searchicon

کپی شد

عصمت انبیاء و دلیل آن

در مورد عصمت انبيا قبل از تمسك به ظاهر آيات قرآن، توجه به اين نكته ضرورى خواهد بود كه چون بين عقل قطعی و وحى تنافى وجود ندارد، لازم است آيات به گونه اى معنا شود كه با حكم قاطع عقل، تعارض نداشته باشند.

در خصوص عصمت انبيا، تنها يك دليل عقلى را ذكر مى‏كنيم. محقق طوسى (‏ره) با عبارتى موجز مى‏فرمايد: “عصمت براى نبى لازم است تا اطمينان به وى حاصل شود و در نتيجه، غرض حاصل گردد”[1]. بنابراين، لزوم عصمت انبيا به دليل وثوق به انبیا است.

برخى از محققان دليل عصمت انبيا را چنين مى‏فرمايند: “وقتى وجود خداوند – با همه صفات جمال و جلال او – ثابت شد و وحى ممكن و نبوت عامه اثبات گرديد، مطلب ديگرى كه عقل به آن حكم خواهد كرد، لزوم عصمت انبيا در دريافت و ابلاغ وحى مى‏باشد، يعنى خدايى كه براى هدايت بندگان، پيامبرى را بر مى‏گزيند، ضرورتاً پيامبرى كه از هر گونه سهو و نسيان – چه رسد به عصيان – در دريافت و ابلاغ وحى معصوم باشد، خواهد فرستاد؛ زيرا در غير اين صورت با حكمت نبوت و انزال كتب و ارسال رسل – كه ريشه در حكمت آفرينش دارد – سازگار نخواهد بود. حكمت برانگيختن رسولان، هدايت ناس است و راهنمايى مردم در صورتى حاصل مى‏شود كه پيام آور خدا از خطا و سهو و نسيان در دريافت و رساندن وحى معصوم باشد.

اين اصل كلامى ريشه در صفات الاهى، از جمله علم و قدرت و حكمت آفرينش، حكمت تشريع، و بالاخره تنزه خداوند از هرگونه قبح، ظلم و عبث دارد. اگر رسولى در دريافت يا رساندن وحى خطا كند، جهل يا عجز و يا ناشايستگى در كار ربوبى را نشان خواهد داد، بلكه اگر پيامبرى ضرورتاً معصوم نباشد، يا در هدايت وى اشتباه عمدى يا سهوى رخ خواهد داد و يا لااقل، امت اعتماد لازم بر خصوص پيامبرى او، يا الاهى بودن همه‏ى تكليف و پيام هايش نخواهند داشت. در قسم اوّل، اغرا به جهل و گمراهى مردم و در صورت دوم، لغو و عبث لازم مى‏آيد و ساحت مقدس ربوبى از هر دو امر منزه است”.[2]


[1] محقق طوسى، نصيرالدين، تجريد الاعتقاد، ص 155، مؤسسه امام صادق (ع)، قم، 1375.

[2] استاد هادوى تهرانى، مهدى، مبانى كلامى اجتهاد، ص 81، مؤسسه‏ى فرهنگى خانه خرد، قم، چاپ اول، 1377.