searchicon

کپی شد

موسیقی

معنا و ماهیت موسیقی

ارباب لغت در تعریف موسیقی گفته اند: موسیقی مأخوذ از Moosika یونانی یا Musica لاتینی است و ریشه آن Mosa یا Misse می باشد كه نام یكی از «نه رب النوع» اساطیری یونان و حامی هنرهای زیبا است.

در رسائل اخوان الصفا موسیقی به معنای غنا و موسیقار معادل مغنّی و دو كلمه موسیقات و موسیقار در برابر آلت نوازندگی (ساز) دیده می شود.

شیخ آذری صاحب جواهر الاسرار گوید: «مو» در لغت سریانی یعنی هوا و «سقی» به معنای گره است؛ یعنی موسیقی دان به واسطه ظرافت كار، گوئی هوا را گره می زند.[1]

موسیقى عبارت است از: صنعت و فن تركیب اصوات و صداها به نحوى كه خوشایند باشد و سبب لذت سامعه و انبساط و انقلاب روح گردد. مطابق این تعریف، ركن اصلى موسیقى “صوت و صدا” است. صوت و صدا از ارتعاش اجسام صدادار حاصل مى گردد. ارتعاشات جسم صدادار در هوا تولید امواج مى كند و این امواج نیز هوا را مرتعش كرده و صدا را به گوش مى رساند. پرده (صماخ) كه در داخل گوش قرار دارد، بر اثر ارتعاشات امواج هوا به لرزه مى افتد و در گوش ما صدا تولید مى كند و ما آن صداى ایجاد شده را مى شنویم.

انواع صدا

صدا بر دو قسم است: صداى موسیقى كه آن را آواز مى نامیم؛ مانند آواز انسان و نغمه سرایى بلبل. و صداى غیرموسیقى كه مطلق صداهاى نامنظم است؛ مانند صداى خِش خِش قلم، آهنگ چكاچاك شمشیر و صداى غریو توپ ها.

بنابراین، علم موسیقى همان تركیب صداها براساس نوسان هاى منظم و قابل شمارش است كه البته حدود معینى دارد. علم تجربى ثابت كرده كه ما تنها صداهایى را مى توانیم بشنویم كه نوسانات آن در هر ثانیه كمتر از 32 بار و بیش تر از 70552 بار نباشد.[2]

کلیدواژه: موسیقی، آواز، صوت، صدا.

دلائل حرمت موسیقی

موارد زیر را می توان از فلسفه های حرمت موسیقی دانست:

الف) آیات قرآن هر چند به صورت روشن و صریح حکم غنا را بیان نمی کند و مانند بسیاری از احکام به اصول و کلیات می پردازد، ولی برخی از آیات با توجه به تفسیری که پیامبر اکرم و اهل­بیت(ع) از آنها نموده اند بر غنا تطبیق می کند. در این باره به چند آیه اشاره می کنیم:

1-  انسان را به فساد و فحشا گرایش می دهد.

در حدیثی از نبی اکرم(ص) آمده: «غنا نردبان زنا است.»[3] تجربه نشان داده است که بسیاری افراد، تحت تاثیر آهنگ های غنا راه تقوا را رها کرده و به فساد روی می آورند. مجلس غنا معمولا مرکز انواع مفاسد است[4].

ب) غنا انسان را از یاد خدا غافل می سازد:

قرآن کریم می فرماید: «بعضی از مردم خریدار سخنان بیهوده اند تا به نادانی مردم را از راه خدا گمراه کنند و قرآن را به مسخره می گیرند، نصیب اینان عذابی است خوار کننده.»[5] در این آیه یکی از عوامل گمراهی از سبیل الهی «لهو الحدیث» دانسته شده است. «لهو» آن چیزی است که انسان را به خودش آن چنان مشغول کند که باعث غفلت و بازماندن از کارهای مهم تر شود و در روایات اسلامی از آن به «غنا» تفسیر شده است.[6]

ج) تاثیر سوء موسیقی و غنا بر روان و اعصاب:

