فقه مالکیه

اصول مذهب فقهی مالکی عبارتند از: قرآن، سنت نبوی، عمل اهل مدینه، قول صحابی (در صورت فقدان حدیث نبوی)، مصالح مرسله،[xxvii] قیاس،[xxviii] سد ذرایع،[xxix] اجماع،[xxx] عرف و عادت، استحسان[xxxi] و استصحاب.[xxxii]،[xxxiii]

محمد ابوزهره به نقل از قاضی عیاض در «المدارک»، و راشد از علمای مالکیه در «البهجة»، روش مالک بن انس در استنباط فقهی را چنین معرفی می‌کند: «اولاً به کتاب خدا (قرآن) اخذ می‌شود و اگر در قرآن نصی موجود نبود، به سنت رجوع می‌شود. -سنت نزد مالک عبارت است از روایت پیامبر، فتاوای صحابه، قضاوت‌های ایشان و عمل اهل مدینه-. پس از سنت، برای یافتن حکم فروعات متعدده، نوبت به قیاس می‌رسد و قیاس عبارت است از یافتن حکم موضوعی که نص درمورد آن وارد نشده، از موضوعی که دارای نص است به‌واسطه این‌که علت حکم منصوص، شناخته شده و در موضوع غیر منصوص یافت می‌شود».[xxxiv]

ابوزهره سپس به تفصیل، این امور را بیان داشته و درباره سنت می‌نویسد: «خبر متواتر یا خبری که در زمان تابعین یا تابعین تابعین مشهور بوده، مورد عمل مالک بوده است، مالک به خبر واحد نیز عمل می‌کرده، ولی در مقایسه با خبر واحد، قیاس و عمل اهل مدینه را مقدّم می‌دانسته است».[xxxv]

ابوزهره در شرح عمل اهل مدینه می‌نویسد: «عمل اهل مدینه حجت است، اگر به صورتی باشد که بتوان گفت: «این عمل ممکن نبود مورد عمل اهل مدینه باشد، مگر این‌که نقلی از پیامبر درباره آن به مردم مدینه رسیده‌است» و به همین حساب، مالک چنین عملی را به‌واسطه این‌که مستند به پیامبر است، بر خبر واحد مقدم می‌داشته‌است».[xxxvi] ابوزهره مدعی است: حجیت عمل اهل مدینه، پیش از مالک نیز شیوع داشته است.

وی سوّمین مستند فقهی مالک را فتاوای صحابه معرفی کرده و می‌نویسد: «مالک فتاوای صحابه را حتی بر روایات منقوله از رفتار پیامبر ترجیح می‌داده ‌است و برای این کار استدلال می‌کرده که فتاوای صحابه قطعاً ناشی از امر پیامبر بوده ‌است و این مسأله یکی از مواردی است که شافعی ـ شاگرد مالک ـ بر مالک اعتراض کرده و می‌گوید: تو اصل را به جای فرع و فرع را به جای اصل قرار داده‌ای و فتاوای صحابه را که به‌واسطه باید ناشی از امر نبی شناخته شوند، مقدم بر روایاتی می‌دانی که مستقیماً نص نبی را حکایت می‌کنند».[xxxvii]

ابوزهره سپس به شرح قیاس از دیدگاه مالک پرداخته و می‌نویسد: «قیاس نزد مالک شامل قیاس اصطلاحی- که عبارت است از الحاق حکم موضوع غیر منصوص به حکم موضوعی که منصوص است، به واسطه اشتراکی که آن دو موضوع در علت حکم دارند ـ و استحسان است… اگر قیاس اقتضا کند که حکم موضوعی ملحق به حکم معین منصوص شود، ولی مصلحت آن موضوع به خصوص، غیر از آن باشد، به آن مصلحت حکم می‌شود و نام آن را استحسان می‌گذارد و این همان استحسان اصطلاحی است. و استحسان نزد مالک اعم است از استحسان اصطلاحی و آن‌چه با عنوان مصلحت مرسله شناخته می‌شود که عبارت است از مصلحتی که دلیل خاصی بر اعتبار آن اقامه نشده‌ است و نصی هم بر الغاء آن وجود ندارد، به شرط آن که عمل به آن مصلحت، رافع حرج باشد و از جنس مصالحی باشد که در شریعت معتبر دانسته می‌شود. مالک استحسان را 9 دهم علم می‌دانسته است.[xxxviii]

