کپی شد
اقدامات سیاسی حکومت آلبویه
حکومت شیعی آلبویه، در قرن چهارم و پنجم هجری، بر بخش بزرگی از جغرافیای جهان اسلام تسلط داشتند و بیش از یک قرن حکومت کردند. آنها توانستند با ایجاد «رنسانس اسلامی»، سهم مهمی در راستای تمدنسازی اسلامی ایفا کنند.[1] ایجاد این رنسانس، مبتنی بر سیاستهایی بود که عبارتند از:
- سیاست وحدت و همزیستی مسالمتآمیز
سیاست ایجاد وحدتاسلامی و همزیستی دینی و مسالمتآمیز میان مسلمانان و اقلیتهای دینی، یکی از اولویتهای دینی و از دغدغههای اصلی و همیشگی اهلبیت (علیهمالسلام) بوده است؛ از این رو آلبویه بهعنوان یک حکومت شیعی، پس از بهقدرت رسیدن در قرن چهارم هجری، سیاست همزیستی دینی و شهروندی را در پیش گرفته و تمامی تلاش خود را در جهت تقویت بنیانهای امت واحد اسلامی بهکار بردند. اقوام، اقلیتهای دینی و مذاهب مختلف اسلامی، در سراسر قلمرو حکومت آلبویه، با پراکندگی قابل توجهی زندگی میکردند. حضور آنان به عنوان شهروند کشور اسلامی پذیرفته شده بود. تاریخ نشان میدهد که بویهیان، هه اقلیتها را به عنوان «شهروند» پذیرفته بودند و در مقابل آنان، رفتارهای احترامآمیز داشتند. اعطای «آزادی اجتماعی» از سیاستهای اصلی آلبویه بود که نسبت به اقلیتها به اجرا در آمد.[2] آل بویه به دلیل اختلافات قومی و ایدئولوژی با دیگر رقبا، سیاست تساهل و تسامح را در پیش گرفتند.[3]
- برقراری عدالت
«برقراری عدالت» در جامعه و میان همه شهروندان، یکی دیگر از سیاستهای اصلی آلبویه بود که برای تحقق آن تلاش میکردند. عدالت در اینجا؛ به معنای برخورداری شهروندان از حقوق شهروندی برابر و یکسان است: برابری در برخورداری از خدمات بهداشت و سلامت، کسب و کار، تجارت، خدمات شهری، خدمات علمی و فرهنگی، کشاورزی، توسعه و نوسازی زیرساختها، رفتار برابر و عدم تبعیض در مجازات و برخورد قانونی.[4]
- برقراری امنیت
سیاست دیگر آل بویه، «برقراری امنیت» بود. یکی از چالشهای بزرگی که همواره بویهیان را آزار میداد، وجود نزاعهای فراوان میان شیعیان و اهل تسنن بود. در دوره آلبویه، برقرای آرامش و ثبات نسبی در زمان حکومت عضدالدوله و تا حدی «استاد هرمز»؛ وزیر بهاء الدوله روی داد، به طوری که آنها با تبعید، حبس و تهدید عوامل فتنه و نزاع، توانستند از شعلهورشدن درگیریها بکاهند.[5]
- مشارکت مردم در امور دولتی
سیاست دیگری که حکومت آل بویه به اجرا درآورد، مشارکت دادن مردم، اقوام، اقلیتهای دینی و مذاهب اسلامی، در امور دولتی بود. این سیاست، فراگیری گستردهای داشت، به طوری که افراد بر اساس تخصص و شایستگیهای خود، میتوانستند در امور دولتی به کار مشغول شوند. از این جهت فرصت اشتغال در امور دولتی برای همه وجود داشت.[6] نقل شده در حکومت آلبویه، کارگزارانی مسیحی، یهودی و مجوسی مشغول به کار بودند.[7]
- ابقای خلافت در بنیعباس
یکی دیگر از اقدامات سیاسی حاکمان آلبویه، بالاخص بنیانگذاران آن، ابقای خلافت در خاندان بنیعباس بوده است. آلبویه ضمن اینکه خلافت را در آل عباس حفظ نمودند، هرگاه لازم میدانستند، خلیفه را عزل کرده و فرد دیگری از بنیعباس را جایگزین او میکردند.[8] آل بویه پس از تصرف بغداد به رغم اختلافات مذهبی- نژادی با خلفای عباسی، بنا به ملاحظات سیاسی- فقهی از براندازی خلافت سنی عباسی خودداری کردند.
- دیوانسالاری توانمند
تکیه آلبویه بر دیوانسالاری توانمند، اقدامات عمرانی- فرهنگی و دوری از تعصبات مذهبی، عواملی مهم برای حفظ قدرت آنان بود.[9] آلبویه برای اداره قلمرو خود که شامل فارس، کرمان، عراق و خوزستان، ری و همدان و اصفهان میشد، به تشکیلاتی نیاز داشتند، که در ابتدا همانند خلفای عباسی عمل کردند، اما با قدرتگیری خود، نظام جدیدی را ایجاد کردند و حتی برخی از دیوانهای عباسی را در یکدیگر ادغام کردند؛ مانند آن که امور دیوان هزینه و خراج به دیوان وزارت سپرده شد. آنان دارای دیوانهای وزارت (دیوان مربوط به وزرای آلبویه و وظایف آنها)، رسائل (صدور فرمانهای حکومتی و برقراری ارتباطات داخلی و خارجی)، قضا (رسیدگی به اختلافات و دعاوی مردم)، سپاه (تشکیلات نظامی آلبویه) و بَرید (رساندن اخبار و اطلاعات به سلطان) بودند.[10]
[1]. محمدی صیفار، مهدی و همایون، محمد هادی، بررسی سیاستهای حکومت آلبویه در برخورد با تنوع فرهنگی و ارائه الگوی آن، معرفت فرهنگی اجتماعی، سال هفتم، شماره 4 (پیاپی 28)، ص 105، با اندکی تصرف.
[2]. همان، ص 128.
[3]. گراوند، مجتبی و سوری، ایرج، واکاوی پیامدهای حکومت آل بویه عراق بر ساختار سیاسی فرهنگی جهان اسلام، فصلنامه تاریخ نو، سال هفتم، شماره هجدهم، ص 3.
[4]. بررسی سیاستهای حکومت آلبویه در برخورد با تنوع فرهنگی و ارائه الگوی آن، ص 128.
[5]. همان، ص 129.
[6]. همان.
[7]. گلی زواره، غلامرضا، بررسی نقش دولت آلبویه در گسترش تشیع و عمران عتبات عراق، فصلنامه فرهنگ زيارت، ص 122.
[8]. ابن كثير، اسماعيل بن عمر، البداية و النهاية، ج 11، ص 212؛ ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، ديوان المبتدأ و الخبر فى تاريخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوى الشأن الأكبر، تحقيق: شحادة، خليل، ج 3، ص 522.
[9]. واکاوی پیامدهای حکومت آل بویه عراق بر ساختار سیاسی فرهنگی جهان اسلام، ص 3.
[10]. صابری نسب، اعظم، «بررسی ساختار اداری و کشورداری در دوره آلبویه»، سایت راسخون.