غنا و موسیقی یکی از عوامل تخدیر اعصاب است. «توجه به بیوگرافی مشاهیر موسیقی دانان نشان می دهد که در دوران عمر دچار ناراحتی های روحی گردیده ، و رفته رفته اعصاب خو درا از دست داده و عده ای مبتلا به بیماری های روانی شده و گروهی مشاعر خود را از کف داده اند، دسته ای فلج و ناتوان گردیده و بعضی هنگام نواختن موسیقی درجه ی فشار خونشان بالا رفته ،دچار سکته ی ناگهانی شده اند.»[7]

د) غنا یکی از ابزار کار استعمارگران است:

استعمارگران جهان همیشه از بیداری مردم، مخصوصاً نسل جوان، وحشت داشته اند، به همین دلیل بخشی از برنامه های گسترده ی آنها برای ادامه ی استعمار، فرو بردن جامعه در  غفلت و بی خبری و نا آگاهی و گسترش انواع سرگرمی های ناسالم است. ایجاد مراکز فحشا، کلوپهای قمار و همچنین سرگرمی های ناسالم دیگر و از جمله توسعه ی غنا و موسیقی، از مهمترین ابزاری است که آنها برای تخدیر افکار مردم بر آن اصرار دارند.[8]

3) موارد ذکر شده حکمت حرمت غنا و موسیقی می باشد نه علت تامه و به همین دلیل، در مواردی هم که این آثار و نتایج سوء وجود ندارد باز حکم حرمت هم وجود دارد.

4) دلایل اصلی حرمت موسیقی(یا حلیت بعضی از اقسام آن) آیات قرآن و روایات پیامبراکرم(ص) و ائمه(ع) است که در حوزه درباره ی آیات «و کسانی که شهادت به باطل نمی دهند(و در مجالس باطل شرکت نمی کنند)[9]و «از سخن باطل بپرهیزید»[10]، می فرمایند: «منظور مجالس لهو و لعب و غناست.»[11]

2- امام صادق(ع) درباره ی آیه ی «و آنها که از لغو و بیهودگی رویگردانند»[12]، فرمود: «منظور از «لغو» در این آیه، غنا و ملاهی می باشد.»[13]

3- امام باقر و امام صادق(ع) درباره ی آیه ی «بعضی از مردم سخنان بیهوده را می خرند تا مردم را از روی نادانی از راه خدا گمراه سازند و آیات الهی را به استهزا گیرند، برای آنان عذابی خوارکننده است»[14]،فرمودند: «منظور از سخنان بیهوده، غنا­ست.»[15]

نکته: هر چند اکثر این روایات، آیات مذکور را بر غنا تطبیق نموده­اند ولی دربعضی روایات، بر موسیقی نیز تطبیق شده است[16]و فقها نیز برخی از این آیات را بر موسیقی تطبیق نموده اند.[17]

ب) مهمترین دلیل بر حرمت غنا ، روایاتی است که ازپیامبراکرم و اهل­بیت(ع) به دست ما رسیده و به طور صریح و روشن دلالت بر حرمت غنا دارند. برای نمونه به برخی از روایات اشاره می کنیم:

امام باقر (ع) می فرمایند: «غنا از چیزهایی است که خداوند آتش جهنم را سزایش قرار داده»[18] و امام صادق (ع) می فرمایند: «از غنا دوری کنید[19]

ج) در مورد حرمت موسیقی نیز روایاتی از پیامبراکرم و ائمه معصومین(ع) به دست ما رسیده که برخی از آنها را نقل می کنیم:

امام صادق(ع) می فرمایند: «آلات ساز و آواز، از عمل شیطان است پس هر چه در زمین از این نوع وجود دارد از ناحیه ی شیطان است.»[20]پیامبر اکرم(ص) نیز می­فرمایند: «شما را از مزمار و کوبات (آلات موسیقی) نهی می کنم.»[21]

د) از آنجائی که واژه ی غنا به معنای «کشیدن صدا» بلکه به معنای هر گونه صدا و آواز است[22]و به تعبیر شیخ انصاری ره «کاملا روشن و بدیهی است که هیچ یک از این مفاهیم حرام نیستند »[23]، به همین جهت، همه ی فقها «لهوی بودن» را قید غنای حرام می دانند؛ یعنی، غنای لهوی حرام است.[24] (واژه ی «لهو» را به فراموشی یاد خداوند و فرو غلطیدن در ابتذال معنا نموده اند[25] و گفته اند غنا و آوازی حرام است که مناسب مجالس لهو و لعب و فساد و خوش گذرانی باشد.)[26]

