searchicon

کپی شد

موافقان نیابت نواب اربعه

برای آشنایی با مؤمنان و معتقدان به‌نائبان خاص کافی است به‌منابع روایی مراجعه شود تا معلوم شود چگونه بزرگانی که از افراد باهوش، محقق و روشنی بودند، به‌وجود امام زمان  (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) اعتراف کرده‌اند.

با بررسی روایاتی که در توثیق و تأیید این بزرگان از ناحیۀ امام حسن عسکری و امام زمان (علیهما السلام) صادر شده، این نکته روشن می‌شود که اولین کسانی که به نواب اربعه امام زمان یقین و اعتقاد داشتند، بهترین‌های عالم در همه جنبه‌ها؛ یعنی امام معصوم بوده است. روایات در باره نواب اربعه زیاد است.[1]

بعد از امامان معصوم (علیهم السلام) بزرگان و علما و دانشمندان به صدق و راست‌گویی نواب امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) و نیابت آنان اعتقاد پیدا کردند.

در بارۀ اعتماد بزرگان علم و دانش به آن‌ها، روایات زیادی در کتاب های معتبر موجود است که برای اختصار به‌ذکر چند نمونه اکتفا می‌شود:

بزرگانی مانند عبدلله بن جعفر حمیری و احمد بن اسحاق به نائب اول؛ یعنی عثمان بن سعید ایمان داشته‌اند. احمد بن اسحاق می‌گوید: از امام عسکری (علیه السلام) در باره عثمان بن سعید پرسیدم حضرت فرمودند: هر چه او و پسرش محمد بن عثمان از طرف من بگویند، از من است . ابوسهل نوبختی دانشمند و فیلسوف شیعی هم به‌آن‌ها اعتقاد داشته و در باره آن‌ها می‌گوید: آن‌ها نزد دوست و دشمن از افراد دیگر داناتر بوده‌اند.[2]

شیخ طوسی در کتاب‌هایی که در علم رجال تألیف کرده، از آن‌ها به‌بزرگی یاد کرده و به‌نیابت آن‌ها اقرار داشته است.[3]

شیخ صدوق در کتاب «کمال الدین» توقیعاتی را از ناحیه حضرت در مورد آن‌ها نقل و از آن‌ها به‌بزرگی یاد می‌کند و به‌نیابت آن‌ها معتقد است.[4]

علامه حلی در باره عثمان بن سعید و فرزندش محمد که هر دو از نواب اربعه هستند، می‌گوید: «او و پدرش هر دو از نواب خاص حضرت بوده‌اند و نزد شیعه دارای منزلت بسیار می‌باشند و از آن‌ها به بزرگی و وثاقت یاد می‌کند و به وکالت آن‌ها اقرار می‌کند.[5]

بنابراین با توجه به‌دلایل و شواهدی که بیان شد، به‌خوبی روشن است که اعتقاد به نیابت نواب اربعه در زمان غیبت مسأله‌ای است که هم امامان معصوم (علیهم السلام) که بهترین افراد بشر هستند به آن اعتقاد داشته اند و آن را بیان کرده و بشارت داده‌اند و هم بزرگان علما و فقها در عصر غیبت کبری که افرادی محقق و دانشمند و روشن‌بین و دقیق در همه مسائل بوده‌اند، این موضوع را پذیرفته‌اند.[6]


[1]. ر ک: طوسی، محمد بن حسن، كتاب الغيبة للحجة، ص  243 – 357؛ صدوق، محمد بن علی، كمال الدين و تمام النعمة، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ج ‏2، ص 485.   

[2]. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار (موعودی که جهان در انتظار اوست)، دوانی، علی، ص 215.

[3]. طوسی، محمد بن حسن، رجال ج 1، ص 401.

[4]. صدوق، کمال الدین و اتمام النعمه، ج 2، ص 510.

[5]. حلی، علی بن مطهر، الرجال، ج 1، ص 149.

[6]. پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی.