searchicon

کپی شد

دعای حضرت علی (علیه السلام) در لیله الهریر

امام علی (علیه السلام) در لیلة الهریر دعاهایی داشتند که برخی از آن‌ها در تاریخ و روایات ثبت شده‌است که در این بخش به برخی از آن اشاره می‌شود.

الف) دعای امام علی (عليه السّلام) در ليلة الهرير برای دفع دشمنان:

اللّهمّ انّى اعوذ بك من ان اضام فى سلطانك اللّهمّ انّى اعوذ بك ان اضلّ فى هداك اللّهمّ انّى اعوذ بك ان افتقر فى غناك اللّهمّ انّى اعوذ بك ان اضيع فى سلامتك اللّهمّ انّى اعوذ بك ان اغلب و الأمر لك و اليك‏.[1]

ب) دعای امام علی (عليه السّلام) در ليلة الهرير که به دعای «کرب» شهرت یافت:

اللّهمّ لا تحبّب الىّ ما ابغضت و لا تبغّض الىّ ما احببت اللّهمّ انّى اعوذ بك ان ارضى سخطك او اسخط رضاك او اردّ قضائك او اعد و قولك او اناصح اعدائك فأعد و امرك فيهم اللّهمّ ما كان من عمل او قول يقرّبنى من رضوانك و يبعّدنى من سخطك فصيّرنى له و احملنى عليه يا ارحم الرّاحمين اللّهمّ انّى اسالك لسانا ذاكرا و قلبا شاكرا و يقينا صادقا و ايمانا خالصا و جسدا متواضعا و ارزقنى منك حبّا و ادخل قلبى منك رعبا اللّهمّ ان ترحمنى فقد حسن ظنّى بك و ان تعذّبنى فبظلمى و جورى و جرمى و اسرافى على نفسى فلا عذر لى ان اعتذر و لا مكافات احتسبها اللّهمّ اذا حضرت الأجال و نفدت الأيّام و كان لا بدّ من لقاءك فاوجب لى من الجنّة منزلا يغبطنى به الأوّلون و الاخرون لا حسرة بعدها و لا رفيق بعد رفيقها فى اكرمها منزلا اللّهمّ البسنى خشوع الايمان بالعزّ قبل خشوع الذّلّ فى النّار اثنى عليك يا ربّ‏ احسن الثّناء لأنّ بلائك عندى احسن البلاء اللّهمّ فاذقنى من عونك و تاييدك و توفيقك و رفدك و ارزقنى شوقا الى لقائك و نصرا فى نصرك حتّى اجد حلاوة ذلك فى قلبى و اعزم لى على ارشد امورى فقد ترى موقفى و موقف اصحابى و لا يخفى عليك شئ من امرى اللّهمّ انّى اسئلك النّصر الّذى نصرت به رسولك و فرّقت به بين الحقّ و الباطل حتّى اقمت به دينك و افلجت به حجّتك يا من هو لى فى كلّ مقام‏.[2]

ج) دعای (مناجات) امیر المؤمنین (علیه‌السلام) در لیلة الهریر:

امير المؤمنين علی (علیه السلام) در لیلة الهریر پس از آن‌که دستورات لازم را به لشگریان فرمود، در آسمان نگريست و با صدای بلند این‌گونه دعا کرد و با خدای خود مناجات نمود:

يا الله يا رحمن يا أحد يا صمد يا الله يا إله محمّد اللّهمّ إليك نقلت الأقدام و أفضت القلوب و رفعت الايدى و امتدّت الأعناق و شخصت الابصار و طلبت الحوائج إنّا نشكو إليك غيبة نبيّنا (صلّى الله عليه و اله) و كثرة عدوّنا و تشتّت أهوائنا، ربّنا افتح بيننا و بين قومنا بالحقّ و أنت خير الفاتحين[3].[4]

 

[1]. خدايا به تو پناه می‌برم از اين‌كه تحت سلطنت و پادشاهى تو مورد تجاوز و ستم قرار بگيرم، خدايا به تو پناه می‌برم از اين‌كه در سايه هدايت و راهنمائى تو گمراه گردم، خدايا به تو پناه می‌برم از اين‌كه در زیر سایه توانگرى تو نيازمند گردم، خدايا به تو پناه می‌برم از اين‌كه در (وادى) سلامت و تندرستى تو از دست بروم، خدايا به تو پناه می‌برم از اين‌كه مغلوب گشته و شكست بخورم، با اين‌كه كار به دست قدرت تو و به سوى تو است؛ رسولى محلاتى،‏ سيد هاشم، صحيفه علويه، ص 303‏.

