کپی شد
دیدگاه ماتریدیه درباره امامت
امامت، فرعى از نبوت است؛ از این رو در نظام تفکر ماتریدیان جایگاهى ویژه دارد. در عین حال، ماتریدیه به مثابه بخشى از اهلسنت و جماعت، امامت را از مسایل سیاسى و از باب اداره امور مسلمانان مطرح مىسازند؛ ازاینرو، امامت از منظر ایشان به معناى حاکم و مدیر جامعه اسلامى است که مىتواند بر امور عمومى مسلمانان حاکمیت داشته باشد.[1] از نگاه آنان، نصب امام و انتخاب او بر مسلمانان واجب است و آنان باید کسى را از میان خود برگزینند تا به امور آنان رسیدگى کند.[2]
به اعتقاد آنان، امام باید واجد شرایط ذکوریت، ورع، علم، کفایت و قرشیت باشد و هاشمىبودن، افضل بودن و عادل بودن را شرط نمىدانند؛ ازاینرو امامت مفضول با وجود فاضل، و امامت فاضل با وجود افضل و نیز امامت فاسق جایز است و کسى حق ندارد علیه او قیام و شورش کند،[3] هرچند که در افضلیت، اختلافاتى میان آنان وجود دارد. ماتریدیان همگام با دیگر بخشهاى اهل سنت و جماعت، بر این باورند که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) پس از خود جانشینى تعیین نکردهاست؛ از این رو، نصّى در قضیه امامت وجود ندارد. آنان بیشتر در این زمینه به عمل صحابه استناد مىکنند و مدعى هستند که اگر نصى وجود مىداشت، صحابه به آن عمل مىکردند، اما چون چنین نصى وجود نداشت، صحابه وظیفه خود دانستند که امام و رهبرى براى خود برگزینند و به این امر اقدام کردند.[4]
به گمان آنان، امام و خلیفه مسلمانان پس از پیامبر ( صلى الله علیه و آله)، ابوبکر، سپس عمر، سپس عثمان و سرانجام على (علیه السلام) بودهاست و پس از او خلافت به سلطنت مبدل مىشود.[5] آنان فضیلت خلفا را نیز به ترتیب خلافت مىدانند.[6]
[1]. ابن همام، کمالالدین، المسایرة فى علم الکلام، تعلیق: محمد محیی الدین، عبدالمحمد، ص 155؛ نسفى، ابومعین، تبصرة الادلة فى اصول الدین على طریقة الامام ابى منصور الماتریدى، تحقیق: کلود سلامة، ج 2، ص 823.
[2]. بزدوى، ابوالیسر، اصول الدین، تحقیق: هانز بترییس، ص 186.
[3]. المسایرة فى علم الکلام، ص 169 و 170 و 172 ـ 177.
[4]. تبصرة الادلة فى اصول الدین على طریقة الامام ابى منصور الماتریدى، ج 2، ص 840 – ـ844.
[5]. همان، ص 849 به بعد.
[6]. همان؛ صابونى، نورالدین، البدایة من الکفایة، ص 104؛ سایت شیعه شناسی، «ماتریدیه، باورهاى کلامى ماتریدیان».