searchicon

کپی شد

تأسيس حوزه علميه قم

از زمان ورود اشعريان به قم و تغيير وضع آن توسط آنان، این منطقه مركز علما و محدثان و راويان و فقها بوده است. عده اى از اشعرى هايى كه به قم كوچ كردند، جزو علماى تابعين بودند كه در سپاه عبدالرحمن بن محمد بن الاشعث با حجاج جنگ مى كردند. عبدالله بن سعد و پسرش موسى كه همراه ديگر اشعريان به قم آمدند. در شمار علماى آن روز محسوب مى شوند.

در قرن دوم هجرى دوازده پسر از سعد بن عبدالله بن ملك بن عامر اشعرى در شمار راويان و اهل حديث بوده و از عبدالله بن جعفر بن محمد صادق (عليه السلام) روايت مى كرده اند و بيش از صد نفر از فرزندان عبدالله و احوص، پسران سعد كه جزو نخستين كسانى از آل اشعر بودند، به قم آمدند و از فرزندان سائب بن مالك و از فرزندان نعيم بن سعد، از ديگر امامان روايت كرده اند.

در اواخر قرن دوم و قرون سوم و چهارم، قم مهم­ترين مركز علما و محدثان شيعه بوده است و در اين عصر، علمايى مانند محمد بن حسن صفار و ابو عبدالله محمد بن خالد برقى و ابو جرير زكريا بن ادريس از راويان امام صادق و امام كاظم و امام رضا (عليهم السلام)، همچنين آدم بن اسحاق و زكريا بن آدم از اصحاب امام رضا (عليه السلام) و على بن بابويه و پسرش ‍ محمد، معروف به صدوق و ابن قولويه و على بن ابراهيم و ده ها تن ديگر از شهر قم برخاستند.
در قرون پنجم و ششم (دوره سلجوقيان) نيز قم، مركزى بزرگ براى فقها و علماى شيعه بود و عده اى براى تحصيل به اين شهر مى آمدند و مدارس دائرى داشتند. شيخ عبدالجليل رازى وضع علمى قم را در قرن ششم شرح داده و مى گويد: مدارس دينى قم داراى وسايل كافى و علما و مدرسان و مفسران بزرگ مى باشد و كتابخانه هايى از كتاب هاى فرقه هاى مختلف در آن وجود دارد. شيخ عبدالجليل، اسامى اين مدارس را كه در قم و در زمان او داير بود و فقها و پيشوايان دينى با شكوه تمام در آن مى زيسته اند، ذكر كرده است كه عبارت است:

1- مدرسه سعد صلت

2 – مدرسه اثير الملك

3 – مدرسه سيد سعيد عزالدين مرتضى

 4 – مدرسه سيد زين الدين

 5 – مدرسه ظهر الدين عبدالعزيز

 6 – مدرسه ابوالحسن كميج

 7 – مدرسه شمس الدين مرتضى

 8 – مدرسه مرتضى كبير[1]

در فاصله ميان سلجوقيان و صفويه در شهر قم، حوادث گوناگونى رخ داد، و چند بار مردم آن قتل عام شدند و خود شهر ويران گرديد.

در زمان تيموريان، شهر قم مدتى پايتخت بود و در زمان سلطان محمد تيمورى، وى شرف الدين على يزدى عالم و مورخ و رياضى دان معروف آن روز را به قم دعوت كرد و شرف الدين مدتى در اين شهر اقامت داشت. او ظاهرا از علماى اهل تسنن بوده است

در دوره صفويه، وضع روحانيت قم تا حدى مشخص شده بود. گويا پس از پيدايش صفويه از مدارس قم كه شيخ عبدالجليل بعضى از آن ها را نام برده، زياد نبوده و بيشتر آن ها به دنبال تخريب ها و قتل عام هاى متعدد از ميان رفته بوده است و در اين عصر مدارس جديدى بنا شد كه آثار بعضى از آن ها امروزه باقى مى باشد. در اين مدارس، جمعى از بزرگ­ترين علماى شيعه از قبيل ملا محسن فيض و ملا عبدالرزاق لاهيجى و ملا صدراى شيرازى، و قاضى سعيد و ملا طاهر قمى به تحصيل یا تدريس و تصنيف اشتغال داشته اند.

در دوره قاجاريه، قم داراى مدارس متعدد بود كه اغلب آن ها هنوز هم باقى و داير است

در اين عصر، علماى بزرگى در قم اقامت داشته يا از قم برخاسته‌اند كه از همه آنان معروف تر، ميرزا ابوالقاسم قمى (صاحب قوانین الاصول) معاصر فتحعلى شاه است و آثار علمى وى، همواره مورد توجه علما بوده است .
قم پس از آمدن مرحوم آيه الله العظمى حائرى و تأسيس حوزه جديد روحانيت، به تدريج بعد از نجف که مركز اول در آن زمان بوده است، مركز دوم روحانيت شيعه به حساب آمد و شهرت جهانى پيدا كرد  و هزاران تن از دور و نزديک و از كشورهاى خارج براى تحصيل به اين شهر رو آوردند و در اين مدت همواره محل اقامت جمعى از مراجع تقليد بزرگ شيعه بوده است.[2]

لازم به ذكر است كه حوزه علميه نجف در نيمه دوم قرن پنجم هجرى به وسيله عالم بزرگ شيعه محمد بن حسن طوسى معروف به شيخ الطائفه و شيخ طوسى تأسيس شد و هنوز هم برپاست .[3]

[1] . فقيهى، علی اصغر، تاريخ مذهبى قم، ص 166.

[2] . همان، ص 166.

[3] . برگرفته از سایت غدیر