searchicon

کپی شد

محمد بن عثمان بن سعید مورد اعتماد امامان معصوم  (علیهم السلام)

همان طور که در مطالب قبل مطرح شد، جناب محمد بن عثمان بن سعید، دربان دو امام معصوم (علیهما السلام)، وکیل امام حسن عسکری (علیه السلام) و نائب خاص امام زمان (علیه السلام) بوده‌است و همه این‌ها از وثوق و اطمینان آن حضرات نسبت به ایشان حکایت دارد.

با توجه به این‌که یکی از وظایف محوله به وکیلان و نائبان؛ از جمله محمد بن عثمان بن سعید، رساندن پیام‌های امام (علیه السلام) به گوش شیعیان و رساندن امانت‌های مردم به امام بود، مهم‌ترین شرط این نیابت، وثاقت و امانت‌داری است؛ از این رو می‌بینیم بارها محمد بن عثمان بن سعید از سوی امامان (علیهم السلام)، به عنوان شخصیتی که مورد اعتماد است معرفی شده‌است.[1]

امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در پاسخ به سؤالات اسحاق بن یعقوب که توسط محمد بن عثمان صورت گرفت، در فرازی می‌فرمایند: «… و اما در حوادث واقعه به راويان حديث ما رجوع كنيد، پس ايشان حجت من بر شما و من حجت خدا بر آنان هستم، و اما محمد بن عثمان عمرى -که خدا از او و پدرش قبل از او خشنود باد- پس او ثقه و محل اعتماد من است و نوشته او نوشته من است…»‏.[2]

شیخ طوسی از ابو العباس نقل نموده: هبة اللّه بن محمّد؛ نوه ام كلثوم، دختر ابو جعفر عمرى از مشايخ خودش نقل كرده كه ايشان گفته‌‏اند: شيعه همواره به عدالت عثمان بن سعيد و محمّد بن عثمان اعتقاد داشتند، تا اين‏ كه ابو عمرو عثمان بن سعيد از دار دنيا رفت و پسرش ابو جعفر محمّد بن عثمان او را غسل داد و اقدام به تجهيز پيكر او نمود و همه امور پس از پدر به او منتقل شد و شيعه به عدالت، وثاقت و امانت‏دارى او اجماع داشتند، چرا كه در خصوص امانت و وثاقت او [از ناحيه امام حسن عسكرى عليه السّلام‏] نصّ صريح وارد شده بود، چه در زمان حيات امام حسن عسكرى (عليه السّلام) و چه در زمان حيات پدرش عثمان بن سعيد که امر شده بود كه [شيعيان در مسائل مختلف‏] به ايشان مراجعه كنند، و در عدالتش میان شيعه هيچ اختلافى نبوده و در امانت‏دارى‏اش هم شک و ترديدى وجود نداشته است.

 همچنین توقيعات حضرت حجت (علیه السلام) پيرامون امور مهم مردم، به دست او و با همان خطى كه در زمان حيات پدرش از ناحيه آن حضرت (عليه السّلام) خارج مى‏شد، مى‏آمد و شيعيان در مسأله سفارت از امام زمان (عليه السّلام)، غير او را به رسميت نمى‏شناختند و به كسى غير از او مراجعه نمى‏كردند… .[3]

[1]. ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 1، ص 330.

[2]. اربلی، علی بن عیسی، كشف الغمة، ج 2، ص 531 و 532؛ اربلی، علی بن عیسی، كشف الغمة، ترجمه و شرح: زواره‏اى، علی بن حسین، محقق/مصحح: ميانجى، ابراهيم‏، ج ‏3، ص 457.

[3]. طوسى، محمد بن حسن‏، متن و ترجمه کتاب غیبت شیخ طوسی، ترجمه و تحقیق: عزیزی، مجتبی، ص 631.