searchicon

کپی شد

مرقد حضرت زینب (سلام الله علیها)

درباره این که حضرت زینب (سلام الله علیها) در چه مکانى از دنیا رفته و مدفون شده، چند احتمال وجود دارد: سنجار، قاهره، دمشق و مدینه. برخى از نویسندگان نیز، مرقد آن بزرگ بانوى اسلام را به صورت مردّد بین مدینه، شام و مصر مطرح کرده اند.[1] در ذیل به بررسی هر کدام از احتمالات پرداخته می شود:

الف. سنجار

«سنجار» شهری معروف در شمال عراق و جنوب منطقه «نصیبین»[2] و بر سر راه شام است. در این شهر مراقدی منسوب به اهل بیت (علیهم السلام) قرار دارد. یکی از این مراقد شریف، منسوب به حضرت زینب کبری دختر امام علی (علیهما السلام) است.

نقد و بررسی:

این قول، سند تاریخی ندارد و مهم ترین دلیل آن، شهرت میان مردم به ویژه بومیان منطقه است. تنها یک منبع از اقوال متأخر، به این دیدگاه اشاره کرده و تأکید کرده که سند قطعی و تاریخی ندارد. با این حال تصریح کرده که این مرقد، در طول تاریخ، توسط دولت های شیعی؛‌ چون آل بویه، حمدانیان و عقیلیون، بازسازی و آباد شده است.[3]

ب. مصر:

عبیدلى اعرجى (214 – 277 ق)،[4] و برخى دیگر از سیره نویسان گفته اند: حضرت زینب (سلام الله علیها) در مصر وفات نموده و مرقدش در آن جا است.[5] عبیدلی در کتاب «اخبار الزینبیات»، شش روایت نقل نموده که هر یک گویای سفر هجرت گونه حضرت زینب (سلام الله علیها) به مصر و رحلت و دفن آن بانوی بزرگوار در محله «قناطر السباع»[6] شهر قاهره است. از این روایات چنین به دست می آید: بعد از مراجعت کاروان باقى مانده واقعه کربلا از شام به مدینه، جوّ عمومى مدینه نا آرام شد. حاکم مدینه نامه اى براى یزید نوشت و وضع پیش آمده در مدینه و نقش حضرت زینب (سلام الله علیها) در بیدارى و مقاومت مردم را براى یزید توضیح داد. یزید در پاسخ نوشت که زینب را از مدینه اخراج کند. حاکم مدینه دستور داد زینب (سلام الله علیها) از مدینه خارج شود و به هر کجا می خواهد برود. سرانجام آن حضرت (سلام الله علیها) از مدینه به مصر مهاجرت نمود و مورد استقبال حاکم و عده زیادى از اهالى مصر قرار گرفت. آن حضرت در خانه والی مصر ساکن شد و بعد از گذشت 11 ماه و 15 روز در روز یک شنبه 15 رجب سال 62 هجری، دعوت حق را لبیک گفت و بنا بر وصیتش در محل زندگی اش دفن شد.[7]

یکی از مهم ترین دلایل این دیدگاه، شهرت تاریخی آن است. برخی از مورخانی که این دیدگاه را تأیید کرده اند، عبارتند از: ابن طولون، ابن عساکر، شعرانی، شبلنجی، قاضی شبراوی شافعی، شیخ حسن عدوی خمراوی، و شیخ جعفر نقدی. «شبلنجی» به نقل از شعرانی در کتاب «مِنَن» خود آورده است: «خبر داد مرا سید من، «علی خواص» که سیده زینب (سلام الله علیها) که در «قناطر السباع» مصر مدفون است، دختر علی (علیهما السلام) است و او بدون هیچ شک و تردیدی در همین محل مدفون است».[8]

دلایل دیگر این دیدگاه عبارت است از انعکاس در منابع فریقین، زیارت عالمان و حاکمان از این مرقد و تمایل برخی عالمان شیعه به این دیدگاه؛ مانند آیة الله مرعشی نجفی؛ فقیه، رجالی و نسب شناس معروف و آیة الله محمد کاظم قزوینی.[9]

نقد و بررسی

دلایل مخالفان این دیدگاه عبارت است از:

  1. عدم ثبت مورخان مصری:

