searchicon

کپی شد

کتاب مقدس و خرافات

مقدمه:

 به نظر محققین اسلامی (و بعضی از محققین غیر اسلامی)، الهی بودن تورات و انجیل موجود، غیر قابل قبول می باشد.

اهل کتاب بر اساس یک جزم عقیدتی، تورات را تألیف حضرت موسی(ع) می دانند و مسیحیان معتقدند که حضرت عیسی(ع) اصولا کتابی نداشته و اناجیل، زندگی نامه و احادیث وی است، نه این که مجموعۀ وحی های دریافتی وی باشد.

یکی از قدیم ترین و معروف ترین نقدهای تورات و سایر رساله های کتاب مقدس از سوی فیلسوف هلندی «اسپینوزا» در کتابی به نام “رساله ای در الهیات و سیاست” انجام گرفته است. او در کتاب خود چنین می نگارد:

«تقریبا همۀ اهل کتاب معتقدند که موسی (ع)، تورات را تألیف کرده است، به گونه ای که فرقۀ فریسیان از یهود در تأکید بر این عقیده، مخالف آن را مرتد دانسته اند. به همین دلیل «ابن عزرا» که دانشمندی نسبتاً آزاداندیش بود برای اظهار نظر خویش در این باب جرأت نکرد و تنها با اشاراتی مبهم، اشتباه بودن این اعتقاد عمومی را متذکر شد، اما من بدون ترس و واهمه پردۀ ابهام را از روی سخنان ابن عزرا برخواهم داشت و حقیقت را برای همه آفتابی خواهم کرد».[1]

سپس، اسپینوزا به بررسی علمی اسفار پنجگانۀ تورات می پردازد و اثبات می کند که نویسندۀ آنها نمی تواند حضرت موسی (ع) باشد، بلکه نویسندۀ آنها کسی است که سال ها پس از وی می زیسته است.[2]

“مسیحیان (نیز) دربارۀ چهار انجیل معتقدند که حواریون و حواریونِ حواریون، آنها را سال ها پس از حضرت عیسی(ع) نگاشته اند. در آغاز مسیحیت، تنها کتاب های عهد عتیق الهی بودند، ولی کتب عهد جدید اندک اندک به مجامع مسیحی جنبۀ الهی راه یافتند.”[3] در متن چهار انجیل یک سطر عبارت منسوب به وحی وجود ندارد.[4]

قرآن کریم در موارد مختلف بیان می کند که کتب آسمانی تحریف شده است و کسی جز علمای آنها، عامل تحریف آن نبوده اند. به عنوان نمونه در آیه ای می فرماید: «پس واى بر آنها که نوشته اى با دست خود مى نویسند، سپس مى گویند: این، از طرف خدا است تا آن را به بهاى اندکى بفروشند. پس واى بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند، و واى بر آنان از آنچه (از این راه) به دست مى آورند!».[5] در آیۀ دیگری می فرماید: «ولى به خاطر پیمان شکنى آنها، از رحمت خویش دورشان ساختیم، و دل هاى آنان را سخت و پر قساوت نمودیم. آنها کلمات الهى را از موردش تحریف مى کنند، و بخشى از آنچه را به آنها گوشزد شده بود، فراموش کردند…».[6]

با توجه به مقدمه فوق:

مسلمانان از دیرباز معتقد بوده اند تورات و انجیلی که خداوند متعال نازل کرده است، دستخوش تحریف شده و مسائلی مانند بشارت به ظهور حضرت ختمی مرتبت (ص) از آنها حذف و خرافاتی چون جسمانیت خدای متعال به آن افزوده شده است. به چند نمونه اشاره می شود:

1. خداوند بر کرسی می نشیند و لباسی زیبا و مویی پشمین دارد: «و نظر می کردم تا کرسی ها برقرار شد و قدیم الایام – موجود ازلی – جلوس فرمود و لباس او مثل برف سفید و موی سرش مثل پشم پاک و عرش او شعله های آتش و چرخ های آن آتش ملتهب بود».[7]

