searchicon

کپی شد

ماه مبارک رمضان

 

مفهوم رمضان

رمضان در لغت عبارت است از: شدّت حرارت و حرارت سنگ از شدّت حرارت خورشید، و نیز گفته شده که از «حرّ» گرفته شده که به معنای برگشت از بادیه به شهر می باشد.[1]        

بنابر این وقتی گفته می شود، ارْتِمَاضاً [رمض‏] من الحزن؛ یعنی باطن آن مرد از غم و اندوه سوخت، یا وقتی گفته می شود، ارْتِمَاضاً [رمض‏] لِفُلان؛ یعنی براى فلانى اندوهگين شد، و هم چنین وقتی گفته می شود، ارْتِمَاضاً [رمضتْ كبدُهُ؛ یعنی كبد او تباه شد؛ مثل اين كه گونه‏اى بيمارى آن را مى‏سوزاند.[2]

امّا در اصطلاح رمضان نام ماه نهم از ماه هاى عربى و ماه روزه اسلامى است و آن ماه نزول قرآن است «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ …»[3].[4]

حقیقت و باطن روزه و ماه مبارک رمضان

هرآنچه که در عالم هستی وجود دارد، حقیقت و باطنی دارد؛ زیرا دنیا تنزّل یافتۀ عوالم بالا است، هرچه در عالم دنیا هست نمونه ای است از آنچه در عالم معنا است. احکام و قوانین الاهی هم که در دنیا به صورت دین و دستورات عبادی ظهور کردند، اسرار و باطنی دارند. اشیا، زمان ها و مکان ها نیز دارای حقیقت و باطن می باشند. یکی از آن زمان ها، ماه مبارک رمضان می باشد. در فرهنگ اسلامی ماه رمضان یکی از مهم ترین و محترم ترین ماه های سال است؛ ماهی که نزد مسلمانان به ماه عبادت و طهارت معروف بوده و آن را -به تعبیر پیامبر(ص)- ماه خدا می نامند.

در صحیفه سجادیه که میراث گران بهای بر جای مانده از چهارمین پیشوای معصوم شیعیان «امام ‏علی‏بن‏الحسین»(ع) می باشد، در دعای 44 که در استقبال از ماه مبارک «رمضان» وارد شده است، آن حضرت (ع) با ادبیاتی قوی و بیانی سلیس از ماه رمضان سخن گفته و حقیقت آن را روشن ساخته است. امام در این دعا، ابتدا خداوند متعال را جهت هدایت شدن به دین الاهی و بهره‌مندی از نعمت بندگی و عبادت، شکرگذاری می نماید و سپس می فرماید: «سپاس خداى را كه از جمله آن راه های هدایت، ماه خود، ماه رمضان را قرار داد: ماه روزه، ماه اسلام، ماه طهارت، ماه آزمایش، ماه قیام، ماهى كه قرآن را در آن نازل كرد، براى هدایت مردم، و بودن نشانه‏هایى روشن از هدایت و مشخص شدن حق از باطل، و بدین جهت برترى آن ماه را بر سایر ماه ها بر پایه احترامات فراوان، و فضیلت‏هاى آشكار روشن نمود.»[5]

توصیف ماه رمضان با عباراتی مانند «ماه اسلام» و «ماه نزول قرآن هدایت بخش» و حقیقت شناس، حاکی از آن است که در نظر امام سجاد(ع) و به طور کل در مکتب اهل بیت(ع)، ماه مبارک رمضان، عرصه برای تجلی حقیقت اسلام یعنی تسلیم محض در نزد خداوند متعال  می باشد. این عرصه، مجالی است تا بندگان خدا به امر و رضای او، حتی از نیازهای طبیعی و حلال خود چشم‌پوشی کنند و سر تسلیم بر بندگی شکوه مند خالق بی همتای خویش فرود آورند. این تمرین یک ماهه در کفّ نفس و خودداری از درخواست نفسانی، تمرینی مفید و نیکو است برای تقویت اراده و خویشتن داری در باقی سال؛ چون انسانی که یک ماه به دستور الاهی در مقابل خواست حلال نفس خویش مقاومت کرده و فقط به خاطر رضای خداوند از نیازهای طبیعی خود مانند خوردن و آشامیدن اجتناب نموده است، این قدرت را خواهد داشت تا در 11 ماه دیگر سال در مقابل وساوس شیطانی و درخواست های نفسانی نفس امارة خویش مقاومت نموده و اهل تقوی و فلاح گردد. (اشاره ای که در آیه183 سورة بقره شده است).

امام (ع) این ماه را «ماه طهارت» خوانده، ایامی که بنده وجود خود را از تمایلات مادی و حیوانی زدوده و با روزه و امساک از آنها، ضمن تطهیر جسم، به تطهیر جان نیز می پردازد تا روحش در عالم پاکی و تعالی، بهره مند انوار هدایت بخش خالق ازلی باشد.

 مولوی در این باره گفته است:

این دهـان بستی دهانی باز شــد

كو خورنده‌ی لقمـه های راز شـــد

لب فـرو بند از طعام و از شراب

سوی خوان آسمــانی كن شتاب

گر تو این انبان ز نان خـالی كنی

پر ز گوهـر هـای اجلالی كنی

شرط جان از شیر شیطان باز کن

بعد از آنش با ملک انباز کن

چند خوردی چرب و شیرین از طعام

امتحان کن چند روزی در صیام

چند شب ها خواب را گشتی اسیر

یک شبی بیدار شو دولت بگی

پس می توان گفت حقیقت ماه رمضان عبارت است از آزادی از خود؛ آزادی از خود حیوانی، و تولد خود الاهی.

ماه مبارک رمضان، ماه تخلق به اخلاق الاهی است و حقیقت و باطن آن عبارت است از رسیدن به لقای خداوند، در حدیثی آمده است که خداوند سبحان فرمود: « الصَّوْمُ لِي وَ أَنَا أَجْزِي بِه‏»[6] روزه مال من است و من خود به آن جزا می دهم. بعضی کلمه «اجزی» دراین روایت را به صیغه مجهول «اُجزَی» خوانده اند؛ یعنی روزه برای من است و من پاداش آن هستم. حیف است که انسان به خودش و به غیر خدا و به هر آنچه که متغیر است، دل ببندد؛ زیرا هرچه غیر خدا است،در معرض زوال و تغییر است و نمی تواند جزای انسان باشد؛ جزای روزه دار، لقای حق است.[7]

 

پیشینه رمضان در ادیان و ملل

روزه در اديان گذشته: در قاموس كتاب مقدّس می گويد: به طور کلّی در تمام أوقات در ميان هر طائفه و هر ملّت و مذهب در موقع ورود اندوه و زحمت غير مترقّبه معمول بوده است … قوم يهود غالباً در موقعى كه فرصت يافته مي خواستند اظهار عجز و تواضع در حضور خدا نمايند، روزه مى‏داشتند، تا گناهان خود را اعتراف نموده، به واسطه روزه و توبه رضاى حضرت اقدس إلاهى را تحصيل نمايند.[8]

