searchicon

کپی شد

مذهب حکومت حمدانیان

حمدانیان شیعی مذهب بودند که از سال ۲۹۲ تا ۳۹۳ ه ق (اواخر قرن سوم تا اواخر قرن چهارم) ابتدا در موصل و سپس در حلب، حکومت داشتند، این حکومت شیعی در حقیقت در بخشی از حکومت عباسی و در دوران ضعف این حکومت شکل گرفت.[1]

به‎رغم هم‌پیمانی حمدانیان با حکومت‌ها و قدرت‌های سنی‌مذهب، مذهب آنان آشکارا شیعه اثنی عشری بود.[2] گفته شده که سیف الدوله از سال ۳۵۱ ق با اتخاذ تدابیری، دست به‎تغییر ترکیب جمعیتی حلب به‎نفع شیعیان زد.[3] وی به‌این منظور به احداث مقابری برای شخصیت‌های شیعی؛ نظیر عمرو بن حَمِق خُزاعی[4] و درج اسامی پنج تن (علیهم السلام) بر روی برخی سکّه‌های حمدانی پرداخت.[5] بنابه گزارش ابن حوقل، ابوالهیجاء حمدانی اطراف مزار امام علی (علیه السلام) حصاری استوار ساخت و قبه‌ای بزرگ بر آن بنا کرد و درون آن را با فرش‌های گران‎قیمت پوشید.[6]

ابن عدیم[7] از اقدام سعدالدوله به افزودن جملات «حی علی خیرالعمل، محمد و علی خیرالبشر» به اذان سخن گفته است. آشکارترین جلوه‌های تشیع در اشعار شعرای این روزگار منعکس است. ابوفراس حمدانی، بارها به مدح اهل بیت (علیهم السلام) و قدح (سرزنش) دشمنانشان پرداخته[8] و دو شاعر به‎نام‌های محمد بن احمد بن حمدان معروف به ابوبکر بَلَدی و علی بن عبداللّه ناشئ الاصغر هم اشعار بسیاری درباره اهل بیت (علیهم السلام) سروده‌اند.[9]

ابوبکر خوارزمی، ادیب معروف، نیز گرایش‌های شیعی‌اش را آشکارا بیان می‌کرد[10] و شمشاطی، نحوی مشهور و معلّم فرزندان ناصرالدوله، نیز به‎تشیع گرایش داشت.[11] بااین حال، حمدانیان تسامح مذهبی داشتند و رونق فعالیت دیرهای فراوان منطقه موصل در روزگار آنان[12] گویای رویکرد حمدانیان به آزادی عمل اهل کتاب بوده است.[13]

 

[1]. ویکی فقه.

[2]. ر ک: حمدانی، ابوفراس، دیوان، شارح: دویهی، خلیل، ص ۳۳۷ و ۳۵۱ و ۳۵۲.

[3]. طباخ، محمد راغب، اعلام النبلاء بتاریخ حلب الشهباء، ج ۱، ص ۲۵۳.

[4]. خطیب عمری، یاسین بن خیراللّه، منیة الادباء فی تاریخ الموصل الحدباء، ص ۱۴۶.

[5]. ازدی، ابن ظافر، اخبار الدولة الحمدانیة بالموصل و حلب و دیار بکر و الثغور، ص ۳۷.

[6]. ابن حوقل، محمد بن علی، صورة الارض، ص ۲۴۰.

[7]. ابن عدیم، عمر بن احمد، زبدة الحلب من تاریخ حلب، ج ۱، ص ۱۷۲.

[8]. برای نمونه ر ک: دیوان ابو فراس حمدانی، و شرح خلیل دویهی، ص۳۰۰ ـ ۳۰۴و ۳۳۷ و ۳۴۶ و ۳۴۷ و ۳۵۱ و ۳۵۲؛ نیز ر ک: کشاجم، محمودبن حسین، دیوان، ص ۲۸ ـ ۳۱ و ۱۰۸ ـ ۱۱۴.

[9]. ر ک: فیصل، سامر، الدولة الحمدانیة فی الموصل و حلب، ج ۱، ص ۳۶۴.

[10]. برای نمونه ر ک: خوارزمی، محمد بن عباس، رسائل ابی بکر الخوارزمی، ص ۱۶۰ ـ ۱۷۲.

[11]. حموی، یاقوت، معجم الادباء، ج ۴، ص ۱۹۰۷ و ۱۹۰۸.

[12]. برای نمونه ر ک: شابشتی، علی بن محمد، الدیارات، ص۱۷۶ و ۱۸۴ و ۱۸۵ و ۲۱۸ و ۳۰۰ و ۳۰۱.

[13]. برگرفته از ویکی شیعه.