ابوزهره سپس به یکی دیگر از اصول فقه مالک اشاره کرده و می‌نویسد: «ذرایع از اصولی است که مالک به آن تمسک کرده ‌است و آن عبارت است از این‌که آن‌چه منجر به حرام می‌شود، حرام و آن‌چه منجر به حلال می‌شود حلال است».[xxxix]

 

بزرگان مالکیه

در هر کیش و مرامی، دانشمندانشان در رشد و تفوّق مذاهبشان تأثیر به‌سزایی دارند، در مذهب مالکیه نیز این تأثیر به صورت پررنگ دیده می‌شود؛ بر این اساس شایسته است در این بخش به برخی از عالمان تأثیرگذار مکتب مالکیه به اجمال اشاره شود:

  1. ابن صباغ؛ وی از اكابر عالمان مالكیه، و از بزرگان و مشاهیر اهل فضل و از أعاظم فقیهان دانشمندی است، و اسطوانه‌های علم یو محققاین بلند مرتبه ییدر مصنفات خود از او گزارش مى‏کنند.[xl]
  2. ابن عبد البر؛ او از مالكیه است، و كتاب‌های «التمهید فى الموطأ من المعانى و الأسانید» در شرح موطأ مالک بن انس که آن را در هفتاد جلد نوشته است، و کتاب «الإستذکار فى شرح مذاهب علماء الأمصار»، که تحریر و تلخیص از کتاب التمهید است، و کتاب «الانتفاء فى فضائل الثلاثه الائمه الفقهاء»، که آن را در باره امامان سه‌گانه مذاهب فقهى اهل سنت؛ یعنی مالک، شافعى و ابوحنیفه نوشته است، از یییادگارهای اوست.[xli]
  3. ابن حزم اندلسی؛ وی نخست بر مذهب شافعی و متعصب بر آن بود، اما بعد مذهب ظاهریه را انتخاب نمود و درس فقه مالكیه و کتابش «الموطأ» را تدریس نمود و به تنقیح مذهب داوود پرداخته و كتاب‌هایی در بسط و تفسیر آن نوشته‌است که در نهایت مذهب خاصی را برای خودش وضع نمود.[xlii]
  4. ابو عبدالله اصبغ بن الفرج؛ متولد مصر و فقیه مالكى بود كه فقه را نزد شاگردان امام مالک فرا گرفت و سال 225 قمری درگذشت.[xliii]
  5. ابو حفص عمر بن احمد بن محمد بن عیسى مالكی بوصیری، كه فقیهی مالكی مذهب بود‏.[xliv]
  6. هارون بن عتّاب بن بشر، أبو أیوب شذونی غافقی اندلسی؛ وی به سوی مشرق هجرت نمود و از أبی بكر انماطی، و صنّجی و أبی محمد طوسی و در مصر از قیسی تلمذ نمود. نفری می‌گوید: در اندلس، کسی أفضل از او نبود.[xlv]
  7. قاضی أبو إسحاق ازدی مالكی قاضی، شیخ و عالم بغداد بود.[xlvi]
  8. نوازلی فقیه مالكی از اهل سوس در مغرب؛ وی به مجموعه‌ای از فتاوایش که به «الأجوبة» نام‌گذاری شده، شهرت یافت.[xlvii]
  9. أبو إسحاق فقیه مالكی؛ او اهل مغرب بود، او در تستور متولد شد و در تونس رشد یافت و ریاست فتوای آن‌جا را عهده‌دار شد. بیشتر نامه‌ها و خطبه‌هایش در کتابی به نام «تعطیر النواحی بترجمة الشیخ سیدی إبراهیم الریاحی»، جمع‌آوری شده ‌است.[xlviii]
  10. یوسف بن حمّود بن خلف، أبو الحجّاج صدفی قاضی مالكی. از سرشناسان مالكیه مغرب. «مستعین»؛ خلیفه عباسی بعد از کشته شدن قاضی بن زوبع، او را به امر قضاوت منصوب نمود.[xlix]
  11. سراج الدین عبدالله بن عبدالرحمن شرمساحی مالكی؛ وی متصدی تدریس مالكیه در مستنصریه شد.[l]
  12. جمال الدین زواوی قاضی مالكیه[li] در دمشق.[lii]
  13. أحمد بن محمد بن الحسن بن علی بن زكریا بن دینار، معروف به ابن الصّوّاف، فقیه و شیخ مالکیه در بصره.[liii]
  14. و ابن فرحون صاحب كتاب «الدِّيبَاجُ الْمُذَهَّب فى معرفة أعْيانِ الْمَذْهَب».[liv]

