کپی شد
پیدایش دروزیان
دروز، فرقهای از باطنيه (اسماعیلیه) هستند که عقایدشان سرّی است. پیرامون فرقه دروزیه، نوشتهای که بتوان به آن اعتماد نمود وجود ندارد؛ زیرا دروزیه گروهی نیست که باورهایش را منتشر کند تا محقق بتواند مطالب مورد اعتمادش را از آن بگیرد، بله مستشرقان پیرامون این گروه چیزهایی نوشتند که قابل اعتماد نیست، اما کلیاتش این است که اسماعیلیه یک فرقه بیش نبودند که برخی به دلیل قول به الوهیت الحاكم باللَّه؛ امام یازدهمشان، موجب انشقاق اسماعیلیه شدند که امروزه به دروزیه شهرت یافتند.
الحاكم بالله از حمزة بن علي فارسی که ملقّب به درزی بود خواست تا به کشور شام برود و مسؤولیت دعوت اسماعیلیه را برعهده بگیرد و مقرّش را «وادي التيم» قرار دهد، و او را به سيد هادی ملقب نمود. درزی در اندک مدتی توانست اسماعیلیه را در آن منطقه گسترش دهد تا این که به او خبر رسید که حاکم از دنیا رفته و پسرش ظاهر جای او نشسته است، اما با این حال، درزی مرگ امام حاكم را نپذیرفت، بلکه ادعا کرد که او غائب است و منتظر برگشت او بود و این جدایی در سال 411 هـ اتفاق افتاد.[1]
دوران خلافت الحاکم بالله به دلیل سیاستهای تعصبآلود وی در ترویج مذهب اسماعیلی در تاریخ فاطمیان متمایز است. حاکم، قوانین سختگیرانهای برای محدود کردن اهل ذمه، یهودیان و مسیحیان وضع کرد. او سیاستهای سختگیرانه را درباره اهل سنت نیز برقرار کرد. سب و لعن صحابه و خلفا را رواج داد و مخالفان مذهبی را آزار و شکنجه کرد.[2] این سختگیریها به گسترش مخالفتها دامن زد و به شورش اهل سنت به رهبری ابو رکوه ولید در سال ۳۶۹ انجامید.[3] حاکم که در تاریخ فاطمیان به خلیفهای بیثبات با رفتارهای متناقض مشهور است، مدّتی بعد سیاستهای سختگیرانه خود را محدود کرد و بار دیگری آزادی بیشتری به آنان داد. سیاستهای مذهبی سختگیرانه حاکم بالله از سوی جانشینانش ادامه نیافت.
الحاکم بالله در سال ۴۱۱ ناپدید شد و سرنوشتش نامعلوم ماند. هنوز الحاکم ناپدید نشده بود که نظریه تازهای بین گروهی از طرفدارانش ایجاد شد که به زبان حسن بن حیدرةالاخرم یکی از داعیان اسماعیلی بیان شد و آن حلول روح الهی در الحاکم بود. الاخرم به سرعت از سوی مخالفان کشته شد و بعد از او حمزه بن علی بن احمد و بعد محمد بن اسماعیل درزی این اندیشه را پی گرفتند و از الوهیت الحاکم سخن راندند. درزی مورد تعقیب قرار گرفت و به شام گریخت و فرقهای از اسماعیلیه را پی افکند که به دروزیه مشهور شدند.[4]
[1]. ر.ک: سبحانی، جعفر، بحوث في الملل و النحل، ج 8، ص 344.
[2]. ابن تغری بردی، یوسف، النجوم الزاهره فی ملوک مصر و القاهرة، ج ۴، ص ۱۷۶ – ۱۷۸.
[3]. همان، ص ۱۷۹.