searchicon

کپی شد

ويژگى‌هاى دورۀ ششم فقه شیعه

ويژگى‌هاى دورۀ ششم فقه شیعه عبارت است از:

1. پایان عصر تقليد از گذشتگان به طور كامل.[1]

2. تأليف فراوان متون فقهى:

در اين دوره فقها آثار ماندگارى در متون فقهى از خود به يادگار گذاشتند كه از مهم­ترين آنها مى‌توان به شرايع و قواعد و لمعه و جامع المقاصد و مجمع الفائدة اشاره كرد.[2]

3. اهتمام به اصول فقه به شكل تازه ميان فقها:

از كتاب­هاى مهم اصولى در اين عصر مى‌توان به «معارج الأصول» محقق حلّى و «نهاية الوصول الى علم الأصول» علّامۀ حلّى اشاره كرد که تطور کمّی و کیفی مباحث اصول در این کتاب­ها آشکار است.[3]

4. ابتكار تازه در ترتيب و تقسيم ابواب فقهى:

اين كار توسط محقّق حلّى صورت گرفت و فقه را به چهار قسم عبادات، عقود، ايقاعات و احكام تقسيم نمود.[4]

5. تدوين كتب و موسوعات رجالی جدید:

در این دوره کتب رجالی جدید که اقوال علمای رجال را به همراه تحلیل و تفسیری از مؤلف بیان می کرد، ظهور یافت که این نشانگر نوعی اجتهاد در علم رجال بود. از اين كتاب­ها مى‌توان به رجال علّامۀ حلّى و رجال ابن داوود (م 747ق)، اشاره کرد. موسوعات رجالی: «مجمع الرجال» قهبائی و «منهج المقال» میرزا محمد استرآبادی، نیز قابل ذکر است.[5]

6. تدوين آيات الاحكام:

مقصود از «آيات الاحكام» بررسى آياتى از قرآن كريم است كه از آنها حكمى از احكام فقهى استفاده مى‌شود.[6] مهم­ترین اثر شیعی در آیات الأحکام از فاضل مقداد، با نام «كنز العرفان فی فقه القرآن» است،[7] پس از ایشان، محقّق اردبيلى نيز كتاب «زبدة البيان فی احکام القرآن» را در همين ارتباط نوشت. از کتاب­های دیگر در این زمینه می توان به «مسالک الأفهام فی شرح آیات الأحکام» اثر فاضل جواد[8] اشاره نمود.

7. تدوين كتبى در قواعد فقهی:[9]

تدوین قواعد فقهی، نخست تا حدّی در کار علامه حلّی با تألیف «قواعد الأحکام»، آغاز و سپس در کار شهيد اوّل به نام «القواعد و الفوائد» به خوبی تجلی یافت و پس از آن با شرح و حاشیه نویسی کتاب شهید و ترتیب و تنظیم فاضل مقداد در «نضد القواعد الفقهيّه علی مذهب الإمامیة» و همچنین تألیف كتاب «فوائد القواعد» توسط شهيد ثانى، ادامه یافت.[10]

9. توجّه به تدوين فقه حكومتى:

با تشكيل حكومت صفوى در ايران در ابتداى قرن دهم و رسميت يافتن شيعه، تحوّل ديگرى در فقه ايجاد شد؛ زيرا با دعوت پادشاهان صفوى از علما براى نظارت بر مسائل حكومت، فقه حكومتى شكل عملى به خود گرفت. مرحوم «محقّق كركى» (م 940ق) از كسانى بود كه در اين زمينه گام­هاى مهمّى برداشت و بحث­هايى؛ مانند ولايت فقيه و حدود آن، بحث خراج، مقاسمه، نماز جمعه، مسئله غنا و جوایز سلطان، مورد توجّه ويژه فقها قرار گرفت. در واقع از ابتداى قرن دهم، توجّه فقها از احكام و مسائل شخصى فراتر رفته و به فقه اجتماعى و حكومتى نيز معطوف گرديد.[11]



[1]. مکارم شیرازی، ناصر، دائرة المعارف فقه مقارن، ص 117‌.

[2]. همان؛ اسلامی، رضا، مدخل علم فقه، ص 318و 319.

[3]. دائرة المعارف فقه مقارن، ص 117‌؛ مدخل علم فقه، ص 319.

[4]. دائرة المعارف فقه مقارن، ص 117.

[5]. همان.

[6]. همان، ص 117‌‌.

[7]. مدخل علم فقه، ص 101.

[8]. شیخ جواد بن سعید بن جواد کاظمی، معروف به فاضل جواد (زنده در سال 1029ق)، شاگرد خاص شیخ بهایی بود. کتاب مسالک الافهام (مسالك الأفهام إلى آيات الأحكام) وی را نباید با مسالک الافهام (مسالك الأفهام إلى تنقيح شرائع الإسلام) شهید ثانی اشتباه گرفت، ر.ک: همان، ص 318.

[9]. در تعريف «قاعدۀ فقهية» گفته ‌شده: قاعده‌اى است كه تحت آن مسائل متعددۀ فقهيه مندرج است؛ يعنى قاعدۀ مذكور بر تمامى مسائلى كه شامل آنها است، تطبيق مى‌كند… به عبارت دیگر قاعده فقهی حكم كلى فرعى الهى است که موارد جزئى ذيل آن مندرج است و در اجراى آن فرقى ميان مجتهد و غير مجتهد نيست. برخى از اين قواعد افراد فراوان دارد و برخى ديگر افرادشان كمتر است. قاعدۀ «أصالت صحت در فعل غير»، شامل تمامى معاملات مى‌شود و قاعدۀ «فراغ» شامل اكثر عبادات است. برخى از قواعد نيز مخصوص يک باب است، ر.ک: بجنوردى، سيد محمد، قواعد فقهيه، ج ‌1، ص 337و 338.

[10]. مدخل علم فقه، ص 319.

[11]. دائرة المعارف فقه مقارن، ص 117و 118‌.