از جمله «الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ» در آیۀ شریفۀ «كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ» استفاده می شود که امّت هاى گذشته داراى ملت و دين است البته‏ نه همه آنها، و قرآن كريم معين نكرده كه اين امّت ها كدام هستند، چيزى كه هست از ظاهر جمله: «كَما كُتِبَ … » بر مى‏آيد كه امّت هاى نامبرده اهل ملّت و دين بوده‏اند كه روزه داشته‏اند، و از تورات و انجيل موجود در دست يهود و نصارا هيچ دليلى كه دلالت كند بر وجوب روزه بر اين دو ملت ديده نمى‏شود، تنها در اين دو كتاب فرازهايى است كه روزه را مدح مى‏كند، و آن را عظيم مى‏شمارد. اما خود يهود و نصارا را مى‏بينيم كه تا عصر حاضر در سال چند روز به اشكالى مختلف روزه مى‏گيرند، يا از خوردن گوشت و يا از شير و يا از مطلق خوردن و نوشيدن خوددارى مى‏كنند.

و نيز در قرآن كريم داستان روزه زكريا و قصه روزه مريم از سخن گفتن آمده است.

و در غير قرآن مسئله روزه از اقوام بى دين نيز نقل شده، هم چنان كه از مصريان قديم و يونانيان و روميان قديم و حتى وثنى‏هاى هندى تا به امروز نقل شده، كه هر يك براى خود روزه‏اى داشته و دارند، بلكه مى‏توان گفت عبادت و وسيله تقرب بودن روزه از امورى است كه فطرت آدمى به آن حكم مى‏كند.[9]

روزه و رمضان در قرآن و احادیث

ماه رمضان در قرآن

خداوند در قرآن می فرماید:

ماه رمضان ماهی است، كه در آن براى راهنمايى مردم و بيان راه روشن هدايت و جدا ساختن حق از باطل، قرآن نازل شده است. پس هر كس كه اين ماه را دريابد، بايد كه در آن روزه بدارد. و هر كس كه بيمار يا در سفر باشد، به همان تعداد از روزهاى ديگر. خدا براى شما خواستار آسايش است نه سختى و تا آن شمار را كامل سازيد. و خدا را بدان سبب كه راهنماييتان كرده است به بزرگى ياد كنيد و سپاس گوييد.[10]

اين كه ماه رمضان براى روزه گرفتن انتخاب شده به خاطر اين است كه اين ماه بر ساير ماه ها برترى دارد، در آيه مورد بحث نكته برترى آن چنين بيان شده كه قرآن كتاب هدايت و راهنماى بشر كه” فرقان” است يعنى با دستورات و قوانين خود روش هاى صحيح را از ناصحيح جدا كرده و سعادت انسان ها را تضمين نموده است.[11]

بنابر این ارزش رمضان، به نزول قرآن است.[12]

 

ماه رمضان در احادیث

در این مورد به بیان یک روایت بسنده می کنیم. امیر المؤمنین على (ع) می فرماید: رسول خدا (ص) يك روز خطبه ای را براى ما خواند و در آن فرمود: مردم ماه خدا با بركت و رحمت و آمرزش به شما رو كرده است، ماهى است كه پيش خدا بهترين ماه است و روزهايش بهترين روزها و شب هايش بهترين شب ها و ساعاتش بهترين ساعات آن ماهى است كه در آن دعوت شديد به مهمانى خدا و اهل كرامت خدائيد در آن نفس هاى شما در آن تسبيح است و خواب شما در آن عبادت است كردارتان در آن پذيرفته و دعايتان مستجاب از خدا بخواهيد با نيات درست و دل هاى پاك كه شما را براى روزه در آن و خواندن قرآن موفق دارد بدبخت آن كه از آمرزش خدا در اين ماه محروم گردد، به گرسنگى و تشنگى خود در آن گرسنگى و تشنگى روز قيامت را ياد كنيد و بر فقراء و مساكين خود صدقه دهيد و بزرگان خود را احترام كنيد و کودکان را ترحم كنيد و صله رحم كنيد و زبان ها نگهداريد و از آن چه خدا ديدنش را حلال نكرده چشم بپوشيد و آن چه را از شنيدنش حلال نكرده گوش ببنديد و بر يتيمان مردم مهر ورزيد تا بر يتيمان شما مهر ورزند و به خدا از گناهان خود توبه كنيد و در وقت نماز دست به دعا برداريد كه بهترين ساعت ها است خدا در آن نظر لطف به بندگان خود دارد به مناجات آنها پاسخ دهد و فرياد آنها را لبيك گويد و درخواست آنها را بدهد و دعاى آنها را مستجاب كند ای مردم نفس شما گرو كردار شما است آن را به استغفار رها كنيد دوش شما از گناهان شما بار سنگينى دارد به طول سجود آن را سبك كنيد و بدانيد كه خداوند تعالى ذكره به عزت خود قسم خورده كه نمازخوانان و ساجدان را عذاب نكند و آنها را روز قيامت به هراس دوزخ نيندازد، ای مردم هر كدام شما يك روزه دار را افطار دهد در اين ماه نزد خدا ثواب آزاد كردن بنده‏اى دارد و گناهان گذشته‏اش آمرزيده گردد عرض شد يا رسول اللَّه همه ماها بر آن توانائى نداريم، فرمود از خدا بپرهيزيد گرچه با نيمه خرمائى باشد و گرچه به شربتى آب باشد ای مردم هر كه در اين ماه خوش‏خلقى كند جواز صراط او باشد در روزى كه همه قدم ها بلغزد هر كه در آن تخفيف دهد بر مملوكان خود خدا حسابش را تخفيف دهد و هر كه شر خود را باز دارد خدا خشم خود را از او باز دارد روزى كه ملاقاتش كند و هر كه در آن يتيمى را گرامى دارد خدا روز ملاقاتش او را گرامى دارد و هر كه در آن صله رحم كند روز ملاقات با او صله نمايد به رحمت خود و هر كه قطع رحم كند خدا در روز ملاقاتش رحمت خود از او ببرد هر كه نماز مستحبى بخواند خدا برات آزادى از آتش برايش بنويسد و هر كه در آن واجبى ادا كند ثواب كسى دارد كه هفتاد واجب در ماه هاى ديگر ادا كند و هر كه در آن بر من بسيار صلوات فرستد خدا روزى كه ميزان ها سبك است ميزانش را سنگين كند هر كه يك آيه قرآن در آن بخواند چون كسى باشد كه در ماه هاى ديگر يک ختم قرآن بخواند ای مردم درهاى بهشت در اين ماه گشوده از خدا بخواهيد كه آنها را نبندد به روى شما، درهاى دوزخ در اين ماه بسته است از پروردگار خود بخواهيد كه به روى شما آنها را نگشايد شياطين در آن به بندند از خدا پروردگار خود بخواهيد كه ديگر آنها را بر شما مسلّط نكند امير المؤمنين فرمود من برخاستم و عرض كردم يا رسول اللَّه كدام عمل در اين ماه بهتر است فرمود اى أبو الحسن بهترين عمل در اين ماه ورع از محارم خداى عز و جل است سپس گريست عرض كردم يا رسول اللَّه چرا گريه می كنى؟ فرمود براى آنچه در اين ماه از تو حلال شمارند گويا تو را مي نگرم كه نماز براى پروردگارت مي خوانى و شقى‏تر اولين و آخرين كه جفت پى‏كننده شتر ثمود است برانگيخته شود و ضربتى بر فرقت زند و ريشت را خضاب كند امير المؤمنين فرمود گفتم يا رسول اللَّه اين در صورتي است كه دين من سالم است؟ فرمود با سلامتى دين تو است سپس فرمود اى على هر كه تو را بكشد مرا كشته و هر كه تو را به خشم آرد مرا به خشم آورده و هر كه تو را دشنام دهد مرا دشنام داده؛ زيرا تو جان منى روحت از روح من و گلت از گل من است به راستى خداى تبارك و تعالى آفريده مرا با تو برگزيده مرا با تو و مرا براى نبوت اختيار كرده و تو را براى امامت هر كه منكر امامت تو است منكر نبوت من است اى على تو وصى من و پدر فرزندان من و شوهر دختر من و خليفه من بر امت منى در زندگى من و پس از مردن من فرمانت فرمان من و غدقنت غدقن منست سوگند بآن كه مرا به نبوت گسيل كرده و بهتر خلق ساخته كه تو حجت خدائى بر خلقش و امين اوئى بر سرش و خليفه اوئى بر بندگانش.[13]

