کپی شد
اهل سنت و رؤیت خدا
بر خلاف باور شیعه که به دلایل عقلی و نقلی، رؤيت خدا را محال میدانند،[1]، اكثر اهل سنت رؤيت خدا را اثبات میكنند و میگويند: خداى را به چشم میتوان ديد و بر این باور هستند كه خداوند اگر در اين جهان ديده نشود، در قيامت ديده خواهد شد! و گفتهاند: اين عقيده اهل سنت و دانشمندان حديث است.[2]
برخی از آنان نیز پیرامون رؤیت خداوند توسط حضرت موسی (علیه السلام) و بنی اسرائیل میگویند: نه اینکه رؤیت خداوند ممکن نباشد، بلکه حضرت موسی (علیه السلام) توان دیدن خداوند را نداشت.[3]
اما عمده چيزى كه اشاعره به آن استدلال مىكردند، عبارت «انظر» در جمله «وَ لكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكانَهُ فَسَوْفَ تَرانِي»[4] و نيز آيات و رواياتى كه در ظاهر، بر امكان رؤيت در آخرت دلالت دارند، بود. اين طايفه، روايات و آيات دال بر عدم امكان را تأويل مىكردند، همچنان كه در ساير مسائل كلامى همين روش را دنبال میکردند، البته گاهى به ادله ديگرى نيز تمسک مىجستند؛ از آن جمله مىگفتند: هيچ دليلى كه دلالت بر انحصار رؤيت بصرى در جسمانيات كند، در دست نيست؛ بنابراين چه مانعى دارد بگوييم رؤيت بصرى به امور غير مادى نيز تعلق مىگيرد؛ زیرا چشم انسان مجردات را هم مىبيند.[5]
یکی از مفسران اهل سنت در اینباره میگوید: موسى (علیه السلام) برای این نتوانست خدا را ببیند؛ چون خداوند تبارک و تعالى، وعده ديدار خويش را به مؤمنان در سراى آخرت داده است، نه در سراى دنيا:[6] «وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ إِلى رَبِّها ناظِرَةٌ»؛ «در آن روز صورتهايى شاداب و مسرور است، و به پروردگارش مىنگرد»؛[7] یعنی با چشمت خدا را میبینی، همچنانکه بخاری در صحیحش روایت نمود: «به زودی خدا را با چشمانتان میبینید»[8] دیدن خداوند توسط مؤمنان در آخرت، چیزی است که در احادیث صحاح از راههای متواتر از راویان احادیث به ما رسیده که به هیچ وجه دفع و منعش ممکن نیست.[9]
در صحیحین از جریر نقل شده است که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) به ماه شب چهارده نگاه کرد و فرمود: همانطور که شما این ماه را میبینید پروردگارتان را میبینید.[10] خداوند برای مؤمنان در حالی که میخندد تجلی میکند.[11]
البته این گروه از آیه «لَنْ تَرانِي»[12]، غافل نبودند، بلکه گفتند: لن ترانی معنایش این نیست که این رؤیت تا ابد ممکن نیست، بلکه معنایش این است: ای موسی، کسی مرا نمیبیند که زنده بماند، موسی عرض کرد: خدایا تو را ببینم و بمیرم، بهتر است تا زنده باشم و تو را نبینم.[13]
[1]. ر.ک: صدوق، محمد بن علی، عيونأخبارالرضا (علیه السلام)، ج 1، ص 114؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، ج 5، ص 381؛ طباطبایی، محمد حسین، ترجمه تفسیر الميزان، مترجم: موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج 20، ص 17 و ج 8، ص 328؛ صدوق، محمد بن علی، معانى الاخبار و تفسير برهان، ج 2، ص 34.
[2]. محمد رشید رضا، تفسیر القران الحکیم ( تفسیر المنار)، ج 7، ص 653.
[3]. سيد بن قطب بن ابراهيم شاذلي، فى ظلال القرآن، ج 3، ص 1369؛ بر گرفته از: رضاپور، عبدالرحیم، پایاننامه ارشد (بررسی دیدگاههای سید قطب و رشید رضا در «فی ظلال القران» و «المنار» در باب شیعه)؛ دانشگاه ادیان و مذاهب، قم، 1388.
[4]. اعراف، 143.
[5]. رازى، ابوعبدالله فخرالدين محمد بن عمر، تفسیر کبیر (مفاتيح الغيب)، ج 13، ص 229 و 14، ص 232؛ قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القران، ج 7، ص 54 و 279.
[6]. طبری، ابو جعفر محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القران، مترجمان، تحقيق: یغمایی، حبيب، ج 2، ص 536 و 537.
[7]. قیامت، 22 و 23.
[8]. بخاری ، ابو عبدالله، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج 22، ص 445.
[9]. دروزة، محمد عزت، التفسير الحديث، ج 2، ص 199؛ مراغى، احمد بن مصطفى، تفسير المراغى، ج 29، ص 153؛ طنطاوى، سيد محمد، التفسیر الوسیط للقران الکریم، ج 15، ص 205؛ ابن کثیر دمشقی، تفسیر القرآن العظیم، تحقيق: شمس الدين، محمد حسين، ج 8، ص 287.
[10]. زحيلى، وهبة بن مصطفى، التفسير المنير فى العقيدة و الشريعة و المنهج، ج 29، ص 267؛ زحيلى، وهبة بن مصطفى، تفسير الوسيط، ج 3، ص 2783؛ بغوی، حسین بن مسعود، معالم التنزیل فی تفسیر القران، تحقیق: المهدی، عبد الرزاق، ج 3، ص 280.
[11]. مسلم، صحیح مسلم، باب إيمان، ح 316.
[12]. اعراف، 143.
[13]. ابن ابى حاتم عبدالرحمن بن محمد، تفسير القرآن العظيم، تحقيق اسعد محمد الطيب، ج 5، ص 1559.