کپی شد
نفس زکیه آخرالزمانی
فهرست
چکیده مقاله نفس زکیه آخرالزمانی
محمد بن الحسن؛ «نفس زکیه» از نوادگان امام حسین (علیهالسلام) و دارای نسبی پاک است که در روایات به دلیل زهد، عبادت و پاکی فراوانی که دارد، به او لقب نفس زکیه داده شده است. وی در روایات دارای القاب متعددی است که عبارتند از: نفس، النفس الطیبه، نفس حرام، غلام من آل محمد (صلی الله علیه و آله)، النفس الزکیه و الدم الحرام.
او مأمور اجرای فرمان امام زمان (علیه السلام) میشود که نزد اهل مکه برود و به آنها بگوید که آنحضرت بهشما میفرماید: ما خانواده رحمت و معدن رسالت و خلافت میباشیم.
وقتى وی این سخنان را میگوید؛ مردم بهوى هجوم آورده و در بین ركن و مقام او را كشته، سر از بدن او جدا میسازند. برخی از روایات زمان شهادت او را پانزده روز قبل از قیام امام زمان (علیه السلام) بیان نمودهاند.
در باره تأثیر قیام و شهادت نفس زکیه باید گفت: مهمترین اثر و پیامد آن آغاز قیام و ظهور حضرت مهدی (علیهالسلام) است.
زندگی نامه نفس زکیه آخرالزمانی
«نفس زکیه» نام وی محمد بن الحسن[1] است که در روایات به دلیل زهد، عبادت و پاکی فراوانی که دارد، به او لقب نفس زکیه داده شده است. او از نوادگان امام حسین (علیهالسلام) بوده و به همین جهت سید حسینی بهحساب میآید.[2]
البته برخی گمان میکنند اینکه نام او محمد بن الحسن است، پس او از فرزندان امام حسن مجتبی (علیه السلام) است؛ لذا او را سید حسنی میدانند. در حالیکه او با سید حسنی معروف فرق میکند؛ زیرا سید حسنی کسی است که وقتی به اذن خدا فرمان ظهور به حضرت بقیةالله (علیه السلام) میرسد، بهوسیله بعضی از خواص امام، متوجه میشود که آنحضرت میخواهند ظهور کنند؛ لذا نزد حضرت آمده و از ایشان پرسوجو کرده و آنحضرت ایشان را از ظهور خود آگاه میفرمایند. پس او قبل از امام خروج کرده و بهدست مردم کشته میشود و سرش به شام فرستاده میشود.[3] وی همچنین با محمد بن عبدالله؛ (نفس زکیه) که در زمان حکومت منصور دوانقی در شهر مدینه همراه با 316 نفر از یارانش به دست لشکریان منصور به شهادت رسیدند، متفاوت است.[4]
بنابر احادیث و روایات، وظیفه نفس زکیه رساندن پیام امام مهدی (علیه السلام) به اهل مکه است،[5] اما وقتی شروع به صحبت میکند، مردم مکه بر او هجوم آورده و او را سر میبرند.[6]
نسب و خاندان نفس زکیه آخرالزمانی
محمد بن الحسن (نفس زکیّه) در نسب و خاندان دارای شرافت است؛ زیرا وی از بنیهاشم و از سادات حسینی و در نهایت از خاندان رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) است. او از جانب پدر، از نوادگان امام حسین (علیه السلام) است،[7] اما نسب از جانب مادر؛ با توجه به جستوجویی که انجام شد در منابع روایی و تاریخی به چیزی دست نیافتیم.
ولادت نفس زکیه آخرالزمانی
در باره زمان و مکان ولادت محمد بن الحسن (نفس زکیه آخرالزمانی)، پس از فحص و جستوجو در منابع تاریخی و روایی، گزارشی در این باره یافت نشد.