آداب و سنن روزه و ماه مبارک رمضان

ماه مبارک رمضان و روزه داری، دارای آداب و سننی است كه درذیل ذکر می شود:

1.رؤیت هلال ماه مبارک رمضان:

یکی از آداب ماه مبارک رمضان رؤیت هلال این ماه شریف است.درکتاب «سنن النبی» به نقل از«تهذيب» شیخ طوسی (ره)ذكر شده: آنچه از سنت رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله ثابت شده اين است كه آن حضرت خود، متصدى رؤيت هلال ماه مبارك رمضان مي شد. [14]

2.افطاروسحری خوردن:

خوردن افطارو سحری ازسنت های ماه مبارک رمضان محسوب شده ،تاجایی که درشریعت اسلام از«صوم وصال »؛یعنی روزه ای که بدون خوردن افطار وسحری به روزه روز بعد متصل شود نهی شده است .درکتاب سنن النبى صلى الله عليه و آله روایاتی درسیره پیامبراکرم(ص)درباب افطاروسحری ذکرشده که نقل می شود:

در كتاب «كافى» از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله وقتى مى‏خواست افطار كند، با حلوا افطار مى‏كرد. و چنانچه حلوا نبود با شيرينى افطار مى‏فرمود، و اگر هيچ كدام نبود با آب خنك افطار مى‏نمود .[15]

در كافى: با ذكر سند از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه فرمود:رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله زمانى كه «رطب» وجود داشت با آن، و در أوقات ديگربا خرما افطار مى‏فرمود.[16]

سيد بن طاوس در كتاب «اقبال» از امام باقر عليه السّلام روايت كرده كه فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله با «أسودين» افطار مى‏كرد. از حضرت سؤال كردم: «اسودين» چه چيز است؟ فرمود: يكى خرما و آب، و ديگرى رطب و آب است.[17]

و در بعض روايات دارد: كه آن حضرت گاهى با كشمش افطار مى‏فرمود.[18]

در كتاب «مكارم» روايت شده كه: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله با خرما افطار مى‏كرد، و هر گاه شكر مى‏يافت با آن افطار مى‏نمود.[19]

(1) 329- در كتاب «مكارم» از انس بن مالك نقل شده كه گفت: طعام رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله شربتى: در «افطار» و شربتى در «سحر» بود. و بسيار اتفاق مى‏افتاد كه شبانه روز جز يك بار خوردنى نداشت. خيلى از اوقات اين شربت عبارت بود از شير. و گاهى غذاى آن حضرت نان خيس شده بود.[20]

شيخ مفيد در كتاب «مقنعة» فرمايد: از آل محمد عليهم السلام روايت شده كه «سحرى» خوردن مستحب است و لو با يك شربت از آب. سپس فرمايد: روايت شده كه بهترين غذاى سحر «خرما» و «قاووت» است: زيرا رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله در «سحرها» از آن ميل ميكرد.[21]

در كتاب مكارم: روايت شده كه: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله بيشتر اوقات «حليم» (غذائى كه معروف است) مي خورد و گاهى نيز غذاى «سحر» را، از آن قرار مي داد.[22]

نکته مهم درتناول افطاروسحری،حلال بودن آن است.درتفسیرروح البیان ازبعضی از بزرگان نقل شده است که:”افطاربرلقمه حلال درنزدمن ازقیام شب وروزمحبوب تر است وحرام است برخورشیدتوحید که برقلب بنده ای بتابد که دراندرونش لقمه حرام جای گرفته است.پس برروزه دارلازم است که ازغذای حرام اجتناب نماید؛زیرا آن سمّ مهلک دین وسنت است.”[23]

3.کثرت نمازودعاواستغفاروصدقه:

کثرت نمازودعا واستغفاروقرآن وصدقه ازدیگر آداب این ماه شریف است ،درسنن النبی آمده است :

 سيد بن طاوس در كتاب «اقبال» از جزء دوم تاريخ نيشابورى روايتى نقل مى‏كند كه: چون ماه مبارك رمضان فرا مى‏رسيد، رنگ رخسار رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله تغيير مى‏كرد، و نماز خواندنش زياد مى‏شد، و در دعا و درخواست از حقتعالى بسيار زارى و تضرع مى‏كرد، و از خدا ترسان بود.[24]

در كتاب «فقيه» روايت شده كه: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله وقتى كه ماه رمضان فرا مى‏رسيد، تمامى اسيران را، آزاد مى‏كرد. و به هر سائلى چيزى مى‏داد.[25]

درکتاب کشف الاسرار آمده است :مصطفى ع گفت- «من صام رمضان و قامه ايمانا و احتسابا غفر له ما تقدّم من ذنبه»گفت- هر كه ماه رمضان روزه دارد و اندر شب وى قيام آرد- چنانك روزه فريضه داند و قيام سنّت، خداى عز و جل گناه گذشته وى بيامرزد ‏.[26]

درخطبه شعبانیه آمده است :…در وقت نماز دست به دعا برداريد كه بهترين ساعتها است، خدا در آن نظر لطف به بندگان خود دارد به مناجات آنها پاسخ دهد و فرياد آنها را لبيك گويد و درخواست آنها را بدهد و دعاى آنها را مستجاب كند. اي مردم نفس شما درگرو كردار شما است آن را به استغفار رها كنيد. دوش شما از گناهان شما بار سنگينى دارد به طول سجود آن را سبك كنيد و بدانيد كه خداى تعالى ذكره به عزت خود قسم خورده كه نمازخوانان و ساجدان را عذاب نكند و آنها را روز قيامت به هراس دوزخ نيندازد… هر كه يك آيه قرآن در آن بخواند چون كسى باشد كه در ماههاى ديگر يك ختم قرآن بخواند…[27]

