Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

سنت، منبع فقه شیعه

«سنّت»، دومین منبع استنباط فقه شیعه است. از نظر شیعه، هر چند قرآن مهم­ترین منبع فقه و احکام اسلام است، اما هرگز تنها منبع نیست؛ زیرا در قرآن بسیاری از جزئیات احکام الهی ذکر نشده است و ما برای دست یابی به آنها نیازمند مراجعه به سنت هستیم. خداوند متعال، خود، تبیین و تفصیل کلیات وارد در کتابش را به پیامبرش واگذار کرده است.[1]

فقهاى مکتب اهل بیت (علیهم السلام)، سنّت را این گونه تعریف کرده‌اند: سنّت عبارت است از قول و فعل و تقریر معصوم (علیه السلام).[2] همان طور که ملاحظه می شود، در این تعریف سخن از قول و فعل و تقریر معصوم است که شامل پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) می شود. بر خلاف اهل سنت که سنت را منحصر به قول و فعل و تقریر پیامبر (صلى الله علیه و آله) می دانند.[3]

حجیّت سنّت امامان معصوم (علیهم السلام):

در مکتب پیروان اهل بیت، حجیّت سنّت امامان معصوم (علیهم السلام) همانند حجیّت سنّت رسول اللّٰه (صلى الله علیه و آله) است. مسئله حجيّت سخن امامان و لزوم اطاعت از آنها و اتصاف آنان به مقام عصمت، مباحثى هستند که در علم کلام شیعه مطرح شده است. به عقيدۀ پيروان مکتب اهل بيت (عليهم السلام)، امامان معصوم (عليهم السلام) از قبيل مجتهدانى نيستند که به واقع دسترسی نداشته و گاه با یک‌دیگر اختلاف پیدا می کنند تا در نتيجه، فتواى آنان بر اساس احتمال و براى مقلّدانى که احراز شرايط اجتهاد آنها را کرده‌اند حجّت باشد و براى کسانی که احراز نکرده‌اند حجّت نباشد، بلکه امامت عهدى است الهى و منصبى است که از سوى خداوند متعال به آنان تفويض شده و آنان مبلّغ احکام واقعى الهى هستند که هر معصومى آن را از معصوم قبل، دريافت کرده است و حکم آنان برای همه مکلّفان، حجت است.[4] در روايت امير مؤمنان (عليه السلام) وارد شده که فرمود: «رسول خدا (صلى الله عليه و آله) هزار حدیث به من فرمود که از هر حدیثی، باب هزار حدیث دیگر گشوده مى‌شد»،[5] و در روايتى از فضيل بن يسار از امام باقر (عليه السلام) آمده است: «اگر ما همانند ديگران بر اساس رأى خود، حکم کنيم گمراهيم، بلکه حديث ما بر اساس برهان روشنى از جانب پروردگار ما است که آن را براى پيامبرش بيان و آن حضرت آن را براى ما بيان داشته است».[6]

حجیّت سنّت امامان معصوم (علیهم السلام) بر اساس ادلّه‌اى قابل اثبات است:

از قرآن، آیاتی؛ مانند آیه تطهیر[7] و آیه اطاعت اولی الامر[8] را می توان نام برد. از میان اخبار و احادیث، «حدیث ثقلین» که متواتر بین شیعه و سنی است،[9] بهترین دلیل بر حجیت سنت امامان معصوم (علیهم السلام) می‌باشد. در اين حديث، نبىّ گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله) تمسّک به اهل بيت (علیهم السلام) را همانند تمسّک به قرآن واجب نموده و آن را عامل مصون ماندن از گمراهى‌‌ها قرار داده است.

دلیل عقلی بر حجیت سنت ائمه هدی (علیهم السلام)، دو گونه است: یکی مبتنی بر اثبات عصمت آنها است و دیگری مبتنی بر ضرورت وجود خلیفه‌ای برای رسول خدا (صلى الله عليه و آله) که بیانگر تفاصیل احکام قرآن باشد.