اسامی و القاب مشهور نفس زکیه آخرالزمانی
بنابر برخی از روایات، نام نفس زکیه؛ محمد بن الحسن[8] و القاب او عبارتند از:
- نفس: عبداللَّه بن ابى یعفور نقل میکند امام صادق (علیهالسّلام) بهمن فرمود: نابودى فلانى، آمدن سفیانى، كشته شدن شخص محترم (نفس)، فرو رفتن لشكر در زمین و … [از علائم آخرالزمان است].[9]
- نفس حرام: عبایه ربعى میگوید: ما پنج نفر بودیم خدمت حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) رسیدیم. … ایشان فرمودند: «آیا از اوضاع آخر سلطنت بنى فلان بهشما خبر ندهم؟ عرضكردیم: بفرمائید! فرمود: انقراض آنها هنگامى است كه قریش شخص محترمى (قتلُ نفس حرام) را در روز و ماه حرام به قتل میرسانند».[10]
- النفس الطیبه: در بخشی از یک روایت طولانی، امیرالمؤمنین (علیهالسلام) میفرماید: «… انقراض آنها (حکومت بنی فلان) هنگامى است كه قريش خون شخص محترمى (النفس الطیبة) را بین رکن و مقام میریزند و سر او را مانند گوسفند از بدن جدا میکنند …».[11]
- غلام من آل محمد (صلی الله علیه و آله): در بخشی از روایتی که از امام باقر (علیهالسلام) نفل شده، امام (علیه السلام) نفس زکیه را با عنوان «غلام من آل محمد (صلی الله علیه و آله)»؛ (جوانی از آل پیامبر) معرفی میفرماید.[12]
- الدم الحرام: امام صادق (علیه السلام) میفرماید: «أميرالمؤمنين (عليه السّلام) از چيزهائى (نشانههایی) سخن گفت كه پس از آنحضرت تا قيام قائم (علیه السلام) روى خواهد داد. پس (امام) حسين (عليه السّلام) عرض كرد: يا اميرالمؤمنين خداوند چه زمانى زمين را از وجود ستمكاران پاک خواهد كرد؟ اميرالمؤمنين (عليه السّلام) فرمود: خداوند زمين را از ستمگران پاک نخواهد كرد، تا آنكه خون محترمى (الدم الحرام) ريخته شود و …».[13] در اینجا ذکر این نکته لازم است که منظور از این صفاتی که بیان شد (نفس، نفس حرام، النفس الطیبه، غلام من آل محمد (صلی الله علیه و آله) و الدم الحرام)، مفهوم کلی آنها نیست، بلکه منظور اشاره به شخصی است که در مسجد الحرام او را به قتل میرسانند؛ از این رو به نظر میرسد که مراد از آن بیان لقب خاصی نیز نباشد.
- النفس الزکیه: مشهورترین لقب محمد بن الحسن نفس زکیه است که در منابع متعدد روایی و تاریخی بهآن اشاره شده است.[14]
خانواده نفس زکیه آخرالزمانی
خانواده مهمترین کانون ایجاد آرامش و بستر تربیت انسان و معرفی او به جامعه است. غالبا انسانهای فرهیخته از خانوادههای فرهیخته پا به عرصه اجتماع میگذارند. نفس زکیه یکی از شخصیتهای فرزانهای است که در خانوادهای از سادات و فرزندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) رشد و نمو کرده است.
همانگونه که در اکثر منابعی که از او یاد شده، آمده است، نام پدر وی «حسن»[15] است، اما پس از بررسی و جستوجو در منابع مختلف تاریخی و روایی هیچگونه مطلبی که در آن اشارهای به نام مادر، همسر و یا فرزندان او شده باشد، یافت نشد.
فرازهای زندگی نفس زکیه آخرالزمانی
حیات و زندگی همه انسانها، با در نظر گرفتن مکان و زمانی که در آن زندگی میکند، همراه با تجربهها، مشکلات، راحتیها، غمها، شادیها، شکستها و پیروزیها است. گذر زندگی همیشه بر وفق مراد افراد نیست. محمد بن الحسن نفس زکیه نیز از این قاعده مستثنی نبوده، زندگی وی هم مانند دیگر آحاد انسانی دارای فراز و فرودهای خاص خود میباشد.
نفس زکیه آخرالزمانی و اجرای فرمان امام مهدی (علیه السلام)
در برخی از روایات آمده است حضرت مهدی (علیه السلام) به یاران خود میگوید: اى مردم! اهل مکه مرا نمیخواهند، ولى من براى هدایت فرستاده شدهام، تا آنچه شایسته است که شخصى مثل من به آنها بگوید، گفته و با آنها اتمامحجت نمایم. آنگاه مردى از یاران خود را طلبیده، بهوى میگوید: نزد اهل مکه برو و بگو اى اهل مکه من فرستاده فلانى هستم، او بهشما میگوید: ما خانواده رحمت و معدن رسالت و خلافت میباشیم. ما ذریه محمد (صلی الله علیه و آله) و سلاله پیغمبران هستیم. مردم بهما ستم نموده، ما را دربدر و مقهور کردند و از هنگام رحلت پیامبر تا کنون، حق ما غصب شده است. اکنون ما از شما چشم یارى داریم، ما را یارى کنید.
وقتى آن جوان این سخنان را (در کنار خانه کعبه) میگوید، مردم بهوى هجوم آورده و در بین رکن و مقام او را میکشند. او همان مرد دلپاک (نفس زکیه) است … .[16]
آنچه در این گزارش آمده بیانگر فرمانی از جانب امام (علیه السلام) است که نفس زکیه مأمور اجرای آن میگردد؛ لذا حرکت و اقدام نفس زکیه در اجرای فرمان امام (علیه السلام) به نحوی قیام وی در انجام تکلیف دینیاش محسوب میشود.
