searchicon

کپی شد

توسل به حضرت عباس (علیه السّلام)

باب الحوائج به معنای درگاه نیازها است و مجازاً به معنای درگاهی است که در آن نیازها برآورده می‌شود.[1] این اصطلاح در احادیث رسیده از امامان شیعه (علیهم السلام) به‌کار نرفته است، ولی در فرهنگ عمومی شیعیان برای برخی از خاندان اهل بیت به‌کار می‌رود. فرهنگ سخن و لغت‌نامه دهخدا این لقب را برای دو نفر به‌کار برده‌اند: امام موسی کاظم (علیه السلام) امام هفتم شیعیان[2] و حضرت عباس فرزند امام علی (علیهما السلام) و پرچمدار امام حسین (علیه السلام) در واقعه عاشورا در مورد حضرت اباالفضل (علیه السلام) دلیل خاصی وارد نشده که آو را ملقب به باب الحوائج کرده باشد.[3]

او به‌واسطه کاری که در واقعه کربلا کرد، نزد خداوند دارای مقام و منزلت و آبرو شد. عباس بن علی‌ (علیهما السلام)، در کربلا مبتلا به آزمونی سخت شد. در حدیث امام صادق (علیه السلام) در مورد ایشان آمده است: «… و أبلی بلاء حسنا …»؛ «… و او نیک آزمایش داد …»،[4] وی ایثار و جانفشانی کرد و سرفراز بیرون آمد.

همین مقام و منزلت در پیشگاه خداوند موجب شده مردم به او متوسل شده و حوائجی را که از او طلب می‌کنند به اذن و اراده الهی برآورده شود؛ لذا یکی اموری که در رابطه با آن‌حضرت مورد بحث قرار می‌گیرد، بحث توسل به ایشان است.

آن‌چه را که می‌شود قطعی به‌حساب آورد، این است که اکثر قریب به اتفاق شیعیان و بخشی از اهل سنت که اعتقاد به صاحب کرامت بودنِ اهل بیت دارند، به حضرت عباس (علیه السلام) توسل جسته و او را واسطه بین خود و خداوند قرار می‌دهند.

در این مقال مختصر به یک نمونه از مواردتوسل به آن حضرت که به دستور امام مهدی (علیه السلام) صورت گرفته، اشاره می شود: «حضرت آیةالله العظمی مرعشی نجفی (قدس سره) فرمود: یکی از علمای نجف اشرف که مدّتی به قم آمده بود، برای من نقل کرد: برای رفع مشکلی به مسجد مقدّس جمکران رفتم. درد دلم را در عالم معنا به حضرت ولی عصر (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) عرض کردم و از او خواستم که وساطت کرده، از درگاه خدا شفاعت کند تا مشکل من حل شود. برای این منظور، به طور مکرّر به مسجد جمکران رفتم، ولی نتیجه ای نگرفتم. تا اینکه روزی در آن مسجد در هنگام نماز، دلم شکست و خطاب به امام زمان (علیه السلام) عرض کردم: مولاجان! آیا جایز است که در محضر شما باشم و به دیگری متوسّل شوم؟ شما امام من هستید! آیا زشت نیست با وجود امام، حتی به علمدار کربلا قمربنی هاشم (علیه السلام) متوسّل شوم و او را نزد خدا شفیع قرار دهم؟

این عالم می گوید: از شدّت ناراحتی بین خواب و بیداری بودم، ناگهان با چهره نورانی قطب عالم امکان حضرت حجّت (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) رو به رو شدم. بی درنگ سلام کردم. حضرت جواب سلامم را داد و فرمود: «نه تنها زشت نیست و از اینکه به علمدار کربلا متوسّل شوی، ناراحت نمی شوم؛ بلکه شما را نیز راهنمایی می کنم که هنگام توسّل به علمدار کربلا چه بگویی؟! هنگامی که برای روای حاجت به آن حضرت متوسّل شدی، بگو: یا اباالغوث ادرکنی؛ (ای پدر پناه دهندگان! به فریادم برس و به من پناه ده!)».[5]

[1]. انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، ص 705.

[2]. دهخدا، علی اکبر، لغت‌نامه، ذیل کلمه «باب الحوائج».

[3]. همان؛ محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص 316.

[4]. ابن عنبه حسنى‏، احمد بن علی، عمدة الطالب في أنساب آل أبى طالب‏، ص 327.‏

[5]. حسینی طوقی، بشیر، کرامات باب الحوائج حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام)، ص 45 و 46.