کپی شد
آیت الله بروجردی
باسمه تعالی
فهرست
چکیده مقاله آیت الله بروجردی
آیتالله بروجردی از فقیهان و مراجع عالیقدر و برجسته شیعه است که در ماه صفر سال 1292 قمری (1254 شمسی) در شهر بروجرد به دنیا آمد. پدر ایشان، عالمی پارسا و فقیهی وارسته، به نام آیت الله آقا سید علی طباطبایی، و مادر صالحه عابدهاش؛ بیگم طباطبائیه بود. تبار آیت الله بروجردی، با سیودو واسطه درخشان به امام حسن مجتبی (علیه السلام) منتهی میشود.
آیت الله بروجردی تحصیلات مقدماتی را از 7 سالگی در بروجرد آغاز نمود و سپس در سال ۱۳۱۰ قمری و در سن 18 سالگی وارد حوزه علمیه اصفهان شد و از اساتید برجسته آن دیار؛ مانند سید محمدباقر درچهاى، جهانگیرخان قشقایى و آخوند کاشى، بهرهمند شد. وی در مدت اقامت نه سال خود در اصفهان، موفق شد به مقام اجتهاد دست یابد. ایشان در سال ۱۳۱۹ قمری، به بروجرد بازگشت. بعد بنا بر سفارش و تأکید پدر، و در سن 27 سالگى روانه نجف اشرف شد و از محضر عالمانى؛ چون آیات عظام: آخوند ملا محمد کاظم خراسانى، سید کاظم یزدى و شریعت اصفهانى در فقه، اصول و رجال، کسب فیض کرد.
آیت الله بروجردی در اواخر سال 1328 قمری پس از نه سال سکونت در نجف، در حالی که از آیت الله آخوند خراسانی و آیت الله شریعت اصفهانی اجازه اجتهاد گرفته بود، به وطن بازگشت و به مدت سیوسه سال از عمر پربرکت خویش را به تدریس، تألیف و تبلیغ در بروجرد سپری نمود.
ایشان در چهاردهم محرّم 1364 قمری، برابر با نهم دی ماه 1323 شمسی، به دنبال دعوت رسمی بزرگان علما و مدرسان سرشناس حوزه قم، وارد قم شد و به مدت شانزده سال مرجعیت مطلقه شیعیان جهان را عهدهدار شد.
آیت الله بروجردی دارای ویژگیهای برجسته و اخلاق و صفات والایی در علم، عمل و مدیریت حوزه و رهبری و هدایت جامعه اسلامی بود. ایشان در مسیر پیادهکردن دین و احکام اسلامی از هیچکس واهمهای نداشت و در برابر کجرویها و انحرافات حکومت پهلوی؛ مانند قانون اصلاحات اراضی، لوایح ششگانه، تغییر خط فارسی به لاتین، احیای آتشپرستی در ایران، ترویج فرقه ضالّه بهائیت، توطئه کشف حجاب زنان و به رسمیت شناختن رژیم غاصب اسرائیل اعتراض مینمود.
آثار و اقدامات متقن و محکم و بابرکتی از ایشان به منصه ظهور رسید که برخی از آنها عبارتند از: تدوین کتاب «جامع احادیث الشیعة»، تربیت شاگردان برجسته، حمایت از مبارزان اسلامی، تلاش برای وحدت جهان اسلام و کمک به تقریب بین مذاهب اسلامی، اعزام مبلّغ و نماينده مذهبى به كشورهاى خارجى، تأسیس دبستانها و دبیرستانهای جدید بر اساس تعلیم علم و دین، راهاندازى اولين مجلۀ حوزوى، چاپ و نشر تُراث علمی و دینی، ساخت مساجد بزرگی؛ مانند مسجد اعظم قم، مسجد ارگ تهران، و مسجد اسلامی هامبورگ آلمان، و تأسیس کارخانه برق بروجرد.
آیت الله بروجردی، سرانجام در صبح روز پنجشنبه 13 شوال 1380 قمری، برابر با 10 فروردین 1340 شمسی از خاک به افلاک پرکشید و میهمان کروبیان شد و بدن مطهر ایشان بعد از تشییع بسیار باشکوهی در قم، حرم حضرت فاطمه معصومه (علیها السلام)؛ حد فاصل مسجد اعظم و مسجد بالاسر، دفن شد.
زندگینامه آیت الله بروجردی
زندگینامه آیت الله بروجردی (رحمه الله)، مربوط به ولادت، وفات، معرفی پدر، مادر، اجداد، همسران، فرزندان، و فرازهای مختلف زندگی ایشان است که در ادامه مقاله به آنها پرداخته میشود.
ولادت آیت الله بروجردی
آیت الله سید حسین طباطبایی بروجردی در ماه صفر سال 1292 قمری (1254 شمسی) در شهر بروجرد به دنیا آمد.[1]
[1]. اباذری، عبدالرحیم، آیت الله بروجردی: آیت اخلاص (طلایهداران تقریب 1)، ص 13.
پدر، مادر و اجداد آیت الله بروجردی
پدر آیت الله بروجردی، عالمی پارسا و فقیهی وارسته، به نام آیت الله آقا سید علی طباطبایی، و مادر صالحه عابدهاش؛ بیگم طباطبائیه، هر دو از خاندان سید محمد طباطبایی (جد پنجم آیت الله بروجردی) و خاندان آنها، خاندان علمی و دینی بودهاند.[1]
تبار آیت الله بروجردی، با سیودو واسطه درخشان به امام حسن مجتبی (علیه السلام) منتهی میشود.[2] در سلسله تبار پدری و مادری آیت الله بروجردی، شخصیتهای سرشناس دینی به چشم میخورند که در چند قرن اخیر، همواره مرجعیت و رهبری جهان تشیع را بر دوش داشتهاند. برخی از آنان عبارتند از:
حاج ميرزا احمد طباطبايى (جد اول آيت الله بروجردى)؛ ميرزا على نقى طباطبايى (جد دوم)؛ آيت الله سيد جواد طباطبايى (جد سوم و برادرِ علامه بحرالعلوم)؛ علامه بحرالعلوم سيد محمدمهدى طباطبايى (عموى جد دوم)؛ آیت الله سید محمد طباطبایی (جد پنجم و فرزند خواهر علامه مجلسی اول)؛ علامۀ مجلسى اوّل (ملا محمد تقی مجلسی از اجداد آيت الله بروجردى از طریق مادر)؛ علامه مجلسى دوم (ملا محمد باقر مجلسی دایى آيت الله بروجردى)؛ ابراهيم طباطبا (پسر اسماعیل دیباج و جد بیست و هفتم آیت الله بروجردی که همۀ سادات طباطبایی به اين مرد شريف منسوب هستند)؛[3] اسماعيل ديباج[4] (جد بيست و هشتم)؛ ابراهیم غمر (جد بیست و نهم؛ فرزند حسن مثنی و پدر اسماعیل دیباج)؛ حسن مثنی (جد سیام؛ پدر ابراهیم غمر و فرزند بلاواسطه امام حسن مجتبی علیه السلام).[5]
[1]. بروجردی، سید حسین، خاندان آیت الله بروجردی، مقدمه و ترجمه و پاورقی ها: دوانی، علی، ج 1، ص 47.
[2]. همان، ص 12.
[3]. همان، ص 15 – 17؛ اباذری، عبدالرحیم، آیت الله بروجردی: آیت اخلاص (طلایه داران تقریب 1)، ص 13 – 15.
[4]. که در ماجراى قيام محمد نفس زكيه بر ضد حاكمان بنىعباس، سه سال در مدينه و دو سال در زندان معروف به «هاشميه»؛ نزديک كوفه به دستور منصور خليفۀ عباسى زندانى شد.
[5]. خاندان آیت الله بروجردی، ج 1، ص 13.
خانواده آیت الله بروجردی
مرحوم آیت الله بروجردی، دارای سه همسر بود. ایشان از همسر نخست خود، دو پسر و سه دختر داشت که همه در کودکی وفات کردند؛ جز یکی از دختران، به نام آغا نازنین که دو سال پس از ازدواج با عموزاده خود به نام بهاء الدین طباطبائی، هنگام زایمان، درگذشت.
ازدواج دوم ایشان با دختر حاج محمد جعفر روغنی اصفهانی بود که نتیجه این ازدواج، دو دختر و دو پسر است. همسر سوم آیت الله بروجردی نیز دختر سید عبدالواحد طباطبایی؛ عموزاده ایشان بود.
