کپی شد
اساتید شافعی
«محمد بن ادریس شافعى» در طول زندگی علمی خود از استادان متعدد و متبحری استفاده کرده است. وی مراتب فقهى را از «مالک بن انس » و مراتب حديثى را از «محمد بن شيبانى» فرا گرفته است.[1] او به منظور فرا گرفتن درس تفسیر و حدیث، به محضر سفیان بن عیینه [2]و برای فرا گرفتن درس فقه و احکام دین، به محضر مسلم بن خالد زنجی شتافت. [3]و در همین زمان در تفسیر به درجهای رسید که بزرگترین استاد تفسیر مکه؛ «سفیان بن عیینه»، هرگاه سؤالی در زمینه تفسیر آیهای پیش میآمد به وی اشاره میکرد و میگفت: از این نوجوان بپرسید.
شافعی در ابتدا به شعر و ادبیات عرب علاقه نشان داد، اما پس از مدّتی به فقه علاقهمند شده و به یادگیری آن پرداخت.[4] او در مکه نزد مسلم بن خالد زنجی؛ مفتی بزرگ مکه، فقه را آموخت.
مالک بن انس یکی از فقهای اربعه اهلسنت، استاد شافعی[5] بوده است. وی به مدینه رفته و شاگرد مالک بن انس گردید.[6] شافعی تا وفات مالک در سال ۱۷۹ قمری در مدینه باقی ماند و پس از آن به یمن رفت.[7]
او در یکی از سفرهایش به بغداد با محمد بن حسن شیبانی که دوست ابوحنیفه بود، همراه شد و با روشهای فکری و فقهی حنفی نیز آشنا شد و توانست از آن در فقه خود استفاده کند.[8] «امام شافعى میگويد: از علم شيبانى يک بار شتر استفاده نمودم».[9]
وی برای به دست آوردن حدیث به شهرهای مختلف سفر میکرد.[10]
شافعی در علم فقه و احکام دین به حدی از تخصص و آگاهی رسید که مسلم بن خالد زنجی، بزرگترین استاد فقه، در بیست سالگی، وی را به فتوا دادن مجاز نمود و خطاب به او گفت: «ای ابا عبدالله کار فتوا دادن را آغاز کن، به خدا وقت آن فرا رسیده است که تو این وظیفه را انجام دهی».[11]
شافعی در ابتدا به شعر و ادبیات عرب علاقه نشان داد و در کسب این علم تلاش بسیار کرد.[12] او هفده سال در میان قبیله هذیلیان زندگی کرد که از فصیحترین قبائل عرب به شمار میرفتند و در جستجوی شعر و لغت، سفری به یمن نیز داشت.[13] استعداد او موجب شد تا در شعر و فصاحت کلام، رشد بسیاری داشته باشد.[14]
شافعی شعر نیز میسرود. او در شعر خود به برخی مفاهیم خاص شرعی پرداخته است. همچنین اشعاری در مورد اهلبیت پیامبر (علیهم السلام) نیز از او وجود دارد. شافعی اشعار بسیاری در مورد مفاهیم اخلاقی سروده است.[15]
وی خود را شاعر نمیدانست و معتقد بود اگر شعر در شأن علماء بود، او شاعرتر از «لبید»؛ شاعر معروف عرب میبود.[16]
[1]. فيروز آبادى، سید مرتضی، فضائل پنج تن در صحاح ششگانه اهل سنت، ترجمه: ساعدى خراسانى، محمد باقر،ج 4، ص 375 .
[2]. بزرگترین استاد فقه در شهر مکه در آن زمان.
[3]. احمدیان، عبدالله، امام شافعی، ص 25.
[4]. بیهقی، احمد بن حسین، احکام القرآن، ص ۱۰ و ۱۱.
[5]. احکام القرآن، ص۱۱؛ ابن خلدون، عبد الرحمن، تاريخابنخلدون، ترجمه: پروين گنابادى، محمد، ج 6، ص 491.
[6]. همان، ص۱۱.
[7]. امین، احمد، ضحی الإسلام، ص ۲۱۹.
[8]. همان، ص ۲۲۰.
[9]. بلعمى، ابوعلی محمد، تاريخنامه طبرى، تحقيق: روشن، محمد، ج 5، ص 1604.
[10]. همان، ص 221. .
[12]. احکام القرآن، ص ۱۰ و۱۱.
[13]. امیدی، جلیل، «نگاهی به مضامین و موضعات دیوان شافعی»، مجله مقالات و بررسیها، دوره 33، شماره ۶۸، ص ۱۷۲.
[14]. همان.
[15]. همان، ص ۱۷۶.
[16]. همان، ص ۱۷۵، با استفاده از سایت ویکی شیعه.