فلسفه حرکت نفس زکیه آخرالزمانی به سوی مکه
فلسفه حرکت وی در انجام فرمان امام (علیه السلام) و ابلاغ پیام آن حضرت برای آمادگی مردم و یاری رساندن به آن حضرت میباشد. در واقع او با این عمل، بهدنبال گردآوری نیرو و سرباز جنگنده برای حضرت مهدی (علیه السلام) است که به دلیل کشته شدنش به دست گروهی از بیدینان، ضمن انجام رسالت خود، نسبت به نتیجه مأموریت خود، ظاهرا ناکام میشود.[17]
پیشگویی شهادت نفس زکیه آخرالزمانی
یکی از اموری که در رابطه با زندگی و فراز و نشیبهای زندگی محمد بن الحسن نفس زکیه در روایات مطرح است، بحث پیشگویی شهادت او است. در بررسی منابع حدیثی معلوم شد مجموعه احادیثی که در مورد نفس زکیه وارد شده از هفده روایت تجاوز نمیکند که در اکثر این روایات به شهادت وی اشاره شده است. با توجه به اینکه زمان شهادت نفس زکیه هنوز فرا نرسیده، خبر دادن از این واقعه، پیشگویی این اتفاق است.[18]
کشته شدن نفس زکیه آخرالزمانی
بنابر منابع روایی، امام مهدی (علیه السلام) محمد بن الحسن نفس زکیه از یاران خود را به عنوان نماینده خویش به سوی اهل مكه فرستاده و از آنها طلب یاری میکند، اما مردم بهوى هجوم آورده، در بین ركن و مقام او را كشته، سر از بدن او جدا میسازند.[19]
در روایت آمده: «نفس زکیه جوانی از آل محمد (صلی الله علیه و آله) است که بدون هیچگونه جرم و گناهی کشته میشود …».[20]
کشته شدن نفس زکیه آخرالزمانی از نشانههای ظهور
یکی از علائم و نشانههای حتمی ظهور امام مهدی (علیهالسلام)، کشته شدن نفس زکیه است؛ سیدی پاکدل که در مکه معظمه، بین رکن و مقام، بدون جرم و گناه به شهادت میرسد.
از امام محمد باقر و امام جعفر صادق (علیهماالسلام) روایت شده که فرمودند: «یکی از علامات(نشانههای ظهور)، کشته شدن مردی از دودمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در میان رکن و مقام است. نام او محمد بن الحسن (نفس زکیه) است.[21]
همچنین امام محمد باقر (علیهالسّلام) در ضمن حدیثى طولانى فرمود: قائم (امام مهدی (علیه السلام)) بهیاران خود می گوید: اى مردم! اهل مكه مرا نمیخواهند ولى … . آنگاه مردى از یاران خود را طلبیده، به او میگوید: برو نزد اهل مكه و بگو: اى اهل مكه من فرستاده فلانى هستم … .
وقتى آن جوان این سخنان (پیام امام (علیه السلام)) را میگوید؛ مردم بهوى هجوم میآورند و در بین ركن و مقام او را كشته، سر از بدن او جدا میسازند و او همان مرد پاكدل (نفس زكیه) است. پس هنگامیکه خبر كشته شدن او بهامام (علیه السلام) میرسد، به یارانش میگوید: من بهشما خبر ندادم كه اهل مكه ما را نمیخواهند؟ اهل مكه هم او را دعوت به مكه نمیكنند و او هم با سیصد و سیزده مرد كه به تعداد جنگجویان بدر هستند، از كوه ذى طوى فرود آمده، داخل مسجد الحرام میشود و جنب مقام ابراهیم (علیه السلام) چهار ركعت نماز گزارده و تكیه بهحجر الاسود میدهد. سپس حمد و ثناى الهى نموده و بر پیامبر اسلام (صلّى اللَّه علیه و آله) درود میفرستد و نحوى سخن میگوید كه هیچ كس بدان گونه سخن نگفته باشد
زمان کشته شدن نفس زکیه آخرالزمانی
در باره زمان کشته شدن نفس زکیه باید گفت: روایتهای متعددی بر مقارن بودن زمان کشته شدن نفس زکیه و ظهور امام مهدی (علیه السلام) وجود دارد. در برخی از روایات فاصله این دو حادثه به طور مشخص و دقیق بیان شده است.[22] در این دسته از روایات فاصله بین شهادت نفس زکیه و ظهور امام (علیه السلام) را پانزده روز مشخص نمودهاند، اما در برخی تنها به نزدیک بودن این دو رخداد اشاره شده است[23] که منافاتی میان این دو نیست.
مکان کشته شدن نفس زکیه آخرالزمانی
در باره مکان کشته شدن نفس زکیه باید گفت: روایات متعددی، مکان شهادت نفس زکیه را بیان کردهاند که به دو دسته تقسیم میشوند:
- احادیثی که مکان کشته شدن وی را شهر مکه می دانند.[24]
- روایاتی که محل قتل او را میان رکن و مقام معرفی کرده اند.[25]
البته باید توجه داشت که این دو دسته از روایات هیچگونه تعارضی با یکدیگر ندارند؛ زیرا دسته اول تنها به شهر محل شهادت وی اشاره دارد و دسته دوم مکان دقیق شهادت را مشخص می کند. ما در اینجا برای هر یک از دو دسته روایات، به گزارش از یک روایت بسنده میکنیم.
