searchicon

کپی شد

وجه امتیاز ولایت فقیه با نظام لیبرالیسم

برای این که وجه تمایز حکومت مبتنی بر ولی فقیه بر نظام و حکومت لیبرالیستی روشن شود، لازم است که آشنایی اجمالی با لیبرالیسم و اصول و مبانی آن پیدا شود:

تعریف لیبرالیسم:

لیبرالیسم به معنای آزادی خواهی و لیبرال یعنی آزادی خواه یا هوادار آزادی، از واژه لاتین «Liberten» اشتقاق یافته است. در زبان انگلیسی، واژه«Liberty»، و واژه «Freedom» به معنای آزادی به کار می روند.

و از نظر اصطلاحی، تعریف های متعددی از سوی نظریه پردازان غربی بر این موضوع ارائه شده است، که از همه این تعاریف دانسته می شود: لیبرالیسم، در معنای وسیع و در تمامی عرصه ها و گونه های آن، فلسفه افزایش آزادی فردی در جامعه، تا حد مقدور و میسور می باشد. به عبارت دیگر، لیبرالیسم به مجموعه روش ها، نگرش ها، سیاست ها و ایدئولوژی هایی گفته می شود که عمده ترین هدف آن، فراهم آوردن آزادی هر چه بیشتر برای فرد است.[1] بنیاد و شالوده این مکتب مبتنی بر فردگرایی است.[2]

اصول و مبانی لیبرالیسم:

لیبرالیسم، دارای اصولی است که به برخی از آن موارد اشاره می شود: [3]

1. فردگرایی (اصالت فرد): فردگرایی جوهره و رکن بسیار مهم لیبرالیسم است. فردگرایی، یعنی فرد و حقوق او بر همه چیز مقدم است. اگر دولت هم تشکیل شده است، باید در خدمت خواسته های افراد جامعه باشد. دین، اخلاق، متفکران و… حق ندارند به افراد دستور دهند و مهم، فرد و خواسته های او است.

2. اصالت آزادی: یعنی آزادی فوق همه ارزش ها است. بر اساس این اصل، انسان هر خواسته ای که دارد، اعم از بی بند و باری جنسی و خلاف دین و اخلاق و غیره، باید آنها را محترم شمرد و به او آزادی داد.

3. انسان مداری (امانیسم): یعنی باید تمام چیزها ـ حتی اخلاق و دین ـ بر اساس تمایلات و نیازهای انسان توجیه شود. انسان نباید خود را با دین و اخلاق هماهنگ سازد، بلکه دین و اخلاق باید خود را با او هماهنگ سازند.

4. سکولاریسم: یعنی تفکیک دین از امور زندگی. بر اساس این دیدگاه، دین باید به حاشیه رانده شود. دین حق ندارد در مسائل مهم زندگی دخالت کند.

5. سرمایه داری (کاپیتالیسم): لیبرالیسم، به گونه ای با سرمایه داری و اقتصاد بازار آمیخته شده که بسیاری از متفکران معتقدند که لیبرالیسم ایدئولوژی سرمایه داری است.

نظام لیبرالیستی:

پس، با توجه به معنا و اصول و مبانی لیبرالیسم می توان گفت: نظام لیبرالیستی، نظامی است که در تمامی عرصه ها و گونه های آن، دارای روش و نگرش آزادی خواهی و هوادار آزادی بوده و عمده ترین هدف آن، فراهم آوردن آزادی هر چه بیشتر برای فرد در جامعه است و به طور کلی، بنیاد و شالوده مکتب لیبرالیسم، مبتنی بر فردگرایی و انسان مداری است.

وجوه تمایز حکومت مبتنی بر ولی فقیه از نظام لیبرالیسم:

با توجه به مطالب گفته شده، به برخی از وجوه تمایز حکومت مبتنی بر ولی فقیه -که حکومت اسلامی است-، از نظام لیبرالیسم اشاره می شود:

1. با این که نظام لیبرالیستی، فریاد و ادّعای آزادی برای افراد جامعه سر می دهد، اما عملاً چنین خواسته ای را اجرا نکرده و اقلیت سرمایه دار را در برابر اکثریت مردمِ فقیر قرار داده و شکاف طبقاتی شدیدی در جوامع غربی پدید آورده [4] و مردم فقیر عملا از کرامت و احترام بی بهره اند، اما در حکومت اسلامی مبتنی بر ولی فقیه، که بر اساس تفکر اسلامی بنا نهاده شده است، وجه امتیاز انسان ها به فقر و ثروت نبوده بلکه به تقوا است: « إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُم‏»[5]: «گرامى‏ترين شما نزد خداوند با تقواترين شما است».‏ و همه نهادهای این حکومت به چنین معیاری موظف اند.

