searchicon

کپی شد

پدر و مادر حسین بن علی شهید فخ

الف. پدر وی علی بن حسن مثلث در عبادت و پارسایی از اوتاد زمان بود.

واقدى در طبقات كبرى به گزارش عبد الرحمان بن ابى الموالى می‌نویسد: على بن حسن بن حسن بن حسن بن على بن ابى طالب كه پدر حسين بن على شهيد فخّ است در آن زندان با ما زندانى بود. على بن حسین از برترین مردم روزگار خويش از جهت عبادت و زهد و پارسايى بود. او به هيچ يک از افراد خانواده خود حتى يک دانه خرما از نخلستان‌هايى كه سفاح و منصور در اختيارشان گذاشته بودند نخوراند و خود نيز نخورد. از آب‌هاى آن زمين‌ها نه مى‏آشاميد و نه وضو مى‏گرفت.

زندانبان زندان هاشميه به سبب كوششى كه از على بن حسن در عبادت ديد او را دوست و گرامى مى‏داشت و به او مهر مى‏ورزيد. از اين روى براى او بالشى آورد و گفت: اين را زير سر خود بگذار و بر آن استراحت كن. على پدر خود حسن را براى آن سزاوارتر ديد و آن را به او داد. پدر او را گفت: پسركم! عمويت عبد الله بن حسن سزاوارتر است و آن را براى عبد الله فرستاد. عبد الله گفت: اى برادر! اين برادر بينواى ما يعنى محمد بن عبد الله بن عمرو بن عثمان كه به سبب ما گرفتار شده و او را آن چنان كه مى‏دانى زده‏اند سزاوارتر است.

آن بالش را براى او فرستاد و پيام داد تو مردى لاغرى بايد كه اين زير سر تو باشد. محمد آن را پذيرفت و آن بالش زير سر او قرار داشت.[1]

ب) مادر وی زینب فرزند عبد الله محض و خواهر پدری و مادری محمد نفس زکیه و ابراهيم و موسى می‌باشد.

زينب دختر عبد اللَّه پسرش حسين كه هنوز شير خوار بود و برادرش حسن را می‌رقصانيد و مى‏گفت:

تعلم يا ابن زينب و هند             كم لك بالبطحاء من معد

من خال صدق ماجد و جد

اى پسر زينب! اى پسر هند![2] آيا ميدانى كه تو در سرزمين بطحا چند دایى و چند جد شريف و عالی‌قدر دارى؟.[3]

در مورد زینب مادر حسین گفته شد: او هم سخت پارسا بود. گفته مى‏شد در مدينه هيچ زن و شوهرى از آن دو پارساتر نبوده‏اند.[4] و به دلیل عبادت و بندگی این زن و شوهر به آنها زوج صالح و شایسته گفته می‌شد.[5]

در ضمن در مورد تعداد همسران و فرزندان شهید فخ اطلاعی در دست نیست و کتاب‌های تاریخی در این مورد ساکت هستند.

[1]. كاتب واقدى، ابن سعد، الطبقات الكبرى، مهدوى دامغانى‏، محمود، ج ‏6، ص 186.

[2] . نام مادر زینب.

[3] . اصفهانی، ابو الفرج، مقاتل الطالبيين، ص 364.

[4]. الطبقات الكبرى، مهدوى دامغانى‏، محمود، ج ‏6، ص 186.

[5] . مقاتل الطالبيين، ص 364.