2. بعضی خداوند را دیدند، در حالی که زیر پاهایش به زینت آراسته بود: «و موسی‌ با هارون‌ و ناداب‌ و ابیهو و هفتاد نفر از مشایخ‌ اسرائیل‌ بالا رفت و خدای‌ اسرائیل‌ را دیدند، و زیر پاهایش‌ مثل‌ صنعتی‌ از یاقوت‌ کبود شفاف‌ و مانند ذات‌ آسمان‌ در صفا».[8]

اگر تورات فعلى را مورد بررسى قرار دهيم مى‏بينيم در چندین مورد آن، اباطیل و خرافاتی، دربارۀ پيامبران معصوم و اولو العزم (ع) نیز وارد شده است. [9]و اگر هيچ دليل قاطعى براى تحريف و تغيير تورات و راه یابی خرافات به آن نبود همين يك دليل كافى بود. اکنون چند مورد آن را به عنوان نمونه بیان می کنیم:

الف. نسبت دادن شراب خوری به حضرت نوح.[10]

ب. توهین به اسماعیل(ع).[11]

ج. توهین به  لوط(ع).[12]

د. نسبت پسر دادن به عیسی(ع).[13]

هـ. توطئه یعقوب(ع) علیه برادرش و غصب نبوت.[14]

و. نسبت زنا به حضرت داود(ع).[15]

ز. کشتی گرفتن حضرت یعقوب(ع) و خداوند متعال :

«خداوند تا صبحدم با یعقوب کشتی می گیرد و برای رهایی از دست یعقوب به او پاداشی می دهد: (و یعقوب‌ تنها ماند و مردی‌ با وی‌ تا طلوع‌ فجر کشتی‌ می‌گرفت‌. و چون‌ او دید که‌ بر وی‌ غلبه‌ نمی‌یابد، کف‌ ران‌ یعقوب‌ را لمس‌ کرد، و کف‌ ران‌ یعقوب‌ در کشتی‌ گرفتن‌ با او فشرده‌ شد. پس‌ گفت: مرا رها کن‌ زیرا که‌ فجر می‌شکافد. گفت‌: تا مرا برکت‌ ندهی‌، تو را رها نکنم‌. به‌ وی‌ گفت‌: نام‌ تو چیست‌؟ گفت‌: یعقوب‌. گفت‌: از این‌ پس‌ نام‌ تو یعقوب‌ خوانده‌ نشود بلکه‌ اسرائیل‌، زیرا که‌ با خدا و با انسان‌ مجاهده‌ کردی‌ و نصرت‌ یافتی‌. و یعقوب‌ از او سؤال‌ کرده‌، گفت‌: مرا از نام‌ خود آگاه‌ ساز. گفت‌: چرا اسم‌ مرا می‌پرسی‌؟ و او را در آن جا برکت‌ داد. و یعقوب‌ آن‌ مکان‌ را «فِنیئیل‌» نامیده‌، گفت‌: زیرا خدا را رو به رو دیدم‌ و جانم‌ رستگار شد».
Et naturlig norgerx.com glukokortikoid som skilles ut fra den fascikulære sonen i den intracellulære binyrebarken er hydrokortison.
[16]
در کتاب مقدس، گاهی اوقات پیامبران الهی مأمور به اوامر نامعقولی می شوند:

 «تو (حزقیال) باید با مدفوع خشک انسان آتش بیفروزی و نان خود را بر روی آن بپزی و آن را در جایی بخور که همه ببینند. خداوند فرمود: بدین سان قوم اسرائیل در میان اقوامی که پراکنده اش کرده ام، نان ناپاک خواهد خورد، امّا من گفتم: ای خداوند متعال، من هرگز خود را آلوده نکرده ام. از کودکی تاکنون من گوشت حیوانی را که مرده باشد یا به وسیله حیوانات وحشی کشته شده باشد، نخورده ام. من هرگز غذایی را که ناپاک شمرده می شد، نخورده ام. آن گاه خداوند به من فرمود: پس من اجازه می دهم که برای پختن نان، به جای مدفوع انسان از سرگین گاو استفاده کنی».[17] [18] به راستى يهوديان و مسيحيان كه به تورات كنونى معتقدند چه جوابى براى اين خرافات دارند؟ و اين رسوايی ها را چگونه مى‏پذيرند؟![19]