بعضی از فقها علاوه بر«لهوی بودن» قید «مطرب» را نیز بر آن افزوده اند[27]. «طرب» به حالت سبک عقلی گفته می شود که در اثر شنیدن آواز یا آهنگ در نفس آدمی پدید می آید و او را از حد اعتدال خارج می کند و در مورد موسیقی(آهنگی که از آلات پدید آید) نیز اکثر فقها نوعی را که «لهوی» باشد حرام می دانند و بعضی استماع موسیقی مطرب را حرام می دانند.[28]

نکته پایانی: همان طوری که قبلا تذکر دادیم، بررسی دقیق این مباحث، در حوزه ی تخصصی فقه انجام می شود و کسانی که در این زمینه قدرت اجتهاد ندارند باید از مراجع تقلید خودپیروی کنند.

فطرت و حرمت موسیقی

برای روشن شدن رابطه بین فطرت و حرمت موسیقی باید علاوه بر در نظر داشتن مفهوم موسیقی  و حکمت ها و علت های حرمت موسیقی به ویژگی های فطرت انسان از نظر قرآن نیز توجه شود .

از نگاه قرآن انسان موجودى است كه از يك‏سو فطرتى الاهى و از سوى ديگر، طبيعتى مادى دارد، فطرت او را به سمت معارف بلند، معنويات، و خيرات دعوت مى‏كند و طبيعت او را به حضيض ماديّت، شهوات و شرور فرا مى خواند. حيات انسان صحنه مبارزه دائم بين طبيعت و فطرت او است. اگر طبيعت انسان بر فطرت غلبه كرد و او مسير طبيعت را پى گرفت، از نگاه قرآن اين انسان، انسانى است وارونه و منحرف و اگر فطرتش غالب شد و طبيعتش در مسير فطرت قرار گرفت، در اين صورت اين انسان، انسانى است كه در مسير هدايت قرار گرفته و در طريق حق قدم برداشته است.

نتیجه این که بین فطرت انسانی و طبیعت مادی (شهوات حیوانی) فرق وجود دارد؛ و این نکته قابل اثبات نیست که فطرت انسانی با گرایشی که به معارف و معنويات دارد، تمایلی به تمام انواع موسیقی حتی نوع لهوی آن داشته باشد، گرچه تمایل غرایز و شهوات حیوانی سرکش بدان قابل انکار نیست.

موسیقی در احادیث

واژۀ موسیقی یا موسیقیا، در متون دینی به چشم نمی‏خورد؛ ولی به جای آن، واژه‏های غنا، لهو، ملاهی و مصادیق آلات موسیقی، مانند دف، مزمار (نی و فلوت)، معزف (تار)، عود، طبل، طنبور و… بیان شده‏اند.[29]

در مورد آواز خوش، روایاتی وجود دارد که صدای زیبا را تحسین کرده است، خصوصاً در رابطه با تلاوت قرآن؛ مانند: آنچه از پیامبر اکرم (ص) رسیده است: “إِنَّ مِنْ أَجْمَلِ الْجَمَالِ الشَّعْرَ الْحَسَنَ وَ نَغْمَةَ الصَّوْتِ الْحَسَن”؛ از زیبا ترین زیبایی ها، موی زیبا و نغمۀ صدای زیبا است.[30] روایت دیگر از پیامبر اکرم (ص): “لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ حِلْيَةٌ وَ حِلْيَةُ الْقُرْآنِ الصَّوْتُ الْحَسَن؛ برای هر چیزی زینتی است و زینت قرآن صدای زیبا است.‏[31]

از امام صادق (ع) چنین نقل شده است: “إِنَّ الْقُرْآنَ نَزَلَ بِالْحُزْنِ فَاقْرَءُوهُ بِالْحُزْن”؛ همانا قرآن با حزن نازل شد پس با حزن آن را قرائت کنید.[32]

از پیامبر اکرم (ص) روایت شده است: “اقْرَءُوا الْقُرْآنَ بِأَلْحَانِ الْعَرَبِ وَ أَصْوَاتِهَا”؛ قرآن را با لحن ها و صداهای عرب بخوانید.[33]

بله روایاتی در باب جواز حدو ابل نیز (آواز خوانی برای تسریع حرکت شتر) وارد شده است که می توان آن را از منافع آواز خوش شمرد که در روایات از آن منع نشده است.[34]

اما در مورد  نواختن با آلات موسیقی باید اذعان کرد در روایات، منفعتی که از این ناحیه باشد ذکر نشده است، بلکه از مجموع احادیثی که در این باب وارد شده می توان به دست آورد که نواختن با آلات موسیقی در صورتی که مناسب مجالس لهو و لعب باشد، مضراتی دارد که از آن نهی شده است.