فرزندان
آیت الله بروجردی از همسر دوم خود چهار فرزند داشت. یکی از آنها سید محمدحسن طباطبائی بروجردی بود که در سال ۱۳۰۴ شمسی در بروجرد متولد شد و نوشتن اکثر امور استفتائی، مساعدت پدر در نوشتن «موسوعه رجالی»، امام جماعت مسجد اعظم قم و نظارت و تولیت آن بر عهده ایشان بود. ایشان در سال ۱۳۵۶ شمسی در شهر قم، دار فانی را وداع گفت.
فرزند دیگر، سید احمد طباطبائی بروجردی است که در سال ۱۳۱۶ شمسی در بروجرد متولد شد و در جوانی و در سال ۱۳۵۲ شمسی در قم از دنیا رفت.
فاطمه احمدی طباطبایی، دختر بزرگ آیت الله بروجردی و همسر سید جعفر احمدی بود که در سال ۱۳۷۲ شمسی و در ۸۰ سالگی، در قم درگذشت. سکینه احمدی، دختر دوم ایشان است که در سال ۱۳۱۲ شمسی به دنیا آمد. او همسر سید محمدحسین علوی طباطبایی بروجردی بود.[1]
از نوادگان ایشان آیت الله سید محمد جواد علوی است که مادر ایشان بانوی صالحه، آغا سکینه دخت گرامی زعیم بلندمرتبه شیعه، حضرت آیت الله العظمی بروجردی (ره) است که بسیار مورد علاقه و احترام ایشان بوده است و پدر ارجمند ایشان آیت الله سید محمد حسین علوی ، از شاگردان فاضل و مشاوران امین و داماد حضرت آیت الله العظمی بروجردی بود که بعد از رحلت آن مرجع کبیر، به تهران مهاجرت كردند.[2]
[1]. برگرفته از: سایت ویکی شیعه، «سید حسین طباطبایی بروجردی»؛ واعظ زاده خراسانی، محمد، زندگی آیت الله العظمی بروجردی و مکتب فقهی، اصولی، حدیثی و رجالی وی، ص 27.
نام و القاب مشهور آیت الله بروجردی
نام مرحوم آیت الله بروجردی، «سید حسین» و لقبش «طباطبایی بروجردی» است. لقب طباطبایی به جهت انتساب ایشان به ابراهیم طباطبا؛ پسر اسماعیل دیباج و جد بیست و هفتم آیت الله بروجردی است. لقب بروجردی نیز به جهت انتساب به شهر بروجرد؛ محل تولد و زندگی ایشان است.
فرازهای زندگی آیت الله بروجردی
حیات پربرکت آیت الله بروجردی، فرازها و مراحل متعددی دارد که در ادامه مقاله به آنها اشاره میشود.
دوران کودکی آیت الله بروجردی
تولد ايشان در خانهاى كه براى اولين بار نوزادى در آن خانه متولد مىشود، موجى از نشاط و مسرّت در ميان همگان ايجاد نمود، و در شب هفتم كه طبق سنّت فاميلى جشن مفصلى برپا شد، اين كودک به نام «حسين» نامگذارى شد…. آقا حسين كمكم بزرگ شد و بهسرعت دوران كودكى را پشت سر گذاشت. هر روز كه برعمرش مىگذشت، آثار نبوغ و فوقالعادگى بيشتر در اين كودک هويدا مىشد؛ به همین جهت پدرش که متوجه او بود، وی را به مكتب فرستاد، ولى قبل از اينكه به مكتب برود، در خانه و نزد والدش يک مقدار قرآن خوانده بود و تا اندازهاى هم نوشتن را مىدانست.[1]
[1]. شکورى، ابوالفضل، «روش فقهى مصلح بزرگ آيت الله بروجردى (رحمه الله)»، آیینه پژوهش، دوره 2، شماره 7، ص 8 و 9.
دوران تحصیلات آیت الله بروجردی
دوران تحصیل آیت الله بروجردی به سه بخش تقسیم میشود:
- تحصیل در بروجرد
آیت الله بروجردی در هفت سالگى وارد مکتبخانه شد و کتابهای گلستان سعدی، جامع المقدمات، سیوطی و منطق را به خوبى آموخت و در میان شاگردان از امتیاز مخصوصى برخوردار شد، به طورى که ذکاوت و تیزهوشى و متانت وى زبانزد خاص و عام گردید. آيت الله فقيد كه خاطرات روز ورود به مكتب را تا آخر عمر فراموش نكرده بود، مىفرمود: اول روزى كه به مكتب رفتم، استادم سرمشقى برايم نوشت كه خصوصيت آن سرمشق، اكنون در خاطرم محفوظ است: «يکهزار و دويست و نود و نه»! اين سرمشقى بود كه در اول روز ورودم به مكتب استادم برايم نوشت، وقتى از او پرسيدم اين تاريخ چيست؟ در جواب گفت: تاريخ امسال؛ يعنى تاريخ ورود شما به مكتب است.[1] پدرش چون پیشرفتش را دید، او را به حوزه علمیه نوربخش بروجرد برد و از معلم خواست تا بقیه علوم مقدماتى را به پسرش بیاموزد. بدینگونه صرف، نحو، معانى، بیان، بدیع، منطق، فقه و اصول را در بروجرد آموخت. وی در کنار تکمیل دروس حوزوی، به تهذیب نفس و کسب فضایل اخلاقی نیز توجه داشت.[2]
- تحصیل در اصفهان
ایشان در سال ۱۳۱۰ قمری و در سن 18 سالگی وارد حوزه علمیه اصفهان شد و در مدرسه صدر این شهر ساکن شد. در این ایام، حوزه اصفهان از رونق چشمگیری برخوردار بود و آیت الله بروجردی از این فرصت بهخوبی استفاده نمود و از محضر اساتید بزرگی؛ مانند میرزا ابوالمعالى کلباسى، سید محمدتقى مدرس، سید محمدباقر درچهاى، جهانگیرخان قشقایى و آخوند کاشى، بهرهمند شد. در مجموع، مدت اقامت و تحصیل وی در اصفهان، نه سال به طول انجامید. در این مدت ایشان موفق شد به مقام اجتهاد دست یابد.[3] مرحوم آقای بروجردی میفرمود: «مبانی علمی خود را در اصفهان، آنچنان محکم کردهبودم که توقف در نجف و اساتید بزرگ آنجا، نتوانست اکثر آن مبانی را عوض کند».[4]
- تحصیل در نجف اشرف
آیت الله بروجردی در سال ۱۳۱۹ قمری، به بروجرد بازگشت. بعد بنا بر سفارش و تأکید پدر، و در سن 27 سالگى به همراه برادر کوچکش سید اسماعیل، روانه نجف اشرف شدند. پس از ورود به نجف، از محضر عالمانى؛ چون آیات عظام: آخوند ملا محمد کاظم خراسانى، سید کاظم یزدى و شریعت اصفهانى در فقه، اصول و رجال، کسب فیض کرد. حضور محققانه او در دروس فقهای نجف که به مدت 9 سال طول کشید، شور و شوق و تحرک خاصی در آن حوزه ایجاد کرد، به طوریکه استعداد، نبوغ، تیزهوشی، فهم، شعور و سرعت انتقال وی، همه را به شگفتی و حیرت واداشت تا جایی که مورد عنایت و توجه استادش آخوند خراسانی قرار گرفت.[5] ایشان علیرغم اینکه سن او از اغلب حاضران جلسه درس آخوند کمتر بوده، در مدت کوتاهی به عنوان یک شخصیت علمی جلوه کرد و مستشکل و مقرّر؛ یعنی بازگوکننده مجدد درس استاد برای سایر شاگردان، گردید و آوازه بلندی یافت. وی موفق شد از آقایان آخوند خراسانى، شیخ الشریعه اصفهانى و سید ابوالقاسم دهکردى اجازه اجتهاد دریافت نماید.
[1]. شکورى، ابوالفضل، «روش فقهى مصلح بزرگ آيت الله بروجردى (رحمه الله)»، آیینه پژوهش، دوره 2، شماره 7، ص 9.
[2]. سایت ویکی نور، «بروجردی، سید حسین»؛ اباذری، عبدالرحیم، آیت الله بروجردی: آیت اخلاص (طلایه داران تقریب 1)، ص 13.
[3]. اباذری، عبدالرحیم، الله بروجردی: آیت اخلاص (طلایه داران تقریب 1)، ص 15 و 16.
