کپی شد
علامه حسن زاده آملی
فهرست
چکیده مقاله علامه حسن زاده آملی
علامه حسن حسن زاده آملی (رحمة الله علیه) از عالمان برجسته و بزرگ شیعه، متبحر در علوم ادبیات، کلام، منطق، فلسفه، عرفان، فقه، اصول، طب، ریاضیات، هیئت، نجوم، و علوم غریبه است. ایشان همچنین از شاعران نامدار، مسلط به زبانهای عربی و فرانسوی، و دارای مهارت در استخراج تقویم بود. به جهت تسلط ایشان به علوم مختلف، لقب «علامه ذوالفنون» به وی داده شد. القاب دیگری نیز از سوی استادشان علامه شعرانی به ایشان اعطا شد که عبارتند از: نجم الدین، نور الصبایة، مصباح العلم، و شمس الهدایة.
علامه حسن زاده آملی (رحمة الله علیه)، در آخر اسفند سال 1307 شمسی، در روستای ایرای لاریجان از توابع شهرستان آمل ديده به جهان گشود. وی در حوزههای آمل، تهران و قم از محضر اساتید برجسته و توانایی؛ همچون آیت الله غروی، علامه شعرانی و علامه طباطبایی استفاده شایان برد و همگام با تحصیل، به تدریس علوم مختلف، و تهذیب و تزکیه نفس و دستیابی به فتوحات عالی معنوی موفق گشت. ایشان در این باره توانست نفوس مستعده بسیاری را تعلیم و تربیت نماید. تاکنون 190 اثر در قالب تصنیف، تألیف، تصحیح، و تعلیقه از ایشان به ثبت رسیده است.
علامه حسن زاده مدتی قبل و بعد از انقلاب، امامت جمعه شهر آمل را به عهده داشت و در فروخواباندن غائله 6 بهمن آمل، نقش مهمی ایفا نمود. وی همچنین ارتباط وثیقی با امام راحل و مقام معظم رهبری؛ آیت الله خامنهای داشت و در سفر رهبر معظم انقلاب به آمل در سال 1377 شمسی، کتاب «انسان در عرف عرفان» خود را به ایشان هدیه نمود.
ایشان سرانجام پس از عمری خدمت به اسلام و تشیع و بعد از تحمل بیماری طولانی مدت، در سن 93 ساگی و در روز سوم مهرماه 1400 شمسی دار فانی را وداع گفت. پیکر ایشان بعد از اقامه نماز میت توسط رهبر معظم انقلاب؛ حضرت آیت الله خامنهای، در شهر آمل تشییع، و در زادگاهش کنار قبر همسرش به خاک سپرده شد.
زندگینامه علامه حسن زاده آملی
زندگینامه علامه حسن زاده آملی (رحمه الله)، مربوط به ولادت، وفات، معرفی پدر، مادر، همسر، فرزندان، تحصیل و تجارب، اساتید و فرازهای زندگی ایشان است که در ادامه مقاله به آنها اشاره میشود.
پدر و مادر علامه حسن زاده آملی
علامه حسن زاده آملی از پدری صالح به نام عبدالله و مادری عفیف و پاکدامن به نام فاطمه متولد گشت.[1] ایشان در باره پدر و مادر گرامی خود اینچنین مینگارد:
«در پایان سال ۱۳۰۷ هجری شمسی در خانه ایمان و تقوا… از پدری الهی، بزرگوار و اهل یقین، و مادری جدّاً با ایمان، پاک و راستگو متولّد شدهام… سپس در دامن او (مادرم) که دامن ولایت و درایت و طهارت بود، پرورش یافتم و از پستان او که پستان معرفت و اخلاص و صداقت بود، شیر نوشیدم و همانا یقین دارم هر برکتی که از پروردگارم – سبحانه- به من افاضه شده است، از اینجا ناشی شد که خدای تعالی مرا در چنان دامن عفیفی پرورش داده و از چنان پستان شریفی روزیام فرمود… پس از آن وارد دوره ابتدایی مدارس جدید شدم. بیش از دو سال از ورودم به مدرسه نگذشته بود که مادرم (علیها الرضوان) در سنّ جوانی (25 یا 26 سالگی)، مخاطب به خطاب «یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربّک راضیة مرضیة»[2] گشته، وفات نمود… (همچنین) روزی که درس در مورد «کانَ»[3]… بود، مُخبر (خبردهنده) مرگ به مدرسه آمد و خبر وفات پدرم را آورد (رحمة الله علیه). پس از آن خالهام (رحمة الله علیها) سرپرستی مرا به عهده گرفت».[4]
ولادت علامه حسن زاده آملی
علامه حسن حسن زاده آملی (رحمة الله علیه)، در آخر اسفند سال 1307 شمسی، مطابق با 1347 قمری برابر با 1929میلادی در روستای ایرای لاریجان از توابع شهرستان آمل ديده به جهان گشود.[5]
نام و القاب مشهور علامه حسن زاده آملی
نام اصلى علامه حسن زاده آملی، حسن بن عبدالله طبرى آملى است كه به «حسنزاده» شهرت دارد.[6] از دیگر القاب ایشان «علامه ذوالفنون» است که به جهت تسلط به علوم مختلف به ایشان داده شده است.[7] القابی نیز از ناحیه استاد بزرگوارش؛ مرحوم علامه شعرانی در تصدیق اجتهاد و اجازه روایت به ایشان، صادر شده است که عبارتند از: نجمالدین، نورالصبایة، مصباح العلم، شمس الهدایة.[8]
خانواده علامه حسن زاده آملی
همسر علامه حسن زاده آملی (رحمه الله)، خانم سیده منصوره حسنی (رضوان الله علیها) بود که در تاریخ 04/05/1382 شمسی برابر با 26 جمادی الاولی 1424 قمری از دار دنیا رفت.[9]
علامه حسن زاده، دارای 4 فرزند پسر و دو فرزند دختر است. فرزند و پسر ارشد ایشان، حجتالاسلام عبدالله حسنزاده آملی یک چهره حوزوی، ادبی و هنری است. یکی از دختران ایشان سعیده حسن زاده آملی؛ فرزند پنجم خانواده و همسر دکتر باقر لاریجانی است.[10].[11]
تحصیل و تجارب علامه حسنزاده آملی
علامه حسن زاده آملی در سن شش سالگی به مكتبخانه رفته و نزد معلمانی روحانى، خواندن و نوشتن را ياد گرفت و تعدادى از جزوات متداول در آن زمان را خواند، تا اينكه در خردسالى، تمام قرآن را به خوبى فرا گرفت. پس از آن وارد دوره ابتدايى مدارس جدید شد.[12] بعد از پایان کلاس ششم ابتدایی، به جهت کمک به پدر در مغازه، به مدت یک سال و نیم، وقفهای در ادامه تحصیل ایشان پیش آمد،[13] تا آن که در سن 14 سالگی بر اثر یک بارقه الهی، وارد حوزه علمیه آمل شد.[14]
علامه در شرح حال خود به کتابهایی که در حوزه آمل از اساتید خویش فرا گرفته اشاره میکند. چه این که در همین مدت به فراگیری خط و تدریس کتابهای مقدماتی حوزه نیز میپردازد.[15] اهتمام به شعر و دیوان شعرا و حفظ اشعار نیز از دیگر شاخههای تحصیل حضرت علامه در آمل بوده است.[16]
علامه حسن زاده، بعد از پایان تحصیلات در آمل، برای ادامه فراگیری علم به تهران و بعد از آن به قم، مهاجرت میکند و در این دو شهر از محضر اساتید بهنام، استفاده نموده و تحصیلات خود را در رشتههای مختلف علوم نقلی، عقلی، ریاضی، هیئت، نجوم، طب، علوم غریبه، و علوم عرفانی تکمیل مینماید.[17]
اساتید علامه حسن زاده آملی
مرحوم علامه حسن زاده آملی از محضر اساتید متعددی در آمل، تهران و قم بهره برده است که اسامی آنها عبارت است از:
الف) اساتید دوران تحصیل در آمل
آيات و حجج اسلام: محمد آقا غروى، آقا عزيزالله طبرسى، آقا شيخ احمد اعتمادى مشایی، آقا عبدالله اشراقى، و آقا ابوالقاسم رجائى (رضوان الله تعالی علیهم اجمعین).[18]
ب) اساتید دوران تحصیل در تهران
آیات و حجج اسلام: عالم جلیل سيد احمد لواسانى، حاج ميرزا مهدى الهى قمشهاى، ميرزا ابوالحسن شعرانى، حاج شيخ محمدتقى آملى، ميرزا ابوالحسن رفيعى قزوينى، شيخ محمدحسین فاضل تونى، شیخ جلیل حاج علی محمد جولستانی و آقا ميرزا احمد آشتيانى (رضوان الله تعالی علیهم اجمعین).[19]
ج) اساتید دوران تحصیل در قم
علامه سيد محمدحسین طباطبائى، علامه سيد محمد حسن الهی طباطبائى (برادر علامه طباطبایی)، و آقای حاج سيد مهدى قاضى تبریزی (رضوان الله تعالی علیهم اجمعین).[20]
فرازهای زندگی علامه حسن زاده آملی
زندگانی انسانها، با در نظر گرفتن مکان و زمان و شرایطی که در آن زندگی میکنند، همواره با تجربهها، سختیها، راحتیها، غمها، شادیها، شکستها و پیروزیهای زیادی همراه است. راه زندگی همیشه یکنواخت نیست. انسانها در طول سفر زندگی با چالشها و دستاندازهای متعددی مواجه میشوند. فردی که از آگاهی لازم برخوردار است، این چالشها را نه تنها مانع پیشرفت در زندگی نمیپندارد، بلکه موانع را محکی برای جرأت، قدرت، ضعف و ایمان خود میداند.
علامه حسن زاده آملی از زمره افرادی است که در طول حیات پربرکت خود، فراز و نشیبهای بسیاری را تجربه نموده، مجاهدتهای فراوانی نموده و زحمتهای بسیاری کشیده است. او برای تحصیل علم و عمل، به حوزه آمل و استادان آن اکتفا ننمود، بلکه به شهرهای تهران و قم مهاجرت کرد و توانست از محضر تعدادی از بزرگان علمی و معنوی آن روز استفادههای شایانی برده و به مقامات عالی از علم و عمل نائل شود. ایشان با تدریس و تعلیم و تربیت شاگردان بسیار و با نوشتن کتابهای متعدد در زمینههای مختلف علمی، خدمات فراوانی به اسلام و مذهب شیعه نمود.