4.روزه اعضاوجوارح بیرونی ودرونی:

دربین آداب روزه ،مهمترین آن روزه روزه اعضاوجوارح بیرونی ودرونی است .در تفسیرجامع به نقل از كافى و فقيه و تهذيب روايت شده است از محمد بن مسلم که حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام    به من فرمود:زمانى كه روزه هستى پس بايد گوش و چشم و زبان و دست و پا و پوست بدن تو روزه دار باشد و بايد روزه داشتن تو مثل روزه افطار تو نباشد و اينگونه احاديث نيز بسيار است.[28]

ابو عبد اللَّه صادق (ع) گفت: روزه گرفتن، تنها به خويشتن دارى از نوشيدن و خوردن نيست. مريم مادر عيسى گفت: «من نذر كرده‏ام كه براى خداى رحمان روزه باشم». يعنى، جز به ستايش خداى رحمان، دهان خود را باز نكنم. اگر روزه گرفتيد، زبان خود را حفظ كنيد.چشم خود را فرو بخوابانيد. نزاع مكنيد. حسد مورزيد. رسول خدا شنيد كه يكى از بانوانش با دهان روزه خادم خود را دشنام مى‏دهد. فرمود تا برايش خوراكى حاضر كنند و بعد به آن خانم گفت: ميل كنيد. خانم گفت: من روزه دارم. رسول خدا به او گفت: «چه گونه روزه‏اى كه خادم خود را دشنام مى‏دهى؟ روزه گرفتن فقط با دهان بستن از خوراك و آب نيست». ابو عبد اللَّه گفت: هر گاه روزه گرفتى و دهان خود را از نوشيدنى و خوردنى بستى، بايد گوش و چشم تو نيز از حرام و ناشايسته بسته شود: بحث و جدل مكن.خادمت را با نيش زبان آزار مده. آرامش و وقارى كه ويژه روزه‏دارى است، از دست مده. مبادا روز روزه‏ات مانند روزهاى ديگر باشد6- ابو عبد اللَّه صادق (ع) گفت: شايسته نيست كه شبها بزم شعرخوانى ترتيب بدهند، و در ماه مبارك رمضان نه در شبها شايسته است و نه در روزها. اسماعيل گفت: پدر جان، اين قصيده‏ها در وصف خاندان ما است. ابو عبد اللَّه گفت: گر چه در وصف خاندان ما باشد، شايسته نيست. 10- شنيدم ابو عبد اللَّه صادق (ع) مى‏گفت: دروغ گفتن، وضو را مى‏شكند و روزه را باطل مى‏كند. من گفتم: در اين صورت دين ما تباه است. ابو عبد اللَّه گفت: آن دروغى كه تو فكر مى‏كنى منظور من نيست. دروغى كه وضو را مى‏شكند و روزه را باطل مى‏كند، دروغ بستن بر خداى عزّ و جلّ و دروغ بستن بر رسول خدا و دروغ بستن بر امامان اهل بيت‏است[29]

5.اهتمام ویژه به دهه آخرماه مبارک رمضان:

دهه آخرماه مبارک رمضان ،از ویژگی های خاصی برخورداراست.دوشب مهم قدردرآن قرارگرفته است،همچنین طبق سنت پیامبر(ص)،دهه اعتکاف محسوب می شود.درذیل احادیثی ازکتاب سنن النبی(ص)ذکرمی شود: در كتاب «كافى» از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه: چون دهه آخر ماه مبارك رمضان مى‏رسيد، رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله كمرش را محكم مى‏بست‏،و از نزديكى كردن با زنانش احتراز مى‏كرد، شب زنده دارى مى‏نمود و خود را براى عبادت فارغ البال مى‏ساخت.[30]

در كتاب «دعائم» از على عليه السّلام روايت شده كه فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله دهه آخر ماه مبارك رمضان رختخواب خود را جمع مى‏كرد، و كمرش را براى عبادت محكم مى‏بست. و چون شب بيست و سوم فرا مى‏رسيد أهل بيت خود را بيدار نگه مى‏داشت. و به صورت هر كدام كه خواب بر او غلبه مي كرد آب مى‏زد كه خوابش نگيرد. همين طور حضرت «زهرا» سلام اللَّه عليها، هيچ يك از أهل خانه خود را نمى‏گذاشت كه در آن شب بخوابند، و براى اينكه خوابشان نبرد، غذاى كمترى به آنان مى‏داد و از روز، خود را براى «شب‏زنده‏دارى» آماده مى‏كرد. و مى‏فرمود: محروم است كسى است كه از خير اين شب بى‏بهره بماند.[31]

لزوم رؤیت هلال در ماه رمضان

اختلاف در رؤیت هلال مربوط به همه ماه‏های قمری است، ولى چون در ماه مبارک رمضان، به وجوب يا حرمت روزه و عيد فطر بر می ‌گردد، یا در ماه ذى ‏الحجة (به جهت اعمال حج) مسئله اهميت بيشترى پيدا مى‏كند و انعكاس عمومى و زيادی دارد؛ از اين رو مسلمانان سراسر كره زمين با وسواس و دقّت بيشتری چشم به آسمان می ‌دوزند تا تكليف آسمانی خود را بدانند. بنابراین، اهمیت موضوع از این جهت است که به وجوب روزه (ابتدای رمضان) و حرمت آن (عید فطر) برمی گردد و این مسئله در ماه های دیگر وجود ندارد؛ مثلاً اگر روز عاشورا یک روز پس و پیش شود به طور طبیعی هیچ واجبی ترک نشده و یا هیچ حلالی حرام نخواهد شد.

  

مسافرت در ماه مبارک رمضان

مسافرت در ماه مبارک مضان اشکال ندارد، ولی اگر برای فرار از روزه باشد مکروه است.[32] انسان باید روزۀ روزهایی را که به دلیل مسافرت نگرفته است، بعد از ماه مبارک رمضان قضاء کند. و در این حکم، هیچ تفاوتی با روزه های دیگر ماه رمضان ندارد.

در خصوص مسئله مسافرت بعد از ظهر و یا پیش از ظهر در ماه مبارک رمضان مواردی تذکر لازم است که در ذیل بیان می شود:

1. مسافرت در حال روزه، در بعد از ظهر ماه مبارک رمضان اشکالی نداشته و روزه ( آن روز ) صحیح است.[33]

2. شخصی که مسافر است اگر پیش از ظهر به وطنش یا به جایی که می خواهد ده روز در آن جا بماند، برسد، چنان چه كارى كه روزه را باطل مى‏كند انجام نداده، بايد آن روز را روزه بگيرد؛[34] مثلاً اگر شخص روزه دار بعد از ظهر روز سه شنبه از وطن خود یا جایی که ده روز در آن قصد ماندن کرده بود به جایی مسافرت نماید، روزه آن روزش (سه شنبه) صحیح است و برای این که روزه روز چهارشنبه اش نیز صحیح باشد باید قبل از ظهر روز چهارشنبه به وطن خود یا جایی که می خواهد ده روز در آن جا بماند، برسد، و در صورتی که کاری را هم که روزه را باطل می کند، انجام نداده باشد، و بعد از رسیدن به این مکان، نیت روزه کند، روزه اش صحیح است.

