کپی شد
اهل سنت و عدل الهی
عدل، اصل بزرگى است كه قواعد اسلامي بر آن مبتنى مىباشد، بلكه تمام احكام ديني به آن بستگى دارد، و بدون آن هيچيک از اديان تمام نخواهد شد. راستى و صدق سخن پيغمبرى از پيغمبران بدون هيچ استثنائى امكان پذير نيست، مگر با مسأله عدل.[1]
اكثر اهل سنت خداى را عادل نمیدانند، چنانكه میگويند: خداى تعالى تكليف ما لا يطاق میكند و ابوجهل را امر كرد و او مريد او نبود، و شايد كه در وقت مرگ، ايمان از مؤمن بازستاند و كفر به وى دهد، و شايد كه فرداى قيامت مؤمن را به دوزخ برد و كافر را به بهشت، و میگويند كه در عقول ما حسن و قبح هيچ چيز معلوم نيست و دائما اين اشياء به نقل معلوم شد و فعل خداى تعالى بىغرض باشد.[2]
جميع افعال خداوند متعال حكمت و صواب نيست؛ زيرا فواحش و قبائح همگى از خداوند صادر مىگردد، چون در عالم مؤثّرى غير از او وجود ندارد.[3]
خداوند بسيارى از بندگانش را از راه دين گمراه كرده است و بر آنها تلبيس نموده و إغواء كرده است، و جايز مىباشد پيامبرى را به سوى گروهى بفرستد كه آن گروه را امر نكند مگر به سَبّ نمودن خدا، و مدح كردن ابليس. خداوند از كافر خواسته است تا وى را سبّ كند و مخالفت امرش را بنمايد، و خودش آن را اختيار كرده است و مكروه داشته است كافر خداوند را مدح كند. برخى از آنان گفتهاند: خداوند وجود فساد را دوست دارد و وجود كفر براى او پسنديده مىباشد.[4]
[1]. حسینی تهرانی، سید محمد حسین، امام شناسى، ج 16 – 17، ص 551.
[2]. طبری، عماد الدین، كامل بهائى، ص 47.
[3]. شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، تحقيق: محمد بدران، ج 1 ص 96.
[4]. امام شناسى، ج 16 – 17، ص 551 – 556.