 

کتاب‌های مالکیه

برخی از کتاب‌هایی که بنابر مذهب مالکیه و یا در توضیح مکتب مالکیه نوشته‌شده، عبارت هستند از:

  1. «المدونة» در 16 جزء که از معظم كتاب‌های مالكيه است. مؤلف آن: ابن القاسِم عبد الرحمن بن القاسم بن خالد بن جنادة عتقيّ مصري است که آن را از امام مالک گزارش کرده است.[lv]
  2. «الجامع» بنابر مذهب مالكيه، و بیش از دویست جزء بزرگ، در تشریح مسائل کتاب المدونه و تفريع بر آن، مؤلف: لَبِيدي عبدالرحمن بن محمد بن محمد بن عبد الرحمن، ابو القاسم حضرميّ لبيدي.[lvi]
  3. «كليات فقهية على مذهب المالكية»، مؤلف: ابن غازي محمد بن أحمد بن محمد بن محمد بن علي بن غازي عثماني مكناسي.[lvii]
  4. «تسهيل السبيل» في شرح مختصر خليل، در 8 جلد، بنابر فقه مالكيه، مؤلف: زَواوي إبراهيم بن فائد بن موسى زواوي قسنطيني.[lviii]
  5. «القوانين الفقهية في تلخيص مذهب المالكية»، مؤلف: ابن جُزَيّ الكَلْبي.[lix]
  6. «أشرف المسالك إلى مذهب مالك»، مؤلف: قَلَصَادي علي بن محمد بن علي قرشي بسطي.[lx]
  7. «أصول الفقه»، بنابر مذهب مالک، مؤلف: ابن مُجَاهد محمد بن أحمد بن محمد بن يعقوب بن مجاهد، أبو عبد‌الله طائي بغدادي.[lxi]
  8. «الإتفاق و الإختلاف» بر مذهب مالک، مؤلف: خُشَني محمد بن الحارث بن أسد خشنيّ قيرواني اندلسي، أبو عبد الله.[lxii]

اما مهم‌ترین آثار فقه مالکی

اولین آثار در فقه اسلامی، به مالک و شاگردان او منتسب است، هرچند در این آثار، مطالبی غیرفقهی شامل مطالب اعتقادی، باورهای عامیانه و تعلیماتی در خصوص سنت‌های رایج عربی نیز دیده می‌شود.