روایتی که مکان شهادت نفس زکیه را مکه معرفی میکند: از عمار بن یاسر چنین روایت شده است: «… در این هنگام نفس زکیه و برادرش در مکه کشته میشوند …».[26]
روایتی که مکان شهادت نفس زکیه را مکه معرفی میکند: از امام باقر (علیه السلام) در بیان نشانه های ظهور از امام مهدی (علیه السلام)، در ضمن دو حدیث نقل شده که فرمودند: «… (ظهور هنگامی رخ میدهد که) سفیانی از شام و یمانی از یمن قیام کنند و فرو رفتن سرزمین بیدا رخ دهد و جوانی از خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) که نامش محمد بن الحسن نفس زکیه است، در بین رکن و مقام کشته شود …».[27]
ویژگی های شخصیتی نفس زکیه آخرالزمانی
محمد بن الحسن (نفس زکیه) یکی از چهرههای برجسته در دوره آخرالزمان است که در روایات از وی به پاکی یاد شده است؛ لذا به او لقب نفس زکیه داده شده است. او از چهرههای شاخصی است که شهادتش جزو چند علامت و نشانه قیام امام مهدی (علیه السلام) است.[28] اما در باره ویژگی های شخصیتی وی باید گفت: پس از بررسی منابع روایی و تاریخی، مطلبی که به صورت صریح و مستقیم به ویژگیهای شخصیتی او پرداخته باشد، یافت نشد، اما با توجه به لقب معروف وی (نفس زکیه) که در روایات وارد شده، میتوان به پاکی و طهارت روحی و عملی او پی برد. شخصیتی که این لقب را بهواسطه نیککردار بودن، تزکیه نفس و پاک بودن از گناه و معصیت کسب میکند.[29]
به علاوه همینکه به عنوان نماینده ویژه و پیام رسان مخصوص امام زمان (علیه السلام) به سوی مکه فرستاده میشود، خود نشان از شایستگی خاص او دارد.[30]
فلسفه لقب و شهرت نفس زکیه آخرالزمانی
برای محمد بن الحسن القاب متعددی؛ مانند نفس، نفس حرام، النفس الطیبه، غلام من آل محمد (صلی الله علیه و آله)، الدم الحرام و النفس الزکیه ذکر شده است که در جای خود به آن اشاره شد.
اما مشهورترین لقب وی «نفس زکیه» است. در باره علت ملقب شدن او به نفس زکیه در منابع تاریخ و حدیث مطلب خاصی نقل نشده است، اما از برخی روایات به دست میآید که این لقب به دلیل صداقت، پاکی در عمل و گفتار و بیگناهی او است، تا جایی که در حدیث آمده است که برای قاتلان وی نه در زمین عذر و بهانهای باقی میماند و نه از آسمان کسی آنها را نصرت و یاری میکند. شاید این مطلب کنایه از آن باشد که ضمن بسته شدن راه یاری، راه عذاب بر آنها باز میشود.[31]
البته برای سایر القاب او نیز میتوان دلایلی بیان کرد. علت ملقب شدن وی به «نفس حرام» این است که او شخصی است که به واسطه سیادت و نسبتش با پیامبر (صلی الله علیه و آله) و نمایندگی او از جانب امام زمان (علیه السلام)، دارای حرمت خاص است.
لقب «نفس طیبه» هم به دلیل پاکی در عمل و گفتارش به او داده شده است.
لقب «غلام من آل محمد (صلی الله علیه و آله)»، به این دلیل است که او از نوادگان پیامبر (صلی الله علیه و آله) است.
لقب «الدم الحرام» نیز به این دلیل است که خون او حرمت داشته و ریختن خونش حرام است.
اخلاق و صفات نفس زکیه آخرالزمانی
پس از بررسی منابع تاریخی و رواییِ پیرامون اخلاق و صفات نفس زکیه، مطلب خاص و صریحی دراین باره یافت نشد، اما با توجه به لقب معروف وی به «نفس زکیه»، میتوان دریافت که او ظاهرا به سبب صفات علم، تقوى، پرهیزکارى و خداجوئى که دارد و نیز به دلیل اینکه در راه خدا و خدمت به خلق و روشن ساختن حق و حقیقت، کشته مىشود، دارای طینتی پاک و اخلاقی نیکو است؛ لذا از جانب امامان معصوم (علیهمالسلام)، به نفس زکیه ملقب شده است.
نکته دیگر اینکه در روایتی که از امام باقر (علیهالسلام) نقل شده، چنین آمده که حضرت قائم (علیهالسلام) به یاران خود مىفرماید: «اى قوم، اهل مکه مرا نمىخواهند، ولى من براى اینکه با ایشان اتمام حجت کنم، کسى را بهسوى آنها مىفرستم با آنها احتجاج کند تا آنچه شایسته است که شخصى مانند من با آنان اتمام حجت کند، به ایشان بگوید …».[32]
از این بیان امام مهدی (علیهالسلام)؛ اولا میتوان دریافت که نفس زکیه نزد آنحضرت دارای جایگاهی است که مورد اعتماد و وثوق ایشان میباشد. ثانیا کسی که مورد وثوق امام معصوم باشد، قطعا دارای سجایای اخلاقی و صفات عالیه انسانی است؛ چرا که یاران امام زمان (علیهالسلام) از بهترین و پاکترین شیعیانی هستند که آراسته به اخلاق اسلامی و انسانی هستند. پس میتوان گفت: وی فردی دارای علم و حکمت و همچینن شخصیتی نَطّاق و سخنور است.
