کپی شد
مراتب سخنان پیامبر
به طور کلی مطالبی که از جانب پیامبر به ما رسیده است به چهار قسم تقسیم می شود:
1. وحی: عبارت است از دستوراتی که هم لفظ آن و هم معنای آن از خدا است و پیامبر آن را به عنوان تحدی و معجزه مطرح کرده است.
2. حدیث قدسی: عبارت است از دستوراتی که معنای آن از خدا است، ولی پیامبر آن با لفظ خودشان بیان نمودند و به عنوان تحدی و معجزه مطرح نکرده است.
3. حدیث غیر قدسی: عبارتست از دستوراتی که معنای آن از خدا است، ولی لفظ آن از پیامبر است.
4. مطالب روزمره: عبارت است از مطالبی که در وقایع و حوادث روزمره زندگی شخصی آن حضرت از ایشان صادر می شده است و ربطی به امور دین و احکام و دستورات آن ندارد.
از میان این چهار قسم، در سه قسم اول آن تردیدی نیست که حجیت وجود دارد؛ زیرا ما عقیده داریم که همه پیامبران الاهی و همچنین امامان معصوم (ع) در امور دین و احکام و دستورات آن هرگز از خود سخنی نمی گویند. آن چه پیامبر اسلام (ص) به عنوان احکام و دستورات دین بیان کرده اند تماماً چیزهایی بوده که از جانب خداوند به ایشان وحی شده است چه در قالب آیات قرآن باشد یا احادیث قدسی که یقین به صدور آنان داریم (برای آشنایی با انواع وحی به نمایه: پیامبران و انواع وحی، سؤال 4979 (سایت اسلام کوئست: 5354) مراجعه فرمائید.)
در این صورت این سخنان از نظر حجیت، یکسان می باشند چون همه آنها کلام خدا هستند.
اما کلمات و سخنانی که پیامبر (ص) به عنوان احکام و دستورات دین بیان نکرده اند مانند حرف های عادی و اوامر و نواهی معصومان در امور فردی و خانوادگی، مثل این که پیامبر به همسرش بگوید، آن ظرف آب را به من بده، و … یقینا از روی هوای نفس نبوده است،[1] پیامبر (ص) و امامان (ع) در این نوع سخنان نیز از پشتوانۀ عصمت برخوردار بودند و خطا و اشتباه نداشته اند.[2] لذا از گفتار و عمل[3] آن حضرات در چنین موضوعاتی، جواز و عدم منافات داشتن آن را با رضایت الاهی، استفاده می کنیم؛ زیرا اگر این اعمال اشکال داشت پیامبر و امامان آن را انجام نمی دادند.[4]
برای آگاهی بیشتر به نمایه های زیر مراجعه فرمائید.
1. سؤال 253 (سایت اسلام کوئست: 1959)، نمایه: کلمات پیامبر (ص) و وحی.
2. سؤال 6924 (سایت اسلام کوئست: 7028)، نمایه: حجیت اعمال و اقوال معصومین.
[1]. دقّت شود که گفتار ما بالاتر از این سخن است که بعضی گفته اند که بدون تردید، وجود پیامبر اکرم (ص) علاوه بر ویژگی رسالت و نازل شدن وحی بر آن وجود مبارک، خود از افراد برجسته و ممتاز و با تجربه عصر و زمان خود بوده است. بنابراین می توانند دارای دو نوع سخن و گفتار باشد:
الف- سخنان و گفتار وحیانی مانند آیات قرآن و احادیث قدسی.
ب- سخنان حکیمانه عقلانی که از شخصیت ممتاز و عقلانی آن حضرت سرچشمه گرفته است.
[2]. اگر چه نتوان دینی بودن آن را اثبات نمود و ملازمه ای بین آن دو قایل شد؛ یعنی گفته شود معصوم در هيچ موردى گرفتار غفلت، خطا، نسيان، و عصيان نمىشود، چه گفتار و رفتار او مربوط به يك امر دينى باشد و چه آن چه مىگويد يا انجام مىدهد، امرى غير دينى باشد. بنابراين اگر معصوم حقيقتى را بيان نمايد كه عنصر دينى نباشد – مثلاً از يك مطلب علمى سخن بگويد -، قطعاً سخن او مطابق با واقع است. همان گونه كه اگر مطلبى شرعى و دينى را بيان نمايد، هيچ خطايى در سخن او نيست. تأملات در علم اصول فقه، کتاب اول، دفتر پنجم، مبادی صدوری سنت، مرتبه و دامنه عصمت، ص 35.
[3]. از آیه “و ما ینطق عن الهوی” استفاده می شود که رفتار و سیره پیامبر (ص) هم علاوه بر گفتار آن جناب، هیچ گاه بدون اذن وحی نبوده است و اگر هم فرضاً چنین معنای فراگیری را نتوانیم از این آیه استنباط کنیم از آیات دیگری مثل آیه 50 سوره انعام و آیات دیگر، چنین چیزی استظهار می شود، جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی فرآن، سیره رسول اکرم (ص) در قرآن، ج 8، ص 33.
[4]. اقتباس از سؤال 253 (سایت: 1959)، نمایه: کلمات پیامبر (ص) و وحی.