Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

تعامل متقابل عالمان شیعی و حاکمان آل‌بویه

شیعه بعد از قرن‌ها مبارزه، از اواسط قرن چهارم، به‌واسطه تشكیل حكومت‌های محلی از برخی محدودیت‌های سیاسی رهایی یافته و توانست در عرصه‌های علمی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ظهور و بروز داشته باشد. به‌ویژه با شكل‌گیری دولت شیعی آل‌بویه در بغداد (مركز خلافت اسلامی)، از اقتدار خلافت عباسی كاسته و قدرت سیاسی اجتماعی شیعه افزایش یافت. دولت‌مردان آل‌بویه در راستای تعظیم شعائر مذهبی شیعیان؛ هم‌چون عزاداری روز «عاشورا»، بزرگ‌داشت «عید غدیر خم» و برپایی «نماز عیدین»، فضای مناسب و رسمی جهت ترویج فرهنگ شیعه ایجاد كردند.

با مهاجرت بزرگانی؛ مانند «شیخ كلینی»، «شیخ صدوق» و «شیخ مفید» به‌بغداد و هم‎چنین «سید مرتضی» که بعد از ایشان مرجعیت جامعه شیعه را عهده‌دار شد، دامنه فعالیت‌های علمی و فرهنگی آن‌ها در این شهر گسترش یافت و به‌تشكیل و تأسیس و احیاناً توسعه حوزه‌های علمی و نشر معارف پرداخته و از این فرصت به‌دست‌آمده، نه تنها برای توسعه فعالیت علمی استفاده كردند، بلكه با پذیرش برخی از مسؤولیت‌ها در حكومت آل‌بویه، آنان را حمایت و هدایت می‌كردند.

«صاحب بن عباد»؛ از علمای شیعه امامی؛ وزیر «مؤیدالدوله دیلمی» بود و با اختیارات وسیع به‌امور مسلمانان به‌خصوص شیعیان رسیدگی می‌كرد.

«ركن‌الدوله دیلمی»، از حاكمان آل‌بویه با «شیخ صدوق»، مناسبات گرمی داشت، هم‌چنین «معزالدوله» نیز مسائل فقهی و حكومتی خود را از «ابن جنید اسكافی» و دیگر علمای طراز اول شیعه امامیه دریافت و حكومت را براساس دیدگاه‌های فقهی آنان اداره می‌كرد.[1]

 

[1]. برگرفته از: سالاريه، صفورا، انديشه سياسي سيد مرتضي در تعامل با حكومت آل‌بويه، حكومت اسلامي / سال بيست و سوم، شماره 2، ص 178 و 179.