2. در نظام لیبرالیسم، در رفتارهای اخلاقی افراد، طریق آسان گیری بیش از حدّ و بی بند و باری حکمفرما است و کسی حق دخالت در رفتار دیگری را ندارد و عمده رفتارهای اخلاقی افراد هر چند از دید شرع ناپسند باشد، مباح است. تشخیص خوبی و بدی اخلاقی تنها به دست خود انسان است و خود را بی نیاز از وحی و شرع الاهی می داند. [6] اگر چه قیوداتی ممکن است این آزادی ها را محدود کند، اما حکومت مبتنی بر ولی فقیه که بر طبق اصول و مبانی و دستورات دین مبین اسلام بنا نهاده شده، وحی و شرع الاهی را معیار رفتار های خود و مردم قرار داده و برای سلامت و امنیت مردم و جامعه، مجازات هایی را که دین اسلام در قبال رفتارهای ناپسند قرار داده، با شرایط آن، باید اجرا نماید.

3. آزادی از نظر اسلام و حکومت اسلامی در محدوده قانون الهی مطرح است و با ترویج عقاید گمراه کننده و توهین آمیز به مؤمنین و هر انسان دیگر، توهین به مقدسات و باورهای دینی، توطئه علیه اسلام و حاکمیت دینی، توهین به شخصیت های الاهی و معنوی، مانند: پیامبران و امامان (ع)، خرید و فروش کالاهای حرام و غصبی، خرید و فروش کتاب های گمراه کننده و غیر این ها کاملاً مخالف است؛ اما در نظام لیبرالیسم همان طور که بارها دیده ایم به مقدسات ادیان الاهی و به شخصیت های الاهی و معنوی توهین شده است، و معیار درستی برای این رفتار ندارند.

4. آزادی تعریف شده در اسلام و حکومت اسلامی با توجه و رعایت بعد مادی و معنوی انسان مطرح است؛ اما در لیبرالیسم فقط مصالح مادی و بعد غیرالهی و غیرمعنوی (حیوانی) مورد توجه است.

5. اسلام و حکومت اسلامی بر خلاف نظر لیبرال ها (که بر انسان مداری تأکید دارند) بر خدامداری تأکید کرده، حق قانون گذاری و حاکمیت را مختص به خداوند می داند و سیاست و حاکمیت را جدای از دین نمی شمارد.

برای آگاهی بیشتر منبع زیر مطالعه شود:

هادوی تهرانی، مهدی، ولایت و دیانت، مؤسسه فرهنگی خانه خرد، قم، چاپ پنجم، 1389ش.

 


[1]. به عبارت دیگر؛ لیبرالیسم (به انگلیسی: Liberalism) به آرایه وسیعی از ایده‌ها و تئوری‌های مرتبط دولت اطلاق می‌شود که آزادی شخصی را مهم‌ترین هدف سیاسی می‌داند. لیبرالیسم مدرن در عصر روشنفکری ریشه دارد. به صورت کلی، لیبرالیسم بر حقوق افراد و برابری فرصت تأکید دارد. شاخه‌های مختلف لیبرالیسم ممکن است سیاست‌های متفاوتی را پیشنهاد کنند، اما همه آن‌ها به صورت عمومی توسط چند قاعده متحد هستند، از جمله گسترش آزادی اندیشه و آزادی بیان، محدود کردن قدرت دولت‌ها، نقش قانون، تبادل آزاد ایده‌ها، اقتصاد بازاری یا اقتصاد مختلط و یک سیستم شفاف دولتی. همه لیبرال‌ها –همین طور بعضی از هواداران ایدئولوژی‌های سیاسی دیگر – از چند فرم مختلف دولت که به آن لیبرال دموکراسی اطلاق می‌شود، با انتخابات آزاد و عادلانه و حقوق یکسان همه شهروندان توسط قانون، حمایت می‌کنند.

[2] ر.ک: علیزاده، اکبر اسد، لیبرالیسم، مجله مبلغان، شهریور 1383، شماره 58؛ فقیه، ناصر، لیبرالیسم، مجله شمیم یاس، شهریور 1383، شماره 18؛ آنتونی آریلاستر، ظهور و سقوط لیبرالیسم غرب، ترجمه مخبر، عباس، ص 14 – 17، نشر مرکز، تهران، 1377ش.

[3] ر.ک: علیزاده، اکبر اسد، لیبرالیسم، مجله مبلغان، شهریور 1383، شماره 58؛ فقیه، ناصر، لیبرالیسم، مجله شمیم یاس، شهریور 1383، شماره 18؛ آنتونی آریلاستر، ظهور و سقوط لیبرالیسم غرب، ترجمه مخبر، عباس، ص 14 – 17، نشر مرکز، تهران، 1377ش.

[4] ر.ک: مجله مبلغان، شهریور 1383، شماره 58؛ مجله شمیم یاس، شهریور 1383، شماره 18.

[5] حجرات، 13.

[6] ر.ک: مجله مبلغان، شهریور 1383، شماره 58؛ مجله شمیم یاس، شهریور 1383، شماره 18.