اقدامات نفس زکیه آخرالزمانی
مهمترین و تنها اقدامی که برای محمد بن الحسن نفس زکیه آخرالزمانی، به صورت پیشگویی در تاریخ مذکور است؛ انجام مأموریتی است که امام مهدی (علیهالسلام) بر عهده او میگذارند تا پیام ایشان را به اهالی مکه ابلاغ کند.[33] اصطلاحا به انجام مأموریت و اقدام او، قیام گفته شده است؛ لذا بسیاری از گزارشگران جریان ظهور امام زمان (علیهالسلام) و علائم آن، هنگامی که اقدامِ این شخصیت را گزارش میکنند، از مأموریت وی، به قیام نفس زکیه و قتل نفس زکیه تعبیر میکنند.
آثار و پیامدهای قیام نفس زکیه آخرالزمانی
در باره آثار و پیامدهای قیام محمد بن الحسن نفس زکیه، باید گفت: همانگونه که در روایات متعددی آمده، یکی از علائم و نشانهها و در واقع یکی از ایجاد کنندگان زمینه حتمی ظهور امام مهدی (علیهالسلام)، کشته شدن نفس زکیه است؛ سیدی پاکدل که در مکه معظمه، بین رکن و مقام، بدون جرم و گناه به شهادت میرسد.[34]
بعد از آنکه او قیام خود را صورت داد و مأموریت خود را از جانب امام زمان (علیهالسلام) انجام داد و پیام امام را در مسجد الحرام به مردم مکه ابلاغ کرد، مردم بهوى هجوم برده و در بين ركن و مقام او را به شهادت میرسانند. پس هنگامیکه خبر كشته شدن او به امام (علیهالسلام) میرسد، به يارانش میفرمايد: «من بهشما خبر ندادم كه اهل مكه ما را نمیخواهند؟ در عین حال اهل مكه هم او را دعوت به مكه نمیكنند؛ لذا ایشان به همراه سيصد و سيزده نفر كه به تعداد رزمندگان جنگ بدر هستند، از كوه ذى طوى فرود آمده، داخل مسجد الحرام شده و جنب مقام ابراهيم (علیهالسلام) چهار ركعت نماز میخواند. سپس تكيه به حجرالاسود داده، حمد و ثناى الهى میكند و بر حضرت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) درود میفرستد و بهنحوى سخن میگويد كه هيچكس بدانگونه سخن نگفته باشد …».[35]
از بیانی که گذشت میتوان دریافت که مهمترین اثر و پیامد قیام و شهادت نفس زکیه، آغاز قیام و ظهور حضرت مهدی (علیهالسلام) است.
موافقان و مخالفان نفس زکیه آخرالزمانی
انسانها گرچه معروف و شناخته شده هم نباشند، امّا در طول زندگی خود دارای موافقان و مخالفانی هستند. این مطلب در صورتی که فرد از شهرتی برخوردار باشد، شدت و اهمیت بیشتری پیدا میکند. به همین جهت همیشه افراد مشهور و شناخته شده، دارای موافقان و مخالفان بیشتری بوده و خواهند بود که از حمایت آنها برخوردار میشده و خواهند شد.
محمد بن الحسن نفس زکیه از جمله افرادی است که به دلیل جایگاه خاص خود در نزد اهل بیت (علیهمالسلام)، از شهرت خاصی برخوردار و دارای موافقان و مخالفان خاص خواهد بود.
- موافقان نفس زکیه آخرالزمانی.
در باره موافقان نفس زکیه باید گفت: بزرگترین موافق وی وجود مبارک امام مهدی (علیه السلام) است؛ چراکه طبق روایت،[36] آنحضرت او را به عنوان نماینده خود بهسوی مردم مکه فرستاده تا آنها را دعوت به یاری امام زمان (علیه السلام) کند. همچنین همه کسانی که از پیروان و یاران آنحضرت هستند و نیز افرادی که از اقدام او در اطاعت از امام (علیه السلام) حمایت نموده و وی را تأیید میکنند، از جمله موافقان او بهشمار میروند.
- مخالفان نفس زکیه آخرالزمانی.
در بخش مخالفان نفس زکیه باید گفت: همه کسانی که مخالف با حضرت مهدی (علیه السلام) هستند. همچنین مخالفان مذهب تشیع و مخصوصا افرادی که وی را بعد بیان پیام امام مهدی (علیه السلام) در مسجدالحرام به شهادت میرسانند، جزء مهمترین مخالفان او هستند.
نفس زکیه آخرالزمانی از دیدگاه روایات
روایات متعددی در باره نفس زکیه آخرالزمانی بهدست ما رسیده است. در بررسی آنها نکاتی چند مطرح است که در این مقال مختصر به آن نکات اشاره میشود:
- روایاتی که درباره نفس زکیه است، طبق جستوجو و تفحص اولیه تقریبا هفده روایت است. سه روایت آنها از مصادر اهل سنت است که هیچکدام به پیامبر (صلی الله علیه و آله) منتهی نمیشود. البته یکی از آن سه روایت از عمار است. از عمار بن ياسر نقل شده که گفت: هنگامی که نفس زکیه و برادرش در شهر مکه به طرز فجیعی کشته میشوند، یک منادی از آسمان ندا میدهد: فلانی امیر شما است و این مهدی است که زمین را پر از حق و عدالت میکند.[37]
- غالب این روایات ازجانب امام صادق (علیه السلام) است. البته از امامان دیگر مانند امام باقر (علیه السلام) نیز به ندرت وجود دارد.