 

احتلام در ماه رمضان

در مورد روزه کسی که در ماه رمضان بعد از نماز صبح در خواب و خارج از اختیار محتلم شود فقها فرمودند:

روزه اشکال ندارد، فقط برای نماز باید غسل جنابت انجام دهد.[35]

 

تغییر حکم مباشرت با زنان در شب های ماه رمضان

بر اساس روایات در آغاز نزول حكم روزه، مسلمانان تنها حق داشتند قبل از خواب شبانه غذا بخورند، چنان چه كسى در شب به خواب مى‏رفت و سپس بيدار مى‏شد خوردن و آشاميدن بر او حرام بود، و نيز در آن زمان آميزش با همسران در روز و شب ماه رمضان مطلقاً تحريم شده بود.

يكى از ياران پيامبر (ص) به نام«مطعم بن جبير»[36] كه مرد ضعيفى بود با اين حال روزه مى‏داشت، هنگام افطار وارد خانه شد، همسرش رفت براى افطار او غذا حاضر كند به خاطر خستگى، خواب او را ربود، وقتى بيدار شد گفت: من ديگر حق افطار ندارم، با همان حال شب را خوابيد و صبح در حالى كه روزه‏دار بود براى حفر خندق (در آستانه جنگ احزاب) در اطراف مدينه حاضر شد، در اثنای تلاش و كوشش به واسطۀ ضعف و گرسنگى مفرط بيهوش شد، پيامبر بالاى سرش آمد و از مشاهده حال او متأثر گشت. و نيز جمعى از جوانان مسلمان كه قدرت كنترل خويشتن را نداشتند شب هاى ماه رمضان با همسران خود آميزش مى‏نمودند. در اين هنگام آيه نازل شد و به مسلمانان اجازه داد كه در تمام طول شب مى‏توانند غذا بخورند و با همسران خود آميزش جنسى داشته باشند.[37]

دلالت آیه شریفه:

آيه شريفه 178 سورۀ بقره[38] دلالت مى‏كند بر اين كه قبل از نزول اين آيه علاوه بر روزها، در شب های ماه رمضان نیز عمل زناشويى با همسران حرام بود، هرچند آیه ای از قرآن در این زمینه نازل نشده بود، اما با نازل شدن اين آيه حرمتش در شب ها نسخ شد.[39]

دلایل تغییر حکم مذکور:

مفسران دلائل متعددی را برای تغییر حکم مباشرت با زنان در شب های ماه مبارک رمضان بیان کرده اند که به بعضی از آنها اشاره می کنیم:

1. خدای متعال با بیان جواز مباشرت با زنان در شب های ماه مبارک رمضان، در حقیقت حکم اولیه (حرمت) آن را نسخ کرد،[40] البته نسخ در شریعت، نسخ ظاهری است نه واقعی؛ بدین معنا که حکم سابق، بر حسب ظاهر اقتضای تداوم داشته، ولی در واقع و حقیقت امر، حکم سابق از همان نخست محدود به زمان بوده که این محدودیت در آن موقع بیان نشده و  با اعلام حکم جدید، پایان حکم قدیم اعلام گردیده است.[41] پس، از ابتدا حکم حرمت آمیزش در شب های ماه مبارک رمضان، دارای محدودیت زمانی بوده و با پایان آن، حکم جدید شروع شد. همان طور که ملاحظه می شود، نسخ نه تنها هیچ منافاتی با علم خدا ندارد که عین علم خدا است؛ زیرا خدای متعال از ازل علم به این داشت که تا چه موقع باید این حکم باشد و بعد از آن یک حکم دیگری بیاید.

2. خدای متعال در آغاز اسلام چنین حکمی را تشریع کرد تا مردم را امتحان و براى پذيرش حكم اصلى آماده سازد؛ زیرا از نظر روانى بسيار مهم است كه تكليف شاقّى براى مردم وضع شود و مردم به زحمت آن را اجرا كنند، ولى بعد در آن تخفيفى داده شود. در اين موقع است كه اجراى آن تكليف خيلى راحت‏تر و آسان تر خواهد بود؛ مثل اين كه به كسى بگويند بايد 50 كيلو بار را بردارى و از جايى به جايى انتقال دهى و پس از آن كه او خود را آماده اين كار نمود، ميزان آن بار به 30 كيلو يا 20 كيلو تخفيف داده شود، در اين موقع حمل آن بار براى آن شخص خيلى آسان تر خواهد بود، از اين كه از اول همين ميزان به او گفته مى‏شد.[42] بنابراین، این تغییر حکم از روی جهل نبوده، بلکه عین علم و حکمت خداوند است.

و در موارد دیگر و به خاطر مصالحی، از جمله عدم آمادگی مردم برای پذیرش کامل حکم، به صورت کاملاً معکوس عمل شده است. به عنوان نمونه، در ارتباط با شراب، خداوند از ابتدا آن را تحریم ننمود، بلکه در آغاز، اشاره ای به ضررهای آن نموده[43]، سپس مست بودن در زمان نماز را ممنوع دانسته[44] و در نهایت آن را به صورت کامل حرام کرد.[45]

تغییر حکم تنها به دلیل در خواست مردم نبود و گرنه می بایست آمیزش در ایام عادت ماهانه نیز با درخواست آنان مجاز اعلام می شد، اما خداوند در آن مورد، حکم ممنوعیت چنین آمیزشی را تغییر نداد.[46]

 

استمناء در شب ماه رمضان و انجام تیمم قبل از اذان صبح

برای تببین بهتر مسئله، این موضوع آن را در قالب پرسش و پاسخ بیان می کنیم:

شخصی در ماه مبارک رمضان با خودش کاری کرده است که منی از او خارج شده است و قبل از اذان صبح بعد از پاک شدن، تیمم کرده است ولی لباسهایش را عوض نکرده است روزه او چه حکمی دارد؟

پاسخ حضرت آیت الله مهدی هادوی تهرانی (دامت برکاته) به شرح ذیل می باشد:

1 . استمناء، یعنی خارج کردن منی به وسیله خود یا امثال آن – غیر از ملاعبه با همسر دایم یا موقت – به عمد، حرام است. خارج کردن منی به هر شکل عمدی، در هنگام روزه باعث بطلان آن می شود و شخص باید روزه آن روز را تمام کند و سپس قضا نماید و کفاره افطار عمدی بپردازد.

2 . اگر قبل از اذان صبح شخص جنب باشد، باید غسل کند و اگر زمان برای غسل نیست، باید تیمم کند.

