Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

اهل سنت و تدوین کتب بعد از دو قرن

شيعه نخستين كسانى مى‌‏باشند كه در جمع آثار و أخبار در عصر خلفاء پیامبر (صلی الله علیه و آله)، پيشى گرفتند. ايشان اقتدا به امامشان أمير المؤمنين (عليه السّلام) نمودند؛ زيرا أمير المؤمنين (عليه السّلام) در عصر رسول الله (صلى الله عليه و آله) در اين زمينه تصنيف فرموده‌ است.

ابن حجر مى‏‌گويد: اوّلين كسی که حديث و آثار را جمع كرد در مكّه ابن جُرَيْح بود، و ابن إسحق يا مالک در مدينه، و ربيع بن صبيح يا سَعيد بن أبى عُرُوبَة يا حمّاد بن سَلَمة در بصره، و سُفيان ثَوْرى در كوفه، و أوزاعى در شام، و هَيْثَمْ در واسط، و مَعْمَر در يمن، و جرير بن عبد الحميد در رى، و ابن مبارک در خراسان.

عراقى و ابن حجر مى‏‌گويند: و اين جماعت در عصر واحد بوده‏اند، و نمى‏دانيم سبقت با كدام يک از آن‌ها بوده‌است.

ابن حجر مى‏‌گويد: تا اين‌كه بعضى از امامان حديث اهل سنت، رأيشان بر آن قرار داده شد كه احاديث پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلّم) را به ویژه جمع‌آورى و تدوين كنند؛ و اين در پايان قرن دوّم و رأس سده سوّم متحقّق شد؛ و سپس جماعتى از اين صاحب رأيها را مى‏‌شمارد.

طَيِّبى مى‏‌گويد: اوّلين كسی كه از سَلَف تدوين حديث كرد ابْن جُرَيْح بود؛ و بعضى گفته‏‌اند: مالِك، و بعضى گفته‏‌اند: رَبيع بن صبيح. و سپس تدوين انتشار يافت و فوائدش به ظهور پيوست.

مرحوم صدر می‌گويد: آيا نمى‏بينى او را كه تدوين كسى را قبل از ابن جريح ذكر ننموده‌است؟!

و هم‌چنين حافظ ذَهَبى در «تَذْكِرَةُ الْحُفّاظ» تصريح نموده است: اوّلين زمان تصنيف و تدوين سُنَن و تأليف فروع، پس از انقراض دولت بنى‌اميّه و تحوّل دولت به بنى‌عبّاس بوده است. او گفته است: پس از آن، اين امر در زمان رشيد (هارون الرشید) رو به فزونى گذاشت و تصانيف زياده گشت و حفظ علماء در سينه‌هايشان رو به نقصان نهاد. پس چون كتب به صورت آماده و تدوين شده درآمد، مردم بدان‌ها اتّكال (تکیه و اعتماد) نمودند و امّا قبل از اين زمان، علم صحابه و تابعين در سينه‌هايشان بود. سينه‏‌ها خزينه‏‌هاى نگه‌دارى علومشان بود.

و البته نبايد به ذهبى در خُبْرَويَّت به تواريخ در أمثال اين امور، غير او را قياس نمود. او آن‌چه را كه سيوطى ذكر كرده، ذكر ننموده است؛ بلكه هيچ‌يک از علماى أهل سنّت كه راجع به «اوّلين‌ها» چيزى نوشته‏‌اند مطلب سيوطى را ذكر نكرده‌‏اند، مگر آن‌كه بگویيم: مُسْتَبْعد است به مثل قول عمر بن عبدالعزيز أخذ نكنند؛ و شايد پس از آن به جمع آورى پرداخته‌اند.

بنابراين جمع حديث در پایان سده دوم و اوائل سده سوم اتفاق افتاده ‌است.[1]

 

[1]. ر.ک: حسینی تهرانی، سید محمد حسین، امام شناسى، ج ‏14، ص 337 – 340.