searchicon

کپی شد

گناهان زبان

مفهوم شناسی (گناهان زبان)

“گناه” كه در لغت عرب به “اثم” و “عصيان” گفته مى‏شود، به معناى “سرپيچى، خطا، لغزش و مخالفت با امر و نهى مولا” مى‏باشد؛ يعنى انجام كارى كه در نظر مولا و خالق، ناپسند و نكوهيده است. گناهان زبان؛ یعنی خطاها و لغزش هایی که از عضو زبان صادر شود.[1]

راه های ترک گناهان زبان

زبان هم مانند دیگر اعضای بدن انسان است که اگر از قوانین و احکام الاهی تخلّف کند، یکی از ابزارهای گناه و معصیت است، چنان که اگر از دستورات شرع مقدس پیروی کند، از ابزار و وسایل اطاعت است. بنابراین مراقبت از این ابزار و وسیله در جلوگیری از انجام گناه مانند دیگر اعضا و جوارح است، و فرق چندانی با دست، پا و… ندارد، تنها این تفاوت را دارد که شاید بیشتر مردم، گناه زبان را چندان جدی نگیرند، در حالی که چه بسا ترور شخصیتی که با استفاده از زبان صورت می­گیرد، برای طرف مقابل به مراتب آزار دهنده تر از آسیب های جسمی است که بر دیگر اعضا و جوارح او وارد می شود.

مهم ترین منشأ گناه و نافرمانی خداوند غفلت و جهل انسان است. اگر شيطان بتواند كسى را از مقام خود، عظمت، علم، حکمت و لطف خداوند، نعمت های بی شمار او، مضرات و عواقب گناه و… غافل كند، او را به آسانی به وادی گناه و نا فرمانی می کشاند. همچنین جهل و نادانى به ارزش‏هاى وجودى انسان، جهل به آثار ارزندۀ پاک دامنى و عفت، جهل به عواقب گناه و بالاخره جهل به اوامر و نواهى الاهى باعث ارتکاب بسیاری از گناهان است.[2]

از این رو بهترین راه برای نجات از گناه از بین بردن جهل و غفلت است. اگر ما همواره به عظمت خدا و نعمت های بی شماری که به ما و دیگر بندگانش بخشیده است توجه داشته باشیم، در صدد شکرگزاری و جبران نعمت های او خواهیم بود، نه به دنبال عصیان و سرکشی. و اگر به علم و حکمت و لطف خداوند در قانون گذاری و حرام و حلال کردن کارها و اشیاء توجه و اطمینان داشته باشیم، درمی یابیم که هر آنچه را خداوند بر ما حلال کرده قطعا خیر و صلاح و منفعت ما در آن است و هر آنچه را خداوند بر ما حرام کرده قطعاً به ضرر ما بوده است و این جا است که هیچ گاه صلاح و منفعت خویش را رها نخواهیم کرد و به دنبال شر و ضرر نخواهیم رفت.

و اگر انسان به ارزش و مقام والای خود در بین دیگر مخلوقات توجه کند و  این که گناه این ارزش و مقام را از بین خواهد برد، حاضر نخواهد شد تا این ارزش بزرگ را برای لذت آنی و بی ارزش و زود گذر از دست بدهد.

راه کار عملی برای نجات افراد مبتلا به گناه

در ذیل، به برخی از راه کارهای مهم اشاره می شود:

1. تقویت رابطه با خداوند و معصومین (ع): در مرحلۀ پیش گیری از گناهان مربوط به زبان، باید توجه داشت که شخص با تقویت رابطۀ خود با خداوند و داشتن توسّلات به اهل بیت (ع) به طور مستمر، می تواند زمینه های انجام گناه زبانی را از بین ببرد.[3]

2. توجه به آثار خوب ترک گناه و آثار بد انجام گناه: با در نظر گرفتن آثار خوب ترک گناه و آثار بد انجام گناهان زبانی مانند غیبت و سخن چینی و سخن بجا، حق و خیر، می توان از زبان خود مراقبت نمود تا به گناهان مربوط به آن دچار نشد. در این جا به عنوان نمونه، چند آیه و حدیث دربارۀ گناهان زبانی ذکر می شود:

الف. خداوند متعال در قرآن کریم دربارۀ نکوهش غیبت می­فرمايد: «و هيچ يك از شما ديگرى را غيبت نكند، آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مردۀ خود را بخورد؟! (به يقين) همۀ شما از اين امر كراهت داريد».[4]

ب. گناهان زبانی از نگاه پيغمبر اکرم (ص): «کسی روز قيامت آمده و نگاه به نامۀ عملش می­كند و اثرى از كارهاى نيك خود را در آن نامه نمى‏بيند؛ سپس عرض می­كند: كجاست كارهاى شايستۀ من كه در دنيا انجام دادم؟ پاسخ داده مى‏شود: تو غيبت مردم را كردى؛ به جاى غيبت‏هايت ثواب‏هاى تو در نامۀ عمل كسانى كه غيبت آنها را كردى نوشته شد».[5]، [6]