تاریخ نویسان مصر؛ مانند عبدالرحمن بن عبدالحکم مصری (متوفای 257 ق)؛ صاحب کتاب جامع و کامل «منهج السالک فی اخبار مصر و القری و الممالک»، ابوعمرو محمد بن یوسف کندی (متوفای 354 ق)؛ صاحب کتاب «ولاة مصر»، ابو محمد حسن بن ابراهیم بن ذولاق لیثی مصری (متوفای 387 ق)؛ صاحب کتاب های «خطط مصر، تاریخ مصر، و فضایل مصر» و جمعی دیگر از نویسندگان و مورخان مصری، به وجود قبر حضرت زینب (سلام الله علیها) در قاهره اشاره نکرده اند.[10]

  1. انکار ورود فرزندان بلافصل امام علی (علیه السلام) به مصر:

بعضی از تاریخ دانان مصری یادآور شده اند: «هیچ کدام از فرزندان صلبی امام علی (علیه السلام) در مصر از دنیا نرفته است».[11] بعضی از مورخان بزرگ، نخستین علوی وارد شده به مصر را «سکینه»؛ دختر امام زین العابدین (علیهما السلام) می دانند.[12]

  1. عدم زیارت بزرگان:

ادعا شده، بسیاری از بزرگان، قبه حضرت زینب دختر امام علی (علیهما السلام) را زیارت کرده اند که این امر صحت ندارد، بلکه بسیاری از بزرگان مصر از وجود قبر آن بانوی بزرگوار اظهار بی اطلاعی می کنند؛ به عنوان نمونه نقل شده: امام شافعی از محبان اهل بیت (علیهم السلام) برای زیارت قبر «سیده نفیسه»[13] وارد قاهره شد و به زیارت آن حضرت شتافت، اما نقل نشده که برای زیارت حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) وارد شده باشد، آیا این دلالت نمی کند که در آن زمان، زینبیه قاهره به زینب کبری (سلام الله علیها) منسوب نبوده و شهرت نداشته است؟[14]

علاوه بر این، سید محسن امین، می فرماید: قبری در مصر است و گفته شده: مشهد سیده زینب است، در حالی که این زینب، «زينب بنت يحيى المتوج» است. ولی مردم گمان کرده اند که قبر سيده «زينب كبرى بنت أميرالمؤمنين (علیهما السلام)» است و این به سبب تبادر ذهن به فرد أكمل است.[15]

  1. روایاتی که برای اثبات این مطلب در کتاب «اخبار الزینبیات» عبیدلی ذکر شده، از نظر سند و محتوا قابل اعتماد نیستند.

بررسی سند روایات:

تمام شش روایت مطرح شده در این کتاب، از نظر سند، مرفوع است. اکثر راویانی که عبیدلی این روایات را از آنان نقل کرده است، در کتب رجال و تراجم و نسب هیچ اثری از آنان به دست نیامده است.[16]

بررسی مفاد روایات:

مفاد این روایات نیز خالی از تناقض و اشکال تاریخی نیست؛ چرا که نشان می دهد احتمال جعل و تحریف در این روایات وجود دارد؛ از آن جمله:

  1. روایت مصعب حاکی از این است که عبدالله بن زبیر در مکه قیام کرد و مردم را به خونخواهی حسین (علیه السلام) دعوت نمود. در حالی که دعوت وی به خونخواهی حسین (علیه السلام) در هیچ یک از تواریخ نقل نشده است، بلکه مسلم این است که عبدالله بن زبیر مردم را به خلافت‏ خود دعوت می کرد.
  2. پس از حادثه کربلا، یزید در مدینه چندان نفوذ و قدرتی نداشت که بتواند حضرت زینب (سلام الله علیها) را مجبور به هجرت از این شهر بکند. بلکه بر عکس، پس از فاجعه کربلا و رسوا شدن حکومت‏ یزید، وی از آزار و اذیت‏ خاندان امام حسین (علیه السلام) پرهیز می‏کرد تا اسباب بدنامی بیشتری فراهم نشود. چنان که در جریان شورش مردم مدینه، علی بن الحسین (علیهما السلام) و خاندان علوی از تعرض مصون ماندند.[17]

ج. دمشق:

بیشتر محققان شیعه؛ از جمله علامه بحرالعلوم، میرزا حسین نوری، محدث قمی، حسون بن زینی حسینی، حسنین سابقى در کتاب «مرقد عقیله زینب» و برخى از مورخان اهل سنت؛ از جمله ابن بطوطه، ابن الحورانی، ابن جبیر و عزالدین محمد صیادی شافعی، معتقدند که حضرت زینب (سلام الله علیها) در «قریه راویه دمشق» به خاک سپرده شده است.[18]

