Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

کیفیت تشریع اذان نزد اهل سنت

در روایات اهل سنت، پیرامون كيفيت تشريع اذان، اموری وارد شده که نسبت دادن آنها به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) صحیح نمی‌باشد. خلاصه آن روایات این است:

رسول خدا (صلى اللَّه عليه و سلّم) به نماز جماعت خیلی اهتمام می‌ورزید و در این فکر بود که مردم را چگونه برای نماز جمع کند، در حالی که برخی از آن‌ها خانه‌هایشان دور، و میان مهاجران و انصار در کوچه‌های مدینه پراکندگی بود. پیامبر (صلی الله علیه و سلم) برای حل این مشکل با اصحاب مشورت نمود که پیشنهادهایی از سوی آنان داده شد:

  1. موقع داخل شدن وقت نماز، پرچمی بلند شود، وقتی که مسلمانان پرچم را دیدند به‌ یک‌دیگر خبر دهند، ولی این پیشنهاد برای پیامبر (صلی الله علیه و سلم) جالب نبود و حضرت آن را نپذیرفتند.
  2. به کارگیری قبع؛ یعنی استفاده از بوق يهود برای آگاه کردن مردم، که حضرت این پیشنهاد را نیز نپذیرفتند.
  3. استفاده از ناقوس، آن‌گونه که نصارى انجام می‌دهند. حضرت ابتدا از این پیشنهاد خوششان نیامد، ولی بعد دستور دادند چوبی درست کنند و بر آن (ناقوس) بزنند تا مردم مطلع و برای نماز تجمع کنند.
  4. و نیز گفته‌شده، حضرت در این فکر بودند که چگونه مردم را آگاه کنند، که عبداللَّه بن زيد آمد و به پیامبر (صلی الله علیه و سلم) خبر داد که او بین خواب و بیداری بوده که شخصی آمد و اذان را به او آموخت. عمر بن خطاب نیز بیست روز قبل همین صحنه را دیده بود، ولی کتمان کرده بود و آن‌گاه که به پیامبر (صلی الله علیه و سلم) خبر داد، حضرت فرمود: چه چیزی مانع خبر دادنت به من شد؟ عمر گفت: عبداللَّه بن زيد از من پیشی گرفت و من شرم کردم. رسول خدا (صلی الله علیه و سلم) به بلال فرمود: بلند شو ببین عبداللَّه بن زيد (در یاد دادن اذان) به تو چه امری می‌کند؟ پس عبداللَّه بن زيد (اذان را) به بلال آموخت و او یاد گرفت و اذان گفت.[1]

 

[1]. سبحانی، جعفر، الإنصاف في مسائل دام فيها الخلاف، ج ‏1، ص 129 و 130‏.