  1. مالک بن انس (93-179)، المُوَطّأ، قاهره، مؤسسة المختار، 2006م/1385ش.
  2. سَحنون بن سعید (160-240)،  المُدَوّنَةُ الکُبری، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1994م، این کتاب منبع آغازین فقه مالکی است.
  3. عُتبی، محمد بن احمد (؟-255)، العُتبیه او المُستخرَجَه مِن الاسمَعَه. چاپ شده در ضمن کتاب: «البیان و التحصیل و الشرح و التوجیه و التعلیل فی مسائل المستخرجه» ابن رشد، محمد بن احمد.
  4. قاضی عبدالوهاب، عبدالوهاب بن علی (362-422)، التلقین فی الفقه المالکی، تحقیق: محمد ثالث سعید الغانی، بیروت، دارالفکر، 2000م.
  5. ابن عبدالبَر، یوسف بن عبدالله (363-463)، الکافی فی فقه اهل المدینة المالکی، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1407ق.
  6. همو، الإستذکار: الجامع لمذاهب فقهاء الأمصار، تحقیق: عبدالمعطی امین قلعجی، قاهره، دارالوعی، 1993م.
  7. ابن رشد، محمد بن احمد (450-520)، المقدمات: مقدمات المُمَهّدات لبیان مَا اقتَضَته رسوم المدونة من الأحکام الشرعیات و التحصیلات المحکمات لأمهات مسائلها المشکلات، بیروت، دارالغرب الاسلامی، 1988م.
  8. همان، البیان و التحصیل و الشرح و التوجیه و التعلیل فی مسائل المستخرجه، و ضمنه المستخرجه من الأسمعه المعروفه بالعُتبیه لمحمد بن احمد عتبی (255)، بیروت، دارالغرب الاسلامی، 1985-1984م.
  9. ابن حاجب، عثمان بن عمر (570-646)، جامع الأمهات، تحقیق: عبدالرحمن الأخضر الأخضری، دمشق، بیروت، الیمامه، 2000م.
  10. قراقی، احمد بن ادریس (626-684)، الذخیرة، تحقیق: محمد الحجی، بیروت، دارالغرب الاسلامی، 1994م.
  11. ابن عسکر، عبدالرحمن بن محمد (644-732)، ارشاد السالک الی أشرف المسالک فی فقه الامام مالک، تحقیق رضوان محمد رضوان، الشرک الافریقیه، [بی تا].
  12. ابن جزی، محمد بن احمد (693-741)، قوانین الأحکام الشرعیه و مسائل الفروع الفقهیة، قاهره، عالم الفکر؛ المکتبه الزهریة للتراث، 1406ق/1985م.
  13. جندی، خلیل بن اسحاق (؟-776)، مختصر خلیل فی فقه امام الفقه دارالهجرة، تحقیق: طاهر احمد زاوی، بیروت، دارالمدارالاسلامی، 2004م.
  14. قروی، محمدعربی، الخلاصة الفقهیة علی مذهب السادة المالکیة، قاهره، دارالحدیث، 2005 م.
  15. زحیلی، وهبه (1932- 2015م)، الفقه المالکی المیسر، دمشق، دارالکلم الطیب،2000م.[lxiii]
  16. ابن فرحون صاحب كتاب «الدِّيبَاجُ الْمُذَهَّب فى معرفة أعْيانِ الْمَذْهَب».[lxiv]

 

گستره جغرافیایی مذهب مالکیه

مذهب مالک در شمال آفریقا، قطر، بحرین و کویت طرفدارانی دارد،[lxv] اهل مغرب نیز (از بعد از مصر تا مغرب)، مگر عده کمی از آنان، همه بر مذهب مالكی هستند.[lxvi]

انتشار مذهب مالکیه در حال حاضر:

در مغرب اقصى، الجزائر و تونس، هم‌اکنون مذهب مالكی غلبه دارد و در طرابلس لیبی، تعداد بسیاری بر مذهب مالكی هستند.[lxvii]

در فلسطین، مذهب مالکی، بعد از شافعی، حنبلی، حنفی در ردیف چهارم قرار دارد.

در عراق از میان مذاهب چهارگانه اهل سنت، مذهب مالکی، بعد از حنفی و شافعی در ردیف سوم قرار دارد.

اهل حجاز شافعی و حنبلی هستند که البته عده‌ای نیز حنفی و مالكی می‌باشند.

در قطر و بحرین، بیشتر سنی‌هایشان مالكی هستندو حنابله‌اش از مهاجران نجد به آن‌جا می‌باشند.

غالب اهل سنت احساء عربستان بر مذهب حنبلی و مالكی هستند.