[4]. «روش فقهى مصلح بزرگ آيت الله بروجردى (رحمه الله)»، آیینه پژوهش، دوره 2، شماره 7، ص 9.
[5]. آیت الله بروجردی: آیت اخلاص (طلایه داران تقریب 1)، ص 16.
دوران اقامت آیت الله بروجردی در بروجرد
آیت الله بروجردی در اواخر سال 1328 قمری پس از نه سال سکونت در نجف، در حالی که از اساتیدش اجازه اجتهاد گرفته بود، به وطن بازگشت و با استقبال پرشور عالمان و عموم اهالی بروجرد روبهرو شد.
شش ماه پس از ورودش به بروجرد، پدر دانشمندش بدرود حیات گفت و او را سوگوار کرد. پس از مدتی مرغ دلش هوای پَرگشودن به سوی نجف را کرد، ولی چون جانشین پدر و سرپرست خواهر و برادر صغیرش بود، دیگر نتوانست به نجف بازگردد؛ ازاین رو در بروجرد ماند و سیوسه سال از عمر پربرکت خویش را به تدریس گذراند و شاگردان بسیاری تربیت کرد. در این دوره، عالمان و اهل فضل فراوانی که حتی از شهرهای اطراف برای استفاده از محضرش میآمدند، از درس فقه و اصول وی بهره جستند.
ایشان در اوقات فراغت خود در بروجرد، کتابهایی در فقه، اصول، رجال و حدیث نگاشت که شماری از کتابهای سودمند او، یادگار آن زمان است. وی گذشته از تدریس و نگارش، به سبب تسلط زیادی که در نقل آیات قرآن و احادیث و تاریخ پیشینیان داشت، به منبر میرفت و به موعظه مردم نیز میپرداخت.[1]
[1]. ابراهیمپور، ابراهیم، اسوه مرجعیت: ویژهنامه آیتاللهالعظمی بروجردی، تهیهکننده: مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، ص 11 و 12.
حضور آیت الله بروجردی در قم و دوران مرجعیت ایشان
در اواخر سال 1363 قمری و 1323 شمسی، آیت الله بروجردی را که به سبب بیماری وضع مزاجی بسیار وخیمی داشت، برای درمان به تهران بردند. ایشان بیش از دو ماه در بیمارستان فیروزآبادی شهر ری بستری بود. در این مدت، جمعیت بسیاری از جمله فضلا و مدرسان حوزه علمیه قم به دیدار ایشان شتافتند و با تشریح وضع حوزه، با اصرار فراوان از ایشان خواستند سرپرستی حوزه قم را بر عهده گیرد.
میل قلبی آیت الله بروجردی برای سکونت در شهر مذهبی قم و عمل به استخاره قرآنی و دعوت رسمی بزرگان علما و مدرسان سرشناس حوزه قم، سبب شد ایشان در چهاردهم محرّم 1364 قمری، برابر با نهم دی ماه 1323 شمسی وارد قم شود. وی هنگام ورود به قم، با استقبال پرشور و وصفناشدنی صدها نفر از عالمان برجسته، دانشمندان بزرگ، مدرسان، طلاب و نیز جمعیت بسیاری از بازاریان و دیگر اهالی قم روبهرو شد.
ایشان تا آخر عمرِ پر برکت خود در قم ماندگار شد و شانزده سال به رهبری شیعیان جهان و نشر و ترویج علوم اهلبیت (علیهم السلام) پرداخت.[1]
[1]. ابراهیمپور، ابراهیم، اسوه مرجعیت: ویژهنامه آیتاللهالعظمی بروجردی، تهیهکننده: مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، ص 13 و 14.
وفات آیت الله بروجردی
مرحوم آیت الله بروجردی، سرانجام پس از 16 سال زعامت و مرجعیت جهان تشیع، در صبح روز پنجشنبه 13 شوال 1380 قمری برابر با 10 فروردین 1340 شمسی از خاک به افلاک پرکشید و میهمان کروبیان شد. خبر رحلت پیشوای بزرگ شیعیان، فورا به وسیله خبرگزاریهای مهم جهان به تمام دنیا مخابره شد و همچنین در صدر اخبار جراید معروف جهان قرار گرفت. پس از خبر رحلت آیت الله بروجردی از طرف دولت به مدت سه روز عزای عمومی اعلام شد و پرچم سلطنتی به صورت نیمه افراشته در آمدهبود[1] و مردم نیز عمدا عزای عمومی را بیش از مدت رسمی برگزار کردند. در غالب نقاط کشور تا سه روز و در بعضی از نقاط تا هفت روز بازارها به کلی تعطیل بود. از طرف ملت پاکستان نیز عزای عمومی به مدت چند روز اعلام گردید. پرچمهای تمام سفارتخانههای بزرگ در تهران؛ از جمله سفارت شوروی، انگلستان، امریکا و سایر دول غربی به حالت عزا (نیمه افراشته) درآمد. البته سفرا و نمایندگان دولتهای اسلامی در این جریان بیش از سایرین ابراز همدردی نمودند. همچنین، در کلیساهای ارامنه و معابد یهودیان و پیروان سایر ادیان نیز مراسم مفصل به عنوان همدردی با مسلمانان در این عزای بزرگ برگزار گردید و تلگرافهایی به این منظور به بزرگان روحانیت قم و بازماندگان آیت الله بروجردی مخابره نمودند.
بدن مطهر ایشان پس از یک تشییع باشکوه و کمنظیر در قم، در حرم حضرت فاطمه معصومه (علیها السلام)؛ حد فاصل مسجد اعظم و مسجد بالاسر، دفن شد. متأسفانه بر اثر گذشت زمان و به علت بسته بودن درِ مسجد بالاسر به سوی حرم مطهر در سالهای اخیر، مرقد پاک ایشان تنها مورد توجه طلاب دینی و شمار اندکی از مردم بود که با گشایش در مسجد بالاسر حرم در سال 1371 شمسی و اتصال مسجد اعظم به حرم مطهر، بار دیگر مرقد نورانی آن مرجع عالیقدر شیعه، توجه مردم را به خود جلب کرد.[2]
[2]. ابراهیمپور، ابراهیم، اسوه مرجعیت: ویژهنامه آیتاللهالعظمی بروجردی، تهیهکننده: مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، ص 64 – 66.
ویژگیهای شخصیتی آیت الله بروجردی
آیت الله بروجردی، به سبب توفیق الهی، کوشش و تلاش فراوان در تحصیل علم و اجتهاد، اخلاص در عمل، شاگردی اساتید متعدد و مبرز، و همچنین مجاهدت در امر تعلیم و تربیت طلاب علوم دینی و ترویج دین، اداره حوزه علمیه و نوآوری و دید باز در مسائل جهان اسلام و اقدامات در زمینههای مختلف، دارای شخصیتی جامع و ممتاز شده بود که در ادامه مقاله به برخی از ابعاد شخصیت والای ایشان اشاره میشود.
ویژگیهای اخلاقی آیت الله بروجردی
بخش مهمی از شخصیت آیت الله بروجردی را اخلاق و صفات والای ایشان تشکیل میدهد که بعضی از آنها عبارتند از: زهد و سادهزیستی، توکل، ارتباط با اهل بیت (علیهم السلام)، عدم مجامله و تعارف با اشخاص در امر حق، ادب، توجه به محرومان، و تقوا در مصرف وجوهات شرعی.
فضایل و اخلاق آیت الله بروجردی
فضایل و اخلاق ایشان در چند بخش ارائه میشود.
