searchicon

کپی شد

مفهوم لغوی معرفت شناسی

«معرفت شناسی»[1] به معنای شناخت معرفت است؛ یعنی این که ما چگونه می توانیم شناخت پیدا کنیم. تعاریف مختلفی برای آن ارائه شده است. این اصطلاح، در زبان انگليسي دو ريشه دارد[2]؛ نخست «Epistemology» و دوم «Theory of knowledge».

  واژه«Epistemology» از دو ریشه یونانی[3][4]«Episteme » به معنای«علم و معرفت» (knowledge) و دیگری«Logos» به معنای « نظریه» (Theory) گرفته شده است که در مجموع به معنای « نظریه شناخت» به کار می‌رود.[5]

  واژه دیگر« Theory of knowledge» که معادل عربی آن «نظریه المعرفة» است با وجود آن که از عمر آن بیش از یک قرن نمی‌گذرد ولی بیش از واژه نخست استعمال دارد.[6]


[1]. در لغت انگلیسی Theory of knowledge=Epistemology=Gnostology، در لغت عرب به «نظریة المعرفة» مشهور است، در فارسی به معرفت شناسی و شناخت شناسی معروف است.

[2]. The Dictionary of philosophy, ed.D.D.Runes,p.94

[3]. The Oxford English Dictionary,ed.R.W.Burchfield,Vol.5,p.338.”Episteme:[knowledge,Scientific knowledge, a system of understanding]

[4]. با نگاه دقیق به کاربرد دو واژه Episteme و knowledge درانگلیسی، اختلاف آنها بدین صورت روشن می شود که اولی در علم به «کلیات» و دومی در علم به امور« جزئی» استعمال می‌شود.

[5]. علاوه بر دو واژه فوق، واژه دیگری که برای معرفت شناسی استعمال می‌شد،  Gnostology (گناستولوژی) است.

[6]. برای آگاهی بیشتر رجوع شود به: مصباح یزدی، محمد تقی، معرفت شناسی:پیشینه و تعاریف، فصلنامه ذهن، سال 1379ش، شماره 1، ص 6-7؛ خسرو پناه، عبدالحسین، نظریة المعرفة؛ فصلنامه ذهن، سال 1379ش، شماره 3؛ ص 179 – 184.