کلید واژه: حدیث، منفعت، موسیقی.

شناسایی موسیقی حلال از حرام

مراجع تقلید ویژگی های موسیقی حرام به این شرح بیان داشته اند:

حضرت آیت الله العظمی خامنه ای: هر گونه نوازندگی مطرب لهوی که متناسب با مجالس عیش و نوش باشد حرام است.

حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی )ره(: موسیقی اگر مطرب و مهیّج و مناسب مجالس لهو و لعب باشد حرام است و در غیر این صورت مانعی ندارد و مرکز پخش تاثیری در حکم ندارد.

حضرت آیت الله العظمی بهجت: اگر موسیقی مطرب باشد استماع و خرید و فروش آن حرام است.

حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی: آنچه را عرف مردم موسیقی می دانند استماع آن و ساخت و تعلیم و تعلم و فروش آلات آن حرام است.

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی: کلیه صداها و آهنگ ها که مناسب لهو و فساد است حرام و غیر آن حلال است. تشخیص آن با مراجعه به اهل عرف عام خواهد بود.

حضرت آیت الله العظمی تبریزی )ره(: گوش دادن به موسیقی لهوی که مناسب مجالس خوشگذرانی باشد، جایز نیست. همچنین ساخت، تعلیم، خرید و فروش ابزار آلات موسیقی لهوی جایز نیست.

حضرت آیت الله العظمی سیستانی: اگر موسیقی مناسب مجالس لهو و عیاشی نباشد حرام نیست.[35]

پس گوش دادن به آهنگ ها و موسیقی­هایی که مطرب و مناسب مجالس لهو و لعب است، حرام است.

اما تشخیص موارد و مصادیق، که آیا نوع خاصی از موسیقی؛ مثل “پاپ” از مصادیق موسیقی حرام است یا مجاز، بر عهده ی افراد مکلف است؛ زیرا افرادی که آشنایی مختصری با موسیقی دارند، می­توانند موارد موسیقی مطرب و مناسب مجالس لهو و لعب را از غیر آن تشخیص دهند. از این رو حتی اگر آهنگ های انقلابی و جنگی، مطرب و مناسب با مجالس لهو و لعب باشد، گوش کردن به آن نیز حرام است.

موسیقی پاپ هم از این قاعده مستثنا نیست و چنانچه مشتمل بر طرب و لهو و لعب باشد حرام و گوش کردن آن جایز نیست.

اما این که چرا موسیقی مطرب و مناسب با مجالس لهو و لعب حرام و اگر چنین نباشد، حرام نیست، مطلب جداگانه ای است که به طور کلی می توان گفت: احکام الاهی براساس علم و حکمت الاهی و مصالح و مفاسد مربوط به هر حکم، جعل و بیان گردیده است و آنها را جز خداوند متعال آگاه نیست. آنچه در اختیار و امکان انسان ها است احکام مربوطه و مقداری از حکمت و فلسفه آنها است (نه علت واقعی).

آنچه در مورد موسیقی در این مجال می توان گفت: این است که مجموعه عواملی که انسان را از مسیر هدایت و تعالی معنوی و تفکر و زندگی متعادل و آرام باز می­دارد و موجب ناراحتی های عصبی و روانی و نقصان عقل و خوشی های ناگهانی و مصنوعی و تهییج شهوت و فاصله گرفتن از واقعیت های زندگی می­گردد، مورد نهی قرار گرفته اند.

حرمت موسیقی از نظر علمای شیعه

فقيهان شيعه از سده يازدهم به اين سو در غنا رساله‏هاى مستقلی نوشته‏اند و اين مسئله از آن زمان به بعد معركۀ آراء شده است. پيش از آن به همان مقدار اندكى از بحث كه معمولاً در دوره‏هاى فقهى در كتاب التجارة يا كتاب الشهادات ذكر مى‏شد بسنده مى‏كرده‏اند؛ چون ظاهراً مسئله روز نبوده و چندان ابهام يا اهميتى نداشته است‏.[36]

شیخ انصاری در ابتدای بحث غناء به این حقیقت اشاره می کند که تمام موارد غناء حرام نمی باشد، ایشان می گوید: “اختلافی نیست که غناء فی الجمله (یعنی در مصادیقی از آن) حرام است.[37]

ایشان در بخش پایانی بحث خود به مصادیقی از غناء اشاره دارد که توسط فقهاء و به علت وجود دلایل شرعی از حکم حرمت غناء استثناء شده است.[38]

نظر فقها دربارۀ موسیقی و مصادیق حرمت آن، همه از آیات و روایات معصومین (ع) استفاده شده است؛ به عنوان نمونه می توان به این روایات اشاره کرد. امام صادق(ع) می فرمایند: «آلات ساز و آواز، از عمل شیطان است پس هر چه در زمین از این نوع وجود دارد از ناحیۀ شیطان است.»[39]

پیامبر اکرم(ص) نیز می­فرمایند: «شما را از مزمار و کوبات (آلات موسیقی) نهی می کنم.»[40]

امام باقر (ع) می فرمایند: «غنا از چیزهایی است که خداوند آتش جهنم را سزایش قرار داده»[41]

و امام صادق (ع) می فرمایند: «از غنا دوری کنید[42]

از نتیجۀ این مطالب دانسته می شود که همۀ مصادیق آن حرام نمی باشد. بیان نظر همۀ فقهاء دربارۀ غنا بحث مفصّلی را می طلبد که از عهدۀ این جواب خارج است. شما را به کتابی که در همین زمینه به طور مفصّل نگارش شده است رهنمون می کنیم.[43]

كليد واژه: علما، موسیقی، حرمت.

حكم آموزش موسیقی

آموزش و يادگيرى نوازندگى آلات موسيقى از نظر مراجع تقلید شیعه چنین است:

همه مراجع (به جز آيات عظام بهجت و صافى) می گویند: آموزش و يادگيرى نوازندگى با آلات مختص [به لهو] جايز نيست و اگر از آلات مشترك باشد، به منظور استفاده مشروع و حلال، اشكال ندارد.[44]

آيات عظام بهجت و صافى می گویند: آموزش و يادگيرى نوازندگى با آلات موسيقى، حرام است.[45]


[1] آفاق موسیقی در اسلام، سایت تبیان.

[2] شریعتی سبزواری، محمد باقر، مقالۀ غنا و موسیقی در اسلام، سایت تبیان.

[3] . الغناء رقیة الزنا؛ بحار الانوار، ج 76، باب 99، الغناء.

[4] .نک: تاثیر موسیقی بر روان و اعصاب ، ص 29؛ تفسیر روح المعانی، ج 21، ص 6؛ تفسیر نمونه، ج 17، ص 25 و 26.

[5] . ومن الناس من یشتری لهو الحدیث لیضل عن سبیل الله بغیرعلم و یتخذها هزوا اولئک لهم عذاب مهین؛ لقمان، 6.

[6] . وسائل الشیعه، ج 12، باب 99 ـ ابواب ما یکتسب به.

[7] . تاثیر موسیقی بر روان و اعصاب، ص 29 و 92( به نقل از تفسیر نمونه، ج 17، ص 26).

[8] . تفسیر نمونه ، ج 17، ص 27.

[9] . والذین لا یشهدون الزور؛ فرقان، 72.

[10] . واجتنبوا قول الزور؛ حج، 30.

[11] . وسائل الشیعه، ج 12، باب 99، ابواب ما یکتسب به، ح 2، 3 ، 5 ، 9 و 26.

[12] . والذین عن اللغو معرضون؛ مؤمنون، 3.

[13] . تفسیر علی بن ابراهیم، ج 2، ص 88.

[14] . لقمان، 6.

[15] . وسائل الشیعه، ج 12، باب 99، ابواب ما یکتسب به، ح 6، 7، 11، 16و25.

[16] . همان، باب 100، ح3.

