searchicon

کپی شد

نفس انسان

انسان دارای نفوس متعدد می باشد که از جمله آنها نفس نباتی، حیوانی و انسانی است.

الف. نفس نباتی: حکیمان نفس نباتی را به کمال اول جسم طبیعی آلی که دارای تغذیه، رشد و تولید مثل است تعریف نموده اند[1] و حداقل نشانۀ نفس نباتی را تغذیه می دانند.[2]

ب. نفس حیوانی: نفس حیوانی را به «كمال اول جسم طبیعی آلی كه فقط دارای حس و حركت ارادی است»[3]تعریف نمودند. البته منظور بیان مرتبۀ «حیوانی» نفس حیوانی است، و گرنه «نفس حیوانی» چون از نفس نباتی بالاتر است و بر اساس قاعدۀ تشكیک در وجود، مراتب بالا در بردارندۀ كمالات مراتب پائین تر هستند و بر اساس قاعده محالیت تجافی، تا مراتب پائین تر را نگذرانند، نمی توانند واجد مراتب بالاتر گردند، پس كمالات نفس نباتی در «نفس حیوانی» هم موجود است،[4] بلكه بر اساس حكمت متعالیه نفس نباتی شأنی از شئون نفس حیوانی است.

پس تعریف کامل نفس حیوانی چنین است: كمال اول جسم طبیعی آلی كه تغذیه، رشد، تولید مثل، حس و حركت ارادی دارد.

در هر صورت «حس» و «حركت ارادی» دو علامت و نشانۀ اختصاصی «نفس حیوانی» می باشند. «حس» در این جا به معنای مطلق «ادراک» (غیر از تعقل) است.

ج. نفس انسانی: حکیمان در تعریف نفس انسانی گفته اند: كمال اول جسم طبیعی آلی است كه كلیات را تعقل و آراء و نظریات را استنباط می كند.[5]

همان گونه كه در تعریف نفس حیوانی بیان شد و ابن سینا هم اشاره نمود؛[6] این تعریف به لحاظ مرتبۀ خاص نفس انسانی است،‌ و گرنه باید تمام قیود و شرایط نفس نباتی و حیوانی را در تعریف نفس انسانی آورد؛ و بگوئیم نفس انسانی كمال اول جسم طبیعی آلی است كه دارای تغذیه، رشد، نمو، تولید مثل، احساس، حركت ارادی‌، تعقل كلیات و استنباط آراء می باشد.

در هر صورت قدرت بر تصور معانی كلی و مجرد، و رسیدن به مجهولات از طریق معلومات، ویژگی مختص انسان است.[7]

ابن سینا در مورد افعال و خواص و ویژگی های نفس انسانی توضیحاتی می دهد كه به صورت اختصار در موارد زیر خلاصه می گردد:

1. قدرت سخن گفتن؛ 2. توانایی اختراع و تحصیل صنایع عجیب، 3. داشتن حالاتی مانند «خنده» و «گریه»، 4. داشتن حالت «خجالت»، 5. داشتن حالت «ترس» و یا «امید»، 6. توانایی درک «خوبی و بدی»، 7. آینده نگری.[8]

 


[1]. در نظر شیخ الرئیس تولید مثل هم از آثار نفس نباتی است؛ چون در بیان آثار و افعال نفس نباتی می گوید: «القوى النفسانية تنقسم بالقسمة الأولى أقساما ثلاثة: أحدها النفس النباتية، و هى الكمال الأول لجسم طبيعى آلى من جهة ما يتولد و ينمى و يغتذى»، الشفاء الطبیعات، ج 2، ص 32، چاپ کتابخانه آیة الله مرعشی؛ ولی حکیم سبزواری تولید مثل را از آثار نفس نباتی بیان نمی کند چون در تعریف نفس نباتی می گوید: «کمال اول لجسم طبیعی الی تتغذی و تنمو فقط». اسرار الحکم ، ص 264.

[2]. ابن سینا، شرح اشارات، ج 2، ص 409 و 410، «ولکن النامیة تقف اولا ثم تقوی المولدة ملاوة فتقف ایضاً و تبقی الغاذیة عمالة الی ان تعجز فیحل الاجل».

[3]. حکیم سبزواری، اسرار حکم، ص 264، «كمال اول لجسم طبیعی آلی تحس و تتحرك بالارادة فقط».

[4]. ابن سینا، النفس من کتاب الشفاء، ص 55، شیخ در شفاء پس از تقسیم قوای نفسانی به نباتی و حیوانی انسان و پس از این كه در تعریف هر كدام «كمال اول لجسم طبیعی‌ آلی» را نیز می آورند می گویند: «ولولا العاده لكان الاحسن ان یجعل كل اول شرطاً مذكوراً فی رسم الثانی ان اردنا ان نرسم النفس لاالقوة النفسانیة التی للنفس بحسب ذلک الفعل فان الكمال ماخوذ فی حد النفس لا فی قوی النفس».

[5]. اسرار حکم، ص264، «كمال اول لجسم طبیعی آلی، تعقل الكلیات و تسنبط الآراء».

[6]. النفس من كتاب الشفاء، ص 55، (تصحیح آیة الله حسن زاده آملی).

[7]. صدر المتألهین، اسفار، ج9، ص81، صدر المتالهین در اسفار بعد از بیان این ویژگی می گویند: و اخص من هذا كله هو اتصال بعض النفوس الانسانیة بالعالم الالهی بحیث یفنی عن ذاته و یبقی ببقائه، و حینئذ یكون الحق سمعه و بصره و یده و رجله، و هناك التخلق باخلاق الله تعالی.

[8]. همان، ص 279 به بعد.