searchicon

کپی شد

چهارمین عامل درونی پیدایش فرقه بهائیت

آسیب‌های سیاسی:

اقتدار سیاسی دوره‌های پیشین تاریخ، هرگز در دوره‌ قاجاریه، بر ایران حاکم نشد.[1] این عامل خود در ایجاد آسیب‌های فکری تأثیرات زیادی داشت. نبود اقتدار سیاسی در جامعه، بحران‌های زیادی را در عرصه‌های فرهنگی، اقتصادی و …، ایجاد خواهد کرد. ضعف مدیریت در اداره‌ امور کشور، میدان دادن به افراد ناکارآمد و حذف افراد و مشاوران صاحب اندیشه و فکر، از نمونه‌های ضعف اقتدار سیاسی است. با حضور افرادی چون قائم مقام فراهانی و امیر کبیر، بارقه‌های پیشرفت علم و دانش و ادبیات، در سپهر جامعه آن روز ایران دیده می‎‎شود.[2] اقدامات مثبت و سازنده قائم مقام در تدبیر امور و تربیت نیرو، پرورش وزیر شایسته و صدر اعظم لایقی چون امیرکبیر را در پی داشت. او در مقطعی توانست تا اندازه‌ای دربار قاجار را سامان بخشد و اصلاحاتی را که دامنه آن به اصلاح امور اجتماعی منتهی می‎‎شد، انجام دهد. با همه این خدمات، عده‌ای از درباریان با توطئه بیگانگان به قتل قائم مقام تحریک شدند.[3] پس از قتل قائم مقام، تدبیر امور به دست افرادی افتاد که به سبب این تغییر و تنزّل اقتدار، چندین شورش در سراسر ایران روی داد[4] و در پی آن، فتنه باب آغاز شد.[5] نفوذ درباریان و بیگانگان در امور کشور که از زمان صدارت میرزا آقاسی رو به فزونی بود، تا پایان قاجاریه استمرار یافت. حضور عناصر نفوذی و بیگانگان، زمینه را برای رشد و توسعه فرقه منحرف بهائیت فراهم آورد چراکه وجود چنین جریان‌های منحرفی، کمک به درباریان و بیگانگان برای رسیدن به مطامع و منافع خود که همان چپاول کشور و عقب‌ماندگی مردم باشد، می‎‎بود.[6]

[1]. کرزن، جورج ن‍ات‍ان‍ی‍ل، ایران و قضیه‌ ایرانی، ترجمه: وحیدمازندرانی، غلام‌علی، ج 1، ص 361.

[2]. راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، ج 8، ص 170 ـ 172.

[3]. همان، ص 128.

[4]. همان، ص 130 و ج 3، ص 398 ـ 402؛ قدیانى، ‏عباس، فرهنگ جامع تاریخ ایران، ج 1، ص 310.

[5]. حبیبی، حسن و وثوقی، محمد‌باقر، بررسی اسناد تاریخی بندرعباس، ص 467؛ تاریخ اجتماعی ایران، ج 2، ص 502.

[6]. حسنلو، امیرعلی، مقاله جریان شناسی پیدایش فرقه ضاله بهایی، سایت اندیشه قم، مرکز مطالعات و پاسخ‌گويي به شبهات حوزه علمیه قم.