ایام زندگانی علامه حسن زاده آملی در آمل
حیات بابرکت علامه حسن زاده آملی در آمل را میتوان به سه بخش تقسیم کرد: بخش اول مربوط به ایام تحصیلات ایشان در آمل، بخش دوم مربوط به برنامههای وی در این شهر در ایام تعطیلی دروس حوزه علمیه تهران و قم، و بخش سوم مربوط به فعالیتها و اقدامات انقلابی او در آن دیار است.
بخش اول: ایام تحصیلات علامه در آمل
علامه حسن زاده آملی دوران تحصیلات ابتدایی و آغازین خود در مکتبخانه[21] و حوزه علمیه را در آمل سپری نمود. ایشان بعد از طی تحصیلات دوران ابتدایی در مکتبخانه، و وقفه یک سال و نیم در ادامه تحصیل،[22] در سن 14 سالگی بر اثر یک بارقه الهی[23] وارد حوزه علمیه آمل شد.[24] تاریخ ورود حضرت استاد (رحمه الله تعالى) به حوزه علمیه آمل، مهرماه سال 1323 شمسى، مطابق با شوال المكرم سال 1363 قمرى بود.[25] وی مدت 6 سال از محضر استادان و عالمان آن دیار بهره برد و بعد از پایان این مدت، لباس طلبگی و روحانیت پوشید.[26]
بخش دوم: برنامههای علامه در آمل در ایام تعطیلی حوزه علمیه تهران و قم
بخش دیگری از حضور حضرت علامه در آمل، مربوط به برنامههای ایشان در این شهر در ایام تعطیلی دروس حوزه علمیه تهران و قم است. استاد در این مدت، با عدهای از مشتاقان معارف، حلقه درس و بحث تشکیل داده و بعضی از کتب خود را در آن ایام تألیف مینمود؛ به عنوان نمونه ایشان در مقدمه کتاب «دروس معرفت نفس» مینویسد: «نگارنده را شیوه و برنامه این بود كه هرگاه از حوزه علمیه تهران یا قم به آمل مىآمد، با دوستانى در آنجا، چند حلقه تدریس و تحقیق داشت. این دروس معارف عقلى و اصول علمى كه چشمههایى از منبع حیات لایزالى، و گوهرهایى از خزائن وسائط فیض الهى است، اثرى است كه از بركت محفل آن تشنگان آب زندگانى، به رشته نوشته درآمد… افتتاح آن، پنجشنبه سوم محرم هزار و سیصد و نود و پنج قمرى، مطابق بیست و ششم دیماه هزار و سیصد و پنجاه و سه شمسى بود».[27]
در مورد دیگری میفرماید: «اكنون عصر روز چهارشنبه سیزدهم ماه شعبان 1398 هجری قمری، برابر با 38 تیر 1357 هجری شمسی است كه در این مسجد سبزه میدان آمل در حلقه درس و بحث نشستهایم».[28]
بخش سوم: فعالیتها و حضور انقلابی علامه در آمل
بخش دیگری از حضور علامه حسن زاده در آمل مربوط به فعالیتهای سیاسی و انقلابی ایشان در این شهر است. علامه حسنزاده در دوران نهضت انقلاب اسلامی ایران، علاوه بر مجاهدت بر سبیل معرفت؛ از تکاپو در راه انقلاب و حمایت از آن حرکت عظیم الهی و هدایت مردم انقلابی آمل در این باره، دریغ نورزید. ایشان در این راستا، مدتی قبل و پس از پیروزی انقلاب در سنگر امامت جمعه آمل نقشآفرین بود. بهعلاوه حضور او در کنار مردم شهر هزارسنگر آمل، برای مواجهه با گروهکهای معاند در غائله 6 بهمن 1360 شمسی، شاهد دیگری بر عینیت سیاست و دیانت آن شخصیت کمنظیر بود. پس از رحلت امام خمینی؛ بنیانگذار انقلاب اسلامی نیز، تأکیدات مؤکد ایشان بر حمایت از رهبری معظم انقلاب؛ آیت الله خامنهای و مواضع صریح و خدشهناپذیرش در دفاع از جایگاه ولایت فقیه، حجت را بر همه تمام کرد.[29] در همین رابطه، ایشان در پی سفر رهبر معظم انقلاب به شهرستان آمل در سال 1377 شمسی، به استقبال ایشان آمده و کتاب «انسان در عرف عرفان» خود را به رهبر انقلاب تقدیم کردند.[30]
مهاجرت علامه حسن زاده آملی به تهران
علامه حسن زاده آملی در شهریور ۱۳۲۹ شمسی از آمل به تهران مهاجرت نمود و ابتدا در مدرسه حاج ابوالفتح (رحمه الله) و سپس در مدرسه مروی تهران به تحصیل ادامه داد. خود ایشان در این باره میفرماید: «پس از گذشت شش سال از اشتغالم به تحصیل در شهر آمل، در روز چهارشنبه اول شهریور ماه 1329 شمسی، مطابق با نهم ذی القعدة الحرام 1369 از هجرت نبوی (علی مهاجرها آلاف التحیة والصلاة والسلام) به تهران مهاجرت کردم. پس از سختیهای زیاد، پروردگارم مرا در مدرسه حاج ابوالفتح (علیه الرحمة) واقع در آخر خیابان ری تهران، مأوا داد. به اسم فتح تفأل به خیر زدم، گویا به این اسم، آرزوی فتوحات ربّ فاتحم (عزّ اسمه) داشتم».[31]
استاد علامه در مدت اقامت خود در تهران که 13 سال[32] به طول انجامید، محضر اساتید متعددی را درک کرد که عبارتند از:
- استاد آیة الله سید احمد لواسانی (قدّس سرّه) که در خدمت ایشان، بقیه کتب شرح لمعه و قوانین الاصول را تا آخر آن درس خواند.[33]
- استاد ميرزا مهدى الهى قمشهاى (قدّس سرّه) که در محضر ایشان، تمام حکمت منظومه متأله سبزوارى، جلد سوم اسفار ملاصدرا در الهیات بالمعنی الاخص، و نمط چهارم تا آخر شرح محقق طوسی بر اشارات شيخ رئيس را تلمذ نمود و نيز در مجلس تفسير قرآن آن جناب خوشهچين بود.[34]
- استاد علامه شعرانی (قدّس سرّه) که در محفل درس ایشان، علومی؛ نظیر فقه و اصول (تا مرحله اجتهاد)، معقول، تفسير (تمام دوره تفسير مجمع البيان طبرسى از بدو تا ختم آن)، کتب قرائت و تجويد (مانند شرح شاطبيه)،[35] برخی کتب رياضى، هيئت و نجوم، علم طب، علم درایه و رجال، علم حدیث و روایت فراگرفته شد. همچنین علامه حسن زاده آملی پس از خواندن کتاب حدیثی جامع وافى فيض کاشانى، نزد علامه شعرانی از ایشان اجازه حدیث دریافت کرد و به این ترتیب در سلک راویان دين و سلسله حاملان احاديث صادره از اهل بيت عصمت و وحى (علیهم السلام) مشرف گشت.[36]
- استاد آية اللّه حاج ميرزا ابو الحسن رفيعى قزوينى (قدّس سرّه) که در مجلس عرشی ایشان به مدت پنج سال به تحصيل بخش مُعظمی از اسفار صدرالمتألهین، کتاب مصباح الانس که شرح علامه فنارى بر مفتاح غیب الجمع و الوجود صدرالدين قونوى است، درس خارج فقه طهارت، صلاة و اجاره از متن کتاب «العروةالوثقی» فقیه سید محمد کاظم یزدی، و درس خارج اصول اجتهاد و تقلید از متن کفایة الاصول آخوند خراسانی مشغول بود. آن عالم ربّانى، استاد حسن زاده را به «فاضل آملی» میخواند.[37]
- استاد آية اللّه حاج شيخ محمد تقى آملى (قدّس سرّه) که توفيق استفاضه از مباحث درس خارج فروع فقهیه و معارف عقلیه ایشان برای علامه حسن زاده حاصل شد.[38]
- استاد آية اللّه حاج ميرزا احمد آشتيانى (قدّس سرّه) که کتاب شفاء شیخ الرئیس ابن سینا در محضر مبارک ایشان خوانده شد.[39]
- استاد علامه محمد حسين فاضل تونى (قدّس سرّه) که بخشی از شفاء شیخ الرئیس ابوعلی سینا و شرح علامه قيصرى بر فصوص شيخ اکبر محيى الدين عربى نزد ايشان تلمذ شد.[40]
- استاد شیخ علی محمد جولستانی (قدّس سرّه) که لئالی منتظمه در منطق؛ تصنیف متأله سبزواری در خدمت ایشان فراگرفته شد.[41]
مهاجرت علامه حسنزاده آملی به قم
علامه حسن زاده آملی در تاریخ دوشنبه ۲۵ جمادی الاول سال ۱۳۸۳ قمری، برابر با ۲۲ مهر ۱۳۴۲ شمسی به قصد اقامت در قم، تهران را ترک کرد.[42] مدت اقامت ایشان در قم را میتوان به دو بخش تقسیم کرد:
الف) تحصیل
استاد حسن زاده آملی به محض ورود به قم، به محضر علامه طباطبایی (رحمه الله) راه یافتند و به مدت 17 سال از آن وجود مبارک بهره بردند. ایشان در خدمت علامه طباطبایی کتابهای زیر را خواندند:
- کتاب «تمهید القواعد» صائن الدین علی بن ترکه، که شرحی شریف بر «قواعد التوحید» ابن حامد ترکه است.
- کتاب برهان منطق شفاء شیخ الرئیس؛ ابن سینا.
- جلد نهم اسفار صدرالمتألهین به چاپ جدید که از اول باب هشتم کتاب نفس تا آخر آن میباشد.
- کتاب توحید بحارالانوار مجلسی.
- جلد سوم بحار که در مورد معاد و مسائل دیگر است.
- تحقیق در مورد شعب علم، بحث از واجب تعالی و صفات او، تفسیر آیات قرآنی و تحقیق در عقائد حقه جعفری.[43]
از جمله کسانی که استاد علامه از محضرشان در قم کسب فیض نمود، استاد علامه حاج سید محمد حسن الهی طباطبایی تبریزی – برادر علامه طباطبایی– بود.