عبایه ربعى میگوید: ما پنج نفر بودیم خدمت حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) رسیدیم. … ایشان فرمودند: «آیا از اوضاع آخر سلطنت بنى فلان بهشما خبر ندهم؟ عرضكردیم: بفرمائید! فرمود: انقراض آنها هنگامى است كه قریش شخص محترمى (قتلُ نفس حرام) را در روز و ماه محرم به قتل میرسانند».[38]
در بخشی از روایتی که از امام باقر (علیه السلام) نفل شده، امام (علیه السلام) نفس زکیه را با عنوان «غلام من آل محمد (صلی الله علیه و آله)»؛ (جوانی از آل پیامبر) معرفی میفرماید.[39]
- طبق بعضی از روایات قتل نفس زکیه از علامات حتمی است، اما در غالب روایات به عنوان علامت حتمی مطرح و نقل نشده است.
از امام محمد باقر و امام جعفر صادق (علیهماالسلام) روایت شده که فرمودند: «یکی از علامات (نشانههای ظهور)، کشته شدن مردی از دودمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در میان رکن و مقام است. نام او محمد بن الحسن (نفس زکیه) است.[40]
- طبق بعضی از روایات، زمان قتل نفس زکیه پانزده روز قبل از قیام حضرت مهدی (علیه السلام) ذکر شده است.[41] بر اساس این نقل، قتل نفس زکیه از علامات ظهور محسوب میشود، اما طبق برخی دیگر از روایات، قتل نفس زکیه بعد از خروج آنحضرت ذکر شده است. اگر خروج را غیر از ظهور حساب کنیم، قتل نفس زکیه جزو علامات میشود، مخصوصا باتوجه به برخی از روایات که قتل نفس زکیه را بعد از خروج و قبل از نداء آسمانی ذکر کردهاند.[42]
کتابنامه مقاله نفس زکیه آخرالزمانی
- ابن بابويه قمی، على بن حسين؛ الإمامة و التبصرة من الحيرة؛ محقق / مصحح: مدرسه امام مهدى (عليه السلام)؛ ناشر: مدرسة الإمام المهدى (عجّل الله تعالى فرجه الشريف)، چاپ اول، قم، 1404 ق.
- ابن طاووس، على بن موسى؛ التشريف بالمنن في التعريف بالفتن؛ محقق / مصحح: مؤسسة صاحب الأمر (اصفهان: گلبهار)؛ مؤسسة صاحب الأمر (عجل الله تعالى فرجه الشريف)، چاپ اول، قم، 1416 ق.
- ابن عقده كوفى، احمد بن محمد؛ فضائل أمير المؤمنين (عليه السلام)؛ محقق / مصحح: حرز الدين، عبد الرزاق محمد حسين؛ دليل ما، چاپ اول ايران، قم، 1424 ق.
- آیتی، نصرتالله؛ تأملی در نشانههای حتمی ظهور؛ مؤسسه آینده روشن، قم، بیتا.
- پایگاه رسمی آیتالله شیخ نجمالدین طبسی؛ استاد درس خارج مهدویت حوزه علمیه قم.
- راوندى، قطب الدين سعيد بن هبة الله؛ الخرائج و الجرائح؛ محقق / مصحح: مؤسسة الإمام المهدى (عليه السلام)؛ ناشر: مؤسسه امام مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشريف)، چاپ اول، قم، 1409 ق.
- سایت اسلام پدیا.
- صدوق، محمد بن على؛ كمال الدين و تمام النعمة؛ محقق / مصحح: غفارى، على اكبر؛ نشر اسلاميه، چاپ دوم، تهران، 1395 ق.
- طبرسى، فضل بن حسن؛ إعلام الورى بأعلام الهدى؛ اسلاميه، چاپ اول، تهران، 1390 ق.
- طوسى، محمد بن حسن؛ الغيبة (كتاب الغيبة للحجة)؛ محقق / مصحح: تهرانى، عباد الله و ناصح، على احمد؛ دار المعارف الإسلامية، چاپ اول، ايران، قم، 1411 ق.
- عياشى، محمد بن مسعود؛ کتاب التفسير؛ محقق / مصحح: رسولى محلاتى، هاشم؛ المطبعة العلمية، چاپ اول، تهران، 1380 ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب؛ كافي؛ محقق / مصحح: غفارى، على اكبر و آخوندى، محمد؛ دار الكتب الإسلامية، چاپ چهارم، تهران، 1407 ق.
- كشى، محمد بن عمر؛ رجال الكشي – إختيار معرفة الرجال؛ محقق / مصحح: طوسى، محمد بن حسن و مصطفوى، حسن؛ مؤسسة نشر دانشگاه مشهد، چاپ اول، مشهد، 1409 ق.