در كویت نیز غلبه با مالكیه است.‏[lxviii]

 

کتاب‌نامه مقاله مالکیه

  1. قرآن کریم.
  2. ابن جوزی، عبدالرحمن بن على؛ المنتظم فى تاريخ الأمم و الملوك؛‏ محقق: عطا، محمد عبدالقادر/ عطا، مصطفی عبدالقادر؛ دارالکتب العلمیة، چاپ اول، بیروت، ۱۴۱۲ق.
  3. ابن ‌‏جوزی، عبدالرحمن بن علی؛ صفة الصفوة؛ محقق: ابراهیم محمد رمضان/ سعید محمد لحام؛ دارالکتب العلمیة، منشورات محمد علی بیضون، بیروت‏، ۱۴۲۳ق.
  4. ابن حزم اندلسی، أبو محمد على‏؛ جمهرة أنساب العرب؛ تحقيق: لجنة من العلماء؛ دار الكتب العلمية، چاپ اول، بيروت، 1403ق/ 1983م.
  5. ابن خلدون، عبد الرحمن بن خلدون؛ مقدمه ابن خلدون (پاورقی)؛ ترجمه: پروين گنابادى، محمد؛ انتشارات علمى و فرهنگى، چاپ هشتم، تهران، 1375ش.
  6. ابوزهره، محمد؛ تاریخ المذاهب الاسلامیة، دارالفکرالعربی، بیروت، بی‌تا.
  7. بحرانی، سید هاشم؛ غاية المرام و حجة الخصام في تعيين الإمام من طريق الخاص و العام؛ تحقيق: عاشور، سيد على؛ مؤسسة التأريخ العربي‏، چاپ اول، بيروت‏، 1422ق‏.
  8. پاکتچی، احمد؛ «اسلام»، دایرة المعارف بزرگ اسلامی؛ مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، ۱۳۷۷ش.
  9. پاکتچی، احمد؛ «اسلام»، دایرة المعارف بزرگ اسلامی؛ مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 8، تهران، ۱۳۷۷ش.
  10. پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی).
  11. تميمي سمعانى، عبدالكريم بن محمد؛ الأنساب؛ تحقيق: معلمی یمانی، عبد الرحمن بن يحيى؛مطبعة مجلس دائرة المعارف العثمانية، چاپ اول، حيدر آباد هند، 1382ق/1962م.
  12. جزرى، محمد بن محمد؛ غایة النهایة فی طبقات القراء؛ دارالصحابة للتراث، مصر‏، ۱۴۲۹ق.
  13. حسنى رازى،‏ سيد مرتضى بن داعى؛ ‏تبصرة العوام في معرفة مقالات الأنام؛ تصحيح: اقبال آشتيانى‏، عباس؛ انتشارات اساطير، چاپ دوم، تهران‏، 1364ش‏.
  14. حسینی تهرانی، سید محمد حسین؛ امام شناسى؛ علامه طباطبايى‏، چاپ سوم‏، مشهد، 1426ش.
  15. حسينى، محمد؛ معجم المصطلحات الأصولية؛ مؤسسة العارف للمطبوعات‏، چاپ اول، بيروت‏، 1415ق‏.
  16. خاتمی، احمد؛ فرهنگ علم كلام؛ انتشارات صبا، چاپ اول‏، تهران‏، 1370ش.
  17. ذهبی، شمس الدين محمد بن احمد؛ تاريخ الإسلام و وفيات المشاهير و الأعلام؛ تحقيق: تدمرى، عمر عبد السلام؛ دار الكتاب العربى، چاپ دوم، بيروت، 1413ق/1993م.
  18. رضوانی، علی اصغر؛ شيعه شناسى و پاسخ به شبهات؛ نشر مشعر، چاپ دوم، تهران‏‏، 1384ش.
  19. زرکلی، خیر الدین؛ الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربين و المستشرقين؛ دار العلم  للملايين، چاپ هشتم، بيروت، 1989م.
  20. سایت المکتبة الشاملة، «مالک بن انس».
  21. سایت آثار برتر.
  22. سبحانی، جعفر؛ موسوعة طبقات الفقهاء؛ مؤسسه امام صادق (ع)، قم، ۱۴۱۸ق.
  23. عكري حنبلي دمشقي، ابن العماد شهاب الدين؛ شذرات الذهب في اخبار من ذهب؛ تحقيق: الأرناؤوط؛ دار ابن كثير، چاپ اول، بيروت/ دمشق، 1406ق/1986م.
  24. کحاله، عمر رضا؛ معجم المؤلفین؛ دار إحیاء التراث العربی‏، بیروت‏، ۱۳۷۶ق.
  25. گرجی، ابوالقاسم؛ تاریخ فقه و فقها؛ مؤسسه سمت،‌ چاپ سوم، تهران‌، 1421ق‌.
  26. مدکور، محمد سلام؛ مناهج الإجتهاد فی الإسلام؛ مطبوعات جامعة الکویت، کویت، 1977م.
  27. مغنيه، محمد جواد؛ الفقه على المذاهب الخمسة؛ دار التيار الجديد- دار الجواد‌، چاپ دهم، بيروت،1421ق.‌
  28. مقدسى، مطهر بن طاهر؛ آفرينش ‏و تاريخ؛ ترجمه: شفيعى كدكنى، محمد رضا؛ آگه، چاپ اول، تهران، 1374ش.
  29. موسوى زنجانى، سيد ابراهيم؛ عقائد الإمامية الإثني عشرية؛ مؤسسة الأعلمي، چاپ سوم‏، بيروت‏، 1413ق.
  30. مير سيد حامد حسين؛ عبقات الأنوار في إثبات إمامة الأئمة الأطهار؛ كتابخانه اميرالمؤمنين‏، چاپ دوم، اصفهان‏، 1366ش‏.
  31. نووى، یحیى بن شرف‏؛ تهذیب الأسماء و اللغات؛ مصحح: عامر غضبان؛ دارالرسالة العالمیة، دمشق، ۱۴۳۰ق.