3 . نجاست به امور مختلف از جمله منی، هیچ ضرری به روزه نمی زند.

4 . تماس شیء خشک با عین نجاست، مانند منی خشک شده، باعث انتقال نجاست و نجس شدن نمی شود.

عقوبت ترک عمدی روزه ماه رمضان

کسی که در ماه مبارک رمضان روزه بر او واجب است (همه شرایط را دارا است) به صرف این که قصد روزه گرفتن ندارد یا قصد دارد که روزه نگیرد، از نظر اسلام مجازات و عقوبتی ندارد مگر این که این قصد خود را عملی کند و عملاً روزه واجب خود را ترک کند، یا روزه خود را باطل نماید که در آن صورت برای هر روز که عمداً و بدون عذر، روزه واجب خود را ترک کرده است باید علاوه بر یک روز روزه قضاء، کفاره نیز بپردازد. کفاره ترک عمدی یا افطار روزه واجب رمضان یکی از سه مورد زیر است:

1. شصت روز روزه (که سی و یک روز آن باید پی در پی باشد.)

2. آزاد کردن یک برده (در این زمان این مورد منتفی است؛ زیرا برده و بنده ای نیست.)

3. برای هر روز شصت فقیر را غذا بدهد و سیر کند و اگر توانایی انجام هیچ یک را ندارد تنها باید در پیشگاه خداوند استغفار کند.[58]

در خصوص ادای کفاره روزه تا رمضان سال بعد مراجع عظام تقلید می فرمایند: “كسى كه كفّاره روزه رمضان بر او واجب است، یا بايد يك بنده آزاد كند (امروزه بنده آزاد كردن موضوعیت ندارد)، يا دو ماه روزه بگيرد (بايد سى و يك روز آن را پى در پى بگيرد و اگر بقيه آن پى در پى نباشد اشكال ندارد.[59])، يا شصت فقير را سير كند يا به هر كدام يك مُدّ كه تقريباً ده سير است طعام يعنى گندم يا جو و مانند اينها بدهد و چنان چه اينها برايش ممكن نباشد هر چند مدّ كه مى‏تواند به فقرا طعام بدهد و اگر نتواند طعام بدهد بايد استغفار كند، اگر چه مثلًا يك مرتبه بگويد «استغفر اللَّه» و احتياط واجب در فرض اخير آن است كه هر وقت بتواند، كفاره را بدهد.[60]

بنابراین، تا جایی که ممکن است باید قبل از رمضان بعدی کفاره را ادا نماید و اگر نمی تواند استغفار کند و بعد از رمضان زمانی که توانایی پیدا کرد کفاره را ادا نماید.

حضرت آیت الله مهدی هادوی تهرانی (دامت برکاته)

ادای کفاره رمضان تا رمضان بعدی لازم نیست و شخص می تواند ادای آن را تا زمانی که احتمال عقلایی از بین رفتن آن نباشد، به تأخیر بیاندازد.

برای آگاهی بیشتر مراجعه شود به:

نمایه: کفارۀ روزه، سؤال شماره 1965 (سایت اسلام کوئست: 1990)

تاتو کردن در ماه رمضان

با توجه به مبطلات روزه که عبارت اند از: 1. خوردن و آشاميدن، 2. جماع، 3. استمناء، (انسان با خود كارى كند كه منى از او بيرون آيد)، 4. دروغ بستن به خدا و پيغمبر (ص) و جانشينان پیغمبر (ع)، 5. رساندن غبار غليظ به حلق، 6. فرو بردن تمام سر در آب، 7. باقى ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح، 8. اماله كردن با چيزهاى روان، 9. قى كردن؛[61] از این رو تاتو جزو مبطلات روزه نبوده و روزه را باطل نمی کند.

حکم عمل زناشویی در ماه مبارک رمضان        

1. عمل زناشویی و نزدیکی با همسر در روزهای ماه مبارک رمضان برای افراد روزه دار حرام و موجب بطلان روزه آنها می شود.[62] اما کسانی مثل مسافر و مریضی که شرعا روزه بر آنها واجب نیست، اشکال ندارد. هم چنین در هیچ یک از شب های ماه مبارک رمضان حتی در شب های قدر، این عمل حرام نیست و هیچ اشکالی ندارد. بنابر این اگر زن و شوهر هیچ کدام روزه نبودند می توانند هم خوابی و نزدیکی نیز داشته باشند، اما مراجع عظام تقلید این کار را برای غیر روزه دار، در روزهای ماه مبارک رمضان مکروه می دانند و می فرمایند: مسافر و كسى كه از روزه گرفتن عذر دارد، مكروه است در روز ماه رمضان جماع نمايد.[63]

2. لازم به توضیح است که از نظر شرع، فقط در ایام حیض (زمان قاعدگی) و ایام نفاس – از وقتی که اولین جزو بچه از شکم مادر بیرون می آید هر خونی که زن می بیند (اگر پیش از ده روز یا سر ده روز قطع شود) خون نفاس است،[64]–  عمل زناشویی حرام است.

باقی ماندن بر جنابت در ماه رمضان

حکم شخصی که نمی داند غسلی که بر گردن او است باید تا اذان صبح، غسل را بجا آورد تا روزه اش صحیح باشد و فکر می کند تا اذان ظهر فرصت دارد، در استفتا از حضرت آیت الله مهدی هادوی تهرانی (دامت برکاته) به این شرح است:

1.روزه ها باید قضا شود.

2.کفاره لازم نیست.

حکم تأخیر روزۀ قضای ماه رمضان

حکم كسی که روزۀ سال قبل را نگرفته و تا ماه رمضان آينده نيز قضا نكرده باشد سه صورت دارد که ما با استفاده از دیدگاه های مراجع تقلید، به تفکیک به آن می پردازیم.

1 . اگر به واسطۀ مرضى، روزه رمضان را نگيرد و مرض او تا رمضان سال بعد طول بكشد، قضاى روزه‏هايى را كه نگرفته بر او واجب نيست و بايد براى هر روز يك مدّ كه تقريباً ده سير (750 گرم) است گندم يا جو و مانند اينها به فقير بدهد.[65]

2 . اگر به واسطۀ عذر ديگرى؛ مثلًا براى مسافرت روزه نگرفته باشد و عذر او تا رمضان بعد باقى بماند، روزه‏هايى را كه نگرفته بايد قضا كند و احتياط مستحب آن است كه براى هر روز يك مد طعام هم به فقير بدهد.

3 . اگر در ماه رمضان به واسطۀ عذرى روزه نگيرد و بعد از رمضان عذر او برطرف شود و تا رمضان آينده عمداً قضاى روزه را نگيرد بايد روزه را قضا كند و براى هر روز يك مد گندم يا جو و مانند اينها هم به فقير بدهد.[66]

سی روز بودن ماه مبارک رمضان

علم فقه نیز مانند سایر دانش ها برای شناخت آن نیاز به متخصّصانی است که پس از سال ها زحمت در فقه و دانش های پیش درآمد آن؛ نظیر ادبیات عرب، رجال، درایه، اصول فقه و … کارشناسی لازم را به دست آورده باشند؛ از این رو نمی توان به هر روایتی، بدون توجه به دیگر آیات و روایات استناد کرد.

در همین راستا باید گفت: هر سال قمری دوازده ماه دارد،[67] امّا بر خلاف ماه های شمسی که روزهای آن همیشه مشخص است، ماه های قمری ابتدا و انتهایش تنها با دیدن ماه فهمیده می شود[68] و در این بخش تفاوتی بین ماه ها نیست؛[69] از این رو است که در روایات ما آمده: صُمْ لِلرُّؤْيَةِ وَ أَفْطِرْ لِلرُّؤْيَةِ؛[70] یعنی ملاک و معیار در ماه مبارک رمضان دیدن ماه برای اول ماه رمضان و دیدن ماه شوّال برای پایان ماه رمضان است نه چیز دیگر.

به عنوان نمونه حدیثی را در مورد سی روزه بودن رمضان از منبع اصلی آن نقل نموده، سپس به بررسی و تحلیل آن می پردازیم:

“عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى خَلَقَ الدُّنْيَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اخْتَزَلَهَا عَنْ أَيَّامِ السَّنَةِ وَ السَّنَةُ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ أَرْبَعٌ وَ خَمْسُونَ يَوْماً شَعْبَانُ لَا يَتِمُ‏ أَبَداً رَمَضَانُ لَا يَنْقُصُ وَ اللَّهِ أَبَداً وَ لَا تَكُونُ فَرِيضَةٌ نَاقِصَةً‏”.[71]

از امام صادق نقل است که … ماه شعبان هیچ وقت کامل نبوده و ماه رمضان نیز هیچ گاه ناقص نیست.

این حدیث، که ظاهراً از مهم ترین احادیث این باب است، در منابع دست اول ما، تنها با سلسله سند فوق در کافی نقل شده است، و کتاب های دیگر نیز از وی نقل کرده اند، امّا اشکالاتی بر این حدیث وارد است که موجب شده ما از آن دست برداشته و به آن عمل نکنیم:

الف. این حدیث در اصطلاح علم رجال، حدیث مرسلی است که نمی توان به آن عمل نمود؛ زیرا در انتهای حدیث اسم یا اسامی راویان بیان نشده، بلکه تنها با عبارت “عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ” بسنده نموده است.

در منابع دیگر نیز راوی گاهی بدون واسطه از امام صادق (ع) نقل می کند که مرفوعه محسوب می شود و زمانی نیز از پیش خود فتوا می دهد و به کسی استناد نمی کند.[72]

ب. رجال این حدیث ضعیف هستند که نمی توان به آن عمل نمود؛ در سلسله سندش محمد بن سنان است که مورد نکوهش قرار گرفته است، به نحوی که کسی در ضعف او تردید نمی کند. بنابر این نمی شود به این روایت عمل نمود.[73]

ج. این روایت با احادیث بسیاری که از نظر سند هم مشکلی ندارند؛ مانند برخی روایات موجود در اول این نوشتار، معارض است که در صورت تعارض این خبر واحد ضعیف مرسل کنار گذاشته شده، به احادیث دیگر عمل می شود.

علامه حلی در مورد این حدیث می فرماید: این حدیث خبر واحدی است که با قرآن و اخبار متواتر در تعارض است.[74]

بنابر این، احادیثی که در این باب وجود دارد، گرچه برخی از فقهای متقدّم شیعه به آن فتوا دادند، امّا به نظر می رسد که آن احادیث با توجه به اشکالاتی که بر آن وارد است نمی تواند ملاک عمل قرار گیرد، پس ملاک و معیار در تعداد روزهای ماه مبارک رمضان – مانند ماه های دیگر- دیدن ماه برای اثبات اول ماه رمضان و دیدن ماه شوّال برای پایان ماه رمضان است نه چیز دیگر.


[1]. ابن منظور، محمد بن مكرم‏، لسان العرب، ج ‏7، ص 160، چاپ سوم‏، دار صادر، بيروت، 1414 ق‏.

[2]. مهيار، رضا، فرهنگ أبجدي عربي – فارسي، ص 41، بی تا، بی جا.

[3]. بقره، 185.

[4]. قرشى، سيد على اكبر، قاموس قرآن، ج ‏3، ص 123، چاپ ششم، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1371 ش‏.

[5] . صحيفه سجاديه کامله؛شعرانی،ابوالحسن؛دعای 44،ص267،چاپ ششم،قائم آل محمد،قم،1386ش.

[6]. شيخ صدوق، من‏لايحضره‏الفقيه ج 2، ص 75، انتشارات جامعه مدرسين قم، 1413 هجرى ق.

[7] . جوادی آملی،عبدالله،حکمت عبادات،ص33و131-135و145-147،اسراء،قم،چاپ اول،1378ش.

[8]. تفسير روشن، ج‏2، ص: 372

[9] ترجمه الميزان، ج‏2، ص: 7 و 8 .

[10]. بقره، 185.

[11]. مکارم شیرازی، ناصر، نمونه، ج 1، ص 634، ، دار الكتب الإسلامية، تهران‏، چاپ اول ، 1374 ش.‏

[12]. نور، ج 1، ص 289.

[13]. شيخ صدوق، أمالي، ص 93، انتشارات كتابخانه اسلاميه، 1362 هجرى شمس

.[14]علامه طباطبایی،محمدحسین، سنن النبی(ص)،فقهی،محمدهادی،ص302،ح343، كتاب فروشى اسلاميه ،تهران، چاپ هفتم، 1378ش.

.[15] همان، ص: 301، ح 339.

.[16] همان، ص294 ،ح 330.

.[17] همان،ص301، ح 340.

[18]. همان،ص 295، ح 332.

.[19]  همان،ص 301، ح341.

.[20] همان،ص 294،ح329 .

[21]. همان،ص  295، ح 333.

[22]. همان، ح 334.

.[23]آلوسی، تفسیرروح البیان،ج1،ص296. قال ابو سليمان الداراني قدس سره لأن أصوم النهار و أفطر الليل على لقمة حلال أحب الى من قيام الليل و النهار و حرام على شمس التوحيد ان تحل قلب عبد في جوفه لقمة حرام و لا سيما في وقت الصيام فليجتنب الصائم أكل الحرام فانه سم مهلك للدين و السنة.

.[24]علامه طباطبایی،محمدحسین،همان،ٌٌص 300، ح 336.

.[25] همان، ص: 296، ح335.

.[26]میبدی، كشف الأسرار و عدة الأبرار، ج‏1، ص:488و 489.

.[27] شيخ صدوق، امالى، كمره‏اى، ص: 94و95.

.[28] بروجردی،سید محمدابراهیم، تفسیرجامع،ج1،ص300،انتشارات صدر،تهران،چاپ ششم،1366ش.