- مجلسى، محمد باقر؛ بحار الأنوار؛ محقق / مصحح: جمعى از محققان؛ دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، بیروت، 1403 ق.
- مفيد، محمد بن محمد؛ الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد؛ كنگره شيخ مفيد، چاپ اوّل، قم، 1413 ق.
- نعماني، ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم؛ الغيبة؛ محقق / مصحح: غفارى، على اكبر؛ نشر صدوق، چاپ اول، تهران، 1397 ق.
- نيلى نجفى، على بن عبد الكريم؛ سرور أهل الإيمان في علامات ظهور صاحب الزمان (علیه السلام)؛ محقق / مصحح: عطار، قيس؛ دليل ما، چاپ اول، ايران، قم، 1426 ق.
[1]. صدوق، محمد بن على، كمال الدين و تمام النعمة، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ج 1، ص 331.
[2]. عياشى، محمد بن مسعود، کتاب التفسير، محقق / مصحح: رسولى محلاتى، هاشم، ج 1، ص 65.
[3]. كلينى، محمد بن يعقوب، کافی، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ج 8، ص 225.
[4]. ر. ک. سایت اسلام پدیا.
[5]. نيلى نجفى، على بن عبد الكريم، سرور أهل الإيمان في علامات ظهور صاحب الزمان (علیه السلام)، محقق / مصحح: عطار، قيس، ص 93.
[6]. همان.
[7]. عياشى، محمد بن مسعود، کتاب التفسير، محقق / مصحح: رسولى محلاتى، هاشم، ج 1، ص 65.
[8]. طوسى، محمد بن حسن، الغيبة (كتاب الغيبة للحجة)، محقق / مصحح: تهرانى، عباد الله و ناصح، على احمد، ص 464؛ قطب الدين راوندى، سعيد بن هبة الله، الخرائج و الجرائح، محقق / مصحح: مؤسسة الإمام المهدى (عليه السلام)، ج 3، ص 1154.
[9]. نعمانی، ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم، الغيبة، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ص 258.
[10]. احمد بن محمد، فضائل أمير المؤمنين (عليه السلام)، محقق / مصحح: حرز الدين، عبد الرزاق محمد حسين، ص 206؛ الغيبة (للنعمانی)، ص 258.
[11]. «أَمَا إِنِّي سَأُحَدِّثُكُمْ بِالنَّفْسِ الطَّيِّبَةِ الزَّكِيَّةِ وَ تَضْرِيحِ دَمِهِ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ الْمَذْبُوحِ كَذَبْحِ الْكَبْشِ»؛ كشى، محمد بن عمر، رجال الكشي – إختيار معرفة الرجال، محقق / مصحح: طوسى، محمد بن حسن / مصطفوى، حسن، ص 23.
[12]. صدوق، محمد بن على، كمال الدين و تمام النعمة، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ج 1، ص 331.
[13]. الغيبة (نعمانی)، ص 275.
[14]. الغيبة (كتاب الغيبة للحجة)، ص 464؛ كمال الدين و تمام النعمة، ج 1، ص 331؛ طبرسى، فضل بن حسن، إعلام الورى بأعلام الهدى، ص 463.
[15]. طوسى، محمد بن حسن، الغيبة (كتاب الغيبة للحجة)، محقق / مصحح: تهرانى، عباد الله و ناصح، على احمد، ص 464؛ قطب الدين راوندى، سعيد بن هبة الله، الخرائج و الجرائح، محقق / مصحح: مؤسسة الإمام المهدى (عليه السلام)، ج 3، ص 1154.
[16]. نيلى نجفى، على بن عبد الكريم، سرور أهل الإيمان في علامات ظهور صاحب الزمان (علیه السلام)، محقق / مصحح: عطار، قيس، ص 93؛ مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، محقق / مصحح: جمعى از محققان، ج 52، ص 307.
[17]. ر ک: نيلى نجفى، على بن عبد الكريم، سرور أهل الإيمان في علامات ظهور صاحب الزمان (علیه السلام)، محقق / مصحح: عطار، قيس، ص 93.
[18]. کلینی، محمد بن یعقوب، كافي، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر و آخوندى، محمد، ج 8، ص 310؛ ابن بابويه قمی، على بن حسين، الإمامة و التبصرة من الحيرة، محقق / مصحح: مدرسه امام مهدى (عليه السلام) ص 128 ؛ نعمانی، ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم، الغيبة، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ص 252.
[19]. نيلى نجفى، على بن عبد الكريم، سرور أهل الإيمان في علامات ظهور صاحب الزمان (علیه السلام)، محقق / مصحح: عطار، قيس، ص 93.
[20]. طوسى، محمد بن حسن، الغيبة (كتاب الغيبة للحجة)، محقق / مصحح: تهرانى، عباد الله و ناصح، على احمد، ص 464.
[21]. صدوق، محمد بن علی، كمال الدين و تمام النعمة، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ج 1، ص 652؛ مفيد، محمد بن محمد، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 371. کلينى، محمد بن يعقوب، کافی، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ج 8، ص 310؛ طوسى، محمد بن حسن، الغيبة (كتاب الغيبة للحجة)، محقق / مصحح: تهرانى، عباد الله و ناصح، على احمد، ص 252.