همچنین ایشان به مدت چهار سال یا بیشتر، جهت تعلم علوم ارثماطیقی[44] در محضر گرانقدر عالم کامل، آقا سید مهدی قاضی تبریزی مشرف بودهاند. به فرمایش حضرت علامه: «ایشان در تعلیم من بذل جهد فرمود و او را بر من حقی است عظیم».
و نیز سالیانی در قم به محضر مبارک تنی چند از آیات عظام در دروس فقه افتخار تشرف داشتند. خود ایشان میفرمایند: «به خداوند سوگند، قلم و زبان به ادای شکر مِعشار (یک دهم) نیکیهایی که این مشایخ عظام در حقّ ما نمودهاند وافی نیست؛ اگر چه علة العلل و مفیض علی الاطلاق، الله ربّ العالمین است».[45]
ب. تدریس، تألیف و تربیت شاگرد
علامه بعد از ورود به قم، علاوه بر تحصیل، تدریس معارف حقّه الهی و تعلیم فنون ریاضی را شروع نمود.[46] دروس منظومه حکیم سبزواری، اشارات شیخ الرئیس، اسفار ملاصدرا، شرح فصوص قیصری، شرح تمهید، مصباح الانس، دروس ریاضیات، هیأت، وقت و قبله، و… حاصل سالهای تدریس ایشان در شهر قم است.[47] همچنین بیشترین تألیفات علامه مربوط به دوره اقامت ایشان در قم میباشد. علاوه بر اینها در مدت حضور استاد در قم، شاگردان زیادی نیز در محضر علم و عمل وی پرورش یافتند.
وفات علامه حسن زاده آملی
استاد علامه حسن زاده آملی، سرانجام در سن 93 سالگی، در روز شنبه سوم مهر ۱۴۰۰ شمسی برابر با ۱۸ صفر ۱۴۴۳ قمری، بر اثر بیماری قلبی در بیمارستان امام رضا (علیه السلام) شهر آمل درگذشت، و پس از اقامه نماز میت به امامت مقام معظم رهبری؛ آیت الله خامنهای و تشییع جنازه باشکوه، در ششم مهر در منزل شخصی خود، در روستای ایرا بخش لاریجان شهرستان آمل، در کنار قبر همسر خود، دفن شد.[48]
ویژگیهای شخصیتی علامه حسن زاده آملی
علامه حسن زاده آملی، به جهت توفیق الهی، کوشش و تلاش فراوان در تحصیل علم و عمل، و همچنین شاگردی اساتید متعدد و مبرز، دارای شخصیتی جامع و ممتاز شده بود که در ادامه مقاله به برخی از ابعاد شخصیت والای ایشان اشاره میشود.
اخلاق و صفات علامه حسن زاده آملی
بخش مهمی از شخصیت علامه حسن زاده را اخلاق و صفات والای ایشان تشکیل میدهد که بعضی از آنها عبارتند از: تشنگی نسبت به تحصیل دانش، ادب فراوان نسبت به اساتید، تواضع، و شرح صدر علمی.
علامه حسن زاده أملی تشنه دانش
علامه حسن زاده از همان آغاز فراگيرى علم تا رسيدن به مراحل عالى علمى و عملى، نوعى شور، شوق، اشتياق و علاقه وافر را در خود به شکوفايى رسانيده بود.
خود علامه در اين باره مىگويد: «منم آن تشنه دانش که گر دانش شود آتش، مرا اندر دل آتش همى باشد نشيمنها».[49] اين عشق به اندازهاى بود که به عنوان نمونه اگر شاگردان ديگر، درس استاد علامه شعرانی را ترک مىکردند، او همچنان براى يادگرفتن، محفل استاد را ترک نمىنمود: «پس از درس، مکاسبىها مىرفتند و بعضىها مىنشستند که بنده بازهم از نشستگان بودم، علامه شعرانى اسفار يا اشارات مىفرمود. اين درسها که تمام مىشد آقايان مىرفتند و بنده مىنشستم. چه بسا روزها که ما در بين الطلوعين مىآمديم براى درس کفايه، و سر درس آخرى؛ مثلًا مجسطى يا زيج بهادرى اذان ظهر مىگفتند و ايشان از صبح تا ظهر تدريس کرده بود».[50]
البته بنا به اعتقاد علامه حسن زاده، اين اشتياق، متقابل بود: «علامه شعرانى هم خودش اشتياقى شگفت به درس و بحث داشت و هم ما طالب و شايق بهسزا بودهايم».[51]
وقتى از علامه پرسيدند روزها چه کار مىکنيد؟ در جواب گفتند: «من که از شش سالگى به مکتب رفتهام، تا کنون نديم من کتاب، و معشوق من استاد و درس و کار من بحث و تدريس و تصنيف است. ذلك فضل الله يؤتيه من يشاء[52]».[53]
ادب علامه حسنزاده آملی نسبت به اساتید
یکی از عوامل مهم موفقیت علامه حسن زاده این بود که ایشان در برخورد با اساتید خود، روشی توأم با ادب و احترام و قدردانی را بروز میداد. استاد علامه خود نقل میکند: «شبی مرحوم الهی قمشهای در جلسه درس به این تلمیذ دعاگویش فرمود: شما خیر میبینید. عرض کردم: الهی آمین، و لیکن جنابعالی از کجا این بشارت را به داعی میفرمایید؟ در پاسخم فرمود: از این که شما را نسبت به اساتیدت، بسیار مؤدّب میبینم. استاد حسن زاده پس از نقل این موضوع می گوید: آری، من هیچ گاه نزد اساتیدم، یک زانو یا چهارزانو نمینشستم، و به دیوار تکیه نمیدادم، و خیلی با ادب و احترام میپرسیدم و در حضور و غیابشان، وظیفه شاگردی را بیش از حدّ وظیفه پدر و فرزندی مراعات مینمودم».[54]
ایشان هرکجا از اساتید خویش نام میبرند، به بهترین شکل ممکن از آنان تجلیل نموده و همواره به قدردانی از آنان پرداختهاند».[55]
تواضع علامه حسن زاده آملی
یکی از ویژگیهای علامه حسن زاده آملی (رحمة الله علیه)، تواضع ایشان است. وی در کتاب «هزار و یک کلمه» در پاسخ به نامه شخصی كه زندگینامه ایشان را خواسته بود، چنین مینویسند:
«با تحيّت و سلام: ارباب معرفت دانند كه احياى آثار و تراجم احوال بزرگان علم تا چه اندازه براى همه طبقات اجتماع، از هر حيث مفيد است، ولى اين كمترين درباره خود چه بنگارد كه نه تأليفى شايان تعريف دارد، و نه تصنيفى سزاوار تحسين. نه عقدهاى را به بنان (انگشتان) خود گشوده است، و نه مشكلى را به بيان خود حلّ كرده است. نه اهل حلّ و عقد است، و نه مرد رتق و فتق. نه بهمقامى واصل شدهاست، و نه بهرهاى از او حاصل. گويى درباره وى گفته آمد: نه شكوفهاى نه برگى نه ثمر نه سايه دارم، همه حيرتم كه دهقان به چه كار كشت ما را؟. عمرش از خمسين (50 سالگی) بگذشت و خود هنوز از عقل هيولانى[56] نگذشت، مع ذلک بنا بهفرموده ايزد تعالى: «وَ إِذا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها»،[57] و بهدستور ولىّ اللّه اعظم، امام بهحق ناطق، جعفر بن محمد الصادق (عليهما السلام): «ردّ جواب الكتاب واجب كوجوب ردّ السلام»،[58] اين چند جمله تحرير مىگردد…». [59]
شرح صدر علمی علامه حسنزاده آملی
علامه حسن زاده در فهم آیات، روایات، سخن بزرگان و داوریهای علمی، اهل شرح صدر بود و معتقد بود که باید در فهم این معارف خوب تأمل کرد و تا آنجا که وجه و مَحمِل صحیحی یافت میشود، زود ردّ ننمود. ایشان خود در این باره مینویسد: «در گفتار بزرگان بايد تأمل بهسزا كرد و به قول متأله سبزوارى در خطبه اسرار الحكم: «تا مشكلى مىرسد تبادر به ردّ و انكار نكنيد، كه مطالب عاليه را فهميدن هنر است نه ردّ و انكار».[60]
یکی از شاگردان علامه حسن زاده مینویسد: «یکی از خصوصیات علامه حسن زاده آملی که در کلاس درس و بحث مشهود بود، این بود که اولا با نظر و نظریات علمیِ عالمان در کلام، فقه، حکمت و عرفان، مواجهه «ایجابی»، «اثباتی» و «ایضاحی» یا «تبیینی» داشت و همه همتِ خویش را مصروف روشنسازی و روشنگری نظرات بزرگان میکرد و اگر با بیان احتمالات مختلف ایجابی – اثباتی و ایضاحی، امکان حمل بر صحت نبود، به نقد سلبی آرای آنان با ادب و احترام زائدالوصف میپرداخت. آن بزرگمرد عرصه معرفت، هماره متذکر میشد که اول باید نظر بزرگان را درست و دقیق فهم کرد و وجوه گوناگون فهم گزارهها و آموزههای آنان را وِجهه همت خویش قرار داد و بعد از گذر از مرحله فهم دقیق و عمیق، به نقد آنان پرداخت… (ایشان معتقد بود باید) در عرصه علمی و داوریهای معرفتی در کنار علم، اهل حِلم و شرح صَدر بود».[61]
کرامات علامه حسن زاده آملی
استاد علامه حسن زاده آملی (رحمه الله)، در طول زندگی بابرکت خود، کرامات متعددی داشتند که به یک مورد از آنها اشاره میشود:
دیدار با امام رضا (علیه السلام) در عالم رؤیا
استاد علامه حسن زاده خود در این رابطه مىفرمایند: «در عنفوان جوانى که در مسجد جامع آمل، سرگرم به صرف ایام در اسم و فعل و حرف بودم، و محو در فرا گرفتن صرف و نحو، در سحرخیزى و تهجّد، عزمى راسخ و ارادتى ثابت داشتم؛ در رؤیاى مبارکسحرى به ارض اقدس رضوى (علیه السلام) تشرف حاصل کردم و به زیارت جمال دلآراى ولىّ اللّه اعظم، ثامن الحجج على بن موسى الرضا (علیه و على آبائه و ابنائه آلاف التحیة و الثنا) نائل شدم. در آن لیله مبارکه، قبل از آن که به حضور باهر النور امام (علیه السلام) مشرف شوم، مرا به مسجدى بردند که در آن، مزار حبیبى از احبّاءاللّه بود و به من فرمودند: در کنار این تربت، دو رکعت نماز حاجت بخوان و حاجت بخواه که برآورده است. من از روى عشق و علاقه مفرطى که به علم داشتم نماز خواندم و از خداوند سبحان علم خواستم.