بر اساس دلایل ذکر شده، ائمه هدی (علیهم السلام)، همانند رسول خدا (صلى الله عليه و آله)، اختیار تشریع دارند؛ یعنی همان طور که پیامبر (صلى الله عليه و آله) دو منصب داشت: هم از ناحیه خداوند متعال، مأمور به تبلیغ بود و احکامی را که خداوند مقرر کرده بود به مردم می رساند، و هم خود به عنوان پیامبر و به اذن الهی چیزی را حلال یا حرام می کرد،[10] ائمه هدی (علیهم السلام) نیز این منصب را دارند. بر اساس روایات ما، به جز منصب نبوّت، هر منصبی که برای رسول خدا (صلى الله عليه و آله) بوده، برای امامان معصوم (علیهم السلام) نیز هست؛ به عنوان نمونه امام صادق (عليه السلام) می فرماید: «آن چه که خداوند سبحان به رسول خدا (صلى الله عليه و آله)، تفویض نموده، به ما نیز تفویض فرموده است»؛[11] از این رو استناد به کلام آنان از قبیل استناد به کلام مجتهدان یا محدثان نیست، بلکه آنها مصدر تشریع هستند و سخنان آنها نفس سنت است.[12]



[1]. نحل، 44.

[2]. مراد از تقریر، آن است که در محضر معصوم (علیه السّلام)، گفتار یا کردارى از شخصى صادر شود و یا در عصر وى، سیره و عادتى میان عرف، رایج و معمول باشد و معصوم (علیه السّلام) بدون داشتن عذرى همچون تقیّه، فاعل (انجام دهنده) یا عرف را -هرچند با سکوت کردن- از آن عمل (قول، فعل یا روش) باز ندارد. ر.ک: جمعى از پژوهشگران زیر نظر هاشمى شاهرودى، سید محمود‌، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام‌، محقق: محققان مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامى، ج ۲، ص ۵۷۳.

[3]. اسلامی، رضا، مدخل علم فقه، ص 105، به نقل از شوکانی، محمد بن علی، ارشاد الفحول، ص 67.

[4]. ر.ک: مکارم شيرازى، ناصر، دائرة المعارف فقه مقارن، ص 165

[5]. صدوق (ابن بابويه)، محمد بن على،‏ الخصال،‏ محقق: غفارى، على اکبر، ج ‏2، ص 642.

[6]. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد (صلّى الله عليهم)،‏ محقق: کوچه باغى، محسن، ج ‏1، ص 299، باب 14، ح 2.

.[7]احزاب، 33.

[8]. نساء، 59.

[9]. این حدیث شریف میان اهل سنّت و شیعه متواتر است و ۳۶ نفر از صحابه آن را نقل کرده‌اند و به جز محدّثان امامیّه، ۱۸۰ نفر از علما و محدّثان اهل سنّت نیز آن را آورده‌اند. ر.ک: دائرة المعارف فقه مقارن، ص 165 و 166، به نقل از بروجردى، آقا حسين، جامع أحاديث الشيعة، محقق: جمعى از محققان‏، ج 1، ص 46 به بعد.

[10]. به عنوان نمونه: خداوند متعال، هر یک از نمازهای واجب را دو رکعت مقرر کرد که در مجموع، نماز‌های روزانه ده رکعت گردید، ولی پیامبر (صلى الله عليه و آله)، هفت رکعت دیگر به آن افزود که در غیر سفر واجب می شود، اولی را «فرض الله» و دومی را «فرض النبیّ» می گویند. ر.ک: مدخل علم فقه، ص 111.

[11]. بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد (صلّى الله عليهم)،‏ محقق: کوچه باغى، محسن، ج ‏1، ص 385، ح 1.

[12]. ر.ک: مدخل علم فقه، ص  109 – 112.