.[29]بهبودی،محمد باقر، گزيده كافى، ج‏3، ص : 134و 136،انتشارات علمی وفرهنگی،تهران،چاپ اول،1363ش.

.[30] علامه طباطبایی،محمد حسین،همان، ص:301 و 302،ح 342.

.[31] همان، ص 296،ح 336.

[32]. توضیح المسائل مراجع، ج 1، م 1715 و 1703.

[33] . توضيح المسائل (المحشى للإمام الخميني)، ج‏1، ص‏ 953، م 1721.

[34] . همان، ص 954، م 1722

[35]. تحریر الوسیلة، ج 1، ص 258، م 10. (شایان ذکر است این مسئله مورد اتفاق همه مراجع است).

[36]. البته در برخی از تفاسیر از این شخص به نام “خوات بن جبیر” نام برده شده است. نک: المیزان، ج 2، ص 70؛ تفسیر قمی، ج 1، ص 66؛ کنزالدقائق، ج 2، ص 253.

[37] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 1، ص 649، چاپ اول، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1374 ش.

[38] . أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيامِ الرَّفَثُ إِلى‏ نِسائِكُمْ هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتابَ عَلَيْكُمْ وَ عَفا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَ ابْتَغُوا ما كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيامَ إِلَى اللَّيْلِ، همبسترى با زنانتان در شب ماه روزه بر شما حلال شد. آنها پوشش شمايند و شما پوشش آنهاييد. خدا مى‏دانست كه شما به خويشتن خيانت مى‏ورزيد، پس توبه شما را بپذيرفت و شما را عفو كرد. اكنون با آنها همبستر شويد و آنچه را كه خدا بر شما مقرر گردانيده است انجام دهيد، و بخوريد و بياشاميد تا رشته روشن صبحدم در تاريكى شب آشكار شود. و روزه را به شب برسانيد.

[39] . طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، موسوی همدانی، ج 2، ص 67.

[40] . نسخ در اصطلاح علم اصول آن است که با تشریع حکم جدید، حکم سابق، کاملاً برداشته شود.

[41]  . معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، ص 226، چاپ هشتم، مؤسسه فرهنگی تمهید، قم،  1386 ش.

[42] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 1، ص 650؛ جعفری، یعقوب، کوثر، ج 1، ص 472.

[43] . بقره، 219؛”يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُلْ فيهِما إِثْمٌ كَبيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما”.

[44] . نساء، 43؛”يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى‏ حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُون‏”.

[45] .مائده، 90؛”يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ فَاجْتَنِبُوه‏”.

[46] . بقره، 222؛ “وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْمَحيضِ قُلْ هُوَ أَذىً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِي الْمَحيضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْن‏”.

[47]. البته در برخی از تفاسیر از این شخص به نام “خوات بن جبیر” نام برده شده است. نک: المیزان، ج 2، ص 70؛ تفسیر قمی، ج 1، ص 66؛ کنزالدقائق، ج 2، ص 253.

[48] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 1، ص 649، چاپ اول، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1374 ش.

[49]. أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيامِ الرَّفَثُ إِلى‏ نِسائِكُمْ هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتابَ عَلَيْكُمْ وَ عَفا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَ ابْتَغُوا ما كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيامَ إِلَى اللَّيْلِ، همبسترى با زنانتان در شب ماه روزه بر شما حلال شد. آنها پوشش شمايند و شما پوشش آنهاييد. خدا مى‏دانست كه شما به خويشتن خيانت مى‏ورزيد، پس توبه شما را بپذيرفت و شما را عفو كرد. اكنون با آنها همبستر شويد و آنچه را كه خدا بر شما مقرر گردانيده است انجام دهيد، و بخوريد و بياشاميد تا رشته روشن صبحدم در تاريكى شب آشكار شود. و روزه را به شب برسانيد.

[50] . طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، موسوی همدانی، ج 2، ص 67.

[51] . نسخ در اصطلاح علم اصول آن است که با تشریع حکم جدید، حکم سابق، کاملاً برداشته شود.

[52]  . معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، ص 226، چاپ هشتم، مؤسسه فرهنگی تمهید، قم،  1386 ش.

[53] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 1، ص 650؛ جعفری، یعقوب، کوثر، ج 1، ص 472.

[54] . بقره، 219؛”يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُلْ فيهِما إِثْمٌ كَبيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما”.

[55] . نساء، 43؛”يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى‏ حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُون‏”.

[56] .مائده، 90؛”يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ فَاجْتَنِبُوه‏”.

[57] . بقره، 222؛ “وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْمَحيضِ قُلْ هُوَ أَذىً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِي الْمَحيضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْن‏”.

.[58] توضيح المسائل (المحشى للإمام الخميني)، ج‏1، ص 928،م 1660.

.[59] توضيح المسائل (المحشى للإمام الخميني)، ج ‏1، ص 928، م 1661.

.[60] همان، م 1660.

.[61] توضيح المسائل (المحشى للإمام الخميني)، ج ‏1، ص 891 ، م  1572.

[62]. توضيح المسائل (المحشى للإمام الخميني)، ج ‏1، ص 895 ، م 1584.

[63]. همان، ص 955.

[64]. همان، ص 299.

 [65]. توضيح المسائل (المحشى للإمام الخميني)، ج‏1، ص 947، م 1703.

[66] . همان، م 1705.

[67]. توبه، 36، “إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً”.

[68] . بقره، 189، “يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَواقيتُ لِلنَّاس”‏.

[69]. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج 55، ص 356، “وَ رُوِيَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ (ع) أَنَّهُ قَالَ يُصِيبُ شَهْرَ رَمَضَانَ مَا يُصِيبُ سَائِرَ الشُّهُورِ مِنَ الزِّيَادَةِ وَ النُّقْصَانِ”.

[70] . شیخ طوسی، تهذيب‏الأحكام، ج 4، ص 159، دار الكتب الإسلاميه، تهران، 1365 ه. ش.

[71] . كافي، ج 4، ص 78، بَابٌ نَادِرٌ، ح 2، براستى خداوند تبارك و تعالى دنيا را در شش روز آفريد و آنها را از روزهاى سال بركنار كرد، و سال سيصد و پنجاه و چهار روز شد، شعبان هرگز تمام نيست، و رمضان به خدا هرگز كم نشود.

[72] . حلی، حسن بن يوسف بن مطهر‏، مختلف الشيعة في أحكام الشريعة، ج ‏3، ص 501، چاپ دوم، مؤسسة نشر اسلامي وابسته به جامعه مدرسين‏، قم، 1413 ه. ق‏.

[73] . مفيد، محمّد بن محمد بن نعمان‏، الرد على أصحاب العدد، جوابات أهل الموصل، ص 20، چاپ اول، المؤتمر العالمي لألفية الشيخ المفيد (سمینار جهانی هزارۀ شیخ مفید)، قم، 1413 ه. ق.‏

[74] . مختلف الشيعة في أحكام الشريعة، ج ‏3، ص 501.