تنها لازم است انسان لحظاتی را به فکر فرو رود. به راستی اگر پیامبران الهی از دید کتاب مقدس این گونه اند، مردمان عادی و پیروانشان چگونه خواهند بود؟! این در حالی است که قرآن کریم، پیامبران الهی را بهترین و پاک ترین انسان ها معرفی می کند. کافی است کمی با قرآن مأنوس باشیم تا تفاوت را احساس کنیم.

با توجه به آنچه گذشت، شکّی نیست که آئین یهود و مسیحیت دچار تحریف و آلوده به خرافات شده است؛[20]چون کتاب مقدّس آن، که سند مکتوب هر آئین است، مورد دستبرد قرار گرفته و اعتبار آن مخدوش است. آئینی که اعتبار آن مخدوش شد مسلماً نمی تواند راه سعادت و تکامل را به بشر معرفی کند. و این مکتب نمی تواند برترین آئین باشد.


[1]. Spinoza, Benedict de, A theologico-treatise, ch.VIII

[2]. توفیقی، حسین، آشنائی با ادیان بزرگ، ص103، سمت، چاپ نهم، 1385ش، «مثلا در سفر پیدایش 14:14 از مکانی به نام “دان” سخن به میان آمده است، ولی از کتاب یوشع 47:19 می فهمیم که مکان مذکور در زمان حضرت موسی (ع) “لشم” نام داشته و پس از وی “دان” نامیده شده است. پس اگر تورات نوشتۀ حضرت موسی (ع) می بود، در اینجا “لشم” یافت می شد و نه “دان”».

[3]. همان، ص164.

[4]. همان، ص231.

5. بقره، 79، «فَوَیْلٌ لِلَّذینَ یَکْتُبُونَ الْکِتابَ بِأَیْدیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللهِ لِیَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلیلاً فَوَیْلٌ لَهُمْ مِمّا کَتَبَتْ أَیْدیهِمْ وَ وَیْلٌ لَهُمْ مِمّا یَکْسِبُونَ».

[6]. مائده،13، «فَبِما نَقْضِهِمْ میثاقَهُمْ لَعَنّاهُمْ وَ جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِیَةً یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ نَسُوا حَظّاً مِمّا ذُکِّرُوا بِهِ».

[7]. دانیال، فصل 7، آیه 9.

[8]. سفرخروج، فصل 24، آیه 9و10.

[9]. برای اطلاع بیشتر به نمایۀ «مقایسه قرآن و انجیل شمارۀ 3700 (سایت اسلام کوئست: 3942)» مراجعه شود.

[10]. کتاب مقدس، سفر پیدایش، 9، 21.

[11]. همان، 16، 1 – 16.

[12]. همان، 19، 30 – 38.

[13]. همان، انجیل لوقا، 1، 26 – 33.

[14]. همان، سفر پیدایش، 27، 1- 40.

[15]. همان، سموئیل دوّم، فصل 11، 1- 27.

[16]. همان، سفر پیدایش، فصل 32، 24- 31.

[17]. همان، حزقیال، فصل 4، آیات 12- 15.

[18]. الأدری، حسین، برتری اسلام بر یهود، سایت آیة الله مکارم.

[19]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، ج‏18، ص 48-51، دارالكتب الاسلاميه، چاپ اول، 1375ش.

[20]. در باره تحريف تورات و انجيل و اسناد تاريخى آن به كتاب” الهدى الى دين المصطفى” و” انيس الاعلام” مراجعه شود.