Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

آرای کلامی و فقهی مالکیه

مالکیه در مباحث کلامی و فقهی دیدگاه‌های خاصی دارند که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:

الف) دیدگاه مالکیه در برخی از مباحث کلامی

  1. مالکیه معتقد هستند: بهترين مردم پس از پيامبر (صلی الله علیه و آله) ابوبكر است، سپس عمر، بعد عثمان و آن‌گاه على (عليه السلام).[1]
  2. در باره ایمان می‌گویند: ايمان عبارت است از: قول و عمل و معرفت، كه با طاعت افزونى مى‏يابد و بر اثر معصيت کاهش مى‏یابد. [2]
  3. از جمله مسائلى كه از روزگاران كهن نزد متكلمان مورد بحث بوده و اختلاف شديدى در آن واقع شده، رؤيت خداوند متعال است. آيا خداوند را در دنيا يا در آخرت، به چشم سر يا با چشم بصيرت مى‏توان ديد؟ در اين زمينه مالكيّه معتقدند كه خداوند متعال در دنيا يا در آخرت (با چشم سر) ديده مى‏شود.[3]

ب) دیدگاه مالکیه در برخی از مباحث فقهی

  1. فرقه مالكيّه بر خلاف سه مذهب دیگر فقهی اهل سنت (حنفیه، شافعیه و حنبلیه) مى‌گويند: آويختنِ دست‌ها در نمازهاى واجب، مستحب است.[4]
  2. طائفه مالكيّه، وطى غلام را مباح مى‏شمارند.

هم اكنون هم مالكيّه اين عمل را انكار ندارند، و در مقام بحث از رئيسشان؛ مالِك بن أنَس از فتواى او دفاع مى‏كنند، و حِلّيّت آن را مطابق مطلقات مى‏شمارند.

آية الله حاج سيد موسى شُبَيْرى زنجانى مى‏فرمودند: من وقتى در مدينه طيّبه با بعضى از مشايخ مالكيّه در اين موضوع؛ يعنى در باره جواز وطى غلام گفت‌وگو كردم. می‌گفتند: آيه قرآن: وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ، إِلَّا عَلى‏ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ،[5] بر جواز دلالت دارد؛ زيرا لفظ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ عامّ است و شامل غلام و كنيز هر دو مى‏گردد. من گفتم: غلام از مدلول اين آيه به اجماع خارج است. گفتند: اجماع براى شماست، ولى براى ما اجماعى نیست.[6]

 

[1]. مقدسى، مطهر بن طاهر، آفرينش ‏و تاريخ، ترجمه: شفيعى كدكنى، محمد رضا، ج ‏1، ص 96 و ج ‏2، ص 832.

[2]. همان.

[3]. رضوانی، علی اصغر، شيعه شناسى و پاسخ به شبهات، ج ‏1، ص 210.

[4]. مغنيه، محمّد جواد، الفقه على المذاهب الخمسة، ج 1، ص 110.‌

[5]. مؤمنون‏، 5 و 6.

[6]. حسینی تهرانی، سید محمد حسین، امام شناسى، ج ‏16-17، ص 468.