 

 

 

[i]. گرجی، ابوالقاسم، تاریخ فقه و فقها، ص ۸۴.

[ii]. تميمي سمعانى، عبد الكريم بن محمد، الأنساب، تحقيق: معلمی یمانی، عبد الرحمن بن يحيى، ج ‏12، ص 46؛ خاتمی، احمد، فرهنگ علم كلام، ص 199.

[iii]. الأنساب، ج ‏12، ص 46؛ فرهنگ علم كلام، ص 199.

[iv]. تاریخ فقه و فقها، ص ۸۴.

[v]. بحرانی، سید هاشم، غاية المرام و حجة الخصام في تعيين الإمام من طريق الخاص و العام، تحقيق: عاشور، سيد على، ج ‏6، ص 52.

[vi]. نووى، یحیى بن شرف، تهذیب الأسماء و اللغات، مصحح: عامر غضبان، ص ۳۰۱.

[vii]. سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج ۱، ص ۳۷۶.

[viii]. جزرى، محمد بن محمد، غایة النهایة فی طبقات القراء، ج ۴، ص ۱۷۵۹.

[ix]. سایت المکتبة الشاملة، «مالک بن انس».

[x]. همان.

[xi]. پاکتچی، احمد، «اسلام»، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱، ص ۸۴.

[xii]. همان.

[xiii]. ابن‌‏جوزی، عبدالرحمن بن علی، صفة الصفوة، محقق: ابراهیم محمد رمضان/ سعید محمد لحام، ج ۲، ص ۱۲۱.

[xiv]. سایت المکتبة الشاملة، «مالک بن انس».

[xv]. ابن جوزی، عبدالرحمن بن على، المنتظم فى تاريخ الأمم و الملوك،‏ محقق: عطا، محمد عبدالقادر/ عطا، مصطفی عبدالقادر، ج ۹، ص ۴۵.

[xvi]. کحاله، عمر رضا، معجم المؤلفین، ج ۸، ص ۱۶۸.

[xvii]. حسنى رازى،‏ سيد مرتضى بن داعى، ‏تبصرة العوام في معرفة مقالات الأنام‏، تصحيح: اقبال آشتيانى‏، عباس، ص 96.

[xviii]. إبراهيم بن علي ابن فرحون، فقیه مالکی و صاحب كتاب «الدِّيبَاجُ الْمُذَهَّب فى معرفة أعْيانِ الْمَذْهَب».