سپس به پیشگاه والاى امام هشتم، سلطان دین، رضا (روحى لتربته الفداء، و خاک درش تاج سرم) رسیدم و عرض ادب نمودم، بدون اینکه سخنى بگویم، امام (علیه السلام) که آگاه به سرّ من بود و اشتیاق و التهاب و تشنگى مرا براى تحصیل آب حیات علم مىدانست، فرمود: نزدیک بیا، نزدیک رفتم و چشم به روى امام گشودم، دیدم با دهانش آب دهانش را جمع کرد و بر لب آورد و به من اشارت فرمود که بنوش، امام خم شد و من زبانم را درآوردم و با تمام حرص و ولع که خواستم لبهاى امام را بخورم، از کوثر دهانش آن آب حیات را نوشیدم و در همان حال به قلبم خطور کرد که امیرالمؤمنین على (علیه السلام) فرمود: پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) آب دهانش را به لبش آورد و من آنرا بخوردم که هزار درِ علم و از هر درى، هزار درِ دیگرى به روى من گشوده شد.
پس از آن امام (علیه السلام)، طى الارض را عملا به من بنمود، که از آن خواب نوشین شیرین که از هزاران سال بیدارى من بهتر بود به در آمدم.[62]
جامعیت علامه حسن زاده آملی
یکی از ویژگیهای مهم علامه حسن زاده آملی، جامعیت ایشان در ابعاد مختلف است. ایشان از یک سو در علوم مختلف و از سوی دیگر در امور معنوی و فتوحات مسیر سیر و سلوک، به درجات و کمالات عالیهای نائل شده بود. علاوه بر اینها به شعر و شاعری و زبانهای فارسی، عربی و فرانسه نیز مسلط بود. رهبر معظم انقلاب؛ آیة الله خامنهای در باره جامعیت علامه حسن زاده میفرماید: «استادی کسی؛ همچون حضرت آقای حسن زاده آملی (دامت معالیه) که میان مراتب عالیه علمی و مقامات و فتوحات معنوی و روحی جمع کردهاند، برای هر مؤسّسه علمی، دانشگاه و حوزهای، مغتنم و موجب افتخار است».[63]
آثار و اقدامات تاریخی علامه حسن زاده آملی
یکی از اموری که انسانهای آگاه به زمان و مکان و بندگان فرهیخته خدا، در هر زمانی وظیفه خود میدانند، این است که رسالت خود را برای حفاظت و نگهبانی از دین و اعتقادات دینی و نشر و تبلیغ معارف دینی ایفا کنند. مرحوم علامه حسن زاده آملی از جمله فرهیختگانی است که با شناخت و درک موقعیت و زمان حساس خویش، آثار و اقدامات متعددی را به منصه ظهور رساند و خدمات بسیاری به اسلام، تشیع و ایران نمود. در ادامه مقاله به برخی از مهمترین آثار ایشان در زمینههای مختلف اشاره میشود.
آثار علمی علامه حسن زاده آملی
استاد علامه حسن زاده آملی، آثار علمی متعددی؛ از جمله تألیف و تصنیف کتابها، مقالات و رسالههاى گرانقدر بسیارى دارد که در موضوعات گوناگون نگارش یافته است. تعدادى از آثار ایشان، تعلیقه بر کتابهاى گذشتگان یا تصحیح آنها است، که البته علامه در نگارش آنها از نوآورى، ابتکار، شرح، بسط و تدوین جدید غافل نشده است. بخشی از آثار علمی علامه مربوط به تدریس، سخنرانیها، گفتوگوها و مصاحبههای علمی، و استخراج تقویم نجومی است که به برخی از این موارد پرداخته میشود.
تألیفات علامه حسن زاده آملی
علامه حسن زاده آملی (رضوان الله تعالی علیه)، در 10 عنوان عرفانی و اخلاقی، فلسفی و منطقی، کلامی، تفسیری، روایی، رجالی، فقهی، ریاضی و نجومی، ادبی و متفرقه، تألیفات متعدد دارند که خود ایشان در یکی از شرححالهای خود، ۱۱۳ تألیف را نام میبرد.[64] برخی از منابع، تعداد آثار به ثبت رسیده ایشان را ۱۹۰ اثر میدانند.[65] بعضی از آنها با قلم خود علامه، عبارت است از:
«…امّا تألیفات: براى اینکه نفس را مشغول باید داشت که حکما فرمودهاند: نفس را مشغول بدار وگرنه او تو را مشغول مىکند، تعلیقات و حواشى بر کتب درسى از معقول و منقول و رسائل و جزوات در موضوعات و فنون گوناگون نوشتهام:
۱. شرح نهج البلاغة به نام تکملة منهاج البراعه به عربى در پنج جلد.[66]
۲. رسالهاى در ولایت و امامت.
۳. رسالهاى در رؤیت و عدم آن بر مشرب حکمت و کلام.
۴. رسالهاى در لقاء اللّه بر منهل عرفان.
۵. رسالهاى به نام فصل الخطاب فی عدم تحریف کتاب رب الأرباب.
۶. رسالهاى در صبح و شفق و تحقیق در صبح صادق و کاذب و بیان طایفهاى از آیات و روایات در این موضوع.[67]
۷. تصحیح و اعراب اصول کافى ثقة الاسلام کلینى- قدّس سرّه- که در دو جلد طبع شدهاست.
۸. رسالهاى در ضبط اسماء رُوات احادیث بهنام «اضبط المقال فی ضبط اسماء الرجال» که در آخر جلد اول کافى مذکور، به طبع رسیده است.
۹. تصحیح خلاصه منهج الصادقین در تفسیر قرآن؛ تألیف مرحوم ملافتح اللّه کاشانى.
۱۰. رسالهاى در قرائت حفص بن سلیمان و ابوبکر بن عیاش.
۱۱. تصحیح خزائن مرحوم نراقى با مقدمه و حواشى و تعلیقات اینجانب بهعربى و فارسى.
۱۲. تصحیح کلیله و دمنه فارسى؛ بهقلم ابوالمعالى نصراللّه منشى، با مقدمه و حواشى و مآخذ اشعار و امثال و ترجمه دو باب آخر آن بهفارسى بهقلم اینجانب.
۱۳. انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه.
۱۴. خلاصه رساله فوق.[68]
۱۵. تصحیح نصاب الصبیان با مقدمه و تحشیه آن، مزین بهتقریظ مرحوم استاد شعرانى.
۱۶. کتابى به نام دروس معرفة الوقت و القبله بهعربى.
۱۷. شرح زیج بهادرى بهفارسى.
۱۸. تعلیقات بر اسفار صدر المتالهین بهخصوص از اول جواهر و اعراض تا آخر آن بهتفصیل.
۱۹. تعلیقات بر اول تا آخر شرح خواجه طوسى بر حکمت اشارات ابن سینا.[69]
۲۰. تعلیقات بر دوره منطق منظومه متأله سبزوارى.
۲۱. رسالهاى در مناسک حج و پارهاى از مسائل فقهیه در موضوعات عدیده.
۲۲. تعلیقات بر هشت باب معانى شرح مطول تفتازانى.
۲۳. شرح فصوص فارابى یکدوره کامل آن بهفارسى.
۲۴. رسالهاى در تجرد نفس ناطقه.
۲۵. رسالهاى در توقیفیت اسماء.
۲۶. رسالهاى در ردّ جبر و تفویض و اثبات امر بین الامرین بر مبناى حکمت متعالیه.
۲۷. رسالهاى در مراتب و درجات قرآن مجید.
۲۸. دیوان اشعارم که ابتداى آن مزین بهتقریظ استاد حکیم میرزا مهدى إلهى قمشهاى- قدّس سرّه- بهخطّ خود آنجناب است…».[70]
علامه حسن زاده آملی و استخراج تقويم نجومى
یکی از آثار علمی علامه حسن زاده (رحمه الله)، «استخراج تقويم نجومى» است. ایشان خود در اینباره مینویسد: «خداوند (سبحانه) ما را به اخذ و تعلیم این کتاب (زیج بهادری) از محضر استاد (علامه شعرانی) در طی چهار سال موفق نمود، در حالی که بر همه مسائل آن از بدو تا ختم، برهان اقامه میکردیم. من به غوص در مسايل آن تا آنجا متبحر شدم که بر استخراج آن متمهّر (دارای مهارت) گشتم و آنرا بهطور کامل شرح کردم که هنوز چاپ نگشته است. از اين زيج، نه سال استخراج تقويم کردم که چاپ و منتشر شد».[71]
علامه حسن زاده آملی در این باره خاطراتی را در کتاب « در آسمان معرفت (تذکره اوحدی از عالمان ربانی»نقل میکند.[72]
شاگردان علامه حسن زاده آملی
علامه حسن زاده آملی در رشتههای مختلف، شاگردان زیادی تربیت کرده است. عالمان و محققان بسیاری برای کسب علم و معرفت و فهم مطالب علمی در محضر او فروتنانه مینشستند. طالبان علم و عمل برای کسب مسائل عقلی، عرفانی، هیوی، ریاضی و سیر و سلوک عملی در حضورش زانوی ادب میزدند. بعضی از شاگردان ایشان عبارتند از:
حاج رضا ولایی معروف به خواجه ابوسعید آملی، سید حسن امین، آیات و حجج اسلام: مهدی سمندری، محمود امامی نجف آبادی، علی بهجت، داوود صمدی آملی، سید یدالله یزدان پناه، محمد حسین نائیجی، سید علی حسینی آملی، حسن رمضانی خراسانی، مهدی هادوی تهرانی، محمد سروش محلاتی، رضا رمضانی گیلانی، سید یوسف ابراهیمیان آملی، مهدی احدی، حیدر ضیایی، اسماعیل منصوری لاریجانی، سید علی طباطبایی، حاج آقای نیکبخت، محمد جواد رودگر.