[17] . المکاسب المحرمه، امام خمینی(ره)، ج 1، ص 2.

[18] . وسائل الشیعه، ج 12، باب 99، ابواب ما یکتسب به ح 6.

[19] . همان، ح 23 و 24.

[20] .همان. باب 100، ح 5 و 6.

[21] . همان.

[22] . المکاسب المحرمه، امام خمینی(ره)، ج 1، ص 299.

[23] . مکاسب شیخ انصاری،جلد1، ص 292.

[24] . رساله ی دانشجویی، ص 171.

[25] . احمد شرمخانی، انسان، غناء، موسیقی، ص 14.

[26] . رساله دانشجویی، ص 171. بهر حال حرام بودن مطلق صدای زیبا با فطرت و عقل انسان سازگار نیست و مخالف با بعض روایات که دستور به خواندن قرآن به صوت زیبا می دهند می باشد. لذا منظور  نوع خاصی از آن است و می توان معیار نوع حرام را از همین  تعبیرات «باطل» یا «لهو» بدست آورد.

[27] . همان.

[28] . توضیح المسائل مراجع، ج 2، صص 813 و 913؛ مسائل جدید، ج 1، ص 47 به بعد.

[29] شماره 46 ، ص 25(با اندکی دخل و تصرف)  حسینی ، سید مجتبی، مجله پرسمان.

[30] كلينى، الكافي،  ج 2 ، ص 615 ، چاپ چهارم ، ناشر: دارالکتب الاسلامیه، تهران ، 1407هـ ق.

[31]همان.

[32]همان ، ص 614.

[33]همان.

[34] خَرَجْنَا مَعَ النَّبِيِّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ) إِلَى خَيْبَرَ فَسِرْنَا لَيْلًا فَقَالَ رَجُلٌ مِنْ الْقَوْمِ لِعَامِرٍ يَا عَامِرُ أَلَا تُسْمِعُنَا مِنْ هُنَيْهَاتِكَ وَكَانَ عَامِرٌ رَجُلًا شَاعِرًا فَنَزَلَ يَحْدُو بِالْقَوْمِ يَقُولُ اللَّهُمَّ لَوْلَا أَنْتَ مَا اهْتَدَيْنَا وَ لَا تَصَدَّقْنَا وَ لَا صَلَّيْنَا فَاغْفِرْ فِدَاءً لَكَ مَا أَبْقَيْنَا؛ صحیح البخاري،ج 12، ص 97، غزوة خیبر. همچنین در این باره نک: همان، 19،ص 127. بحارالأنوار، ج 16، ص 298.

[35] مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، سید محسن محمودی، ج 1، ص 53 و 54.

[36] مختاری، رضا  صادقی، محسن، غناء موسیقی، ج1، ص 66، دفتر تبلیغات اسلامی قم، قم، 1419.

[37] انصاری، شیخ مرتضی، مکاسب المحرمة، ج 1، ص 285، مجمع الفکر الاسلامی، قم،1422.

[38] همان، ص 313.

[39] .همان، باب 100، ح 5 و 6.

[40] . همان.

[41] . حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 12، باب 99، ابواب ما یکتسب به ح 6.

[42] . همان، ح 23 و 24.

[43] کتاب غناء و موسیقی اثر رضا مختاری و محسن صادقی،چاپ دفتر اتبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم. در جلد سوم این کتاب و در صفحۀ 1959 در بخش سوم : آراء فقيهان درباره غنا، را بررسی می کند.

[44] امام، استفتاءات، ج 2، مكاسب محرمه، م 26 آيت‏الله خامنه‏اى، اجوبة الاستفتاءات، س 1144 آيت‏الله تبريزى، استفتاءات، س 1078 آيت‏الله فاضل، جامع‏المسائل، ج 1، س 992 آيت‏الله مكارم، استفتاءات، ج 2، س 711 آيت‏الله سيستانى، منهاج الصالحين، ج 2، م 11 و Sistani.org س 17 و 18 دفتر آيت‏الله وحيد و آيت‏الله نورى،با استفاده از نرم افزار پرسمان.

[45] آيت‏الله صافى، جامع الاحكام، ج 1، س 1005 و 1007 و 1020 و 1018 و دفتر آيت‏الله بهجت.