آنان ضمن نقل این داستان که حاکم مدینه در پى اخراج و تبعید حضرت زینب (سلام الله علیها) بر آمد، به نقل دیگرى پرداختند و آن این است: موقعى که واقعه حَرّه و غارت و کشتار مردم مدینه در سال 62 هجرى توسط یزیدیان رخ داد، عبدالله بن جعفر براى این که ناراحتى همسرش زینب (سلام الله علیها)؛ که کنیه اش ام کلثوم بوده، تجدید نشود و قدرى از غم و اندوه او کاسته شود و براى در امان ماندن از مرض وبا، طاعون و قحطی که در مدینه شایع شده بود، به همراه همسرش زینب (سلام الله علیها) به شام رفته، در آن جا اقامت گزیدند. ضمن اینکه عبدالله، به امور قریه ها و مزارعی که در خارج شام داشت رسیدگی می نمود تا سال قحطی به پایان برسد. در همان زمان حضرت زینب (سلام الله علیها) مریض شد و در آن دیار از دنیا رفت و در یکی از آن قریه ها در نزدیکی قبر همسرش؛ عبدالله بن جعفر طيار در خارج دمشق دفن شد.[19]

نقد و بررسی

صاحب اعیان الشیعه در نقد این نظریه می گوید: این ادعا اشتباه است و ریشه ای ندارد؛ زیرا:

أولا: کنیه حضرت زينب كبرى، ام کلثوم نیست. زينب كبرى، مقابل أم كلثوم كبرى (خواهر آن حضرت) است.

ثانيا: این که قبر آن حضرت در نزدیکی قبر همسرش عبدالله بن جعفر باشد، صحیح نیست و احدی این مطلب را نگفته؛ زیرا قبر عبدالله بن جعفر در حجاز است. در کتاب های تراجم آمده که قبر وی در بقیع است. این احتمال نیز داده شده که قبر وی در منطقه ابواء باشد.

ثالثا: در کلام احدی از مورخان، آمدن حضرت زینب (سلام الله علیها) به همراه همسرش عبدالله بن جعفر به شام در سال قحطی را ندیدم. آن چه که در کلام یکی از معاصران در این باره آمده، حدس و استنباطی بیش نیست.

بسیاری از مورخان آورده اند: بانویی که در راویه شام دفن است، «ام کلثوم» فرزند امام علی (علیهما السلام) است. البته مورخانی؛ چون ابن بطوطه[20] و ابن طیفور[21] گفته اند که منظور از ام کلثوم همان زینب کبری است. البته برخی مورخان؛ چون ابن جبیر، از این ام کلثوم به «زینب صغری» تعبیر کرده اند. اما اگر به سنگ نوشته ای که در سال های اخیر از آن مرقد شریف کشف شده اعتماد کنیم همین زینب صغری تصریح شده است: «هذا قبر زینب الصغری المکناة بام کلثوم ابنة علی بن ابیطالب، امها فاطمة البتول سیدة نساء العالمین ابنة سید المرسلین محمد خاتم النبیین (صلی الله علیه و آله و سلم)».[22]

د. مدینه:

مرحوم سید محسن امین معتقد است: محل قبر حضرت زینب (سلام الله علیها) ضرورتا در مدینه است.

نقد و بررسی

البته مقام علمی و تحقیقات و مطالعات ارزنده تاریخی علامه امین بر اهل فضل و مطالعه پوشیده نیست. اما اشکال مهم این قول این است که دفن حضرت زینب (سلام الله علیها) در مدینه (بقیع) یک امر ممکن و کاملا طبیعی است. همان طور که قبر برادرش امام حسن (علیه السلام) و بسیاری از بزرگان بنی هاشم در این قبرستان قرار دارد و خصوصیات و تفصیل آنها در کتب مربوط بیان شده است. اما باید توجه داشت که اگر ایشان در این قبرستان دفن شده بود، طبعا قبرش با توجه به شخصیت و عظمت مقامش مشخص می شد، در حالی که در هیچ یک از کتب مربوط به تاریخ مدینه و مزارات این شهر نامی از محل قبر او به میان نیامده است. با این که نام زنانی؛ همچون «حلیمه سعدیه» و «ام البنین‏» که در بقیع دفن شده اند در کتاب‏های تاریخی منعکس شده است.