دیدگاههای علامه حسن زاده آملی
علامه حسن زاده آملی، در موضوعات مختلف دیدگاههای ویژهای دارند که به بعضی از آنها در ادامه مقاله اشاره میشود.
دیدگاههای معرفتی علامه حسن زاده آملی
علامه حسن زاده آملی، در موضوعات مختلف معرفتی دیدگاههایی دارند که برخی از آنها عبارتند از:
- قرآن و عرفان و برهان از هم جدایی ندارند.
علامه حسن زاده معتقد است: قرآن و عرفان و برهان از هم جدایی ندارند و این، هر سه، یک چیز را میگویند، منتها با سه زبان. ایشان در این باره کتابی با همین عنوان و به زبان فارسی تألیف نموده و این مطلب را در آن جا به اثبات میرساند.[73]
- معرفت نفس کلید سعادت دنیا و آخرت است.
یکی از شاگردان علامه حسن زاده میگوید: «بزرگترین درسی که علامه حسن زاده به همه شاگردان، مریدان و علاقهمندان به اسلام و مکتب اهلبیت داد و توصیه فراوانی به آن میکرد، معرفت نفس و شناخت خود بود. اولین دروسی که استاد علامه حسن زاده به طور عمومی و خصوصی در همه جا مطرح میکرد، دروس معرفت نفس بود و معتقد بود که کلید سعادت دنیا و آخرت همین است».[74]
- قرآن هرگز تحریف نشده است.
علامه حسن زاده همگام با نظر مشهور عالمان شیعی معتقد است: قرآن هرگز تحریف نشده است. ایشان در مقدمه کتاب خود در این باره مینویسد: اين يادداشتها را فراهم آورديم تا ثابت كنيم كه قرآن از تحريف و پس و پيش شدن محفوظ مانده و چيزى از آن كم و زياد نشده و آن را «فصل الخطاب فى عدم تحريف كتاب ربّ الارباب» ناميديم، و سپاس مر خداوندى را كه به فضل خود ما را به حقيقت رهنمون گرديد و اگر راهنمایى ذات مقدّس او نبود، با توان خود هرگز به آن دست نمییافتیم».[75]
دیدگاه علامه حسن زاده آملی در باره اهل بیت (علیهم السلام)
علامه حسن زاده آملی (رحمةالله علیه) دیدگاه ویژهای نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) داشت، و آن برگزیدگان و سفرای الهی را در عالیترین و برترین درجات انسانی میدید. بخشی از نظر و خضوع علامه نسبت به آن ذوات مقدسه در کتاب «انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه» ایشان منعکس شده است:
«چنان که قرآن کريم، خود بهترين حجت بر رسالت خاتم انبياء محمد مصطفى (صلّى اللّه عليه و آله) است، روايات اوصياى آن حضرت نيز، بهترين حجت بر حجت بودن آناناند و خود آن بزرگان، دليل امام بودن خودشاناند که: الدليل دليل لنفسه، و آفتاب آمد دليل آفتاب.
اگر کسى با نظر تحقيق و ديده انصاف در روايات و خطب و کتب و رسائل و به ويژه در ادعيه و مناجاتهاى اهل بيت (عليهم السّلام) تدبّر کند، اعتراف مىنمايد که اين همه معارف حقه از اوتاد و ابدال و افرادى که مدرسه و معلّم نديدهاند، به جز از نفوس مؤيد به روح القدس نتواند بوده باشد. اماميه را در اثبات حقانيت امامت و خلافت يکيک ائمه اثنا عشر (عليهم السّلام)، همين معارف مروى از آن بزرگان کافى است. بلکه صحاح سته و ديگر جوامع روائى حضرات اهل سنت، به تنهايى در اين موضوع خطير بسندهاند.
غرض اين که کلمات سفراى الهى و حاملين وحى و روايات آل پيغمبر (صلی الله علیه و آله) خود بهترين حجت بر حجت بودن آناناند، چنانکه الدليل دليل لنفسه، آفتاب آمد دليل آفتاب».[76]
دیدگاههای سیاسی علامه حسن زاده آملی
علامه حسن زاده آملی (رحمة الله علیه) در خصوص انقلاب، امام راحل و مقام معظم رهبری مواضع و اقداماتی داشتند که برخی از آنها در ادامه ذکر میشود:
الف. دیدار با امام خمینی در خرداد 1342 شمسی
علامه حسنزاده آملی که در نخستین سالهای نهضت اسلامی در تهران حضور داشت، درباره اولین دیدار خود با امام خمینی میفرماید: «قبل از 15 خرداد سال 1342 که در تهران مشغول تدریس بودم، شنیدم حضرت آیتالله العظمی امام خمینی، روحانیونی را جهت ارشاد و آگاهی سیاسی دادن به مردم برای ایام محرم به اطراف و اکناف میفرستادند، در قم به محضرشان رسیدم و عرضه داشتم که بنده حسن حسنزاده آملی هستم و فعلاً در حوزه علمیه تهران مشغول تحصیل و تدریسم. … من که یکی از طلاب سرشناس آملم و جهت تبلیغ عازم آن دیارم، آمدهام به شما بگویم: من هم مانند دیگران در خدمتم و شما نیز ان شاءالله در اهدافتان موفق خواهید شد».[77]
ب. تقش علامه حسن زاده در مهار غائله آمل
آیت الله معلمی؛ نماینده مردم مازندران در مجلس خبرگان رهبری گفت: «یکی دیگر از مقاطعی که علامه در مسیر انقلاب خوش درخشیدند، در ماجرای مهار غائله آمل بود. ایشان و آیتالله جوادی آملی در آن قضیه محوریت داشتند. آیتالله حسنزاده آملی وقتی از این اتفاق با خبر شدند، خود را به آمل رساندند. حضورشان، کلامشان و پیامشان، نه تنها برای مردم آمل، بلکه برای عموم مردم مازندران اثرگذار بود. در ایجاد و تقویت روحیه مقاومت در بین مردم، پیام ایشان بسیار موثر بود».[78]
ج. تأکید بر حفظ انقلاب و رهیری
فرزند ارشد علامه حسن زاده؛ حجةالاسلام عبدالله حسن زاده آملی درباره مواضع سیاسی پدر میگوید: «ایشان در انقلاب بوده است و تا زمانی که وضع جسمیشان اجازه میداده، همچون سایر علما و روحانیون، چه قبل از انقلاب چه بعد از آن، در صحنه بودهاند، خدمت امام رسیده بودند. انقلاب ما به نام دین و اسلام است و نگاهشان این است که باید حفظ شود و آن چیزی که بیشتر برایشان مهم است این است که دامن اسلام را خدشه دار نکنیم و در همین راستا، از برخی موضع گیریها ناراحت میشوند. ایشان تأکید دارند که این اسلام است که حافظ ماست و حقیقتا هم همینگونه است و در برابر این همه فشارهایی که استکبار وارد می کند، خدای متعال و اسلام است که ما را حفظ کرده است. نگاه ایشان درباره مقام معظم رهبری نیز در مقدمه کتاب «انسان در عرف عرفان» آمده است و احترام ویژهای دارند و رابطه دو طرفهای بینشان برقرار است و چه زمانی که حاج آقا قم بودند و چه تهران، آقا تشریف آوردهاند و دیدار کردهاند و همه اینها، مسائل پوشیدهای نیست و همه اطلاع دارند».[79]
علاقه علامه حسن زاده آملی به رهبر معظم انقلاب
غلامه حسن زاده آملی در باره رهبر معظم انقلاب، دیدگاهی همراه با تجلیل و عظمت دارند. بنا بر اطلاعات موثّق، تاکنون چندین ملاقات خصوصی بین حضرت استاد حسن زاده آملی و مقام معظم رهبری؛ حضرت آیت الله خامنهای (حفظه الله) صورت گرفته است. جناب وی کتاب شریف «انسان در عرف عرفان» و «فصّ حکمة عصمتیة فی کلمة فاطمیة» را به حضور مقام معظم رهبری اهداء فرمودند.[80]
توصیههای معنوی علامه حسن زاده آملی
علامه حسنزاده آملی در بخشی از کتاب «نامهها برنامهها»، پانزده توصیه به علاقهمندان سلوک توحیدی بیان میکند. ایشان این سفارشها را در تاریخ 21/ 3/ 1349 هجری شمسی، در پاسخ درخواست دوستی نوشتهاند. توصیههای انسانساز و عبرتآموز ایشان که برگرفته از تعالیم قرآن و عترت است، عبارت است از:
«1- قرآن که صورت کتبيه انسان کامل- أعنى[81] حقيقت محمّديه (صلی الله علیه و آله و سلم)- است، به اندازهاى که از آن بهره بردهاى به حقيقت خاتم (صلّى اللّه عليه و آله و سلم) تقرّب يافتهاى. اقرأ وارقه (بخوان و بالا برو).
رسول اللّه (صلّى اللّه عليه و آله و سلم) فرمود: «انّ هذا القرآن مأدبة فتعلّموا مأدبته ما استطعتم و انّ أصفر البيوت لجوف (لبيت- خ) أصفر من کتاب اللّه تعالى».[82] پس اى إخوان صفاء و خلّان وفاء به مأدبهاى آييد که «فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ».[83]
2- اى عباد الرحمن، آخر سوره فرقان از عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ تا آخر سوره،[84] هر يک دستورالعمل کاملى است.
3- در باب سيزدهم و باب بيستم ارشاد القلوب ديلمى آمده است که: «قال النبى (صلّى اللّه عليه و آله و سلم): يقول اللّه تعالى: من أحدث و لم يتوضّأ فقد جفانى، و من أحدث و توضّأ و لم يصلّ رکعتين فقد جفانى، و من صلّى رکعتين و لم يدعنى فقد جفانى، و من أحدث و توضأ و صلّى رکعتين و دعانى فلم اجبه فى ما يسأل من أمر دينه و دنياه فقد جفوته و لست بربّ جاف».[85]
حالا که در اين عمل سهل رخيص، چنين نتيجه عظيم نفيس است، خوشا حال آن که از علو همّت خود بعد از اداى اين دستور، از حق تعالى مطلبى بخواهد که آن را زوال و نفاد نباشد، اعنى حلاوت ذکر و لذت لقاء و شرف حضور بخواهد، و زبان حالش اين باشد که:
ما از تو نداريم به غير از تو تمنّا حلوا به کسى ده که محبّت نچشيده است.