ادب آیت الله بروجردی
یكى از ویژگىهاى بارز آیت الله بروجردی، ادب ایشان نسبت به مقدسات و اشخاص قابل احترام بود. ایشان به كتاب آسمانى (قرآن) خیلى زیاد احترام مىگذاشت. هنگامىكه در مجلسى قرآن تلاوت مىشد، بىاختیار وضعش تغییر مىیافت. در وقت مطالعۀ كتب، چون به بخشى مىرسید كه نویسنده در آن به آیهاى استناد كرده بود، فورى لحن مطالعهاش عوض مىشد؛ انگار كه در عالم دیگرى است.[1]
ایشان نسبت به سایر كتب حدیثى و فقهى و غیره نیز این چنین بودند.[2]
توکل آیت الله بروجردی
آیت الله بروجردی در طول زندگى، چه هنگام اقامت در نجف و چه در بروجرد و قم در امور فردى، اجتماعى و سياسى، توكل عجيبى نسبت به مبدأ هستى داشت؛ به همين سبب هيچگاه قدرت اجتماعى افراد و تهديد مقامات دولتى، وى را از انجام وظيفهاش باز نمىداشت و به هرچه كه وظيفۀ الهى تشخيص مىداد، عمل مىكرد؛ او خود چنين اظهار مىداشت: «… من هميشه توكلم به خداوند عالم بودهاست و هيچگاه اميد مساعدت از غير او نداشتهام و هرگز نيز، از غير او مطلبى نخواستهام و از غير او واهمهاى نداشتهام».[3]
زهد و سادهزیستی آیت الله بروجردی
آیت الله بروجردی در تمام دوران زندگی، سادهزیستی را اختیار کرده بود. ایشان هرچند از خانوادهای ثروتمند بوده و اموال پدری بسیار داشت، ولی در زمان جوانی و پیری و حتی زمانیکه در بروجرد به سر میبرد و نیز هنگامیکه یگانه مرجع شیعیان جهان بود، هیچگونه تغییری در برنامه زندگی و خوراک و پوشاک ایشان پیدا نشد. لباسها و غذای ایشان ساده بود و بیشتر به خوردن سبزیجات و لبنیات بسنده میکرد.[4]
تقوای آیت الله بروجردی در مصرف وجوهات شرعی
از ویژگیهای برجسته آیت الله بروجردی، تقوا و احتیاط ایشان در مصرف وجوهات شرعی بوده است. وی که در مکتب حیاتبخش اسلام و اهل بیت (علیهم السلام) پرورش یافته بود، سیره امامان (علیهم السلام) را الگوی زندگی خود قرار داده و در امر بیتالمال، دقت فراوانی داشت. او با اين كه مبالغ هنگفتى از وجوه شرعى در اختيار داشت و شهريۀ طلاب و فضلاى نجف و قم را پرداخت مىكرد، اما زندگى شخصى او بسيار ساده و زاهدانه بود. از وجوه شرعى مصرف نمىكرد و هزينۀ زندگى خود را از درآمد ملک اندكى كه در بروجرد داشت، تأمين مىنمود و نان مصرفى خانواده را از گندم و آرد محصول همان زمين تهيه مىكرد.[5]
توجه به محرومان در سیره آیت الله بروجردی
آیت الله بروجردی به سبب داشتن روحی بلند و دردآشنا، پیوسته در اندیشه محرومیتزدایی از جامعه بود و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نمیکرد.[6]
در یکی از سالهای گرانی که مردم بروجرد از نظر زندگی، سخت در تنگنا بودند، آقای بروجردی خانه خودشان را فروخت و به مصرف فقرا رساند. به علاوه، املاک زیادی که از پدرشان به ارث برده بود، به مرور ایام فروخت و صرف فقیران کرد. یکی از نزدیکان ایشان میگفت: «املاک ایشان در اطراف شهر بروجرد بود و معروف به قصبه. یک روز از آنجا گذشتیم و دیدیم از آن همه املاک، دیگر حتی یکوجب هم برایشان باقی نمانده است».[7]
تعارف نداشتن آیت الله بروجردی با اشخاص در امر حق
یکی از ویژگیهای آیت الله بروجردی، عدم تعارف با اشخاص در امر حق بود. ایشان آنجا که پای دین و مسایل دینی به میان میآمد، در تأیید حق و ابطال باطل کوتاهی نمیکرد، و به ملاحظه اشخاص و رنجیدن آنها اهمیت نمیداد.[8].[9]
در ضمن ایشان در ملاقات با دیگران با لباس رسمی (عمامه و قبا)، حاضر میشد.[10]
[1]. اباذری، عبدالرحیم، آیت الله بروجردی: آیت اخلاص (طلایهداران تقریب 1)، ص 42.
[2]. همان، ص 42 و 43.
[3]. آیت الله بروجردی: آیت اخلاص (طلایهداران تقریب 1)، ص 42.
[4]. ابراهیمپور، ابراهیم، اسوه مرجعیت: ویژهنامه آیتاللهالعظمی بروجردی، تهیهکننده: مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، ص 29 و 30.
[5]. آیت الله بروجردی: آیت اخلاص (طلایهداران تقریب 1)، ص 45 و 46.
[6]. ابراهیمپور، ابراهیم، اسوه مرجعیت: ویژهنامه آیتاللهالعظمی بروجردی، تهیهکننده: مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، ص 31 و 32.
[7]. همان، ص 32.
[8]. صافی گلپایگانی، لطف الله، فخر دوران، ص 31 و 32 و 19 و 86.
[9]. همان، ص 19 و 86.
[10]. آیت الله بروجردی: آیت اخلاص (طلایهداران تقریب 1)، ص 51.
ارادت و علاقه آیت الله بروجردی به اهل بیت (علیهم السلام)
آيتالله بروجردى به حق، شيفته و شيداى اهلبيت (عليهم السلام) بود. معروف است وقتى در بروجرد اقامت داشت، بهچشمدرد شديدى مبتلا مىشود؛ به طورىكه شركت در مجلس روضۀ امام حسين (عليه السلام) برايش مشكل مىگردد، ولى با اين حال، به مجلس مىرود تا اين شيفتگى و شيدايى را به اثبات برساند؛ و البته در آن مجلس شفا مىيابد. ايشان خود اين چنين به شرح جريان مىپردازد: «در ايامى كه در بروجرد بودم به چشمدرد بسيار شديدى مبتلا شدم. اين ناراحتى مقارن با روضۀ ايام عاشورا در منزل ما بود. روز عاشورا اين ناراحتى به حدى شدت گرفت كه تصميم گرفتم در مجلس شركت نكنم؛ ولى باز منصرف شدم و دريغم آمد كه روز عاشورا ولو به عنوان استشفاء در مجلس روضه حاضر نشوم. (شركت كردم) وقتى دستهها به منزل ما آمدند، من از روى پاى يكى از آنان، مقدارى گِل برداشتم و به ديدگان بيمار خود ماليدم، به فاصلۀ كوتاهى، اين ناراحتى رفع شد و من پس از آن به هيچ كسالت چشمى مبتلا نشدم و حتى محتاج عينک نيز نگرديدم».[1]
زمانی عدهاى از مردم كه به زيارت ايشان به منزل آمده بودند، شخصى از ميان آنها بلند شد و با صداى بلند گفت: «براى سلامتى امام زمان (عليه السلام) و آيت الله بروجردى صلوات». ايشان خيلى ناراحت شدند و گفتند: «اين شخص را از اينجا بيرون كنيد! چرا اسم مرا در كنار نام مبارک امام زمان (عليه السلام) قرار مىدهد؟».[2]
[1]. اباذری، عبدالرحیم، آیت الله بروجردی: آیت اخلاص (طلایهداران تقریب 1)، ص 43 و 44.
[2]. همان، ص 44.
ویژگیهای علمی آیت الله بروجردی
مرحوم آیت الله بروجردی، دارای ویژگیهای علمی متعددی بودند که به چند مورد از آنها اشاره میشود:
الف) گستردگی معلومات
شهید مطهری در این باره گفته است: «آقای بروجردی در فقه و اصول، مرد فوقالعاده متبحر و صاحبنظری بود و بر تفاسیر قرآن هم مسلط بود و بیش از نصف قرآن را حفظ بود. ادبیات عربش فوقالعاده خوب بود. انسان باور نمیکرد که یک مرد فقیه، به ادبیات فارسی هم این چنین مسلط باشد. گاه میشد که به یک مناسبتی، شعری از مولوی یا حافظ میخواند. انسان میفهمید که او تا بر اینها مسلط نباشد، نمیتواند اینها را به یک مناسبتی در جای خود بخواند. در اطلاعات تاریخی هم خوب بود».[1]
«مرحوم آقاى بروجردى يكى از امتيازاتى كه بر همه داشت و كسى در اين قضيه رقيب او نبود، اين بود كه بر مسایل فقهى حتى از جنبه تاريخى احاطه داشت، يعنى آن زمانها را مىشناخت، رجال و راویها را شخصاً مىشناخت كه او اهل چه شهرى بوده، در آن شهرى كه او بوده چه فقهايى بودهاند و چه مسایلى در آن جوّ مطرح بوده است».[2]
ب) اهل فکر و ابتکار
استاد مطهری در این باره میگوید: از آقای بروجردی اغلب ایراد میگرفتند که کم استاد دیده، و از نظر ما حُسنش همین بود که خیلی استاد ندیده بود. ]البته[ ایشان هم کم استاد ندیده بود. ده دوازده سال، استادهای درجه اول دیده بود؛ هفت هشت سال نجف، و سه چهار سال اصفهان استاد دیده بود، ولی نجفیها قبولش نمیکردند و میگفتند این استاد کم دیده، مثلاً باید سی سال استاد دیده باشد. و ]البته[ به همین دلیل که کمتر استاد دیده بود، ابتکارش از اغلب آن عالمان بیشتر بود؛ یعنی فکر میکرد [و] مسایلى كه مطرح كرده مسایلى است كه خودش فكر مىكرد، چون مجال فكر كردن داشت.[3]
ج) حافظه قوی
آیت الله فاضل لنکرانی در این باره بیان میدارد: حافظه ایشان از عجایب روزگار بود. با آنکه پرمطالعه بود، ولی همه آنچه را که خوانده بود و میخواند، به خوبی در حافظه خویش نگه میداشت. شواهد در زندگی ایشان بر این ادعا بسیار است.[4]
[1]. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج 13، ص 427؛ ابراهیمپور، ابراهیم، اسوه مرجعیت: ویژهنامه آیتاللهالعظمی بروجردی، تهیهکننده: مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، ص 19.
