کپی شد
اندیشه و مکتب احمد بن حنبل
احمد بن حنبل از محدثان بزرگ[1] و از پیروان اصحاب حدیث بود.[2] وی در جمعآوری و حفظ روایات تلاش فراوانی کرد؛[3] او را در این امر بیمانند دانسته[4] و عدهای او را حافظ یکمیلیون حدیث میدانند؛[5] بههمین جهت او را امام محدثین نیز خواندهاند.[6]
وی برای سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و اقوال صحابه و تابعین اهمیت بسیاری قائل بود و بهظاهر آیات و روایات عمل میکرد و با هرگونه روش تأویلی برای آیات و روایات مخالف بود.[7] برخی معتقدند که او به روایات ضعیف و مُرسل نیز عمل میکرد.[8]
احمد حنبل تلاش میکرد تا با روایات، مسائل اعتقادی را اثبات کند و در این زمینه اعتقادی به کاربرد عقل نداشت و این موضوع سبب رشد اندیشههای تجسیمی و تشبیهی شد.[9]
احمد به رغم آنکه از ائمه چهارگانه فقهی اهلسنت دانستهشده و حتی بعضی معتقدند که او اعلم اهل زمانش بود؛[10] اما برخی معتقدند که وی کتابی در فقه[11] و یا اصول فقهی ننوشته است[12] و عدهای او را فقیه ندانسته و تنها یک محدّث معرفی کردهاند و عدم گسترش پیروی از او به خارج از بغداد، علیرغم حمایت دستگاه حاکم را بههمین مسأله مربوط دانستهاند.[13] گفته شده او از تألیف غیر حدیث اجتناب میکرده است؛[14] همچنانکه روایاتی بهاو منسوب است که وی از دادن فتوا اجتناب کرده و بهدیگر فقیهان ارجاع داده است.[15] طبری هم در اثری که بهجمعآوری نظرات فقهای عصر خویش پرداخته است، یادی از احمد نکرده[16] و همین موضوع سبب خشم حنابله گشتهاست.[17]
احمد پیرو فقه حدیثی بود[18] و از رأی و قیاس پرهیز مینمود[19] و آن را جز در موارد ضرورت و به شکل محدود نمیپذیرفت.[20] برای او روشهای دیگری چون قرآن، سنت، فتوای صحابه، استصحاب، مصالح مرسله و سدّ ذرایع نقل شده؛[21] چنانکه اصولی برای بهدست آوردن حکم شرعی نیز از او ذکر کردهاند.[22] در برخی منابع آمدهاست که او روش فقهی شافعی را دنبال میکرد.[23]
فقه حنبلی بیش از سه مذهب حنفی، مالکی و شافعی، به ظاهر احادیث و اقوال صحابه گرایش داشته و نماینده شاخص اندیشه تعبدگرا در فقه اهلسنت است.[24] پیروان مذهب او را نسبت بهدیگر مذاهب اهلسنت کمتر دانستهاند؛ هرچند بعدها به مذهبی غالب در حجاز، قطر، فلسطین و بحرین بدل شد.[25]
[1]. مکارم شیرازی، ناصر، دائرة المعارف فقه مقارن، ص ۱۴۱.
[2]. جمعی از مؤلفان، مجله فقه اهلبیت (علیهمالسلام)، ج ۴۶،
[3] . گرجی، ابو القاسم، تاریخ فقه و فقها، ص ۸۵.
[4]. ابن خلکان، ، احمد بن محمد، وفیات الأعیان، ج۱، ص ۶۴.
[5] . وفیات الأعیان، ج ۱، ص ۶۴؛ ذهبی، شمس الدین محمد بن احمد، تاریخ الإسلام، ج ۱۸، ص ۶۷.
[6] . سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الأنساب، ج ۴، ص ۲۸۰؛ تاریخ فقه و فقها، ص ۸۵.
[7] . انصاری، حسن، دائره المعارف بزرگ اسلامی، ذیل واژه «احمد بن حنبل»، ج ۱، ص ۷۲۲.
[8] . دائرة المعارف فقه مقارن، ص ۱۴۱.
[9] . سایت ثقلین، احمد بن حنبل و عقاید.
[10] . خطیب بغدادی، أحمد بن علی، تاریخ بغداد، ج ۵، ص 184
[11] . تاریخ فقه و فقها، ص ۸۵؛ سبحانی، جعفر، مصادر الفقه الإسلامی و منابعه، ص ۴۱۶ ، ۴۱۷.
[12] . شهرستانی، سید علی، وضوء النبی (صلی الله علیه و آله)، ج ۱، ص ۴۱۰؛ مصادر الفقه الإسلامی و منابعه، ص ۴۱۶ – ۴۱۷.
[13] . کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، مقدمه، ص ۲۲.
[14]. مجله فقه اهلبیت (علیهمالسلام)، ج ۴۶، ص ۱۸۹.
[15] . سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج ۳، ص ۴۲.
[16] . بلعمی، ابوعلى محمد، تاریخنامه طبری، ص ۲۱.
[17] . همان، ص ۲۱، ۲۲؛ مصادر الفقه الإسلامی و منابعه، ص ۴۱۶.
[18] . مجله فقه اهلبیت (علیهمالسلام)، ج ۴۶، ص ۱۸۹.
[19] . وضوء النبی (صلی الله علیه و آله)، ج ۱، ص ۴۰۷.
[20] . مجله فقه اهلبیت(علیهالسلام)، قم، ج ۴۶، ص ۱۸۹.
[21] . تاریخ فقه و فقها، ص ۸۵؛ دائرة المعارف فقه مقارن، ص ۱۴۱.
[22] . دائرة المعارف فقه مقارن، ص ۱۴۲؛ سبحانی، جعفر، تاریخ الفقه الإسلامی و أدواره، ص ۷۲ و ۷۳.
[23] . ابن کثیردمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج ۱۰، ص ۳۲۶.
[24] . جمعی از مؤلفان، مجله فقه اهلبیت(ع)، قم، ج ۴۶، ص ۱۸۹.
[25] . دائرةالمعارف فقه مقارن، ص۱۴۲.