4- «وَ کلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ»[86] فضول (زیادی) طعام مُميت (میراننده) قلب است، و مُفضى (منجر) به سرکشى نفس و طغيان او است، و از أجلّ خصال مؤمن، جوع (گرسنگی) است.
نه چندان بخور کز دهانت برآيد نه چندان که از ضعف جانت برآيد.
5- همانطور که فضول طعام مّميت قلب است، فضول کلام نيز از قلب قاسى برخيزد. از رسول اللّه (صلّى اللّه عليه و آله و سلم) روايت است که: «لا تکثروا الکلام بغير ذکر اللّه فإنّ کثرة الکلام بغير ذکر اللّه قسو القلب، إن أبعد النّاس من اللّه القلب القاسى».[87]
6- محاسبت نفس که امام کاظم (عليه السّلام) فرمود: «ليس منّا من لم يحاسب نفسه فى کل يوم فإن عمل حسنا استزاد اللّه و إن عمل سيّئا استغفر اللّه تعالى منه و تاب إليه».[88]
7- مراقبت، و اين مطلب عمده است. قال اللّه تعالى: «وَ کانَ اللَّهُ عَلى کلِّ شَيْءٍ رَقِيباً».[89] و قال النّبى (صلّى اللّه عليه و آله و سلم) لبعض أصحابه: «اعبد اللّه کأنّک تراه، فإن لم تکن تراه فهو يراک».[90]
8- الادب مع اللّه تعالى فى کلّ حال. در باب چهل و نهم کتاب ارشاد القلوب ديلمى آمده است که: «روى أن النبى (صلّى اللّه عليه و آله و سلم) خرج إلى غنم له و راعيها عريان يفلى ثيابه فلمّا رآه مقبلا لبسها. فقال النبى (صلّى اللّه عليه و آله و سلم): امض فلا حاجة لنا فى رعايتک فقال: و لم ذلک؟ فقال: إنا أهل بيت لا نستخدم من لا يتأدب مع اللّه و لا يستحيى منه فى خلوته».[91]
9- العُزلة.[92] سلامت در عزلت است. با خلق باش و نباش.
هرگز ميان حاضر و غائب شنيدهاى من در ميان جمع و دلم جاى ديگر است.[93]
10- التهجّد، «وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَک عَسى أَنْ يَبْعَثَک رَبُّک مَقاماً مَحْمُوداً وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْک سُلْطاناً نَصِيراً».[94]
11- التفکر، قال اللّه تعالى: «الَّذِينَ يَذْکرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَکرُونَ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا سُبْحانَک فَقِنا عَذابَ النَّارِ».[95]
12- ذکر اللّه تعالى فى کلّ حال قلبا و لسانا. قوله سبحانه: «وَ اذْکرْ رَبَّک فِي نَفْسِک تَضَرُّعاً وَ خِيفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ وَ لا تَکنْ مِنَ الْغافِلِينَ إِنَّ الَّذِينَ عِنْدَ رَبِّک لا يَسْتَکبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ وَ يُسَبِّحُونَهُ وَ لَهُ يَسْجُدُونَ».[96]
13- رياضت در طريق علم و عمل بر نهجى که در شريعت محمّديه (صلّى اللّه عليه و آله و سلم) مقرّر است و بس، که علم و عمل براى طيران به اوج کمال و عروج به معارج به منزلت دو بالند.
14- اقتصاد؛ يعنى ميانه روى در مطلق امور، حتّى در عبادت.
15- مطلب در دو کلمه است: تعظيم امر خالق، و شفقت با خلق.
فرزانه آنکه خواهد تعظيم امر خالق ديگر که باز دارد از خلق شرّ و شورش
گفتار بسيار است، ولى دوصد گفته چون نيمکردار نيست. تا چه قبول افتد و چه در نظر آيد. و السّلام على من اتبع الهدى، قم- حسن حسنزاده آملى. 21/ 3/ 1349 هجری شمسی».[97]
موافقان و مخالفان علامه حسن زاده آملی
استاد علامه حسن زاده آملی در طول حیات بابرکت خویش، همانند بیشتر عالمان و دانشمندان، نسبت به سیره علمی و عملی خود موافقان و مخالفانی داشت. نوع طالبان علوم و معارف اصیل الهی و سالکان حقیقی کوی حق، موافق ایشان بوده و بعضی توفیق استفاده حضوری و غیرحضوری از آثار ایشان را داشته و دارند. در بین مخالفان نیز، علاوه بر دشمنان اسلام و انقلاب، از گروههای داخلی که مخالف فلسفه و عرفاناند، میتوان نام برد.
دیدگاه برخی از عالمان در باره علامه حسن زاده آملی
نظر علامه شعرانی
علاّمه شعرانى (رحمه الله) در اجازه اجتهاد و اجازه حدیثی که به علامه حسن زاده دارند، مىفرمايند:
«… همانا از جمله كسانى كه هر دو غايت (علم و تزکیه) را براى خود محقّق كرده، شايستگى اتّصاف به حيازت هر دو منقبت (را) دارد، مولانا الأجلّ الموفّق نجم الدّين و نور الصّباية و مصباح العلم و شمس الهداية شيخ حسن آملى؛ معروف به حسنزاده است. بيست سال، بلكه بيشتر او را آزمودم و امتحان نمودم، در اين مدّت در او چيزى جز جدّ و اجتهاد نديدم كه موجب شين و مؤاخذه گردد. از علوم دين همه آن چيزهايى را كه علمای دين واجب است بدانند گرد آورده است. او را بارى نديدم كه از يادگيرى علم واجبى تأنّف ورزد. او در علوم شرعيّه عقليّه و نقليّه، سواركار ماهر ميدان مسابقه است. من او را بر استنباط فروع از اصول توانا ديدهام و به او اجازه دادهام رواياتى كه نقل آن براى من صحيح است از من روايت نمايد».[98]
نظر آیت الله بهاء الدینی
عارف نامدار؛ حضرت آیت الله بهاء الدینی «قدّس سرّه» فرمودند: بنده زمانی بود که به خاطر مسائلی که پیش آمد، از حوزه و طلاب ناامید شدم و لیکن چشمم که به آقای حسن زاده آملی افتاد، به کلّی از نظر خود برگشتم و امیدوار شدم».[99]
نظر آیت الله خامنهای
رهبر معظم انقلاب در سفر خود به آمل در سال 1377 شمسی، از آیت الله حسنزاده آملی و آیت الله جوادی آملی، به عنوان دو تن از ستارگان درخشان این منطقه نام بردند.[100]
ایشان همچنین در بخشی از پیام تسلیت خود به مناسبت ارتحال علامه حسن زاده فرمودند: «این روحانی دانشمند و ذوفنون از جملهی چهرههای نادر و فاخری بود که نمونههای معدودی از آنان در هر دوره، چشم و دل آشنایان را مینوازد و توأماً دانش و معرفت و عقل و دل آنان را بهرهمند میسازد».[101]
نظر آیت الله جوادی آملی
آیت الله جوادی آملی، در سومین گردهمایی اساتید علوم عقلی و تجلیل از مقام علمی علامه حسن زاده آملی در مجمع عالی حکمت اسلامی فرمودند: «… شخصیت حضرت آیت الله حسن زاده آملی ستودنی است؛ چرا که کمتر کسی به اینگونه توفیقاتی که ایشان به آنها دسترسی پیدا کردهاند دست مییابد… ».[102]
ایشان در بخشی از پیام تسلیت ارتحال علامه حسنزاده بیان داشتند: «… حکیم و عارف گرانسنگی؛ مثل آیت الله حسن زاده آملی، هم راه عقل را، هم راه شهود را به خوبی پیمود… زندگی سراسر فخر این حکیم الهی در آن اربعینگیریهای او، در آن روزههای متصل و مرتبط ماه رجب و شعبان و رمضان او، در آن سحرخیزیهای ممتد او، در آن نالهها و گریههای او که گفت: «تا جان به لب نرسید جام به لب نرسید»، گذشت …».[103]
کتابنامه مقاله علامه حسن زاده آملی
- قرآن کریم.
- بدیعی، محمد؛ گفتوگو (با علامه حسن حسن زاده آملی)؛ انتشارات تشیع، چاپ اول، قم، 1380ش.
- پایگاه اطلاع رسانی حضرت استاد رمضانی.
- پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت الله العظمی سيدعلی خامنهای (مدظلهالعالی).
- پرتال جامع علوم انسانی.
- حسن زاده آملی، حسن؛ در آسمان معرفت (تذکره اوحدی از عالمان ربانی)؛ گردآوری و تنظیم: بدیعی، محمد؛ انتشارات تشیع، چاپ اول، قم، 1375ش.
- حسن زاده آملی، حسن؛ دروس معرفت نفس؛ الف لام ميم، چاپ سوم، قم، 1385ش.
- حسن زاده آملی، حسن؛ نامهها برنامهها؛ الف لام ميم، چاپ دوم، قم، 1386ش.
- حسن زاده آملى، حسن؛ انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغة؛ الف لام میم، چاپ اول، تهران، 1383ش.
- حسن زاده آملى، حسن؛ قرآن هرگز تحريف نشده؛ ترجمه: محمدی شاهرودی، عبدالعلی؛ قيام، چاپ سوم، قم، 1376ش.
- حسن زاده آملى، حسن؛ ممد الهمم در شرح فصوص الحكم؛ وزارت ارشاد، چاپ اول، تهران، 1378ش.
- حسن زاده آملى، حسن؛ هزار و يک كلمه؛ بوستان كتاب، چاپ سوم، قم، 1381ش.
- خبرگزاری برنا.
- خبرگزاری تسنیم.
- خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا).
- خبرگزاری رسمی حوزه.
- خبرگزاری کتاب ایران.
- رودگر، محمد جواد؛ «ملاحظاتی در پاسخ به برخی نقدها و شبهات پیرامون شخصیت علمی و سلوکی علامه حسن زاده آملی»؛ خبرگزاری شبستان، 9/7/1400.
- سایت بنیاد بینالمللی علوم وحیانی اسراء.
- سایت پرسمان.
- سایت تبیان.
- سایت دانشنامه اسلامی (سایت اهل البیت علیهم السلام).
- سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- سایت ویکی فقه.
- سایت ویکی نور.
- سایت هراز نیوز.