مسعودی در شرح حال امام حسن مجتبی (علیه السلام) می نویسد: «حسن بن علی (علیهما السلام) در کنار قبر مادرش فاطمه (سلام الله علیها) به خاک سپرده شد و در این قبرستان تا این ‏زمان سنگی است كه نام مادرش روی آن نوشته شده است: «الحمدللَّه مبيد الأمم و محيي الرمم، هذا قبر فاطمة بنت رسول الله صلّى الله عليه و سلّم، سيدة نساء العالمين و الحسن بن على بن أبى طالب و على بن الحسين بن على و محمد بن على و جعفر بن محمد، رضوان الله عليهم أجمعين».[23]

این نشان می دهد که قبر آن بزرگواران در قرن چهارم؛ یعنی تا زمان مسعودی مشخص بوده و اگر قبر حضرت زینب (سلام الله علیها) در این قبرستان قرار داشت، نام او هم روی قبر نوشته ‏شده و دست کم تا زمان مسعودی باقی مانده بود. چنانکه قبر همسرش عبدالله بن جعفر در همان قبرستان مشخص است. بنابراین چگونه ممکن است قبر حضرت زینب (سلام الله علیها) در بقیع باشد، اما هیچ نشانی از آن نباشد و در هیچ تاریخی یاد نشده باشد؟[24]

آیة الله سید محمد کاظم قزوینی و علامه شیخ محمد جواد مغنیه نیز، به این ایراد اشاره کرده اند.[25] بنابراین به نظر می رسد این قول، جز حدس و تخمین و استصحاب، مدرک قابل قبولی نداشته باشد و به سبب نبودن دلایل کافی، نمی توان نتیجه گرفت که حضرت زینب (سلام الله علیها) تا پایان عمر مبارکش در مدینه مانده و در همان شهر از دنیا رفته و به خاک سپرده شده باشد.

پس در وهله اول به نظر می رسد که قبر شریف آن بانوی بزرگ در مصر یا دمشق باشد، ولی زیارتگاه ها و اماکنی که به این دودمان منسوبند، همه از مصادیق آیه شریفه: «(اين نور هدايت) در خانه‏هايى است كه خداوند اذن داده رفعت يابند و نام او در آنها ذكر شود و در آنها بامدادان و شامگاهان او را تسبيح گويند …»،[27] می باشند. این خانه ها و زیارتگاه ها هر چند منسوب به آنها باشد، جای ذکر، توجه به خدا، انسان سازی و پیوند با شهیدان و اهل بیت (علیهم السلام) است.[28]

[1]. شهیدی، سید جعفر، زندگانى فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، ص 161 و 162.

[2]. نُصَیبین شهری قدیمی و مرزی در جنوب ترکیه است. این شهر در استان ماردین ترکیه واقع شده و ۸۴ هزار نفر جمعیت دارد که بیشتر آنها کُرد هستند. این شهر مکان روی دادن نبرد نصیبین بوده است.

[3]. میرحسینی، سید علی نقی، تحقیقی پیرامون مزار حضزت زینب (سلام الله علیها)، فصلنامه فرهنگ زیارت، سال سوم، شماره هشتم، 1390، ص 109 و 110،‌به نقل از حسن موسی الصفار، المرأة العظیمة، ص 238.

[4]. نسب شناس معروف، از علمای شیعه در مدینه منوره، ‌از سادات شریف و گران قدر قرن سوم است. برخی از راویان بزرگ شیعه؛ مانند نجاشی، ابن عقده همدانی، شیخ مفید، شیخ صدوق، شیخ طوسی، ابن شهر آشوب و علامه حلی، از وی روایت نقل کرده اند. از عبیدلی چند اثر باقی مانده که یکی از آنها «اخبار الزینبیات» است. ر.ک: عبیدلی، یحیى بن حسن، اخبار الزینبیات، به کوشش: محمد جواد حسینی مرعشی نجفی، ص 14 – 18؛ سید محمد کاظم قزوینی، زینب الکبری من المهد الی اللحد، ص 410.

[5] . اخبار الزینبات، ص 115- 122.

