searchicon

کپی شد

ویژگی‌های شخصیتی حضرت عیسی (علیه السلام) از دیدگاه قرآن

خداوند متعال در قرآن کریم حضرت عیسی بن مریم (علیهما السلام) را با عباراتی زیبا و نیکو ستوده، به بزرگی و عظمت از ایشان یاد نموده و ایشان را به عنوان یکی از اسوه‌های برتر اخلاقی معرفی می نماید.

ویژگی‌های ممتاز حضرت مسیح (علیه السلام) در قرآن عبارتند از:

  1. بنده خدا

قرآن کریم درباره این ویژگی می فرماید: «(ناگهان عیسى زبان به سخن گشود و) گفت: من بنده خدا هستم».[1]

  1. صاحب کتاب و شریعت و پیامبر عظیم الشأن الهی

تعابیر قرآن کریم در این باره چنین است: «او ]خداوند[ کتاب (آسمانى) به من داده و مرا پیامبر قرار داده است!».[2]

آن حضرت، رسول به سوى بنى اسرائيل[3] و  يكى از پيامبران اولوا العزم[4] و صاحب شريعت[5] بوده و كتابى به نام انجيل داشت.[6]

  1. كلمة اللَّه و روحى از جانب خدا.[7]
  2. از گواهان اعمال.[8]
  3. تصدیق کننده تورات و بشارت دهنده به آمدن پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله).[9]
  4. وجودی پر برکت و سفارش شده به نماز و زکات.

قرآن کریم در این باره از زبان حضرت مسیح (علیه السلام) می فرماید: «… و ]خداوند[ مرا هر جا که باشم وجودى پربرکت قرار داده و تا زمانى که زنده ام، مرا به نماز و زکات توصیه کرده است!».[10]

  1. نیکوکار به مادر و دوری کننده از ظلم و شقاوت.

از اوصاف و شاخصه‌های برجسته‌ای که پروردگار متعال آن را برای بندگان خود معرفی می فرماید، توجه و تکریم به والدین، به ویژه نسبت به مادر، دوری از ظلم و ستم به مردم، و پرهیز از شقاوت است. شاخص‌های مهم اخلاقی که همه انسان‌ها در زندگی فردی و اجتماعی خود نیازمند آن هستند. درباره این اوصاف حضرت مسیح (علیه السلام) در قرآن کریم آمده است: «و (خداوند) مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده و جبّار و شقى قرار نداده است!».[11]

  1. سلامت وجودی در همه بخش های زندگی

آن حضرت می فرماید: «و سلام (خدا) بر من، در آن روز كه متولّد شدم، و در آن روز كه مى‏ميرم، و آن روز كه زنده برانگيخته خواهم شد!».[12]

  1. دعوت به خدا پرستی و توحید

بر خلاف باور و اعتقاد پیروان حضرت مسیح (علیه السلام) که مقام الوهیت و خدایی را برای ایشان قائل هستند، ایشان این چنین باوری در خصوص خود نداشته و افراد را به توحید رهنمود ساخته است: «و همانا خداوند، پروردگار من و شماست! او را پرستش کنید این است راه راست!».[13] اصرار آن حضرت به یکتا پرستی و عبودیت خدای متعال، گویای بطلان اعتقاد به تثلیث است.

  1. روشنگری و تبیین حقایق

روشنگری و تبیین حقایق یکی از شعارهای مشخص حضرت مسیح (علیه السلام) در قرآن است. خداوند متعال این شاخص حضرت عیسی (علیه السلام) را این چنین بیان می فرماید: «و هنگامى که عیسى (براى آنها) دلایل روشن آورد، گفت: من براى شما حکمت آورده ام و آمده ام تا برخى از آن‌چه را که در آن اختلاف دارید، روشن کنم. پس تقواى الهى پیشه کنید و از من اطاعت نمایید!».[14]

  1. آبرومندی و مقبولیت در دنیا و آخرت.

یکی دیگر از اوصاف و ویژگی‌های ممتازی که خداوند متعال تنها در خصوص حضرت عیسی (علیه السلام) از آن استفاده نموده است؛ آبرومندی و مقبولیت در دنیا و آخرت است: «(به یاد آورید) هنگامى را که فرشتگان گفتند: «اى مریم! خداوند تو را به کلمه‌اى (وجود با عظمتى) از طرف خودش بشارت مى دهد که نامش «مسیح، عیسى پسر مریم» است در حالى که در این جهان و جهان دیگر، صاحب شخصیّت خواهد بود و از مقرّبان (الهى) است».[15]

  1. در زمره صالحان، برگزیدگان و هدایت شدگان به راه خدا.

قرآن کریم در این زمینه می فرماید: «و ]حضرت عیسی (علیه السلام)[ با مردم، در گاهواره و در حالت کهولت (و میانسال شدن) سخن خواهد گفت و از شایستگان است».[16]  «و (همچنین) زکریّا و یحیى و عیسى و الیاس همه از صالحان بودند، و اسماعيل و اليسع و يونس و لوط را و همه را بر جهانيان برترى داديم، و از پدران و فرزندان و برادران آنها (افرادى را برترى داديم) و برگزيديم و به راه راست، هدايت نموديم».[17]

  1. پاک و پاکیزه.[18]
  2. آیت و نشانه ای برای جهانیان.

«و به ياد آور زنى را كه دامان خود را پاک نگه داشت و ما از روح خود در او دميديم و او و فرزندش [مسيح‏] را نشانه بزرگى براى جهانيان قرار داديم!».[19]

  1. تعلیم یافته کتاب و حکمت و تورات و انجیل.[20]
  2. دارای کرامات و معجزات.[21]
  3. نزول مائده آسمانی برای وی و یارانش.[22]
  4. او نه کشته شده و نه به صلیب کشیده شده، بلكه به سوی خدا بالا برده شده است.

«و برخی گفتند: ما عیسی مسیح را کشتیم، عیسائی که پیامبر خدا بود، ولی او  را نکشته و به صلیب هم نکشیدند، بلکه امر بر آنها مشتبه شد (دیگری را به جای او به دار کشیدند) … و قطعا و یقینا هم او را نکشتند».[23]

«بلكه خدا او را به سوى خود، بالا برد. و خداوند، توانا و حكيم است».[24]

[1]. مریم، 30.

[2]. همان.

[3]. آل عمران، 49؛ صف، 6.

[4]. احزاب، 7.

[5]. شوری، 13.

[6]. مائده، 46.

[7]. نساء، 171.

[8]. همان، 159؛ مائده، 117.

[9]. صف، 6.

[10]. مریم، 31.

[11]. همان، 32.

[12]. همان، 33.

[13]. همان، 36.

[14]. زخرف، 63.

[15]. آل عمران، 45.

[16]. همان، 46.

[17]. انعام، 85 – 87.

[18]. مریم، 19.

[19]. انبیاء، 91.

[20]. آل عمران، 48.

[21]. همان، 49.

[22]. مائده، 114و 115.

[23]. نساء، 157.

[24]. همان، 158.