searchicon

کپی شد

کرامات و معجزات اسماعیل ذبیح الله (علیه السلام)

برای آن حضرت کرامات و معجزاتی می توان بیان کرد که در این مقال مختصر به برخی از آنها اشاره می شود:

  1. یکی از کرامات حضرت اسماعیل (علیه السلام) که در ابتدای کودکی آن حضرت صورت گرفت؛ جریان یافتن آب زمزم از زیر پای او در مسجدالحرام بود که بعدها تبدیل به چاه زمزم شد.[1] این مطلب هم در روایات[2] و هم در تواریخ[3] بدان اشاره شده است.
  2. از جمله کرامات آن حضرت اتفاقی است که هنگام ذبح او اتفاق افتاده و آن اینکه؛ کارد گلوی اسماعیل را نبرید. در برخی از منابع تاریخی این داستان این گونه گزارش شده است: «هنگامی که ابراهيم (علیه السلام) در دره با پسر تنها ماند؛ (گفته اند آنجا دره «ثبير» بود)، بدو گفت: «پسرم، در خواب ديده ام كه ترا قربان كرده ام». اسماعیل گفت: «پدر آنچه فرمان يافته اى انجام بده كه مرا صبور خواهى ديد». از محمد بن اسحاق روايت كرده اند: اسماعيل به پدر گفت: «اگر خواهى مرا قربان كنى بند مرا محكم ببند كه خون من به تو نريزد و از ثوابم كاسته نشود. مرگ سخت است و بيم دارم وقتى كارد به گلويم رسيد، دست و پا بزنم. كارد را تيز كن تا آسان ببرى و مرا آسوده كنى. وقتی مرا بيندازى كه قربان كنى به رو درانداز نه پهلو، چرا كه می ترسم وقتى به صورتم نگاه کنی، رأفت پدرانه بر تو چيره شود و نتوانى فرمان خدا را اطاعت کنی. همچنین اگر خواستى، پيراهن مرا به مادرم بده كه دلش آرام گيرد». ابراهيم (علیه السلام) گفت: «پسرم، چه خوب در انجام كار خدا كمكم مى‏كنى». پس همان طور كه اسماعيل گفته بود، او را محكم بست و كارد را تيز كرد و او را به صورت افكند، به رويش نگاه نکرد و كارد به گلويش نهاد. در این هنگام، خدای عز و جل كارد را وارونه كرد و کارد نتوانست سر پسر را ببرد. پس ابراهیم (علیه السلام) سر پسرش را نزدیکتر آورد تا بتواند زودتر كار را تمام کند، اما ندا آمد كه اى ابراهيم، خواب تو راست بود، (کنایه از اینکه به وظیفه ات عمل کردی)، اين (قوچ) ذبيحه تو است كه به فداى پسرت قربان كنى».[4]

گر چه در نهایت از جانب حق تعالی گوسفندی به عنوان قربانی به جای آن حضرت فرستاده شد، اما اثر نکردن کارد تیز بر گردن اسماعیل و بندگی خالص و سر فرود آوردن او در مقابل دستور خداوند، کرامتی بس بزرگ و ستودنی است.[5]

نکته قابل ذکر در این خصوص، افتخار نمودن پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله) به واسطه منتسب بودن به آن حضرت است که مدال ذبیح اللهی را به گردن آویخته است.[6]

  1. یکی دیگر از مواردی که در جای خود کرامتی بس بزرگ محسوب می شود، مکان دفن آن حضرت (حجر اسماعیل کنار خانه کعبه)[7] است که در جایی واقع شده که مطاف همه حاجیان و زائران بیت الله الحرام است.

[1]. قمى، على بن ابراهيم، تفسير قمى، تحقيق: موسوى جزايری، سيد طيب، ج 1، ص 153.

[2]. كلينى، محمد بن يعقوب، کافی، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر و آخوندى، محمد، ج 4، ص 202؛ صدوق، محمد بن على، ‏ علل الشرائع‏، ج 2، ص 432.‏

[3]. طبرى، محمد بن جرير، تاريخ الأمم و الملوک، تحقيق: محمد، أبو الفضل ابراهيم، ج 1، ص 252؛ يعقوبى، احمد بن أبى يعقوب، تاريخ يعقوبى‏، ج ‌۱، ص ‌25.

[4]. طبرى‏، محمد بن جرير، تاريخ طبری، تحقيق: ابراهيم ، محمد أبو الفضل، ج 1، ص 275؛ يعقوبى، احمد بن أبى يعقوب، تاريخ يعقوبى‏، ج ‌۱، ص ‌27.

[5]. صدوق، محمد بن على، ‏ خصال‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ج 1، ص 57‏.

[6]. همان.

[7]. ابن كثير، اسماعيل بن عمر، البداية و النهاية، ج 1، ص 193.