Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

جدایی طیبیان

بعد از مرگ مستنصر در سال 487 هـ، اکثریت اسماعیلیان به امامت مستعلى پایبند مانده و وى را به عنوان امام پذیرفتند. از این تاریخ تا قتل آمر در سال 524 هـ به دوران مستعلوى معروف است. بعد از قتل آمر در سال 524 هـ به دست فدائیان نزارى، انشقاق طیبّى – حافظى در درون اسماعیلیه حاصل مى گردد. در سال 429 هـ، «على بن محمد صلیحى»، رهبر دعوت در یمن، توانست سلسله «صلیحیون» را تأسیس کند که چون از فاطمیان تبعیت مى‌کردند، دست نشانده آنها بودند. بعد از على صلیحى، پسرش «مکرم احمد» جانشین پدر شد. همسر وى سیده حرّه؛ دختر احمد صلیحى، زنى زیرک و کاردان بود و به او «ملکه سیده» مى‌گفتند. به علت بعضى از مشاوره‌هاى این زن، اکثر نواحى یمن به دست صلیحیون افتاده بود و به همین خاطر شهر عدن، جزئى از مهریّه وى بود. مکرّم در سال 477 هـ از دنیا رفت و حکومت صلیحیون به دست ملکه سیده افتاد. در سال 487 هـ، وى به خاطر روابط دوستانه‌اش با قاهره، از مستعلى طرفدارى کرد و چون اسماعیلیان هند نیز از یمن تبعیت مى‌کردند، امامت مستعلى را پذیرفتند. در این دوران یحیى بن ملک (م 520) داعى یمن بود. در سال 524 هـ، که آمر کشته شد، ملکه سیده ادعا کرد که آمر در نامه‌اى به وى، تولد طیّب فرزند خود را به تاریخ ربیع الثانى 524 هجرى خبر داده است و طیب در زمان مرگ پدر حدود شش ماه داشته است. بنابراین ادعاى پسر عموى آمر، عبدالمجید مبنى بر قطع نسلِ امامان فاطمى صحیح نبوده و طیّب امام برحق است و عبدالمجید که با لقب الحافظ لدین الله بر تخت نشسته، غاصب است. با این ادعاى ملکه سیده، یمنى‌ها و هندیان با عنوان طیبى راه خود را از فاطمیان جدا کردند. پس «طیبیه» که در ابتدا آمریه نامیده می‌شدند، کودک نوزاد آمر را که طیب نام داشت، به جانشینی آمر به امامت شناختند و ادعای حافظ و جانشینان او در سلسله فاطمی را بر امامت رد کردند.

به غیر از ادعاى ملکه سیده، کسى از طیب خبرنداشته و خود طیبیان نمى‌دانند که بر سر طیب چه آمده است؛ بنابر برخى روایات، اصلا فرزندى به نام طیب وجود نداشته و بنابر برخى روایات دیگر، وى بعد از تولد، توسط عبدالمجید به قتل رسید. این گفته‌ها را طیبیان نپذیرفته و قائلند تعدادى از نائبان خاص آمر، وى را مخفى کرده و در خفا مى‌زیسته است؛ لذا قائل به غیبت وى شده و مى‌گویند: چون سلسله امامت تا روز قیامت ادامه دارد و مى‌دانیم که طیب به دنیا آمده است و حضور امام در زمین، در هر عصرى لازم است؛ بنابراین یا طیب غایب شده و در غیبت به زندگى ادامه داده و اکنون نیز به مشیّت الهى زنده است تا وقت ظهورش برسد، یا این که در خفاء از دنیا رفته است و امامت در نسل وى ادامه یافته و هر وقت مصلحت باشد، امامى از نسل وى ظهورخواهد کرد، که این اندیشه دوم در بین طیبیان مطرح است و آن را پذیرفته‌اند.[1]

 

[1]. سایت آیت الله مکارم، به نقل از فرمانیان، مهدی، درسنامه تاریخ و عقائد اسماعیلیه، ص 133.