[xix]. الأَوْزاعي (88- 157) عبد الرحمن بن عمرو بن يحمد الأوزاعي، از قبیله اوزاع، در فقه و زهد امام منطقه شام بود، او در بعلبكّ متولد شد، و در بقاع نشو . نمو یافت، و ساكن بيروت شد و در همان‌جا وقات کرد. و مقام قضاوت به وی پیشنهاد شد، اما او نپذیرفت. اوزاعي در شام منزلت بزرگی داشت، حتی گفته شده که منزلت وی از منزلت سلطان یش‌تر بود. در اندلس تا زمان حکم بن هشام آرا حول محور نظرات او می‌چرخید، زرکلی، خیر الدین، الأعلام، ج ‏3،ص 320.

[xx]. ابوزهره، محمد، تاریخ مذاهب اسلامی، ص 432.

[xxi]. مقدسى، مطهر بن طاهر، آفرينش ‏و تاريخ، ترجمه: شفيعى كدكنى، محمد رضا، ج ‏1، ص 96 و ج ‏2، ص 832.

[xxii]. همان.

[xxiii]. رضوانی، علی اصغر، شيعه شناسى و پاسخ به شبهات، ج ‏1، ص 210.

[xxiv]. مغنيه، محمّد جواد، الفقه على المذاهب الخمسة، ج 1، ص 110.‌

[xxv]. مؤمنون‏، 5 و 6.

[xxvi]. حسینی تهرانی، سید محمد حسین، امام شناسى، ج ‏16-17، ص 468.

[xxvii]. «المصالح المرسلة: هي المصالح التي لم يشرع الشارع حكما لتحقيقها و لم يدل دليل شرعي على اعتبارها أو إلغائها، و سميت مرسلة لأنها مطلقة غير مقيدة بدليل اعتبار و لا دليل إلغاء، اي كل ما يراه المجتهد مصلحة عامة لغالب الناس»، حسينى، محمد، معجم المصطلحات الأصولية، ص 147‏.

[xxviii]. «القياس: هو اثبات حكم في محل بعلة لثبوته في محل آخر بتلك العلة. و بكلمة أخرى: اي الحاق واقعة لا نصّ على حكمها، بواقعة ورد نص بحكمها في الحكم الذي ورد به النص»، همان، ص 131.

[xxix]. «سد الذرائع: اي منع الوسائل المؤدية الى المفاسد»، همان، ص 91.

[xxx]. «الإجماع: – اتفاق خاص. اتفاق المجتهدين من أمة محمد (ص) بعد وفاته في عصر من العصور على حكم شرعي.  (جمهور علماء السنة) – اتفاق أهل الحل و العقد من المسلمين على حكم. – اتفاق جماعة يكون لاتفاقهم شأن في اثبات الحكم الشرعي. – اتفاق عدد كبير من أهل النظر و الفتوى في الحكم بدرجة توجب إحراز الحكم الشرعي»، همان، ص 12 و 13.

[xxxi]. «الاستحسان: – العدول بحكم المسألة عن نظائرها لدليل خاص من كتاب او سنة. -ما يستحسنه المجتهد بعقله. – دليل ينقدح في نفس المجتهد لا يقدر على التعبير عنه»، همان، ص 18 و 10.

[xxxii]. «الاستصحاب: – استبقاء الحكم الذي ثبت بدليل من الماضي قائما في الحال حتى يوجد دليل غيره. – إبقاء ما كان (أصل عملي) أو حكم الشارع ببقاء اليقين في ظرف الشك من حيث الجري العملي»، همان، ص 21.

[xxxiii]. مدکور، محمد سلام، مناهج الاجتهاد فی الاسلام، ص ۶۱۳ – ۶۱۶؛ پاکتچی، احمد، «اندیشه‌های فقهی در سده‌های ۲ و ۳ ق»، ص ۴۴۵.

[xxxiv]. ابوزهره، محمد، تاریخ مذاهب اسلامی، ص 423.

