کپی شد
کتابهای حنفیه
کتابهایی بنابر مذهب حنفیه و یا در توضیح آنمکتب نوشتهشده، که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود:
- كتاب معروف «مسند ابوحنیفه» كه به مسند امام اعظم یا مسند «ابوحنیفه» معروف است. این مسند در علم فقه است و بعضى از بزرگان، احادیث آنرا به ابواب فقهیه مرتب ساختند.[1] این مسند حاوى مجموعه احادیثى است كه توسط شاگردان او و حنفىمذهبان بعدى تألیف شده است، كه امام مذهب ایشان آنها را در تعالیم خود بهكار مىبرده و به آنها استناد مىكرده است. غرض از تألیف این مسندها این بوده كه حنفىها براى مخالفان خود ثابت كنند كه استاد آنها از احادیث نبوى بسیار استفاده مىكرده است.[2]
- كتاب «الفقه الاكبر»[3] كه در الفهرست ابن الندیم و مآخذ بعدى به ابوحنیفه نسبت داده شده است. این كتابی عقیدتى است كه علم كلام مدرسى را در مراحل نخستین آن نشان مىدهد و احتمالا در نیمه اول قرن چهارم هجرى/ دهم میلادى، به رشته تحریر در آمده است.[4]
- كتاب «العالم و المتعلّم»، منقولاتى از این كتاب و كتب دیگر به ابوحنیفه منسوب است و در مجموعههاى گوناگونى گرد آمده است، كه همه آنها حول موضوعات مشابهى میچرخند.[5]
- كتاب «الاصل»،[6] «جامع كبیر»، «جامع صغیر» و «الزیادات» در فقه حنفى و فروع آن،[7] تألیف محمّد بن حسن شیبانى.
- «غنیة المفتی»، از یوسف بن أحمد سَجستانی فقیه حنفی.[8]
- «الفتاوی الطرسوسیة»، «ذخیرة الناظر فی الأشباه و النظائر» در فقه الحنفیة، «الفوائد المنظومة» و «وفیات الأعیان من مذهب أبی حنیفة النعمان» از طرسوسی إبراهیم بن علی بن أحمد بن عبد الواحد ابن عبد المنعم.[9]
- «تحفة السائل إلى أجوبة المسائل» در پاسخ به 300 سؤال نوشته شده است و «العقود المفصلة فی الجمع بین القدوری و التكملة»، از أحمد بن محمد بن حسن بن علی بن محمد عبّاسی.[10]
- «ذیل الفرائد البهیة لمحمود حمزة» در فقه حنفیه، «الفرائد الدریة فی شرح الاجرومیة»، «شرح مجمع البحرین لابن الساعاتی» در فقه حنفی و «شرح مجلة الأحكام الشرعیة» کتابی مطول که به «كتاب الإقرار» خاتمه یافت، از جرجس صَفا بن ناصیف بن فارس أبی عكر ابن نعمة.[11]
- «الثمار الجنیة فی المجموعة السنبلیة»، به فتاواى سنبل شناخته میشود و «العروش العلویة» در فقه حنفی از سُنْبُل محمد طاهر بن محمد سعید سنبل، عالم فقه حنفیه از اهل مكة.[12]
- «اصول» كه شروح بسیارى بر آن نوشتهاند، تألیف ابو البشر على بن محمد بزودى است كه رسالاتى در فقه حنفى نگاشته است.[13]
- كتاب «الدّرّ المختار» در فقه حَنَفى، تصنیف محمد علاء الدّین حَسْكَفى در شرح كتاب «تَنْویر الأبْصار»، تصنیف محمد تَمَرْتاشى حنفى.[14]
[1]. فيروز آبادى، سید مرتضی، فضائل پنج تن در صحاح ششگانه اهل سنت، ترجمه: ساعدى خراسانى، محمد باقر، ج 4، ص 373 و 374.
[2]. حلبی، علی اصغر، تاريخ علم كلام در ايران و جهان، ص 176 و 177.
[3]. فضائل پنج تن در صحاح ششگانه اهل سنت، ج 4، ص 373 و 374.
[4]. تاريخ علم كلام در ايران و جهان، ص 176 و 177.
[5]. همان.
[6]. حسینی تهرانی، سید محمد حسین، امام شناسى، ج 16-17، ص 437 و 438.
[7]. نرشخى، أبو بكر محمد بن جعفر، تاريخ بخارا، ترجمه: أبو نصر أحمد بن محمد بن نصر القباوى، تلخيص: محمد بن زفر بن عمر، تحقيق: مدرس رضوى، محمد تقى، ص 260.
[8]. زرکلی، خير الدين، الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربين و المستشرقين، ج 8، ص 214.
[9]. همان، ج 1، ص 51.
[10]. همان، ص 231.
[11]. همان، ج 2، ص 116.
[12]. همان، ج 6، ص 172 و 173.
[13]. ابن خلدون، عبدالرحمن بن خلدون، مقدمه ابن خلدون، ترجمه: پروين گنابادى، محمد، ج 2، ص 928.
[14]. امام شناسى، ج 16-17، ص 442.