searchicon

کپی شد

وقت ازدواج طلبه

در جامعۀ بشری ازدواج أمری ضروری و ناگزیر است که بقای نسل بشر وابسته به آن است. البته این مسئله با شرایط و اقتضاءات هر کس و جامعه ای که در آن زندگی می کند فرق می کند و در این مورد نمی توان یک قانون کلی برای تمام اقشار ارائه کرد و نسخه ای واحد برای آنها پیچید، بلکه چه بسا در یک گروه صنفی خاص افراد آن دارای شرایط متنوع و مخصوص خودشان باشند. این طور نیست که در ازدواج، شغل تعیین کننده باشد و حرف اول را بزند، بلکه چه بسا عده ای در شغل واحد دارای شرایط متنوعی باشند که در یکی مقتضی ازدواح زود هنگام و در دیگری مقتضی ازدواج در سنین بالا را داشته باشد. بله شغل انسان، تأثیرگذار است.

بر اساس روایاتی که در اهمیت کسب علم و دانش به ویژه علم دین وارد شده، طلبگی أمر شایسته و مبارکی است. طلبه بر اساس این تکلیف، مهم ترین و شاخص ترین چیز برای او در طلبگی جریان ادامه تحصیل است، اما باید بدانیم که آن چه که از آن با اهمیت تر است، حاکمیت احکام و دستورات الاهی است؛ یعنی یک بنده تمام اعمال و افعالش را بر اساس وظیفه و تکلیف انجام می دهد نه ذوق و خواهش های نفسانی. به این معنا که هیچ چیز نباید ما را از تکلیف مان باز بدارد یک وقت این وظیفه متمحّض شدن در تحصیل است و یک وقت هم تن دادن به أمر ازدواج. بر این اساس بندۀ مؤمن خود را در برابر خداوند می ببیند و تصمیم می گیرد.

با توجه به این که از نظر اسلام اگر کسی نیاز به ازدواج داشته باشد، ازدواج بر او واجب می شود نمی توان به خاطر ادامه تحصیل و ترس از کم شدن حقوق و درآمد، از ازدواج واجب خودداری کرد. در احادیث زیادی از پیامبر اکرم (ص) آمده است که اگر فردی تنگ دست باشد و ازدواج کند خداوند او را از فضل و رحمت خود بی نیاز کرده و مشکلات مالی و مادی او را حل خواهد کرد.[1]

پس جوانانی که نیاز به ازدواج داشته باشند، باید اقدام به ازدواج کنند.

برای ازدواج موانعی قابل تصور است؛ مانند رسومات ناصحیح: در بعضی از مناطق برای ازدواج از نظر سنی و تشریفات و مانند آن شرایط خاصی دارند. در این صورت اگر کسی به مرحله ای رسیده  که باید ازدواج کند این رسومات دست و پاگیری که ریشۀ دینی ندارد و مانع ازدواج حوانان می شود نباید ما را از تکلیف مان باز دارد.

نتیجه: گرچه مطالب در این باب فراوان است، اما آن چه که با توجه به موقعیت هر شخصی ضروری می رسد. پس خود را با معیارهای شرعی بسنجد  و در صورت تعارض دو تکلیف مهم ترینش را برگزیند.



[1]. همان؛ کلینی، محمد بن یعقوب، كافي، ج 5، ص 331، التَّمِيمِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) مَنْ تَرَكَ التَّزْوِيجَ مَخَافَةَ الْعَيْلَةِ فَقَدْ أَسَاءَ ظَنَّهُ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ‏.