[2]. مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج 15، ص 467.
[3]. همان، ج 22، ص 528.
[4]. اسوه مرجعیت: ویژهنامه آیتاللهالعظمی بروجردی، ص 20.
آثار و اقدامات آیت الله بروجردی
مرحوم آیت الله بروجردی در طول حیات بابرکت خود، آثار و اقدامات بسیار مفیدی انجام دادند که در ادامه مقاله به برخی از مهمترین آنها در زمینههای مختلف اشاره میشود.
آثار علمی آیت الله بروجردی
آیت الله بروجردی در طول عمر طولانی و پرارزش خود، آثار قلمی و کتب و رسائل بسیاری نوشتهاند که قسمت عمده آن باقی است. آقا خودشان میفرمودند: «… زیاد چیز نوشتهام؛ بعضی تمام و قسمتی ناتمام و بعضی بر اثر نقل و انتقال از بروجرد به قم مفقود شدهاست».
فهرست بعضی از آثار ایشان به شرح زیر است:
الف) حاشیه بر کفایه الاصول اثر آخوند خراسانی.
ب) حاشیه بر کتاب نهایة اثر شیخ طوسی.
ج) نگارش کتابی در علم فقه، از اول طهارت تا آخر دیات.
د) حاشیه بر کتاب فهرست اثر شیخ منتجبالدین رازی در علم رجال.
هـ) حاشیه بر کتاب مبسوط اثر شیخ طوسی.
و) رسالهای درباره سند صحیفه سجادیه و پاسخ به اشکالاتی که بر سند این کتاب وارد شده بود.
ز) کتاب بیوت الشیعه در معرفی خاندانهای علمی شیعه.
ح) کتابهایی درباره مرتبکردن و بررسی سندهای روایات کتابهای معروف روایی و رجالی؛ مانند کتاب اصول کافی ثقة الاسلام کلینی؛ تهذیب شیخ طوسی؛ من لایحضره الفقیه شیخ صدوق؛ استبصار شیخ طوسی؛ خصال شیخ صدوق؛ امالی شیخ صدوق؛ علل الشرایع شیخ صدوق؛ رجال کشی؛ رجال نجاشی؛ و فهرست شیخ طوسی.
ط) تدوین کتاب «جامع احادیث الشیعة» که تنقیح و تهذیب کتاب معروف و مهم روایی «وسائل الشیعة»، اثر شیخ حرعاملی است و حدود بیست تن از اهل فضل و استادان حوزه با نظارت آیت الله بروجردی در مدت چند سال آن را نگاشتند.[1]
[1]. ابراهیمپور، ابراهیم، اسوه مرجعیت: ویژهنامه آیتاللهالعظمی بروجردی، تهیهکننده: مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، ص 23 – 26.
شاگردان آیت الله بروجردی
آیت الله بروجردی بر اثر علم، اخلاص، تلاش، مجاهدت، تدبیر، صبر و تحمل مشکلات، روش فقهی جذاب و…، موفق شد شاگردان بسیاری را تربیت نماید. بعضی از شاگردان ایشان عبارتند از:
آیات و حجج اسلام: امام خمینی؛ سید محمد رضا گلپایگانی؛ سید رضا بهاءالدینی؛ مرتضی مطهری؛ سید محمد حسینی بهشتی؛ حسینعلی منتظری؛ نعمتالله صالحی نجفآبادی؛ سید علی حسینی سیستانی؛ علی صافی گلپایگانی؛ لطف الله صافی گلپایگانی؛ محمد فاضل لنکرانی؛ ناصر مکارم شیرازی؛ سید محمدعلی علوی گرگانی؛ سید علی حسینی خامنهای؛ سید موسی شبیری زنجانی؛ جعفر سبحانی؛ اکبر هاشمی رفسنجانی.[1]
کلید واژه: تلامذه آیت الله بروجردی، اصحاب آیت الله بروجردی، امام خمینی شاگرد آیت الله بروجردی، آیت الله گلپایگانی شاگرد آیت الله بروجردی
[1]. رک: سایت ویکی شیعه، «سید حسین طباطبایی بروجردی».
اقدامات سیاسی و اجتماعی آیت الله بروجردی
آیت الله بروجردی شخصیت شجاع، با شهامت و اهل تدبیر بود؛ به همینجهت فعالیتهای سیاسی و اجتماعی مهمی را به منصه ظهور گذاشت که در ادامه مقاله به آنها اشاره میشود.
پشتیبانی آیت الله بروجردی از شخصیتهای مبارز
آیت الله بروجردی از شخصیتهای مبارزی؛ همچون امام خمینی حمایت میکرد. ایشان علاوه بر اینکه در امور مهم سیاسی با امام خمینی مشورت و تبادل نظر میکرد، گاهی نیز از ایشان دعوت به عمل میآورد که در گفتوگویی که با مقامات دولتی درباره امر مهمی داشت، شرکت نماید و به طور مستقیم از جانب ایشان با نماینده دولت و مقامات دولتی گفتوگو کند.[1]
[1]. ابراهیمپور، ابراهیم، اسوه مرجعیت: ویژهنامه آیتاللهالعظمی بروجردی، تهیهکننده: مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، ص 44 – 47.
برخورد آیت الله بروجردی با حکومت پهلوی
آیت الله بروجردی در مواجهه با مفاسد و کارهای خلاف قوانین اسلامی حکومت پهلوی و رژیم شاه، ساکت ننشسته، بلکه صریحا مخالفت خود را ابراز میکرد و مخالفت خود را به طرق مختلفی نشان میداد: گاهی درخواست دولتهای وقت برای ملاقات با خود را نمیپذیرفت، گاهی از اجرای نقشههای شوم رژیم؛ همانند قانون اصلاحات ارضی، لوایح ششگانه، تغییر خط فارسی به لاتین، احیای آتش پرستی در ایران و ترویج فرقه ضالّه بهائیت جلوگیری میکرد، گاهی کمک مالی شاه برای ساخت مسجد اعظم را رد میکرد، گاهی در برابر بیبندوباری شاه در اروپا، و ازدواج وی با زن مسیحی ايتاليايى واکنش نشان میداد، و گاهی در برابر توطئه کشف حجاب زنان و به رسمیت شناختن رژیم غاصب اسرائیل اعتراض مینمود.[1]
[1]. ابراهیمپور، ابراهیم، اسوه مرجعیت: ویژهنامه آیتاللهالعظمی بروجردی، تهیهکننده: مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، ص 47 – 53؛ سایت پرسمان، «سیره سیاسی آیت الله بروجردی؟»؛ صافی گلپایگانی، لطف الله، فخر دوران (نکوداشت استاد اعظم و زعیم بزرگ جهان اسلام مرحوم آیت الله العظمی بروجردی اعلی الله مقامه)، ص 59 و 60؛ اباذری، عبدالرحیم، آیت الله بروجردی: آیت اخلاص (طلایهداران تقریب 1)، ج 1، ص 105 و 106.