[xxxv]. همان، ص 425.

[xxxvi]. همان، ص 426.

[xxxvii]. همان، ص 427.

[xxxviii]. همان.

[xxxix]. همان، ص 429.

[xl]. مير سيد حامد حسين، عبقات الأنوار في إثبات إمامة الأئمة الأطهار، ج ‏9، ص 184 و 185‏.

[xli]. همان، ج ‏13، ص 347؛ پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی)، «معرفی ابن عبدالبر».

[xlii]. ابن حزم اندلسی، أبو محمد على، جمهرة أنساب العرب، مقدمة، تحقيق: لجنة من العلماء، ص 3.

[xliii]. ابن خلدون، عبد الرحمن بن خلدون، مقدمه ابن خلدون (پاورقی)، ترجمه: پروين گنابادى، محمد، ج ‏2، ص 917.

[xliv]. تميمي سمعانى، عبد الكريم بن محمد، الأنساب، تحقيق: معلمى يمانى، عبد الرحمن بن يحيى، ص 361.

[xlv]. ذهبی، شمس الدين محمد بن احمد، تاريخ الاسلام و وفيات المشاهير و الأعلام، تحقيق: تدمرى، عمر عبد السلام، ج 27، ص 44.

[xlvi]. همان، ج ‏21، ص 122.

[xlvii]. زرکلی، خیر الدین، الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و  المستعربين و المستشرقين، ج 1، ص 54.

[xlviii]. همان،ص 48.

[xlix]. تاريخ الإسلام و وفيات المشاهير و الأعلام، ج ‏29، ص 315.

[l]. همان، ج 46، ص 14.

[li]. همان، ج 51، ص 25.

[lii]. همان، ج 50، ص 36.

[liii]. همان، ج‏ 33، ص 329؛ عكري حنبلي دمشقي، ابن العماد شهاب الدين، شذرات الذهب في اخبار من ذهب، تحقيق: الأرناؤوط، ج 5، ص 395.

[liv]. حسينى تهرانى، ‏سيد محمد حسين، ‏امام شناس، ج ‏16-17، ص 598.

[lv]. زرکلی، خیر الدین، الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و  المستعربين و المستشرقين، ج 3، ص 323.

[lvi]. همان، ص 326.

[lvii]. همان، ص 336.

[lviii]. همان، ج 1، ص 57.

[lix]. همان، ج 5، ص 325.

[lx]. همان، ص 10.

[lxi]. همان، ص 311.

[lxii]. همان، ج 6، ص 75.

[lxiii]. برگرفته از: سایت آثار برتر.

[lxiv]. حسينى تهرانى، ‏سيد محمد حسين، ‏امام شناس، ج ‏16-17، ص 598.

[lxv]. پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله مکارم شیرازی.

[lxvi]. تميمي سمعانى، أبو سعيد عبدالكريم بن محمد بن منصور، الأنساب، تحقيق: معلمی یمانی، عبد الرحمن بن يحيى، ج ‏12، ص 46.

[lxvii]. منطقه ای در جنوب غربی جزيره سيلان، به نام «محل دیب» است که به گفته زرکلی، اهل آن مالکی مذهب بودند. زرکلی در شرح حال جمال الدین المحلّی می‌نویسد: «وی فقیه، فاضل، و اهل «محل دیب» است که به صورت «محلدیب» هم نوشته می‌شود. محل دیب در منطقه جنوب غربی جزيره سيلان است که اهل آن مالکی مذهب بودند، و جمال الدين المحلي اول کسی بود که پیروان مذهب شافعیه را در آن بلاد داخل نمود». زرکلی، خیر الدین، الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربين و المستشرقين، ج ‏6، ص 7.

[lxviii]. این مطالب از أسد حيدر در كتابش «الإمام الصادق (ع)»، ج 1، ص 208، به نقل از أحمد تيمور باشا در كتابش «نظرة تاريخية، ص 42»، گزارش شده ‌است. موسوى زنجانى، سيد ابراهيم، عقائد الإمامية الإثني عشرية، ج ‏3، ص 101 – 103.