ج. امام علی (ع) می فرماید: «خوشبخت و رستگار كسى است كه علم و عملش، دوستى و دشمني اش، گرفتن و رها كردنش، سخن گفتن و سكوتش، رفتار و گفتارش تنها بر اساس رضاى الاهى استوار باشد و بر خلاف امر پروردگار قدمى برندارد».[7]

د. امام باقر (ع) می فرماید: «از اندرزهاى لقمان حكيم به فرزندش اين بود كه فرزند عزيز!… كسى كه مالك زبان خود نباشد، سرانجام پشيمان خواهد گشت».[8]

3. تقویت اراده: برای مقابله با گناهان، باید اراده قوی داشت. شخص با اراده کسی است که وقتی در مورد کاری، به خوبی تأمل کرد، تصمیم به انجام آن می گیرد و با فعالیت و ثبات قدم آن را به اجرا در می آورد.[9]

راه کارهایی برای تقویت اراده سفارش شده که در این زمینه نمایۀ «راه های تقویت اراده»، سؤال 525 (سایت اسلام کوئست: 572) را مطالعه نمایید.

برای آگاهی بیشتر نمایه های زیر را مطالعه کنید:

«مقایسه کلام و سکوت»، سؤال 9135 (سایت اسلام کوئست: 9608).

«گناه و آثار آن»، سؤال 204 (سایت اسلام کوئست: 1073).

درمان پر حرفی

زبان، ترجمان دل، نمايندۀ عقل، كليد شخصيت و مهم ترين دريچۀ روح آدمی است. آنچه بر صفحۀ زبان و در لابلای گفته های انسان ظاهر می شود، نمودی از آن چیزی است که بر صفحۀ روح انسان نقش می بندد. زبان در عين اين كه يكی از بزرگ ترين نعمت های خداوند و ابزاری برای رشد و روابط با دیگران بوده، در عين حال آفات فراوانی نيز دارد و می تواند سرچشمۀ گناهان بی شماری باشد؛ از این رو، برای کنترل زبان و استفاده به جا از آن، دو راه پیشنهاد می شود:

الف. درمان علمی:

توجه به خطرات زبان و مراقبت از آن، بهترین درمان عملی برای پرحرفی است. زبان و سخن گفتن با آن، در عين حال که در جاهایی بسيار مفيد است، آفات و خطرات فراوانی هم دارد. هر صبح كه انسان از خواب بيدار می شود، لازم است به خود توصيه كند كه مراقب زبانش باشد؛ زيرا اين عضو می تواند انسان را به اوج سعادت يا خاک ذلت و شقاوت بكشاند. امام سجّاد (ع) فرمود: «هر صبح، زبان آدمى تمام اعضاى بدنش را زير نظر گرفته، و مى‏گويد: چگونه هستيد؟ چگونه صبح کردید؟ پاسخ می دهند به خير و خوبى است به شرط آن كه تو [دست از سر ما بردارى] و ما را به خود رها كنى؟ و او را به خدا سوگند می دهند [که سخن ناروایی نگوید و آنان را به مشقّت نیندازد] و می گویند [شکی در اين نيست كه] به خاطر تو، ثواب و پاداش به ما مى‏رسد، و به سبب تو است كه كيفر مى‏شويم».[10]

پس انسان بايد مواظب زبان و سخن خود باشد؛ زيرا هر کلامی که از او صادر شده در نامۀ عمل او ثبت و ضبط می شود. در قرآن كريم آمده است: «انسان هيچ سخنى را بر زبان نمى‏آورد، مگر اين كه همان دم، فرشته‏اى مراقب و آماده براى انجام مأموريت (و ضبط آن) است».[11]

در احادیثی از امام علی (ع) می خوانیم:

1. آن حضرت از نزديك مردى عبور كردند كه بسيار پرحرفى می كرد، حضرت در نزد او توقف كرده و فرمودند: اى مرد! تو بر فرشتگان حافظ خود با اين پر حرفى كتابى را املاء می كنى؛ از آنچه به تو سود می دهد سخن بگو و از سخنان واهى دوری کن.[12]