- شفیعی، سید حسن؛ حاج آقا رضا بهاء الدینی «آیت بصیرت»؛ تدوین و نگارش: لقمانی، احمد؛ چاپ قدس، چاپ دوم، 1375ش.
- کلینى، محمد بن یعقوب؛ الکافی؛ محقق و مصحح: غفارى، علىاكبر و آخوندى، محمد؛ دارالكتب الإسلامیة، چاپ چهارم، تهران، 1407ق.
- گلی زواره قمشهای، غلامرضا؛ «روش آموزشى و تربیتى علامه حسن زاده آملى»؛ نشریه پاسدار اسلام، شماره 27، 1386ش.
- منصوری لاریجانی، اسماعیل؛ «معرفت نفس؛ بزرگترین درس علامه حسنزاده آملی»؛ خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا)، 7/7/1400.
[1]. حسن زاده آملى، حسن، ممد الهمم در شرح فصوص الحكم، ص 660.
[2]. فجر، 28، «به سوی پروردگارت بازگرد، در حالی که هم تو از او خشنودی، و هم او از تو خشنود است».
[3]. از مسائل مربوط به علم نحو که در مرحله مقدماتی علوم حوزوی خوانده می شود.
[4]. حسن زاده آملی، حسن، در آسمان معرفت (تذکره اوحدی از عالمان ربانی)، گردآوری و تنظیم: بدیعی، محمد، ص 405 – 416؛ سایت پرسمان، «زندگی نامه حضرت علاّمه حسن حسن زاده آملی رحمه الله».
[5]. بدیعی، محمد، گفتوگو (با علامه حسن حسن زاده آملی)، ص 21؛ سایت ویکی نور، «حسن زاده آملی، حسن».
[6][6]. حسن زاده آملى، حسن، قرآن هرگز تحريف نشده، ترجمه: محمدی شاهرودی، عبدالعلی، ص 15؛ سایت ویکی نور، «حسن زاده آملی، حسن».
[7]. سایت دانشنامه اسلامی، «علامه حسن زاده آملی».
[8]. حسن زاده آملی، حسن، در آسمان معرفت (تذکره اوحدی از عالمان ربانی)، گردآوری و تنظیم: بدیعی، محمد، ص 405 و 429.
[9]. برگرفته از: سایت هراز نیوز، «یادنامه همسر علامه حسن زاده آملی +عکس».
[10]. برگرفته از: خبرگزاری جمهوری اسلامی، «منتهای دوران علامهها؛ «حسن زاده آملی» سفر کرد».
[11].
[12]. حسن زاده آملی، حسن، در آسمان معرفت (تذکره اوحدی از عالمان ربانی)، گردآوری و تنظیم: بدیعی، محمد، ص 408؛ بدیعی، محمد، گفتوگو (با علامه حسن حسن زاده آملی)، ص 285 – 288.
[13]. گفتوگو (با علامه حسن حسن زاده آملی)، ص 289 و 290.
[14]. در آسمان معرفت (تذکره اوحدی از عالمان ربانی)، ص 408.
[15]. حسن زاده آملى، حسن، هزار و يک كلمه (کلمه 164)، ج 1، ص 334؛ در آسمان معرفت (تذکره اوحدی از عالمان ربانی)، ص 416.
[16]. گفتوگو (با علامه حسن حسن زاده آملی)، ص 23.
[17]. در آسمان معرفت (تذکره اوحدی از عالمان ربانی)، ص 417 – 438.
[18]. بدیعی، محمد، گفتوگو (با علامه حسن حسن زاده آملی)، ص 99؛ حسن زاده آملی، حسن، در آسمان معرفت (تذکره اوحدی از عالمان ربانی)، گردآوری و تنظیم: بدیعی، محمد، ص 415.
[19]. در آسمان معرفت (تذکره اوحدی از عالمان ربانی)، ص 417 – 427.
[20]. همان، ص 435 – 438.
[21]. حسن زاده آملی، حسن، در آسمان معرفت (تذکره اوحدی از عالمان ربانی)، گردآوری و تنظیم: بدیعی، محمد، ص 408.
[22]. بدیعی، محمد، گفتوگو (با علامه حسن حسن زاده آملی)، ص 22.
[23]. همان، ص 22 و 23.
[24]. در آسمان معرفت (تذکره اوحدی از عالمان ربانی)، ص 408.
[25]. همان، ص 414.
[26]. همان، ص 416؛ گفتوگو (با علامه حسن حسن زاده آملی)، ص 24.
[27]. حسن زاده آملی، حسن، دروس معرفت نفس، ص 1.
[28]. همان، ص 200.
[29]. سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی، «درنگی در فرازهای سیاسی حیات علامه حسنزاده آملی».
[30]. پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت الله العظمی سيدعلی خامنهای (مدظلهالعالی)، «دیدار جمع کثیری از مردم آمل با رهبر انقلاب»، 21/03/1377؛ سایت تبیان، «بصیرت سیاسی عرفانی علامه حسن زاده (3)».
[31]. حسن زاده آملی، حسن، در آسمان معرفت (تذکره اوحدی از عالمان ربانی)، گردآوری و تنظیم: بدیعی، محمد، ص 417.
[32]. حسن زاده آملی، حسن، نامهها برنامهها، ص 73.
[33]. در آسمان معرفت (تذکره اوحدی از عالمان ربانی)، ص 417.
[34]. همان، ص 418 و 419.
[35]. «شرح شاطبيه به نام «سراج المبتدى و تذکار المقرى المنتهى» که شرح علامه شيخ على بن قاصح عذرى بر قصيده لاميه منظومه علامه شيخ قاسم بن فيره رعينى شاطبى در علم قرائات است.، همان، ص 421 و 422.
[36]. همان، ص 430 – 432.
[37]. همان، ص 426 و 427.
[38]. همان، ص 427.
[39]. همان.
[40]. همان، 425.
[41]. همان.
[42]. حسن زاده آملی، حسن، در آسمان معرفت (تذکره اوحدی از عالمان ربانی)، گردآوری و تنظیم: بدیعی، محمد، ص 435.
[43]. در آسمان معرفت (تذکره اوحدی از عالمان ربانی)، ص 436 و 437.
[44]. منظور فنون علوم غریبه نظیر اوفاق، جفر، رمل، علم حروف، علم عدد و زُبُر و بیّنات و دیگر شعب ارثماطیقی است.
[45]. در آسمان معرفت (تذکره اوحدی از عالمان ربانی)، ص 438.
[46]. همان، ص 435.
[47]. گفتوگو (با علامه حسن حسن زاده آملی)، ص 104.
[48]. سایت ویکی نور، «حسن زاده آملی، حسن».
[49]. حسن زاده آملى، حسن، هزار و يک كلمه، ج 2، ص 489.
[50]. پرتال جامع علوم انسانی، به نقل از: گلی زواره قمشهای، غلامرضا، روش آموزشى و تربیتى علامه حسن زاده آملى، نشریه پاسدار اسلام، شماره 27، 1386ش.
[51]. بدیعی، محمد، گفتوگو (با علامه حسن حسن زاده آملی)، ص 161.
[52]. مائده، 54؛ حدید، 21؛ جمعه، 4.
[53]. هزار و يک كلمه، ج 2، ص 489.
[54]. بدیعی، محمد، گفتوگو (با علامه حسن حسن زاده آملی)، ص 164 و 165.
[55]. همان، ص 106.
[56]. مرتبهای از عقل نظری است که در آن هنوز هیچ نقشی در نفس ترسیم نشده است و نفس از همه معقولات و فعلیتها خالی میباشد. نفس، در این مرحله همانند «هیولای اولی» (هیولا واژهای یونانی است که معادل عربی آن، ماده است. هیولای اولی؛ یعنی ماده اولی) از هر نوع فعلیتی خالی است و تنها قوه دارا شدن فعلیات گوناگون را دارد و به مناسبت همین شباهت، آنها را هیولایی نامیدهاند؛ زیرا مانند هیولای اولی، قابلیت تلبس و قبول تمام صورتها را دارد و در عین حال به صورت بالفعل، عاری از تمام صورتها میباشد؛ چون نفس در فطرت و خلقت اولیهاش، عاری از هر مادهای است و نشانهاش هم این است که همه حقایق را میتواند درک کند. سایت ویکی فقه، «عقل هیولانی».
[57]. نساء، 86. «و چون به شما درود گفته شد، شما به [صورتى] بهتر از آن درود گوييد، يا همان را [در پاسخ] برگردانيد،…».
[58]. کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفارى، علىاكبر و آخوندى، محمد، ج 2، ص 670. «برگرداندن جواب نامه، همانند برگرداندن جواب سلام، واجب است».
[59]. حسن زاده آملى، حسن، هزار و يک كلمه (کلمه 164)، ج 1، ص 133؛ خبرگزاری کتاب ایران، «نگاهی به زندگی و آثار علامه ذوالفنون از زبان خودش».
[60]. حسن زاده آملی، حسن، دروس معرفت نفس، ص 543.
[61]. رودگر، محمد جواد، «ملاحظاتی در پاسخ به برخی نقدها و شبهات پیرامون شخصیت علمی و سلوکی علامه حسن زاده آملی»، خبرگزاری شبستان، 9/7/1400.
[62]. حسن زاده آملی، حسن، نامهها برنامهها، ص 256 و 257؛ سایت دانشنامه اسلامی، «علامه حسن زاده آملی».
[63]. سایت تبیان، «بصیرت سیاسی عرفانی علامه حسن زاده (3)»؛ بدیعی، محمد، گفتوگو (با علامه حسن حسن زاده آملی)، ص 109 – 111.
[64]. حسن زاده آملی، حسن، در آسمان معرفت (تذکره اوحدی از عالمان ربانی)، گردآوری و تنظیم: بدیعی، محمد، ص 438 – 446.
[65]. خبرگزاری کتاب ایران، «علامه حسنزاده آملی درگذشت»؛ خبرگزاری تسنیم، «آیتالله علامه حسنزاده آملی از نوادر روزگار و شخصیتی بینظیر در تاریخ اسلام است».
[66]. این شرح، تکمله منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة مرحوم میرزا حبیب اللّه خویى است و مقدمه آن بهقلم استاد علامه حاج میرزا ابو الحسن شعرانى- رضوان اللّه تعالى علیه- در تقریظ کتاب مزّین است.
[67]. این پنج رساله در تکمله نامبرده، به مناسباتى که پیش آمده است درج شده است.
