searchicon

کپی شد

کسوت و پیشه علّامه حلی

مکتب اسلام، مکتب کار، تلاش، کوشش و تولید است. اسلام همه را به فعالیت برای کسب معاش و تولید دعوت کرده و به شدت با بیکاری که عامل سقوط شخص و جامعه می باشد، برخورد نموده و آن را ممنوع دانسته است. شاید بتوان گفت بالاترین و مهم ترین تولید در میان همه تولیدات بشر، تولید علم است.

در مورد نوع کار، شغل و پیشه علّامه حلی باید گفت: با توجه به آن چه از زندگی او، به دست ما رسیده، علامه شخصیتی است که شغل و پیشه او چیزی جز تحصیل، تدریس، تحقیق، پژوهش، نوشتن و دفاع از مکتب اهل بیت (علیهم السلام) نبوده است. وی فقیه، فیلسوف، محدث، رجالی، کلامی، مفسر و از سرشناس ترین چهره های علمی تاریخ اسلام است و در زمان خودش در بسیاری از علوم وقت استاد مسلم بوده و در طول زندگی پر بار و پر از فراز نشیب خود، شاگردان بزرگی را که هر کدام در جای خود، دانشمندی وارسته و عظیم الشأن هستند، تربیت نموده و به اسلام و مسلمانان تقدیم کرده است.[1]

یکی از ویژگی های علامه، نوشته های بسیار و گوناگون این دانشمند است. علامه حلی در همه دانش های حوزوی؛ مانند فقه، اصول، حدیث، کلام، تفسیر، و فلسفه، دارای نوشته های گرانسنگی است که شایسته تدریس، بهره جویی، شرح و تعلیق از سوی استادان و محققان سترگ این رشته ها بوده و هست. بیش از صد عنوان کتاب در افزون بر ده رشته از دانش های اسلامی از مرحوم علامه به یادگار مانده است. با اطمینان می توان گفت که وی در این باره کم نظیر است. جالب این است که برخی از نوشته های او دارای این ویژگی ها است:

الف. از کتاب های درسی حوزه های علمیه است؛ مانند «کشف المراد».

ب. بزرگترین فقیهان و دانشمندان زبردست پس از وی؛ مانند محقق کرکی و محقق اردبیلی بر آنها شرح و حاشیه نگاشته اند. همچنین فقیه بزرگ و نام آور، سید علی طباطبایی؛ صاحب کتاب «ریاض العلما»، کتاب ارشاد علامه را سه بار شرح نموده است. کتاب های علامه؛ مانند «قواعد»،«باب حادی عشر» و «تبصرة المتعلمین» دارای ده ها شرح و تعلیق است.

علامه در همه رشته های دانش های عقلی و نقلی روزگار خویش، صاحب نظر و محقق بود، به گونه ای که دیدگاه های دقیق و شگرف او همواره با گذشت سده هایی از آنها، جاودانه و شاداب پابر جا مانده است.[2]

[1]. برگرفته از نرم افزار جامع فقه اهل بیت (2)، کتابنامه کتاب‌ «تذكرة الفقهاء» علامه حلی.

[2]. برگرفته از: فاضل استرآبادی، محمد، فصلنامه فقه اهل بیت (علیهم السلام)، شماره 9، ص 170 – 182.