searchicon

م

معرفت شناسى دینى
معرفت شناسى دینى، یک نوع معرفت درجۀ دوم است که شخص معرفت شناس با دید تاریخ مند خود، به معارف دینى نظر مى کند و از مبادى تصورى، تصدیقى، احکام و عوارض آن گزارش مى دهد….[1] برخی از اندیشمندان، معرفت شناسى دینى را این گونه… اطلاعات بیشتر
نظریه حکمای اسلامی
با توجه به نقدها و اشکالاتی که فلاسفه و اندیشمندان اسلامی از نظریه های تجربه گرایان، عقل گرایان و دیگران در معیار صدق قضایا گرفته اند و همچنین مباحثی که در رابطۀ علم حضوری و حصولی داشته اند می توان نظریه آنان را به طور… اطلاعات بیشتر
نقد اصالت حس
گرايش اصالت حسّ (پوزيتويستى) که حقا بايد آن را منحط ترين گرايش فکرى بشر در طول تاريخ دانست داراى اشکالات فراوانى است که ذيلا به مهم_ترين آنها اشاره مى‏شود . 1- با اين گرايش محکم ترين پايه‏هاى شناخت، يعنى شناخت‏حضورى و بديهيات عقلى از دست… اطلاعات بیشتر
حس گرایی و تجربه گرایی
حسّ در لغت به معنای درک کردن و فهمیدن است که از طریق قوای حسی پنج­گانه حاصل می­گردد.[1] و در اصطلاح، منحصر دانستن راه های درک و فهم در ماده و طبیعت را حس­گرایی می­نامند.[2] حس گرايی يا اصالت حس (پوزیتویسم)عبارت است از قول به… اطلاعات بیشتر
پراگماتیسم
در اواخر قرن نوزدهم میلادی، یک روش فلسفی موسوم به«پراگماتیسم»در آمریکا نخست به وسیله‌ «پی‌یرس»به وجود آمد و شکل گرفت و سپس توسط«ویلیام جیمز»رشد و تکامل یافت و با نشر آثار«جان دیوئی» به اوج ترقی خود رسید و جای خود را در میان مکتب های… اطلاعات بیشتر
انسجام گروی
در نظریه انسجام گروی، ملاک صدق قضایا، هماهنگی و انسجام آنها است: یعنی انسجام و هماهنگی یک قضیه با قضایای دیگر و گزاره های بشری ملاک صدق آنها است. طبق این نظریه اولا: یک افسانه سر تا سر دروغ نیز می تواند معرفت صادق قلمداد… اطلاعات بیشتر
مبناگروی
نظریه مبنا گرائی[Foundationalism] سابقه‌ای دیرینه در تاریخ معرفت شناسی دارد تا جائی که قدمت آن به افلاطون، ارسطو و آکویناس می‌رسد و در طول این مدت هیچ قولی مثل این نظریه طرفدار نداشته است و تنها این تئوری می‌باشد که به مهم ترین و یا… اطلاعات بیشتر
معیار معرفت
بعد از چیستی و ارزش شناخت مشكل اساسى اين است كه چگونه مى‏توان اثبات كرد كه شناخت انسان مطابق با واقع است و اين مشكل در موردى رخ مى‏نمايد كه بين شناسنده و متعلق شناخت واسطه‏اى در كار باشد كه به لحاظ آن فاعل شناسايى… اطلاعات بیشتر
نفس الامر
از ارکان معرفت حقیقی، واقع (نفس الامر) است؛ زیرا معرفت حقیقی، یقین مطابقت با واقع است.[1] در بسیاری از عبارات فلاسفه به این تعبیر بر می‏خوریم که فلان مطلب مطابق با «نفس الامر» است از جمله در مورد «قضایای حقیقیه» که بعضی یا هیچ یک… اطلاعات بیشتر
یقین و انواع آن
از ارکان اصلی تعریف معرفت حقیقی یقین است، یقین از صفات علم است كه از معرفت برتر و بالاتر است چنان كه می گويند- علمُ اليَقِينِ- نه معرفة اليقين.[1] یقین در مقابل ظن و گمان و شک ، و متضمن دو یقین است یقین به… اطلاعات بیشتر