تلاش آیت الله بروجردی برای وحدت جهان اسلام
آیت الله بروجردی در دورهای رهبری جامعه اسلامی را به عهده گرفت که جنگ فرقهها، شکافی عمیق بین فرقهها به ویژه شیعه و سنی ایجاد کرده بود. آیت الله بروجردی، عامل وحدت را در آشنایی فرقهها با یکدیگر و همچنین نزدیک ساختن این فرقهها با یکدیگر میدانست. او برای رساندن این پیام به جامعه سنی، با «دارالتقریب»[1] پیوند خورد. احادیث و کتابهای الفتآفرین شیعه را که نشانه تفکر شیعه بود، برای مطالعه و نشر، به عالمان آن جامعه عرضه داشت. پیامهای شفاهی و کتبی به عنوان جامعه شیعه از سوی ایشان ارسال شد و مواضع شیعه را در مسایل گوناگون بیان داشت. این همگامی و همسویی از طرف بزرگترین مرجع تقلید شیعه، افزون بر اینکه عرصهها را بر اختلاف تنگ کرد و دستهای تفرقهبرانگیز استعمار را برید، سبب شد مذهب شیعه که تا آن روز در میان دیگر مذاهب پایگاهی نداشت و از هر سو رد میشد، جایگاه و پایگاهی را که سزاوارش بود، باز یابد و به غربت و انزوای آن پایان داده شود.
مذهب شیعه به عنوان یکی از مذاهب بزرگ اسلامی، در دانشگاه «الازهر مصر» کرسی تدریس یافت. غبار از چهره حدیث «ثقلین»[2] زدوده شد و از محدوده شیعه پا فراتر نهاد. مهمترین کتابهای تفسیری، روایی و فقهی شیعه، در سرزمین مصر در جایگاه مطالعه و تحقیق و تتبع قرار گرفت و به زیور طبع آراسته شد. آیت الله بروجردی، قهرمانانه سدّها را یکی پس از دیگری شکست و فرهنگ شیعه را از حصار آهنین که خودی و بیگانه بر گردش استوار ساخته بودند، رهانید و شیعه را به عنوان مذهبی منطقی و دارای روشهای دقیق علمی برای استخراج احکام از متن شریعت و عامل به حدیث شریف «ثقلین» که همه فرقهها بر آن باور داشتند، در بزرگترین پایگاه علمی سنی آن روزگار؛ یعنی جامع الازهر مصر مطرح کرد. این تلاش گسترده و سترگ سبب شد عالمان سنی درنگ کنند و این مذهب و بدنه اصلی آن را مطالعه کنند. هر چه بیشتر درنگ کردند، بیشتر شیفته شدند ]تا آن جا که[ فطرت پاک آنان در فتوای مفتی اعظم مصر، شیخ شلتوت جلوهگر شد[3] و وی فتواى تاريخى معروف خود را در مورد به رسميت شناختن مذهب شيعه اعلام نمود. به تعبیر شهید مطهری: نبايد گفت مرحوم آقای بروجردی نسبت به اين مسأله (تقریب و وحدت اسلامی) علاقهمند بود، بلكه بايد گفت عاشق و دلباخته اين موضوع بود و مرغ دلش براى اين موضوع پَرمىزد.[4]
[1]. شهید مطهری در این باره میگوید: «از حسن تصادف، چندسال قبل از زعامت و رياست معظمله كه هنوز ايشان در بروجرد بودند، «دارالتقريب بين المذاهب الاسلاميه» به همت جمعى از روشنفكران سنّى و شيعه تأسيس شد و معظمله در دوره زعامت خود تا حد ممكن با اين فكر و با اين مؤسسه كمک و همكارى كرد». مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج 20، ص 155.
[2]. «عَنْ جَابِرٍ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (علیه السلام) دَعَا رَسولُ اللَّهِ أَصْحَابَهُ بِمِنًى فَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ أَمَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا- كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي فَإِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْض…». صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد (صلّى الله علیهم)؛ محقق: کوچه باغى، محسن، ج 1، ص 413، ح 3.
[3]. ابراهیمپور، ابراهیم، اسوه مرجعیت: ویژهنامه آیتاللهالعظمی بروجردی، تهیهکننده: مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، ص 54 و 55.
[4]. مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج 20، ص 155.
اقدامات فرهنگی آیت الله بروجردی
بعضی از اقدامات فرهنگی آیت الله بروجردی را میتوان در موارد ذیل خلاصه نمود:
- اعزام مبلّغ و نماينده مذهبى به كشورهاى خارجى
«از گامهاى برجستهاى كه در زمان آیت الله بروجردی برداشته شد، اعزام مبلّغ و نماينده مذهبى به كشورهاى خارجى بود… ایشان كه علاوه بر جنبه فقاهت، مطالعاتى در متن اسلام و معتقدات اسلامى داشت و اسلام را خيلى بىپيرايه و عريان از توهمات عوامانه پذيرفته بود و از طرفى برخلاف اَقران و اَسلاف خود، از تاريخ قرون جديد و اوضاع عصر حاضر تا حدود نسبتاً خوبى آگاه بود، معتقد بود كه اگر حقايق فطرى اسلامى بر افكار حقيقتجو و كاوشگر و كمتعصّب اروپايى عرضه داشته بشود اين دين حنيف را تدريجاً خواهند پذيرفت، و روى همين جهت، به آلمان و آمريكا نماينده اعزام كرد و در كار اعزام نماينده به لندن و بعضى جاهاى ديگر بود كه اجل وی فرا رسيد».[1]
- تأسیس دبستانها و دبیرستانهای جدید
«یکی از مزایای برجسته آقای بروجردی که نمایانگر طرز تفکر روشن وی بود، علاقهمندی ایشان به تأسیس دبستانها و دبیرستانهای جدید تحت نظر سرپرستان متدین بود که دانش آموزان را هم علم بیاموزند و هم دین. وی دیانت مردم را در بیخبری و بیاطلاعی و بیسوادی آنها جستوجو نمیکرد، معتقد بود که اگر مردم عالم شوند و دین هم به طور صحیح و معقول به آنها تعلیم گردد، هم دانا خواهند شد و هم متدین و مبالغ زیادی از وجوهات شرعی را اجازه دادند که صرف تأسیس بعضی از دبستانها و دبیرستانها شود».[2]
- راهاندازى اولين مجلۀ حوزوى
در سال 1338 شمسی، اولين مجلۀ حوزوى به حمايت مالى و معنوى آيتالله بروجردى توسط جمعى از فضلاى جوان؛ از جمله امام موسى صدر، چاپ و منتشر شد و اين در فضايى انجام گرفت كه روزنامه و مجله خواندن دانشجوى علوم اسلامى در نظر برخى محافل، كار قبيح و ضد دين به شمار مىآمد؛ تا چه رسد به اين كه جمعى از فضلا دستاندركار راهاندازى مجلهاى باشند. به يقين اگر پشتيبانى ايشان نبود، امكان چنين حركت فرهنگى با مشكل و مانع مواجه مىگشت. آيت الله بروجردى بسيار مشتاق بود كه مجلۀ حوزۀ علميه منتشر شود؛ به طورى كه وقتى اولين شمارۀ آن به دستش رسيد، خوشحال شد و فرمود: «از وقتى كه به قم آمدم و عهدهدار اين مسؤوليت شدم، آرزو داشتم كاش بدون دردسر و سر و صدا، حوزۀ علميه يک نشريۀ سنگين و پرمحتوايى داشت… (دانشگاه) الازهر مصر، مجلهاى دارد و علما و فضلاى آنجا در آن مقاله مىنويسند. اين مجله به سراسر دنياى اسلام مىرود؛ چرا ما نداشته باشيم؟».
حمايتها و تشويقهاى مستمر آيتالله بروجردى، تحول چشمگيرى از اين نظر در حوزه به ارمغان آورد و در مدت كوتاهى زمينه را براى انتشار مجلات و نشرياتى؛ مانند: «مكتب تشيع»، «مكتب قرآن»، «مكتب انبياء»، «حكمت»، و «بعثت» كاملاً آماده ساخت و اينها يكى پس از ديگرى در حوزۀ علميۀ قم، فعاليت فرهنگى خود را آغاز كردند.[3]
- احياى چاپ و نشر متون و آثار بزرگان
يكى ديگر از خدمات فرهنگى آیت الله بروجردی اين بود كه بهچاپ و نشر آثار مخطوط عالمان گذشته اهميت مىداد. با اين كه خود ايشان آثار و تأليفاتى در موضوعات مختلف در آستانۀ چاپ داشت، ولى به چاپ و نشر هيچ كدام از آنها اقدام نكرد. در زمان مرجعيت وی و به همت و حمايت ايشان، كتب زيادى كه سالها و بلكه قرنها به صورت مخطوط در گوشه و كنار كتابخانهها، مانده بود و خاک مىخورد به مرحلۀ چاپ و نشر رسيد. از آن جمله كتابهاى جامع الرواة ملامحمد اردبيلى، خلاف شيخ طوسى، مفتاح الكرامة سيد جواد عاملى، منتقى الجمان فى الاحاديث الصحاح و الحسان شيخ حسن عاملى، و قرب الاسناد عبدالله بن جعفر حميرى قمى را مىتوان نام برد.[4]
[1]. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج 20، ص 155.
