searchicon

کپی شد

میراث حسین بن علی شهید فخ

مهم ترین میراثی که شهید فخ بر جای گذاشت؛ وصیت نامه‌ای بود که پس از قیام او در میدان مبارزه با عباسیان انشاء نموده ‌است.

میراثی که شهید فخ به عنوان وصیت‌نامه برجای گذاشته به نحوی از فلسفه قیام وی نیز پرده برمی‌دارد.

سليمان بن عباد می‌گوید: وقتى حسين با سپاه بنى عباس روبرو شد مردى را روى شترى نشاند كه در دست شمشيرى داشت و آن را می‌چرخانيد: حسين كلمه‏ به كلمه به او می‌گفت و او با صداى بلند فرياد می‌زد: مردم، اى طرفداران بنى عباس! اين حسين پسر پيامبر و پسر عموى او است. وی شما را به پيروى از كتاب خدا و سنت پيامبر (صلّى اللَّه عليه و آله) دعوت می کند. همان طورکه وقتى با حسين شهيد فخ بيعت كردند گفت: من با شما بيعت می‌كنم مشروط به عمل كردن به كتاب خدا و سنت پيامبر و اين‌كه فرمانبردارى از خدا شود و معصيت انجام نگردد و قريش را دعوت می‌كنم كه همداستان با شخصيتى شويد از آل محمّد كه مورد پسند باشد. شرط می‌كنم در ميان شما از روى قرآن و سنت پيامبر رفتار كنم، بين مردم با عدالت عمل كنم و بيت المال را مساوى تقسيم نمايم مشروط بر اين‌كه شما پايدارى كنيد و با دشمنان ما به جنگ پردازيد اگر ما وفا كرديم شما نيز وفا كنيد اگر ما وفا نكرديم بيعت ما از گردن شما برداشته است.[1]

برخی نیز گفتند: حسين بن على، پيشواى شهيدان «فخّ»، به هنگام بيعت مردم با او چنين گفت:  «با شما بيعت مى‏كنم بر (اساس) كتاب خدا، سنّت رسول خدا، اطاعت از خدا و مخالفت با معصيت خدا، كسب رضاى آل محمّد، عمل بر طبق كتاب خدا و سنّت پيامبر (صلی الله علیه و آله)، اجراى عدالت در ميان مردم، رعايت «مساوات» در تقسيم، قيام با ما و جهاد با دشمن، پيمان‏دارى به پيماندارى (اگر ما به آن‌چه گفتيم وفادار مانديم، شما نيز به بيعت خود با ما وفادار بمانيد)، پيمان‏شكنى به پيمان‏شكنى (اگر ما به آنچه گفتيم وفادار نمانديم و به گونه‏اى ديگر عمل كرديم، بيعت ما از گردن شما برداشته).[2]

از مهم‌ترين مطالبى كه در اين پيمان آمده است دو بند آخر است، زيرا كه اطاعت مردم از اين «انقلابى قرآنى» را مشروط به عمل كردن وى به وعده‏هايش (موادّ پيمان) دانسته است، و گر نه بيعتى (عهد و پيمانى) برگردن مردم نخواهد بود، و اطاعتى توقّع نبايد داشت. و اين حسين بن على حسنى، از بزرگان مؤمنان مجاهد بر ضدّ طاغوتيگرى و ستمكارى است. [3]

[1] . مجلسى، محمد باقر، زندگانى حضرت امام موسى كاظم (عليه السلام) (ترجمه بحار الأنوار)، خسروى، موسى، ص 148 و 149.

[2] . اخوان حکیمی، الحياة، مترجم آرام، احمد، ج ‏5، ص 212.

[3] . همان، ص 213.