[68]. این دو رساله به مناسبت هزاره نهج البلاغه به ساحت مبارک اهل ولایت آن بنیاد خیر نهاد، اهدا شد و بهطبع رسید.
[69]. که بهتصحیح کامل آن از روى چندین نسخه شرح اشارات که در اثناى سه دوره تدریس آن بهتمام و کمال تاکنون اشتغال داشتم، توفیق یافتم.
[70]. حسن زاده آملى، حسن، هزار و يک كلمه، ج 1، ص 337 – 342؛ خبرگزاری کتاب ایران، «نگاهی به زندگی و آثار علامه ذوالفنون از زبان خودش».
[71]. بدیعی، محمد، گفتوگو (با علامه حسن حسن زاده آملی)، ص 177 و 178.
[72]. حسن زاده آملی، حسن، در آسمان معرفت (تذکره اوحدی از عالمان ربانی)، گردآوری و تنظیم: بدیعی، محمد، ص 423 و 424.
[73]. ویکی فقه، «قرآن و عرفان و برهان از هم جدائی ندارند (کتاب)»؛ حسن زاده آملى، حسن، قرآن و عرفان و برهان از هم جدائى ندارند، ص 15 و 16.
[74]. منصوری لاریجانی، اسماعیل، «معرفت نفس؛ بزرگترین درس علامه حسنزاده آملی»، خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا)، 7/7/1400.
[75]. حسن زاده آملى، حسن، قرآن هرگز تحريف نشده، ترجمه: محمدی شاهرودی، عبدالعلی، ص 15 و 16.
[76] . حسن زاده آملى، حسن، انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغة، متن، ص 2.
[77] . سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی، «اولین دیدار علامه حسنزاده آملی با امام خمینی در خرداد 1342».
[78] . همان، «حضور علامه حسن زاده آملی در جلسات روحانیون مبارز در آستانه پیروزی انقلاب/ روایتی از نقش علامه حسن زاده در مهار غائله آمل».
[79] . خبرگزاری رسمی حوزه، «بازنشر یک مصاحبه؛ ماجرای گرسنگی و وصیتنامه علامه حسن زاده آملی».
[80]. ر ک: پایگاه اطلاع رسانی حضرت استاد رمضانی، «پرسش و پاسخ از استاد گرامی، آیت الله حسن رمضانی درباره حضرت آیت الله علامه حسن زاده آملی دامت برکاته»، دوشنبه – 24 تیر 1398؛ سایت تبیان، «بصیرت سیاسی عرفانی علامه حسن زاده (3)».
[81]. قصد و منظورم این است.
[82]. عن عبد اللّه بن مسعود عن النبي (صلى اللّه عليه و آله) أنّه قال: «إنّ هذا القرآن مأدبة اللّه، فتعلّموا مأدبته ما استطعتم، و إنّ أصفر البيوت لجوف أصفر من كتاب اللّه تعالى؛ همانا این قرآن طعام الهی است. از این طعام الهی هر چه که میتوانید فرا گیرید. همانا خالیترین خانهها، دلی (خانهای) است که از کتاب الهی خالی باشد». سید مرتضی (علم الهدی)، علی بن حسین، أمالي المرتضى، محقق/ مصحح: ابراهيم، محمد ابوالفضل، ج1، ص 354. علامه حسن زاده در توضیح این روایت مینویسد: «سيد مرتضى در امالى ياد شده، مأدبه را به دو وجه معنا كرده است: يكى مأدبه به معنای طعامى است كه شخص آن را مهيا مىكند و مردم را بدان دعوت مىنمايد، پس پيغمبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) خير و نفع و فايدهاى را كه انسان از قرائت و حفظ قرآن كسب مىكند به آن طعامى كه مدعوّ از دعوت داعى بدان نايل مىشود تشبيه فرمود، و مأدبه بدين معنا به ضمّ و فتح دال، هر دو، آمده است. بعد از آن، مرحوم سيد وجهى ديگر در بيان مأدبه حديث ياد شده نقل كرده است به اين عبارت: «المادبة بفتح الدّال مفعلة من الادب، معناه ان اللّه تعالى انزل القرآن ادبا للخلق و تقويما لهم»، بدين وجه معنا، القرآن مأدبة اللّه اين است كه قرآن براى ادب و تقويم خلق است. ادب نگاهداشت حدّ هر چيز، و تقويم راست و درست ايستاندن است؛ اين وجه با تعلّموا مناسبتر است. پس معناى حديث اين است كه قرآن ادب و دستور الهى است، از اين مأدبة اللّه ادب فرا بگيريد و حدّ انسانى خودتان را حفظ كنيد و نگاه بداريد، و بدين دستور خودتان را راست و درست به بار بياوريد و به فعليت برسانيد». حسن زاده آملى، حسن، انسان و قرآن، ص 63 و 64.
[83]. زخرف، 71. «در آن (بهشت) آنچه دلها میخواهد و چشمها از آن لذت میبرد، موجود است».
[84]. فرقان، 63 – 77.
[85]. ترجمه: «رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلم) فرمود: «خداوند متعال میفرماید: هر کس حَدَثی از او سر زند (وضو و طهارتش باطل شود) و وضو نگیرد، به من ستم نموده است، و هر کس حدثی از او سر زند و وضو بگیرد، ولی دو رکعت نماز نخواند به من ستم نموده است، و هر کس دو رکعت نماز بخواند و از من چیزی نخواهد به من ستم نموده است، و هر کس حدثی از او سر زند و وضو بگیرد، و دو رکعت نماز بخواند و از من چیزی بخواهد و من او را در خواسته دینی و دنیاییاش اجابت نکنم، همانا به او ستم کردهام، ولی من خدای ستمکاری نیستم». دیلمی، حسن بن محمد؛ ارشاد القلوب الی الصواب، ج 1، ص 94.
[86]. اعراف، 31. «و بخوريد و بياشاميد و[لى] زيادهروى مكنيد كه او اسرافكاران را دوست نمىدارد».
[87]. ترجمه: «در غیر یاد خدا زیاد سخن نگویید؛ زیرا کثرت سخن در غیر یاد خدا، مایه قساوت دلها است و همانا دورترین مردم از خدا، صاحب دل دارای قساوت است». حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، محقق: گروه پژوهش مؤسسه آل البیت (علیهم السلام)، ج 12، ص 194، ح 16064.
[88]. ترجمه: «هر کس که خویشتن را در هر روز محاسبه ننماید، از ما نیست، پس اگر عمل خوبی انجام داده از خدا زیادی آن را بطلبد و اگر عمل بدی انجام داده از خدا طلب مغفرت نماید و به سوی او بازگشت نماید». کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفارى، علىاكبر و آخوندى، محمد، ج 2، ص 453، ح 2.
[89]. احزاب، 52. «و خداوند ناظر و مراقب هر چیز است».
[90]. ترجمه: «خدا را بپرست آن گونه که گویا او را میبینی، پس اگر تو او را نمیبینی، او قطعا تو را میبیند». ارشاد القلوب الی الصواب، ج 1، ص 128.
[91]. ترجمه: «روایت شده که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برای سرکشی گوسفندانش (از شهر) خارج شد، در حالی که چوپان گوسفندانش برهنه بود و لباسش را درآورده بود. چوپان به محض این که دید پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در حال آمدن به سمت او است، لباسهایش را پوشید. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به او فرمود: برو، ما را به چوپانی تو نیازی نیست. چوپان به حضرت عرض کرد: علت آن چیست؟ حضرت فرمود: همانا ما اهل بیت، کسی را که ادب محضر الهی را نگه نمیدارد و در خلوتش از او حیا نمیکند، استخدام نمیکنیم». همان، ج 1، ص 161.
[92]. لازم به ذکر است که مراد از عزلت، فرمایش خود حضرت علامه در ادامه است که میفرماید: با خلق باش و نباش؛ یعنی در عین حال که در اجتماع و با مردم هستی، با آنها نباش؛ یعنی اسیر عادتها و رسوم ناشایست آنها نشو. مراد، عزلت مذموم؛ یعنی کنارهگیری از وظائف و تکالیف اجتماعی نیست.
[93]. از غزلیات دیوان اشعار سعدی.
[94]. اسراء، 79 و 80. «و پاسی از شب را (از خواب برخیز، و) قرآن (و نماز) بخوان! این یک وظیفه اضافی برای تو است؛ امید است پروردگارت تو را به مقامی در خور ستایش برانگیزد!، و بگو: «پروردگارا! مرا (در هر کار،) با صداقت وارد کن، و با صداقت خارج ساز! و از سوی خود، حجتی یاری کننده برایم قرار ده!».
[95]. آل عمران، 191. « همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیدهاند، یاد میکنند؛ و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند؛ (و میگویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریدهای! منزهی تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار!».
[96]. اعراف، 205 و 206. «پروردگارت را در دل خود، از روی تضرع و خوف، آهسته و آرام، صبحگاهان و شامگاهان، یاد کن؛ و از غافلان مباش!، آنها که (در مقام قرب) نزد پروردگار تو هستند، (هیچگاه) از عبادتش تکبر نمیورزند، و او را تسبیح میگویند، و برایش سجده میکنند».
[97]. حسن زاده آملی، حسن، نامهها برنامهها، ص 26 – 29.
[98]. حسن زاده آملی، حسن، در آسمان معرفت (تذکره اوحدی از عالمان ربانی)، گردآوری و تنظیم: بدیعی، محمد، ص 429 و 430.
[99]. شفیعی، سید حسن، حاج آقا رضا بهاء الدینی «آیت بصیرت»، تدوین و نگارش: لقمانی، احمد، ص 66.
[100]. پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت الله العظمی سيد علی خامنهای (مدظلهالعالی)، «دیدار جمع کثیری از مردم آمل با رهبر انقلاب»، 21/03/1377.
[101]. همان، «پیام تسلیت در پی درگذشت عالم ربانی و سالک توحیدی آیتالله حسنزاده آملی»، 04/07/1400.
[102]. خبرگزاری برنا، «روایت جالب آیتالله جوادی آملی درباره مدل تحصیل علامه حسنزاده آملی».
[103]. سایت بنیاد بینالمللی علوم وحیانی اسراء، «پیام تسلیت آیت الله العظمی جوادی آملی در پی ارتحال آیت الله حسن زاده آملی»، 04/07/1400.