[2]. همان، ص 156.
[3]. اباذری، عبدالرحیم، آیت الله بروجردی: آیت اخلاص (طلایهداران تقریب 1)، ج 1، ص 77 – 79.
[4]. همان، ج 1، ص 82 و 83.
اقدامات عمرانی آیت الله بروجردی
آیت الله بروجردی در مدت مرجعیت خود، فعالیتهای عمرانی فراوانی داشته است. بناها و اماکنی که به دستور یا تشویق یا اجازه آن مرد بزرگ در شهرها و روستاهای کشور یا خارج از کشور ساخته شده، بسیار است. طبق گفته یکی از نزدیکان آیت الله فقید، تنها در شهر تهران، 134 بنا ساخته شده است که یا تمام مصارف آن را ایشان به عهده گرفته و یا در مصارف آن شرکت داشته و اجازه داده است. ایشان در عرض شانزده سال مرجعیت، بالغ بر هزار مسجد، مدرسه دینی، کتابخانه، بیمارستان، دبستان، دبیرستان، حمام و سایر بناهای خیر و عامالمنفعه در ایران، عراق، لبنان، آفریقا و اروپا بنا نموده است.
برخی از آثار و بناهای عمرانی ایشان عبارت است از:
الف) مسجد اعظم قم
ب) مسجد ارک تهران
ج) مسجد بزرگ بندر هامبورگ آلمان.
د) مدرسه علمیه آیت الله بروجردی در نجف اشرف.
هـ) تأسیس کارخانه برق بروجرد.
و) حفر چاههای عمیق در شهر قم جهت تأمین آب آشامیدنی مردم.
ز) تأسیس و توسعه کتابخانهها.[1]
[1]. ابراهیمپور، ابراهیم، اسوه مرجعیت: ویژهنامه آیتاللهالعظمی بروجردی، تهیهکننده: مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، ص 59 – 62.
روش فقهی جدید و ممتاز آیت الله بروجردی
آیت الله بروجردی، در موضوعات مختلف دیدگاههای ویژهای دارند.
يکى از مزايا و امتيازات آیت الله بروجردی، روش فقهی جدید و ممتاز ایشان نسبت به روشهای معروف و متداول فقهی حوزههای علمیه بود. روش فقهی ایشان عبارت بود از:
الف) ایشان با تاريخ فقه و روشهاى مختلف فقهى شيعه و سنّى آشنا بود و اسلوبهاى مختلف فقهى را مىشناخت و به همین جهت فقه را تقريباً به چهار دوره تقسيم مىکرد، به اين ترتيب:
- دوره ماقبل شيخ طوسى.
- از زمان شيخ طوسى تا قرن دهم که تقريباً مقارن با زمان شهيد ثانى است.
- از زمان شهيد ثانى تا يک قرن اخير.
- يک قرن اخير.
آیت الله بروجردی به سبب همین آشنایی با تاريخ فقه و سبکفکرهاى مختلف فقهای قدیم و متأخر، بعضى را تأييد و نسبت به بعضى انتقاد داشت و آنها را عامل انحراف فقه مىدانست.
ب) وی بر حديث و رجال حديث تسلط کامل داشت، طبقات روات و محدّثان را کاملًا مىشناخت و خود يک طبقهبندى مخصوصى کرده بود که بىسابقه بود؛ به همین جهت با يک نگاه به سند حديث، اگر خللى در سند آن حديث وجود داشت درک مىکرد.
ج) معرفت رجال حديث شيعه و سنّى از يک طرف و اطلاع بر فتاوا و فقه ساير فرق اسلامى از طرف ديگر، موجب شده بود که گاه اتفاق مىافتاد حديثى طرح مىشد و ابتدا يک معنا و مفهوم از آن به نظر مىرسيد، ولى بعد ایشان تشريح مىکرد که اين شخصى که اين سؤال را از امام کرده اهل فلان شهر يا فلان منطقه بوده و در آنجا مردم تابع فتواى فلان فقيه از فقهاى عامه (اهل سنت) بودهاند و فتواى آن فقيه اين بوده است، و چون آن شخص در آن محيط بوده و آن فتوا در آن محيط شايع بوده، پس ذهن وى مسبوق به چنان سابقهاى بوده که اینگونه سؤال کرده و جواب شنيده است. وقتى که ایشان اين جهات را تشريح مىکرد و به اصطلاح روحيه راوى را تحليل مىکرد، معنا و مفهوم سؤال و جواب عوض مىشد و شکل ديگرى به خود مىگرفت.
يا این که کلمهاى در حديث بود که در عرف عام امروز يک معناى معين داشت، ولى با اظهارات ایشان معلوم مىشد که اين کلمه در محيط خاصى که در آن وقت، محل پرورش سؤال کننده حديث بوده معناى ديگرى داشته است.
د) آیت الله بروجردی با همه تبحرى که در اصول فقه داشت، مسائل فقهى را کمتر بر مسائل شکى اصولى، مبتنى مىکرد و هرگز گرد مسائل فرضى نمىرفت. گاه به طعنه مىگفت که آقايان طلاب منتظرند که يک «اصل» را گير بياورند و دستاويز قرار دهند و به بحث و جدل بپردازند.
هـ) ایشان با قرآن و تفاسير آشنايى کامل داشت. قرآن را هرچند به طور کامل حافظ نبود، اما نيمه حفظ داشت. تاريخ اسلامى را ديده و خوانده و آشنا بود. در نتيجه همه اينها، جوّ و محيطى را که آيات قرآن در آن نازل شده و همچنين جوّ و محيطى را که اخبار و احاديث در آن صدور يافته و محيطهايى که فقه در آنجاها تدريجاً رشد کرده و پرورش يافته را کاملًا مىشناخت، و بديهى است که اين جهات به وى روشنبينى خاصى داده بود.
سبک و سليقه ایشان در فقه، در فکر و سليقه فقهی حوزه علميه قم اثر زیادی کرد، تا حدّ زيادى روشها را عوض کرد و اميد است هرچه بيشتر سبک و روش ايشان پيروى شود و تعقيب، بلکه تکميل گردد.[1]
[1]. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج 20، ص 149 و 150، 152 – 154.
موافقان و مخالفان آیت الله بروجردی
آیت الله بروجردی در طول حیات بابرکت خویش، همانند بیشتر عالمان و دانشمندان و مردان خدا، نسبت به سیره علمی و عملی خود موافقان و مخالفانی داشت. امام خمینی و مراجع عظام تقلید آن زمان که زمینه مرجعیت و حضور ایشان در قم را فراهم کردند، نوع طلبهها و مردم با ایمان و متدین و مقلدان ایشان؛ موافق ایشان بودند. در بین مخالفان نیز، میتوان از رژیم پهلوی و بهائیان نام برد که حضرت آیت الله به نحوی با آنها و نقشههای شومشان در دینزدایی مقابله کرده بود.[1]
[1]. سایت پرسمان، «سیره سیاسی آیت الله بروجردی؟».