[22]. طوسى، محمد بن حسن، الغيبة (كتاب الغيبة للحجة)، محقق / مصحح: تهرانى، عباد الله و ناصح، على احمد، ص 445؛ صدوق، محمد بن علی، كمال الدين و تمام النعمة، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ج 1، ص 649؛ ابن عقده كوفى، احمد بن محمد، فضائل أمير المؤمنين (عليه السلام)، محقق / مصحح: حرز الدين، عبد الرزاق محمد حسين، ص 206.
[23]. نعماني، ابن أبي زينب محمد بن ابراهيم، الغيبة، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ص 252؛ الغيبة، ص 464.
[24]. طوسى، محمد بن حسن، الغيبة (كتاب الغيبة للحجة)، محقق / مصحح: تهرانى، عباد الله و ناصح، على احمد، ص 464؛ ابن طاووس، على بن موسى، التشريف بالمنن في التعريف بالفتن، محقق / مصحح: مؤسسة صاحب الأمر (اصفهان: گلبهار)، ص 132.
[25]. صدوق، محمد بن علی، كمال الدين و تمام النعمة، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ج 1، ص 331.
[26]. همان.
[27]. همان، ج 1، ص 330 و 331؛ با بهره گیری از کتاب: آیتی، نصرتالله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور.
[28]. کلينى، محمد بن يعقوب، کافی، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ج 8، ص 310؛ صدوق، محمد بن علی، كمال الدين و تمام النعمة، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ج 1، ص 330؛ مفيد، محمد بن محمد، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 371.
[29]. كمال الدين و تمام النعمة، ج 1، ص 331.
[30]. نيلى نجفى، على بن عبد الكريم، سرور أهل الإيمان في علامات ظهور صاحب الزمان (علیه السلام)، محقق / مصحح: عطار، قيس، ص 93؛ مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، محقق / مصحح: جمعى از محققان، ج 52، ص 307.
[31]. طوسى، محمد بن حسن، الغيبة (كتاب الغيبة للحجة)، محقق / مصحح: تهرانى، عباد الله و ناصح، على احمد، ص 464.
[32]. نيلى نجفى، على بن عبد الكريم، سرور أهل الإيمان في علامات ظهور صاحب الزمان (علیه السلام)، محقق / مصحح: عطار، قيس، ص 93؛ مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، محقق / مصحح: جمعى از محققان، ج 52، ص 307.
[33]. نيلى نجفى، على بن عبد الكريم، سرور أهل الإيمان في علامات ظهور صاحب الزمان (علیه السلام)، محقق / مصحح: عطار، قيس، ص 93؛ مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، محقق / مصحح: جمعى از محققان، ج 52، ص 307.
[34]. صدوق، محمد بن علی، كمال الدين و تمام النعمة، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ج 1، ص 652؛ مفيد، محمد بن محمد، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 371؛ کلينى، محمد بن يعقوب، کافی، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر و آخوندى، محمد، ج 8، ص 310؛ طوسى، محمد بن حسن، الغيبة (كتاب الغيبة للحجة)، محقق / مصحح: تهرانى، عباد الله و ناصح، على احمد، ص 252.
. نيلى نجفى، على بن عبد الكريم، سرور أهل الإيمان في علامات ظهور صاحب الزمان (علیه السلام)، محقق / مصحح: عطار، قيس، ص 93.
[35]. همان، ص 94.
[36]. نيلى نجفى، على بن عبد الكريم، سرور أهل الإيمان في علامات ظهور صاحب الزمان (علیه السلام)، محقق / مصحح: عطار، قيس، ص 93.
[37]. المقدسي السلمي الشافعي، يوسف بن يحيى، عقد الدرر في أخبار المنتظر و هو المهدي (عليه السلام)، تحقیق / مراجعه / تعلیق / استخراج احادیث: البوريني، مهيب بن صالح، مكتبة المنار، زرقاء، أردن، چاپ دوم، 1410 ق / 1989 م؛ از کتب اهل سنت، المکتبه الشامله.
[38]. محمد بن محمد، فضائل أمير المؤمنين (عليه السلام)، محقق / مصحح: حرز الدين، عبد الرزاق محمد حسين، ص 206؛ نعمانی، ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم، الغيبة، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ص 258.
[39]. صدوق، محمد بن على، كمال الدين و تمام النعمة، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ج 1، ص 331.
[40]. همان، ص 652؛ مفيد، محمد بن محمد، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 371. کلينى، محمد بن يعقوب، کافی، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ج 8، ص 310؛ طوسى، محمد بن حسن، الغيبة (كتاب الغيبة للحجة)، محقق / مصحح: تهرانى، عباد الله و ناصح، على احمد، ص 252.
[41]. طوسى، محمد بن حسن، الغيبة (كتاب الغيبة للحجة)، محقق / مصحح: تهرانى، عباد الله و ناصح، على احمد، ص 445.
[42]. برگرفته از پایگاه رسمی آیتالله شیخ نجمالدین طبسی، استاد درس خارج مهدویت حوزه علمیه قم.