2. «سخن در اختيار تو بوده مادامى كه آن را بر زبان جارى نكرده‏اى، ولى هرگاه سخن گفتى تو در بند آن گرفتار مى‏شوی؛ اكنون زبانت را همانند طلا و نقره ات حفظ كن؛ بسا سخنى كه نعمتى را از انسان سلب مى‏كند. پس هر چه نمى‏دانى از گفتن آن خوددارى كن. خداوند بر اعضا و جوارحت چيزهایى واجب كرده كه روز قيامت از آنها سؤال خواهد كرد، در آن روز خوار خواهد شد كسى كه زبانش بر او حكومت كند. هركس پر حرف شد خطايش هم زيادتر مى‏شود، و هر كس اين چنين باشد حيایش کم می شود، و هركس حیایش کم شد، ورعش [دوری از گناهان و امور شبهه ناک] كم خواهد شد، دلش مى‏ميرد و هر كه دلش مرد، وارد دوزخ مى شود».[13]

3. «هنگامی كه عقل كامل شود، سخن كم می‏شود».[14]

بنابراین، از نگاه آیات و روایات، بهترين روش برای پرهيز از آفات زبان، خودداری از پرگويی و ترک گفتارهای بی فایده است؛ زيرا اگر انسان بداند سخنانش جزو اعمال او محسوب می‏شود و در برابر آن مسئول است، از پر حرفی كه نوعاً به دروغ، غيبت، اتلاف وقت، آزار ديگران، قساوت قلب و… منتهی می‏شود اجتناب خواهد نمود.

شايد بتوان ريشه روانی زياد حرف زدن را در اين نکته دانست که ما انسان ها دوست داريم هميشه مورد توجه و محبت ديگران باشيم و برای اين که محبت کافی را از ديگران کسب کنيم دست به کارهايی می زنيم که باعث جلب توجه شود، ولی نباید فراموش کرد که اگر انسان ارتباط خود را با خدا درست نماید و انگیزۀ او در انجام کارها کسب رضایت خدا باشد، و تلاش در این نماید که محبوب او شود، خداوند او را محبوب دیگران می کند، بدون این که نیازی به ریا و جلب توجه آنان داشته باشد. پس نیازی به پر حرفی و یا هر کار ناپسند دیگری برای جلب توجه دیگران نیست.[15]

ب. درمان عملی:

می توان با تمرين و تلقین و احیاناً با نذر و یا جریمه کردن خود در صورت پرحرفی، به تدریج خود را به دوری از آن عادت داده و صفت ثابت و راسخی را در اين زمينه كسب نمود.

نکته قابل توجه این که، منع زبان از پرگويی، كاری تدريجی و طولانی بوده و به گذر زمان نیاز دارد. کسی كه به پرگويی و كنترل نداشتن بر زبانش عادت داشته و اين عمل در او به صورت ملكه درآمده است، نمی تواند يك روزه بر خلاف آن عمل کند، بلکه باید قرار بر اين بگذارد كه هر روز مقداری از پرگويی اش را كم كند تا به تدريج با تسلط بر زبان و سخنانش بتواند به مقدار لازم و ضروری از زبانش استفاده كند و سخن بگويد.

برای آگاهی بیشتر نمایه های زیر را مطالعه کنید:

«راهنمایی برای زدودن رذایل»، سؤال 2604 (سایت اسلام کوئست:2741).

«مقایسۀ کلام و سکوت»، سؤال 9135 (سایت اسلام کوئست: 9608).

«راه های ترک گناهان زبانی»، سؤال 13868 (سایت اسلام کوئست: 13582).

 


[1] اقتباس از نمایۀ گناه و آثار آن، 204.

[2]. برگرفته از نمایه «راه رهایی از گناه»، سؤال 5207 (سایت اسلام کوئست: 5473).

[3]. برگرفته از نمایه «جلوگیری از وسوسۀ گناه»، سؤال 3859 (سایت اسلام کوئست: 4110).

[4]. حجرات، 12.

[5].  ديلمى، حسن بن ابى الحسن، ارشاد القلوب، ج 1، ص 116، انتشارات شریف رضی، 1412ق.

[6]. در این باره نمایه های «غیبت و اهمیت توبه از آن»، سؤال 4166 (سایت اسلام کوئست: 5088)؛ «مرز بین غیبت و انتقاد از مسئولین»، سؤال 9478 (سایت اسلام کوئست: 9436) را مطالعه نمایید.

[7]. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 74، ص 241، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404ق؛ حرانى، حسن بن شعبه، تحف العقول، ص 100، انتشارات جامعه مدرسين، قم، 1404 ق.

[8]. كلينى،محمدبن یعقوب، الکافی، ج 2، ص 642، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1365 ش.

[9]. برگرفته از نمایه «راه های تقویت اراده»، سؤال 525 (سایت اسلام کوئست: 572).

[10] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 68، ص 302، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404ق.

[11] . ق، 18:«ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَيْهِ رَقيبٌ عَتيدٌ».

[12] . شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 396، نشر جامعه مدرسین، قم، چاپ دوم، 1404ق.

[13] . بحارالانوار، ج 68، ص 286.

[14] . بحارالانوار، ج 1، ص 159.