[2]. خدايا آن‌چه را تو ناخوش دارى، محبوب من مگردان، و ناخوش مكن نزد من آن‌چه را تو خوش دارى، خدايا به تو پناه می‌برم از اين‌كه خشم تو مورد پسند من باشد يا پسند تو مورد خشم من باشد، يا آن‌كه قضا و حكم تو را بازگردانم، و يا از گفتارت تجاوز كنم، يا خيرخواهى دشمنان تو را كرده و در نتيجه از فرمان تو در مورد آن‌ها تجاوز نمايم، خدايا هر آن كردار و يا گفتارى كه مرا به خشنودى تو نزديک سازد و از خشم تو دورم گرداند، مرا بدان وادار، اى مهربان‌ترين مهربانان.

خدايا از تو می‌خواهم: زبانى گوياى به ذكر و دلى سپاسگزار و يقينی از روى صدق و درستى و ايمانى پاک و خالص و تنى فروتن و از دوستى خود به من روزى دار و ترس خود را در دلم درآر.

خدايا اگر به من مهر بورزى، به همان خوش‏گمانى كه (نسبت) به تو دارم، رفتار كرده‏اى و اگر عذابم كنى به خاطر همان ستم و تجاوز و جنايتى است كه خود من بر خويشتن روا داشته‏ام و عذرى ندارم كه بدان عذرخواهى كنم و مكافاتى نيست كه آن را به حساب تو گذارم.

خدايا آن‌گاه كه أجل فرا رسد و روزها سپرى گردد و (با تمام شدن عمر) چاره‏اى جز ديدار تو نباشد، منزل‌گاهى در بهشت براى من مقرر فرما كه مورد غبطه پيشينيان و پسينيان باشد و پس از آن منزل‌گاه ديگر افسوسى در كار نباشد و هم‌دمى پس از هم‌دمان آن‌جا (و بهتر از آن‌ها) نباشد، در گرامي‌ترين منزل‌گاه‌هايش.

خدايا جامه خشوع ايمان را با عزت بر من بپوشان پيش از آن‌كه در آتش دوزخ جامه خوارى به من پوشانده‌شود. تو را اى پروردگار (بزرگ) به بهترين ثناها ثنا گويم؛ زيرا بلاى تو در نزد من بهترين بلاها است.

خدايا لذت كمک و يارى و توفيق و عطاى خود را به من بچشان و شوق ديدار خود و نصرتى را كه از يارى تو است روزيم گردان تا شيرينى آن‌را در دل خويش دريابم و مرا به راهنماترين كارهايم مصمم فرما كه تو جايگاه من و جايگاه يارانم را (در اين روز) مى‏بينى و چيزى از كار من بر تو پوشيده نيست.

خدايا از تو آن نصرتى را می‌خواهم كه پيامبرت را بدان نصرت دادى و بدان ميان حق و باطل را جدا ساختى تا آن‌جا كه دين و آئين خود را بدان پا برجا كرده و دليل روشن خود را بدان آشكار كردى. اى خدائى كه در هر جای‌گاه يار و ياورم بوده و هستى؛ صحيفه علويه، متن‏عربى، ص 307 – 310.

[3]. اعراف، 89.

[4]. اى خداوند، ای رحمان، ای یگانه، ای بی‌نیاز، اى خداوند، اى خداى محمّد (صلی الله علیه و آله)، خدایا به سوى تو گام مى‏زنند، دل‌ها به سوى تو راه مى‏جويند، دست‌ها به سوى تو برداشته مى‏شوند، گردن‌ها به سوى تو كشيده مى‏شوند، چشم‌ها به سوى تو خیره مى‏شوند و حاجت‌ها از تو خواسته مى‏آيند. همانا از دورى پيامبر ما (صلی الله علیه و آله) و فزونى دشمنان ما و پراكندگى آراى ما، به سوى تو شكايت مى‏آوريم. پروردگارا! ميان ما و قوم ما به حق داورى كن، كه تو بهترين داورانى.

پس، امير المؤمنين (علیه السلام) رو به لشكر كرد و فرمود: سيروا على بركة الله؛ يعنى به سوی فضل و بركت خداوند برويد و فرمود: لا إله إلّا الله و الله أكبر كلمة التقوى؛ كوفى، ابن اعثم، الفتوح، ترجمه: مستوفى هروى، محمد بن احمد، تحقيق: طباطبائى مجد، غلامرضا، ص 667.