دیدگاه برخی از بزرگان در باره آیت الله بروجردی
نام نامى آفتاب علم و ادب اسلامى، آیتالله بروجردى، همچنان بر تارک دانشهاى اسلامى مىدرخشد و کسى را یاراى انکار فضل آن مجتهد و مرجع وارسته و کمنظیر نیست. اندیشمندان بسیارى، اعم از مسلمان (شیعه و سنى) و غیر مسلمان در گفتار و کردار بر عظمت مقام علمى و کمالات معنوى آن بزرگوار، تأکید ورزیدهاند؛ بخشى از آنها عبارت است از:
الف) دانشمندان شیعه
- مرحوم آخوند خراسانى
مرحوم آخوند خراسانى، استاد گرانقدر آیت الله بروجردی، در اجازه اجتهادى که براى ایشان صادر کردهاند، نوشتهاند: «در هر دورهاى، جماعتى، داراى همتهاى عالى و بینشهاى والا و ذهنهاى نقاد بودهاند که عمر خود را در راه تحصیل علم و دانش سپرى کردهاند… سید سند و عادل معتمد، محقق دقیق، آگاه به شرایع اسلام… نور چشمان من و آراسته به تمام نیکىها، آقا حسین طباطبایى دامت فضائله، سالیان سال در قبة الاسلام نجف، مشرف بوده و تلاش و کوشش بسیار در تحصیل علوم شرعى، از عقلى و نقلى کرده و همه اینها مقرون به توفیقات خاص الهیه بوده است و… تا جایى که بر افاضل گرانقدر و برجستگان مورد توجه، تقدم یافت و برترى پیدا کرد و صاحب ملکه قدسیه «فقاهت و اجتهاد» گردید و از حضیض تقلید به اوج اجتهاد مطلق رسید و از همین رو، منصبهایى که براى مجتهد مطلق است، اعم از فتوا و قضاوت و حکم، براى ایشان ثابت است و بر مردم واجب است که حکم او را پیروى و تبعیت کنند و رد و نقض حکم او بر آنان حرام است، زیرا استخفاف به حکم خدا خواهد بود».[1]
- حضرت آیت الله سید عبدالهادی شيرازى
مرحوم سید عبدالهادی شيرازى با آنكه خود از اعاظم مجتهدان عصر خود به شمار مىآمد و از فضايل ذاتى و اكتسابى و نسبى فراوانى بهرهمند بود و مورد رجوع مردم در تقليد و وجوهات بهشمار مىآمد، با اين حال متواضعانه شهريّهاى را كه مرحوم آيت اللّه العظمى بروجردى در نجف به صورت نان مىداد، ايشان بسان طلاب و مشتغلين مىپذيرفت و برحسب مسموع فرموده بود: «بگذاريد نان آقاى بروجردى در سفرۀ ما باشد!» و سالى كه به قم آمدند اوّلا، پيش از آنكه مرحوم آية اللّه بروجردى اطلاع پيدا كنند ايشان به ديدن آقا رفتند و ثانيا، در اثناى راه از درشكه پياده شدند و فرمودند: «براى ملاقات آقاى بروجردى مقدارى پياده برويم تا از اجر و ثواب بيشترى برخوردار گرديم!».[2]
- حضرت آیت الله امام خمینی
مرحوم امام خمینی تا مدتها درست مانند يكى از اصحاب و اطرافيان آيت اللّه العظمى بروجردى (أعلى اللّه مقامه) در بازگشت ايشان از درس به سوى خانه، وى را همراهى مىكردند و تا درِ منزل با ايشان مىرفتند و آنگاه بازمىگشتند و در تحقق مرجعيّت آن بزرگمرد، گامهاى بلندى برداشتند، به گونهاى كه در نامهاى كه به يكى از عالمان بزرگ تهران در آن عصر نوشتند از ايشان خواستند كه توجّه مردم را به آقاى بروجردى معطوف كنند.[3]
- حضرت آیت الله خامنه ای
«آیت الله بروجردی چون خورشیدی درخشان بر تعدادی از علوم اسلامی، بلکه بر روشها و شیوههای تحقیق در آنها و نیز بر فضای عام حیات مسلمین در زمان خود و پس از آن پرتوافشانی کرد و هنوز علمای اسلام و جهان اسلام از تأثیرات مبارک آن عمر پرثمر و ریاست و مرجعیت تامه پانزده ساله او متمتع اند».[4]
ب) دانشمندان اهل سنت و مسیحی
- شيخ محمود شلتوت رئیس دانشگاه الازهر مصر؛ رئيس دانشگاه الأزهر در صدر نامهاش به ايشان از وى به عنوان «امام» ياد كرده و با جملۀ «سلام اللّه عليكم و رحمة اللّه» سلام مىكند و بعد مىگويد: «قبل از هرچيز از سلامتى گرانبهاى آن برادر ارجمند جويا بوده و دعا مىكنم كه آن بزرگوار هميشه مصدر و منبع بركات براى مسلمانان و وحدت كلمۀ آنان باشد. خداوند عمر شما را طولانى و پيروزى و موفقيت را نصيب شما گرداند…».[5]
- شيخ حسين باقورى دانشمند معروف و رئيس اوقاف مصر از چهرههايى است كه در قم با آن بزرگوار ملاقات كرد. وى پس از بازگشت به مصر در پاسخ آن دانشمندى كه پرسيد: آيت اللّه بروجردى پيشواى شيعيان را چگونه يافتى؟ گفت: «أعظم شخصية رأيته في عمري؛ او بزرگترين شخصيّتى بود كه من در عمرم ديدم».[6]
- جورج جورداق مسيحى
جورج جورداق نويسنده و دانشمند مسيحى لبنانى، كتابى ارزشمند و خواندنى دربارۀ حضرت على (عليه السّلام) تأليف كرد و نام آن را «الامام على صوت العدالة الانسانية» گذاشت. وى اين كتاب را به حضور مرحوم آيت اللّه العظمى بروجردى اهدا كرد و در نامهاى كه براى آن بزرگوار نوشت، بیان کرد: «…من دريغ داشتم چنين شخصيّتى (على عليه السّلام) در شرق باشد و حق و قدرش مجهول بماند؛ از اينرو اين كتاب را نوشتم و چون من مسيحى هستم، كسى نمىتواند مرا به تعصّب متّهم كند. آنگاه نوشته است: من شما را شايستهترين شخصيّتى يافتهام كه اين كتاب را به او هديه نمايم؛ لذا آن را به شما اهدا مىكنم…».[7]
[1]. سایت مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور، «شخصیتشناسی سید حسین طباطبایی بروجردی».
[2]. مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، شکوه فقاهت: یادنامه حضرت آیت الله حاج آقا حسین بروجردی (قدس سره)، ص 15 و 16.
[3]. همان، ص 16.
[4]. ابراهیمپور، ابراهیم، اسوه مرجعیت: ویژهنامه آیتاللهالعظمی بروجردی، تهیهکننده: مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، ص 67.
[5]. شکوه فقاهت، ص 13.
[6]. همان.
[7]. همان، ص 15.
کتابنامه مقاله آیت الله بروجردی
- قرآن کریم.
- اباذری، عبدالرحیم؛ آیت الله بروجردی: آیت اخلاص (طلایهداران تقریب 1)؛ مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی-معاونت فرهنگی، چاپ سوم، تهران، 1389ش.
- ابراهیمپور، ابراهیم؛ اسوه مرجعیت: ویژهنامه آیت الله العظمی بروجردی؛ تهیهکننده: مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما؛ دفتر عقل، قم، ۱۳۸۷ش.
- بروجردی، سید حسین؛ خاندان آیت الله بروجردی؛ مقدمه و ترجمه و پاورقیها: دوانی، علی؛ انتشارات انصاریان، چاپ اول، قم، 1371ش.
- سایت پرسمان.
- سایت مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور.
- سایت مرکز مطالعات و پاسخگويی به شبهات -حوزه علمیه قم.
- سایت ویکی شیعه.
- سایت ویکی نور.
- شکورى، ابوالفضل؛ «روش فقهى مصلح بزرگ آيت الله بروجردى (رحمه الله)»؛ آیینه پژوهش، دوره 2، شماره 7، مرداد و شهریور 1370ش.
- صافی گلپایگانی، لطف الله؛ فخر دوران (نکوداشت استاد اعظم و زعیم بزرگ جهان اسلام مرحوم آیت الله العظمی بروجردی اعلی الله مقامه)؛ دفتر تنظیم و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی، قم، 1394.
- صفار، محمد بن حسن؛ بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد (صلّى الله علیهم)؛ محقق: کوچه باغى، محسن؛ مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ دوم، قم، 1404ق.
- محمدی اشتهاردی، محمد؛ داستان دوستان؛ مرکز تحقیقات رایانهای قائمیه اصفهان، اصفهان، بیتا.
- مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی؛ شکوه فقاهت: یادنامه حضرت آیة الله حاج آقا حسین بروجردی (قدس سره)؛ مرکز انتشارات دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم، چاپ اول، قم، 1379ش.
- مطهری، مرتضی؛ مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى؛ انتشارات صدرا، تهران، بیتا.
- واعظ زاده خراسانی، محمد؛ زندگی آیت الله العظمی بروجردی و مکتب فقهی، اصولی، حدیثی و رجالی وی؛ مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی-معاونت فرهنگی، چاپ دوم، تهران، 1385ش.