[6]. این محل به نام های «الحمراء»، «الحمراء القصوی»، و «قناطر السباع» ثبت شده است. اولین کسی که محله قناطر السباع را در شهر قاهره به وجود آورد، ملک الظاهر رکن الدین بَیبَرس (یا میبرس) (625 – 675 ق) بود. او از پادشاهان ترک نژاد و غلامان ایوبی بود که در عصر حکومت ممالیک در مصر به سلطنت رسید. وی در محل قناطر السباع، چندین صورت سباع (درندگان) را بر روی سنگ حک کرد؛ از این رو، آن محل قناطر السباع نام گرفت. ر.ک: تحقیقی پیرامون مزار حضزت زینب (سلام الله علیها)، ص 136 و 137، پاورقی شماره 16.

[7]. اخبار الزینبات، ص 115- 122.

[8]. شبلنجى، مؤمن بن حسن، ‏نور الأبصار في مناقب آل بيت النبي المختار (صلى الله عليه و آله)، ص 377، ناشر: رضى‏، قم، بی تا.

[9]. قزوینی، سید محمد کاظم، زندگانی حضرت زینب (سلام الله علیها) از ولادت تا رحلت، مترجم: کرمی فریدنی، علی، ص 603 – 609؛ تحقیقی پیرامون مزار حضزت زینب (سلام الله علیها)، ص 117 و 118.

[10]. همان، ص 119 و 120.

[11]. همان، ص 117، به نقل از المرأة العظیمة، ص 255.

[12]. همان.

[13]. سیده نفیسه (زاده:۱۴۰ هجری قمری، مکه – درگذشت:رمضان ۲۰۸هجری قمری، مصر)؛ دختر حسن بن زید بن حسن، از امامزادگان مدفون در کشور مصر است که منابع تاریخی، او را از زنان عابد، زاهد، محدث، نیکوکار و حافظ قرآن کریم شمرده‌اند. وی همسر اسحاق مؤتمن فرزند امام جعفر صادق (علیه السلام) بود. مقبره این بانو در قاهره از زیارتگاه‌های مشهور مسلمانان به ویژه شیعیان مصری و دیگر کشورها به شمار می‌آید.

[14]. همان، ص 121، به نقل از المرأة العظیمة، همان.

[15]. امین عاملى، سید محسن، أعیان الشیعة، ج 7، ص 140 و 141، ناشر: دار التعارف‏، بیروت‏، 1403 ق‏.

[16]. تحقیقی پیرامون مزار حضزت زینب (سلام الله علیها)، ص 125 و 126.

[17]. قائدان، اصغر، اماکن زیارتی سیاحتی سوریه، ص 52، ناشر: نشر مشعر، چاپ ششم، تهران، 1386 ش.

[18] . مرقد العقلیة زینب علیها السلام، ص 45؛ اماکن زیارتی سیاحتی سوریه، ص 53 و 54.

[19]. نقدى، شیخ جعفر، زینب کبری، به نقل از ستارگان درخشان، ج 2، ص 183 ـ 184؛ أعيان ‏الشيعة، ج ‏7، ص 140 و 141.

[20]. ر.ک: سفرنامه ابن بطوطه، ج 1، ص 99.

[21]. ر.ک: احمد بن ابی طاهر مروزی (ابن طیفور)، بلاغات النساء، ص 23.

[22]. تحقیقی پیرامون مزار حضزت زینب (سلام الله علیها)، ص 134، به نقل از سید محمد کاظم قزوینی، زینب الکبری من المهد الی اللحد، ترجمه محمد اسکندری، ص 404.

[23]. مسعودى، على بن حسین، التنبيه و الإشراف؛ ‏تصحيح: عبدالله اسماعيل الصاوى، ص 260، ناشر: دار الصاوي ( افست قم: مؤسسة نشر المنابع الثقافة الاسلامية)، قاهرة، بى تا.

[24]. مرقد العقلیة زینب علیها السلام، ص 103.

[25]. تحقیقی پیرامون مزار حضزت زینب (سلام الله علیها)، ص 111، به نقل از زینب الکبری من المهد الی اللحد، ترجمه محمد اسکندری، ص 401 و 402؛ المرأة العظیمة، ص 252.

[26]. به نقل از نوادگان ایشان

[27]. “في‏ بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصال.” نور، 36.

[28]. ر.ک: سایت حوزه نت: (محل دفن حضرت زینب علیها السلام).